واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: نارضايتي شغلي و افسردگي
شايد انتخاب شغل يكي از مهمترين مسائل افراد در زندگي است، زيرا نوع كار، پاداش يا درآمد كار، مهارت و استعداد لازم، خوشايند و ناخوشايند بودن كار، آينده شغلي، ارتقاء و پيشرفت در كار و... همگي مسائلي هستند كه بايد در انتخاب شغل مورد توجه قرار بگيرند.
از طرفي فرد با انتخاب شغل علاوه بر اينكه ميخواهد امرار معاش كند، در پي آن است كه شخصيت خود را نشان دهد و مورد توجه و پذيرش جامعه قرار بگيرد و انگيزههاي مختلف خود را ارضاء كند. در دنياي امروز، توجه به رفاه و تفريح و آسايش سبب شده است كه به افراد فشارهاي بيشتري نسبت به گذشته وارد شود و آنان بيشتر در معرض تنيدگي و مشكلات و بيماريهاي مختلف قرار بگيرند. رضايت شغلي يكي از مهمترين مسائلي است كه متخصصان همواره آن را مورد امعان نظر قرار ميدهند. به گفته هاپاك، رضايت شغلي يك نوع تعادل فيزيولوژيكي محيطي و رواني در محيط كار است كه وجود آن سبب افزايش كارآمدي فرد و سيستم كار و نبود آن سبب بروز مشكلاتي براي فرد و سيستم كار ميشود.
نارضايتي شغلي يكي از عوامل مهم در بروز افسردگي در افراد است كه سبب خستگي عاطفي و جسماني ميشود و منجر به ايجاد خودپنداري منفي در فرد، نگرش منفي نسبت به شغل و فقدان احساس ارتباط با مراجعان هنگام انجام وظيفه ميشود. همين امر باعث برهم خوردن وضعيت عادي فرد ميشود و كارآيي فرد و سرمايه سيستم كاري او را هدر ميدهد. رضايت شغلي مفهومي پيچيده و چند بُعدي است كه بايد بدان توجه كرد. تنها يك عامل موجب رضايت شغلي نميشود بلكه مجموعه عوامل گوناگون سبب ميشود كه فرد شاغل در لحظه معين از زمان، از شغل خود احساس رضايت كند. فرد با تاكيدي كه بر عوامل مختلف از قبيل ميزان درآمد، ارزش اجتماعي شغل، شرايط محيط كار و فرآورده اشتغال در زمانهاي متفاوت دارد، به طرق گوناگون از شغل خود احساس رضايت ميكند. رضايت شغلي از ديدگاههاي گوناگون مورد توجه است و به رضايت دروني و بيروني تقسيم ميشود. در اين تقسيمبندي رضايت دروني از دو منبع حاصل ميشود كه اولي احساس لذتي است كه انسان صرفاً از اشتغال به كار و فعاليت به دست ميآورد و دومي لذتي است كه براثر مشاهده پيشرفت برخي مسئوليتهاي اجتماعي و به ظهور رساندن تواناييها و رغبتهاي فردي به انسان دست ميدهد.
رضايت بيروني با شرايط اشتغال و محيطكار و ميزان دستمزد و نوع كار و روابط كارفرما و كارگر بستگي دارد و اگر اين شرايط تامين نشود، ممكن است اختلالات مختلفي فرد را در برگيرد كه از ميان آنها ميتوان به فرسودگي شغلي، استرس وافسردگي اشاره كرد.
طي دهههاي اخير فشارهاي روزافزون و تاثير عوامل فشارزا در بروز بيماريهاي روانـ تني مانند فشار خون، زخم معده و اختلالات گزارشي به شدت افزايش يافته و طي تحقيقات ديگري كه ارائه شده، 2/1 جمعيت كارمندي مبتلا به عوارض فوق و به خصوص افسردگي هستند و رضايت شغلي ندارند.افسردگي اغتشاشي است كه با احساس غم و ناراحتي، شكست، هيجان، استرس و بيعلاقگي به همه چيز و همه كس همراه است و به شكل سكوت و دوري از فعاليتهاي روزمره نمود پيدا ميكند. اگر اين حالت بيش از دو هفته به طول بينجامد، ميتوان دريافت كه فرد دچار افسردگي شده است.
در حالت نارضايتي از شغل عملكرد ضعيفي در شاخصهاي شغلي مانند شاخصهاي هيجاني، نگرش و رفتار وجود دارد.
همه اين موارد حاكي از آن است كه يكي از عوارض نبود رضايت شغلي افسردگي است كه زندگي طبيعي فرد را به خطر مياندازد و بايد در جهت رفع نواقص موجود در شغل و محيط كاري گام برداشت و تغيير اساسي در فرد، محيط كاري و نگرش مديران در محيطهاي كاري ايجاد كرد.
اكرم ميرزايي
دوشنبه 16 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]