تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  ghhhhhh
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819657230




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهي ديگر به جنايتي كه فنلاند را تكان داد من هم گريه كردم


واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: نگاهي ديگر به جنايتي كه فنلاند را تكان داد من هم گريه كردم


تهران – خبرگزاري ايسكانيوز : بامداد بيست و سوم نوامبر 2007 نخستين برف زمستاني سال ، شهر آرام «تمپر» فنلاند را سپيدپوش كرده بود و دانش آموزان به مدرسه رفته بودند.

آموزگار مدرسه «نجوكلا» تمپر ، حضور و غياب كرد : « ليان؟ حاضر! نيوفن؟ حاضر! متي؟ متي ، حاضره؟ متي نيامده؟»
آموزگار چند بار نام «متي يوهاني ساري» را به زبان آورد اما جوابي نشنيد.از دانش آموزان پرسيد كه اصلا «متي» به مدرسه آمده يا نه ؛ اما كسي خبري نداشت.همه منتظر تمام شدن كلاس و برف بازي بودند.
به گزارش گروه حوادث ايسكانيوز : چند دقيقه مانده به زنگ آخر «متي» آمد اما چيزي در دستش داشت ؛ يك تپانچه كاليبر 22. فرياد او بچه هاي خوشحال را در جاي خود خشكاند: «هيچ كدام از شما دوست من نيست ، همه را مي كشم».
سال پيش مادر بدنام «متي» به خاطر زياده روي در نوشيدن مشروب مرد و ماجراي زندگي او هم نقل محافل شد.«متي» 18 ساله كه فلسفه و تاريخ مي خواند آماج تمسخر و آزار همسن و سالان خود قرار گرفت.
وقتي «متي» مي خواست با آنان فوتبال بازي كند يكي از بچه ها نگاه پر نفرتي انداخت و گفت : «ما نمي خواهيم با بچه هاي كثيف بازي كنيم.»
«متي» به اصرار مي خواست وارد زمين شود كه يكي از بچه ها را هل داد : «برو گم شو عوضي».
«متي» در مقابل تمسخر و آزار همكلاسي هايش به تدريج كم حرف شد و بيش از پيش احساس حقارت كرد.هر روز خودش را در اتاقش زنداني مي كرد و سرگرم بازهاي جنگي رايانه اي مي شد.كم كم از همسن و سال هايش بيش تر فاصله گرفت و رفتارش افراطي تر شد.يك روز پيامي ويديويي در سايت اينترنتي دبيرستانشان گذاشت كه نشان مي داد مي خواهد از همه انتقام بگيرد :«اگر بچه ها به خاطر آزارشان از من معذرت بخواهند و رفيقم شوند دست به كشتار نمي زنم».
بچه ها اين ويديو را براي يكديگر بلوتوث كردند اما كسي آن را جدي نگرفت.بيست و سوم نوامبر 2007 زماني كه دانش آموزان «متي» را خشمگين و تپانچه به دست ديدند تازه فهميدند شوخي نمي كرده است ؛ اما خيلي دير شده بود.تپانچه به صدا در آمد و خبري مثل بمب ، فنلاند را تكان داد.
بيش از 10 دختر و پسر دانش آموز در حمام خون مدرسه «نجوكلا» كشته شدند كه كوچك ترينشان 15 ساله بود.«متي» هم آخر سر با همان تپانچه خودكشي كرد.
در فنلاند جرم هاي خشونت آميز ، نادر است چه برسد به اين كه در مدرسه شكل بگيرد.پس از كشتار خونبار ، پليس به محل زندگي «متي» رفت و آخرين يادداشت او را پيدا كرد : «چرا هيچكس با من دوست نشد ، چرا قلبم را شكستيد ؟ گناه من چه بود كه اشكم را درآورديد؟»
پليس ، يادداشت را به رسانه هاي خبري داد و مردم «نجوكلا» بيش تر به فكر فرو رفتند.آنان به هم مي گفتند چرا زودتر به اين بچه توجه نكرديم ؟ چرا خودش را آن قدر تنها و حقير ديد؟ راستي ، ما در اين جنايت بي گناهيم ؟! گزارش ايسكانيوز مي افزايد: 24 ساعت پس از كشتار «متي» نخست وزير فنلاند در يك برنامه زنده تلويزيوني به مردم كشورش گفت : اگر يك جامعه ، عاطفه خود را از دست بدهد فرهنگش را هم خواهد باخت.لطفا از امروز صادقانه به بغل دستي خود بگوييد : مي شود با هم دوست باشيم؟/120/525
 يکشنبه 22 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[مشاهده در: www.iscanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 922]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن