واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: نظر به اینکه ملت ایران پس از برچیدن نظام شاهنشاهی در بهمن 1357 اقدام به پایه ریزی نظام جدیدی به نام جمهوری اسلامی نموده است و اکنون پس از گذشت 31 سال از استقرار این نظام ضروری می نماید توجه و تعمق در این دو واژه ، یعنی جمهوری و اسلامی * بایسته های جمهوریت و اسلامیت در کنش های سیاسی افراد نظر به اینکه ملت ایران پس از برچیدن نظام شاهنشاهی در بهمن 1357 اقدام به پایه ریزی نظام جدیدی به نام جمهوری اسلامی نموده است و اکنون پس از گذشت 31 سال از استقرار این نظام ضروری می نماید توجه و تعمق در این دو واژه ، یعنی جمهوری و اسلامی ، و به عبارت دیگر این دو واژه چه مقدار در وجود ما عجین شده است؟ یعنی جمهوریت در کنش های اجتماعی و سیاسی ما چه تاثیری گذاشته است؟ و همچنین آیا اسلامیت به عنوان مکتب و ایدئولوژی منبعث از آموزه های قرآن و پیامبر ، الگو و سرمشق ما در زندگی قرار گرفته است؟ بدین جهت در این مقاله به بررسی لغوی و مفهومی این دو واژه در ادبیات سیاسی و ادبیات قرآنی پرداخته و سپس به تطبیق این مفاهیم در جامعه امروز علی الخصوص در ارتباط با کنشگران سیاسی در ایام انتخابات ریاست جمهوری می پردازیم. مفهوم جمهوری و تاریخچه آن در اندیشه سیاسی قدیم مفهوم حکومت جمهوری در مقابل حکومت سلطنتی به کار می رفت ، جمهوری به این معنا ، حکومتی آزاد بود که در آن مردم فارغ از قدرت خودکامه به اداره امور شهر و کشور خویش می پرداختند. شکل اولیه جمهوری همان دولت شهر یونانی بود که در آن شهروندان بر خود حکومت می کردند. تجربه گسترده تر حکومت جمهوری به منظور مقابله با فتوحات حکام مستبد خارجی و تمایلات داخلی به جباریت و استبداد بود که می بایست توانایی نظامی لازم برای دفاع از خویش را بدست می آوردند. بدیت صورت نهادهای دموکراتیک در یونان باستان پیدا شدند و اندیشه های فلسفی درباره دموکراسی از جانب فلاسفه آن سرزمین مطرح شد و در عصر رنسانس در اروپا تجربه عملی و نظریه دموکراسی عصر باستان بار دیگر مورد توجه قرار گرفت و میان آرمان جمهوری جدید و دموکراسی قدیم پیوندی یافته شد . از این رو اصول دموکراسی آتنی از نو توجه اندیشمندان سیاسی را به خود جلب کرد و از ویژگی های این دموکراسی این بود که امکان مشارکت گسترده شهروندان را در حیات سیاسی فراهم می کرد. در اروپای قرن بیستم نظام های سیاسی تک حزبی و توتالیتر و فاشیستی مدتی استقرار یافتند ولی به واسطه بحران های مختلف سرانجام جای خود را به اشکالی از حکومت دموکراتیک دادند. در ابتدا دموکراسی مدرن پدیده ای اروپایی وغربی بود اما در طی چند قرن گذشته به تدریج درسرزمین های دیگر نیز گسترش یافت و امروزه این شکل از حکومت رایج ترین شکل نظام سیاسی است و در همه جا به عنوان اصول و قواعد سیاست پذیرفته شده است و به عنوان نظام یا چهارچوب قدرت ، روابط بالقوه نامتعین و پراکنده و بی شکل حوزه زندگی سیاسی را در گفتمانی خاص تعیین و عینیت می بخشد. علیرغم پیشرفت هایی که دموکراسی داشته است با این همه نظامی عالمگیر نیست و رژیم های اقتدار طلب و شبه دموکراتیک در کشورهای گوناگون یافت می شود ، با این حال حتی در کشورهایی که شیوه زندگی دموکراتیک برقرار نیست باز هم نهادها و رویه های برخاسته از نظام دموکراسی رواج دارند ، از این رو شناخت دموکراسی در وجوه مختلف فکری ، نهادی و سیاسی آن حتی برای شناخت نظام های سیاسی غیر دموکراتیک ضروری شده است. در میان عوامل گوناگون موثر در پیدایش و ثبات دموکراسی به عامل موثر جامعه مدنی و شخصیت های دموکراتیک افراد در درون این جامعه به طور مختصر اشاره می کنیم. جامعه مدنی: جامعه مدنی مجموعه نهادها و انجمن ها و تشکیلات اجتماعی است که وابسته به دولت و قدرت سیاسی نیستند ولی نقش اساسی در صورتبندی قدرت سیاسی دارند به نظر بسیاری از نویسندگان ، جامعه مدنی یکی از پایه های اساسی و پرهیز ناپذیر دموکراسی است . جامعه مدنی بر طبق تعریف می باید حاوی مجموعه ای از حوزه های عمومی باشد که در درون آنها انجمن و نهادهای مدنی بتوانند به امور خود سر و سامان بدهند و منافع اعضای خود را تامین کنند. همچنین حوزه های مذکور باید در دسترس عموم مردم باشد و امکان حضور و مشارکت عامه در آنها موجود باشد و انحصار قدرت و منابع آمریت در دست هر گروه اجتماعی یا نهاد سیاسی به وجهی که مانع از مشارکت و رقابت دیگر گروه ها و نهادها گردد ، مانع تحقق جامعه دموکراسی است ، مجالس قانونگذاری ، احزاب ، مطبوعات ، و رسانه ها ، انتخابات سالم ، برگزاری جلسات پرسش و پاسخ و مناظره های تلویزیونی میان کاندیداها و طرفداران آنها مجاری متعارف میان جامعه مدنی و دولت هستند ، جهت تحقق جامعه مدنی تمهیدات زیر باید انجام گیرد: 1- سازمان یابی گروه ها و نیروهای اجتماعی 2- آزادی آنها در جهت تقویت ثبات سیاسی 3- وجود مکانیزم های حل منازعه نهادمند در درون ساختار سیاسی 4- خشونت زدایی از زندگی سیاسی 5- کیش زدایی از سیاست در جهت تقویت ثبات سیاسی 6- مشروعیت چهارچوب های نهادی و قانونی برای رقابت و سازش سیاسی همچنین جهت تحقق جامعه مدنی در سطح خرد نیز وجود شخصیتهای دموکراتیک تاثیر و تاثر متقابل در سطح کلان بر یکدیگر دارند. منظور از شخصیت دموکراتیک آن نوع شخصیتی است که مستعد مشارکت در حیات عمومی باشد و زندگی سیاسی را عرصه فعالیت میان افراد برابر بداند و از سلطه جویی بر دیگران از یک سو و پیروی کورکورانه از قدرتمندان بپرهیزد . شخصیت دموکراتیک به عنوان مقوله ای در روانشناسی اجتماعی ناظر به ویژگی های ذاتی فرد نیست بلکه محصول فرآیندهای پیچیده جامعه پذیری است و عوامل مختلف به ویژه نوع ساختار قدرت سیاسی بر تشکیل یا عدم تشکیل آن تاثیر تعیین کننده ای می گذارد که اولین بار هارولد لاسول به این موضوع پرداخت. هابر ماس – جامعه شناس مکتب انتقادی و متفکر آلمانی وجود حوزه علمی مناسب را برای جامعه مدنی و شخصیت دموکراتیک و در نهایت دموکراسی ، جهت دست یافتن به تکامل و پیشرفت و نیز رسیدن به جامعه انسانی آزاد و عادلانه لازم و ضروری می داند ، که این حوزه عمومی مناسب در قدم اول زمینه را برای کنش ارتباطی فراهم می کند یعنی کنشی که فرد بتواند با دیگران آزادانه ارتباط برقرار نماید. حوزه عمومی از نظر هابرماس یعنی فضای گفتگوی آزاد و خردمندانه و به دور از هر گونه سلطه ، اعم از سلطه اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی و اگر این جو گفتگوی آزاد نباشد گام های بعدی رسیدن به تعامل اجتماعی نیز امکان پذیر نمی باشد. در جریان جو گفتگوی آزاد ، تعارض فکری و هنجاری پیش می آید و در اثر این تعارض فکری به یک وفاق فکری در افکار و ارزش ها دست یافته می شود که این وفاق زمینه را برای کنش اجتماعی فراهم می سازد که این کنش اجتماعی به نوبه خود زمینه را برای کنش های استراتژیک مثل انتخابات ریاست جمهوری فراهم می کند ، پس از نظر هابرماس تحقق جمهوری و جامعه مدنی بدون گفتگوی آزاد و رها و بدون سلطه امکان پذیر نیست. در حال حاضر در جامعه ما نیز در جریان انتخابات ریاست جمهوری و پس از گذشت 31 سال از استقرار جمهوری اسلامی ، کنشگران سیاسی اعم از تک تک افراد و مسئولین و دولتمردان و رسانه های جمعی ، دولتی و نیز نشریات و رسانه های گوناگون احزاب و یا تشکل ها ، باید این جو عمومی گفتگوی آزاد را به دور از هیاهو و شانتاژهای سیاسی و تخریب ها فراهم نمایند تا زمینه جهت تحقق واژه جمهوریت (تکوین جامعه مدنی و شخصیت دموکراتیک و دموکراسی ) فراهم شود . در غیر این صورت کنش های سیاسی شهروندان متعارض با جمهوریت می شود پس دست به دست هم بدهیم تا جمهوریت را به عنوان یک ارزش در کنش های سیاسی خود محقق کنیم. واژه دوم (اسلامیت) مفهوم لغوی اسلام که از سلامت و تسلیم گرفته شده است عبارت مشهور " الاسلام هو التسلیم" را تداعی می کند یعنی اسلام به معنی تسلیم شدن در برابر فرامین الهی و قرآنی در تمام عرصه های زندگی است که یکی از این عرصه ها ، عرصه گفتگوی و دیالوگ تفاهم و خردورزی و مباحثه است که سوره های بسیاری در قرآن به این شیوه تاکید می کند که در اینجا به دو آیه از سوره زمر (18-17) و سوره نحل 126 اشاره می گردد. "فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدیئهم الله و اولئک الذین هم اولی الالباب" . یعنی مژده و خبر خوشحال کننده بده به آن عده از بندگان که سخنهای گوناگون را می شوند و از بهترین آنها تبعیت می کنند. آنهایی که چنین ویژگی دارند خداوند آنها را هدایت کرده و آنها صاحبان خرد و عقل هستند . در اینجا قرآن کریم می فرماید لازمه هدایت انسان شنیدن سخنان گوناگون و سپس در مرحله بعد انتخاب بهترین سخنان است. یعنی از بایسته های خردورزی شنیدن سخنان گوناگون است. یعنی وجود جامعه چند صدایی به جای جامعه تک صدایی و انتخاب بهترین گزینه از میان چندین صدا مورد تاکید قرآن کریم می باشد. پس کنشگران سیاسی و شهروندان عزیز که می خواهند واژه اسلامیت در پسوند جمهوری تحقق پیدا نماید باید اجازه سخن گفتن را به طرفهای مقابل بدهند و خود نیز به دور از هر گونه سوگیری و جانبداری و پیش داوری حرفها را بشنوند و بهترین گزینه را انتخاب نمایند نه اینکه با ایجاد بلوا و آشوب و هیاهو و جنجال و یا به تنش کشیدن مجالس کاندیداهای رقیب مانع از سخن گفتن طرف مقابل باشند. اگر این شیوه ها را اتخاذ کنیم از آموزه های قرآن و در نهایت از خرد و عقلانیت دور شده ایم و خودمان را از وادی بشارت خداوندی دور نموده ایم . پس مراقب تمام رفتارهای خود علی الخصوص در عرصه سیاست و کنش های استراتژیک مثل انتخابات ریاست جمهوری باشیم. سوره نحل آیه 125 با بیانی دیگر همین شیوه را در طریقه مباحثه و مجادله و مناظره بیان می کند. "ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جاد لهم باللتی هی احسن." در این آیه به پیامبر خطاب می شود با حکمت و اندرز نیکو افراد را به سوی پروردگارت دعوت کن و با بهترین وجه با آنها مناظره کن. در این آیه خداوند طریق دعوت را به وسیله سه طریق آن هم با ویژگی های خاص خود ذکر کرده است که عبارتند از : (حکمت، موعظه، مجادله) 1- حکمت: حکمت یعنی از طریق علم و منطق و خرد نه هیاهو و جنجال و تخریب افراد را به حق دعوت کنیم چون حکمت متکی بر علم و عقل است. لذا خداوند هیچگونه قیدی در آن به کار نبرده است. 2- موعظه: موعظه عبارت از بیانی است که نفس شنونده را نرم و قلبش را به رقت درآورد. یعنی با استفاده مطالب عبرت آور و آثار پسندیده شخصی را به حق دعوت کند ولی چرا خداوند موعظه را با قید حسنة ذکر کرده است. یعنی ممکن است بعضی از موعظه ها حسنة نباشند ، یعنی موعظه ای سودمند است که خالی از خشونت ، تحقیر و تخریب و برتری جوئی باشد یعنی در یک رابطه برابر و افقی پیام به مخاطب القا شود و بوی برتری طلبی از آن استشمام نشود، در غیر این صورت پیام و کلام ما اثر معکوس خواهد گذاشت. 3- مجادله: خداوند می فرماید: اگر دعوت از طریق عقل و خرد و موعظه یعنی با استفاده از عواطف و احساسات موثر واقع نشد ، از شیوه مجادله ولی به نحو احسن آن استفاده کن. منظور از احسن و بهترین این است که یعنی هر سخنی که مخاطب را به رد مطالب و سخنانش تشویق کند ، بپرهیزد و فرد را به عناد و لجبازی وادار نکند و از به کار بردن صغری و کبری و یا مقدمات دروغین اجتناب نماید. و همچنین سوء تعبیر و بی عفتی در کلام و از فحش و ناسزا بپرهیزد یعنی برای رسیدن به یک هدف ولو اینکه متعالی ، حقوق دیگران و ارزش های والای انسانی را زیر پا قرار ندهد و کار خود را توجیه نکند. به همین جهت است که خداوند در قرآن کریم جدال را با احسن مقید کرده است. پس شایسته است با توجه و تعمق در دو واژه جمهوری اسلامی که 31 سال از ایجاد آن سپری شده است ، کنشگران و فعالان سیاسی اعم از مسئولین و مردم در عرصه انتخابات سعی نمایند که شرایط و مقتضیات گفتگو و مناظره حمایت و جانبداری از کاندیداها را با تاسی از دو کلمه جمهوری و اسلامی در رفتارهای خود به عنوان دو ارزش مهم والای انسانی نشان دهند و به استقرار نظام جمهوری اسلامی کمک نمایند. تهیه و تدوین: گروه خبر / سید هادی علویون /news اختصاصی | چاپ | ارسال به دوستان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 468]