واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: قورباغه در آب جوش!
خواهيد ديد قورباغه بينوا بدون آنكه احساس خطري جدي كند درون آب باقي ميماند و آنقدر به حضورش در آب ادامه ميدهد تا كمكم بپزد. نميدانم اگر قورباغهاي را از كنار بركهاي بگيرم و اين آزمايش را انجام دهم آيا قورباغه اين عكسالعمل را بروز خواهد داد يا نه، اما موجودي را ميشناسيم كه دقيقا دارد رفتار همين قورباغه را تكرار ميكند؛ موجودي به نام انسان.
خواهيد ديد قورباغه بينوا بدون آنكه احساس خطري جدي كند درون آب باقي ميماند و آنقدر به حضورش در آب ادامه ميدهد تا كمكم بپزد. نميدانم اگر قورباغهاي را از كنار بركهاي بگيرم و اين آزمايش را انجام دهم آيا قورباغه اين عكسالعمل را بروز خواهد داد يا نه، اما موجودي را ميشناسيم كه دقيقا دارد رفتار همين قورباغه را تكرار ميكند؛ موجودي به نام انسان.
انسان امروز بسرعت در حال ذوب شدن در بلايي است كه خود آن را به وجود آورده، ولي در عين حال هنوز متوجه عمق فاجعهاي كه هر لحظه در آن فرو ميرود، نيست. ما زمين و سياره خود را اندك اندك گرم ميكنيم و به نظر ميرسد در اين فرآيند گرمايشي بدون آنكه چندان واكنشي از خود نشان دهيم تنها با ناباوري شاهد پيش رفتن در راهي هستيم كه هرچه ميگذرد بازگشت از آن دشوارتر ميشود.
بارها و بارها درباره پديدهاي به نام گرمايش زمين خوانده و نوشتهايم، اما لازم است كه هر از گاهي به طور مشخص آن را دوباره به ياد بياوريم. اگر مردم تهران لازم است كه هر روز يا هر هفته يادي از خطر مرگباري كه زير پايشان قرار دارد زلزله بكنند تا شايد بتوانند با آماده نگاه داشتن خود از بلاهاي بيشتر اين بلاي پيشبينيناپذير جلوگيري كنند مردم جهان و از جمله كشور ما هم بايد هر از گاهي به ياد مساله مهم و اساسي گرمايش زمين بيفتند تا شايد دست به اقدامات خردي بزنند كه بتواند نقشي در كاهش دامنههاي اين مصيبت عمومي داشته باشد.
گرمايش زمين بلايي است كه گازهاي گلخانهاي بر سر سياره ما ميآورند. داستان اين گازها كه معروفترين آنها گازهايي چون دياكسيد كربن و متان هستند، داستان اهميت تعادل در طبيعت است. اگر اين گازها در جو زمين وجود نداشتند هيچ موجود زندهاي نميتوانست بر اين سياره زندگي كند.
وجود اين گازها به مقدار مشخص باعث ميشود حرارتي كه طي روز و زماني كه خورشيد بر فراز افق زمين است به سياره ما ميرسد، در جو زمين باقي بماند و همه آن به فضا بازنگردد. بدين ترتيب اختلاف دماي شب و روز در سياره زمين تا آن حد افزايش نمييابد كه امكان تطابق حيات با آن از ميان رود. اگر اين گازها در جو وجود نمي داشتند يا مقدار آنها از حد مشخصي كمتر بود سرنوشت ما شبيه سرنوشت سياره عطارد يا مريخ ميشد كه در اولي هر شبانهروز دما از بين جهنمي سوزان تا زمهريري غيرقابل تحمل متغير باشد و در ديگري مانند مريخ كه مقدار اين گازها كم است، اختلاف دماي صبح و شب به بيش از 100 درجه سانتيگراد ميرسد.
اما وجود اين مقدار متعادل گازهاي گلخانهاي در جو زمين اگر اندكي افزايش يابد خود به نابودكننده حياتي منجر خواهد شد.
با افزايش انباشت اين گازها در جو زمين، لايه حرارتي مقاوم موجود در جو زمين ضخيمتر شده و اجازه نميدهد تابشهاي حرارتي كه به شكل امواج نور مرئي به سطح زمين ميرسند پس از از دست دادن انرژي و تبديل به پرتوهاي حرارتي بتوانند از جو زمين فرار كنند بنابراين اين گازها درون جو ما به دام ميافتند و افزايش ميزان آنها باعث ايجاد پديده گلخانهاي ميشود.
به اين ترتيب با افزايش اين گازها دماي ميانگين زمين اندك اندك افزايش مييابد و با افزايش اين دماي ميانگين سياره ما از حالت تعادل قبلي خارج ميشود و اينجا دقيقا همان مقطعي است كه ما نقش قورباغهاي خود را ايفا ميكنيم. دماي محيط ما اندك اندك بالا ميرود.
صنايع ما كه از آغاز دوران صنعتي و بويژه كشف و استخراج و استفاده گسترده از منابع نفتي به شكل بيسابقهاي به آزاد كردن و ارسال گازهاي گلخانهاي به جو زمين اقدام كردهاند، سپري حرارتي را بر فراز سياره ما ايجاد كردهاند.
