واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: كاش ميشد بيش از 2 چشمم را تقديم اسلام كنم خبرگزاري فارس: بعد از مجروحيتم خيلي ناراحت بودم كه ديگر نميتوانم در جبهه حضور داشته باشم و از جايي خوشحال بودم كه دو چشمم را به اسلام تقديم ميكردم و كاش بيش از اين تقديم ميكردم. به گزارش خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا»، در سفري كه به همراه جانبازان نابيناي دو چشم به اصفهان داشتم، در هتل كوثر اصفهان مستقر شديم؛ جانبازان را به همراه خانوادههايشان در سالنهاي غذاخوري، بازديد از نقاط ديدني و گلزار شهداي اصفهان بازديد ميكردم؛ جانبازان عليرغم مشكلات جسمي سعي بر آن داشتند كه در اين سفر مشكلات را مخفي كنند ولي سختيهايشان به وضوح ديده ميشد. يكروز بانوي جانبازي در سالن غذاخوري توجه من را به خود جلب كرد؛ درخواست مصاحبه از او كردم و قرار شد كه بعد از صرف شام، گفتوگويي با هم داشته باشيم. ساعت 22 با اتاق 106 تماس گرفتم و برادرزاده اين زن ايثارگر گفت «چشم چپ عمه جان به علت جابجايي تركش عفونت كرده و الان به شدت درد ميكند» و قرار به روز ديگر موكول شد. روز بعد كه اين بانوي جانباز را در راهرو ديدم با احوالپرسي شروع به صحبت كرديم و قرار شد كه عصر براي مصاحبه به اتاقشان مراجعه كنم. سميره مسمائي جانباز 70 درصد دوچشم نابينا، 51 ساله و تنها زن جانباز با درصد بالا در استان كرمان است؛ وي قهرمان گلبال جانبازان كشور بوده و صاحب 3 مدال برنز، نقره و طلا در مسابقات كشوري است ضمن اينكه به زبان عربي نيز تسلط دارد. اين گفتوگو را بخوانيد: * از روزي كه دو چشمتان را تقديم اسلام كرديد، بگوييد؟ از اواخر مهر سال 59 به خاطر تعصب و غيرت نسبت به ميهنم در جبهه حضور پيدا كردم؛ در 26 آذر 59 زماني كه ميخواستم براي امدادرساني به مجروحان از آمبولانس پياده شوم، خمپارهاي سمت راستم منفجر شد كه تركش آن به چشم راست و تمام بدنم اصابت كرد و چشم راستم به كلي تخليه شد؛ حال خيلي بدي داشتم؛ تا رسيدن به تهران در 4 بيمارستان به مدت 3 روز بستري بودم ودر نهايت در بيمارستان فارابي تهران يك ماه بستري شدم. * چشم چپ هم آسيب ديده بود؟ در بيمارستان فارابي پزشكان گفتند چشم چپم لختگي خون دارد و ممكن است به مرور زمان رو به بهبودي باشد؛ بعد از آن به بيمارستان شيراز مراجعه كردم كه آنجا هم مرا اميدوار كردند و گفتند با پيشرفت علم طب ممكن است بينايي خود را به دست بياورم. * بعد از بهبودي نسبي، عزم برگشتن به جبهه را داشتيد؟ خيلي دوست داشتم دوباره به جبهه اعزام شوم حتي در آنجا تلفنچي باشم ولي پزشكان و خانواده به من اجازه ندادند؛ آن لحظات آرزو داشتم كه سلامتم را به دست بياورم و مجدداً به جبهه بروم البته اكنون خوشحال هستم كه حداقل دو چشمانم را هديه دادهام. * با نابينايي چگونه كنار آمديد؟ بايد مي پذيرفتم؛ از سال 66 به رشته گلبال پرداختم و 3 روز در طول هفته به مدت 2 ساعت در روز تمرين ميكردم البته با توجه به اينكه تنها زن جانباز درصد بالا در استان كرمان بودم، مجبور شدم كه در سالن ورزشي بهزيستي تمرينها را انجام دهم. * در مسابقات ورزشي هم شركت داشتيد؟ از سال 72 در مسابقات گلبال بانوان جانباز شركت كردم و اكنون صاحب 3 مدال هستم. * پس اوقات خود را با ورزش پر ميكنيد؟ ورزش گلبال و شنا يكي از برنامههايي بود كه در حفظ روحيه بنده خيلي مؤثر بود؛ اكنون از اين وضعيت خيلي راضي هستم و مشكلي را احساس نميكنم. * در جايي هم مشغول به كار شديد؟ از سال 69 در بيمارستان خداداد محرابي تلفنچي بودم؛ اكنون اين بيمارستان با بيمارستان شفا ادغام شده و از ساعت 7 صبح تا 2 بعد از ظهر در آنجا مشغول به كار هستم. * ازدواج كرديد؟ سالهاي نخست راضي به ازدواج نبودم ولي طي 6 سال اخير مردي مؤمن كه صاحب 5 فرزند بود از من خواستگاري كرد؛ با او ازدواج كردم و فرزندي هم ندارم. *خاطرهاي از ايام حضور در جبهه براي ما بگوييد؟ اول آبان سال 59 در كنار جزيره مينو ايستاده بوديم كه خمپارهاي به كشتي ناوچه حامل دهها سرباز اصابت كرد؛ صحنه بسيار وحشتناكي بود؛ خيلي از سربازان سوختند، خيليها مجروح و بعضي كه زخم سطحي داشتند در آب افتادند كه به خاطر حملات سنگين عراق نتوانستيم آنها را نجات دهيم و بسياري ازآنها در آب غرق شدند؛ اين خاطرهاي است كه بعد از سالها هر لحظه در ذهنم تداعي ميشود گريه ميكنم. * از خانواده شما كسي در جبهه حضور داشت؟ 2 برادرم در جبهه حضور داشتند كه بر اثر اصابت گلوله مجروح شدند. *حرف آخر ما در زمان انقلاب و جنگ تحميلي تمام تلاش خود را كرديم و اكنون جوانان مملكت بايد از خون شهدا، ايثارگران و مفقودالاثران حمايت كنند و نگذارند اين خونها توسط ناآگاهان پايمال شود؛ ولايت فقيه را در همه زمينهها حمايت كنند و اجازه ندهند كه بيگانگان حكومت علي (ع) را زير سؤال ببرند. انتهاي پيام/ر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 405]