اين سپر حرارتي باعث افزايش دماي ميانگين سياره ما شد و در نتيجه آن تغييرات بسيار وسيعي شروع به رخ دادن كرد.
تغييراتي كه به نظر ميرسد اگر فكري به حال آنها نشود بزودي چهره سياره ما را دگرگون خواهند كرد؛ ما انسانها مدتها متوجه اين تغييرات نبوديم و تمام توجه خود را به منافعي كه استفاده از سوختهاي فسيلي برايمان به ارمغان آورده بود، معطوف و بلافاصله شروع به استخراج بيشتر، استفاده بيشتر و آلوده كردن بيشتر كرديم تا اينكه عدهاي از دانشمندان با بررسي ميزان دماي ميانگين در طول تاريخ متوجه افزايش بيسابقه و غيرمعمول دماي ميانگين سياره و ميزان گازهاي گلخانهاي در جو زمين شدند.
اگرچه باور اينكه انسان در طول تنها چند صد سال باعث چنين تخريبي شده باشد بسيار مشكل بود و همين امر باعث شد بسياري آن را انكار كنند، اما كمكم و در طول سالهاي اخير تقريبا همه دانشمندان به اين باور رسيدهاند كه بايد اين موضوع را به عنوان واقعيتي تلخ و حقيقتي ناخوشايند بپذيرند و سعي كنند راهحلي براي آن ارائه كنند.
متاسفانه ارائه همه اين راهحلها نيازمند عوض كردن عاداتي است كه در اين مدت نه تنها ما كه دولتها و اقتصاد جهان به آن خو گرفتهاند و مهمترين آن تغيير الگوي مصرف سوختهاي فسيلي است و اين همان جايي است كه صاحبان صنايع به طور جدي در برابر آن موضع ميگيرند.
از يك سو كشورهاي صنعتي حاضر نيستند روند شتابان توسعه خويش را به دليل هزينههايي كه استفاده از منابع انرژي جديد دارند ، كند كنند و از سوي ديگر كشورهاي در حال توسعه گناه اين تغييرات مخرب را به گردن كشورهاي توسعهيافته انداختند و آنها را كه بيشترين نقش را در گرمايش زمين دارند به حل اين مشكل دعوت ميكنند و در حالي كه اين مذاكرات زماني در اتاقهاي در بسته در حال جريان است، سياره ما هر لحظه بيشتر با خطري مواجه ميشود كه قرباني آن ما انسانها هستيم.
گرم شدن زمين باعث خواهد شد بسياري از موجوداتي كه حيات آنها به شرايط دمايي خاصي وابسته است بسرعت در حالت انقراض قرار بگيرند. اين وضعيت براي مرجانها و برخي گونههاي دريايي بسرعت مشاهده ميشود؛ اما در همان حال، برخي ديگر از گونهها با از بين رفتن گونههاي پاييندستي و عدم تعادلي كه در محيط زيست به وجود ميآورند، دستخوش تغيير ميشوند.
تغيير اندك دما باعث ميشود كلاهكهاي يخي زمين كه در حكم تعديلكننده جريانهاي آب و هوايي هستند بسرعت شروع به آب شدن كنند. شكسته شدن كوههاي عظيم يخ كه هرروزه در قطب رخ ميدهد نمونهاي از اين موارد است و نگاهي به نقشه يخهاي شمالي در 50 سال اخير نشان از كاهش قابل ملاحظه و چشمگير محيط اقيانوس منجمد شمالي دارد و برخي دانشمندان پيشبيني ميكنند تا سال 2015 عملا تابستانها چيزي از قطب شمال زمين باقي نماند.
اين رويداد فقط خانه خرسهاي قطبي را نابود نميكند، بلكه باعث تغيير جريانهاي موثر دريايي و در نتيجه آن آب و هوايي ميشود و در نتيجه هرروز هاريكن توفانهاي حارهاي قويتر و مخربتري ظهور ميكنند و عرصه جولان آنها نيز افزايش مييابد، به طوري كه برخي نواحي مانند جنوب ايران كه تاكنون شاهد بروز اين توفانها نبودهاند، اين تجربه را از سر ميگذرانند.
ادامه اين روند آثار مرگبار بسياري در پي خواهد داشت؛ اما راهحل آن نه تنها در اختيار دولتها و صاحبان صنايع بزرگ است كه حتي من و شما نيز ميتوانيم در اين مبارزه سهمي ايفا كنيم. استفاده از وسايل نقليه عمومي يا دوچرخه ، خاموش كردن چراغها يا ابزارهاي برقي غيرضروري، عايق كردن خانه و استفاده از انرژيهاي جايگزين نمونهاي از اين فعاليتهاست كه اگر به طور عمده مورد توجه قرار گيرد، ميتواند باعث كمك به حل اين بحران شود.
انسان اينك متوجه خطري عظيم شده است كه تهديدش ميكند. ما حرارت آب را احساس كردهايم و فقط مانده كه اراده بيرون پريدن از اين آب جوشان را به دست آوريم. متاسفانه فرصت زيادي باقي نمانده است و اگر اندكي تعلل كنيم ديگر جايي براي زيستن نخواهيم داشت.
جام جم انلاين
شنبه 21 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]