تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816621707
نويسنده:نوام چامسكي تروريستهاي واقعي چه كساني هستند
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده:نوام چامسكي تروريستهاي واقعي چه كساني هستند
خبرگزاري فارس: آمريكايي ها و اسراييلي ها مي دانند كه بر اثر حملاتي كه صورت مي گيرد،مردم دچار چه مشكلاتي خواهند شد و چه تبعات جبران ناپذيري به بار خواهد آمد. با اين وجود، دائم ادعا مي كنند كه قصد كشتن مردم را نداشته اند. اگر براي چند لحظه سعي كنيم كه با عينك جهان واقعي به دنيا نگاه كنيم،خواهيم ديد كه جنايتكاران و تروريستهاي واقعي در اين جهان،چه كساني هستند.
در آوريل سال 2002 ميلادي، دو معلول فلسطيني با نامهاي كمال و جمال در جريان يورش نظامي اسراييل به اردوگاه آوارگان جنين در كرانه باختري جان خود را از دست دادند. بدن بي جان كمال، ويلچر او و باقيمانده پرچم سفيدي كه او در دست گرفته بود تا هدف تانكهاي اسراييلي واقع نشود بعدها توسط چند خبرنگار انگليسي پيدا شد.هيچ كس هيچ گاه از اين دو فلسطيني معلول و وحشي گري اسراييلي ها در مقابل آنها سخني به ميان نياورد.
فرهنگ لغتي كه مقامات آمريكايي و اسراييلي براي خودشان ساخته اند و بر اساس آن موضع مي گيرند، گاهي واقعا جالب توجه مي شود. (مدتي) پيش كه عماد مغنيه استراتژيست حزب الله ترور شد، مقامات آمريكايي و اسراييلي به دست و پا زدن افتادند و ادعا كردند يكي از افرادي كه براي "جهان" خطرناك بود از صحنه كنار گذاشته شده است. اما اين كلمه "جهان"، معاني زيادي را با خود به همراه مي آورد. در فرهنگ لغتي كه براي بعضي از كشورها تعريف شده، "جهان" به سياستمداران آمريكايي، انگليسي، اسراييلي (و هركس كه با آنها موافق باشد) اطلاق مي شود. بر اين اساس،"جهان" بوده كه از حمله آمريكا به افغانستان حمايت كرده. اما نمي دانيم چرا اين "جهان" با آن جهاني كه طبق نظرسنجي موسسه گالوپ، مخالف حمله به افغانستان بود فرق دارد!
بر اساس نظرسنجي گالوپ، مثلا در آمريكاي لاتين كه در گذشته تجربه نفوذ واشنگتن را داشته، حمايت از بمباران افغانستان بسيار پايين بود. حمايت از اين حمله، بين مردم مكزيك دو درصد بود و بقيه كشورهاي آمريكاي لاتين هم بين دو تا 16 درصد حامي حمله به افغانستان بودند. تازه همين حاميان اندك هم اذعان داشتند كه بايد حساب اهداف نظامي و غيرنظامي را در افغانستان از هم جدا كرد (چيزي كه اصلا اتفاق نيفتاد). اكثر كشورهاي جهان اعلام كرده بودند كه بايد راه حل غيرنظامي و ديپلماتيك را براي حل اين بحران مورد توجه قرار داد. اما كو گوش شنوا؟ "جهان" مورد نظر بوش موافق اين حمله بود!
بگذريم. به هر حال ادعاهايي كه مقامات آمريكايي و اسراييلي در خصوص مغنيه مطرح كردند بيشتر باعث رسوايي خودشان شد. به نوشته روزنامه فايننشال تايمز، آنها اصرار داشتند كه يكي از مواردي كه مي توان مغنيه را به دست داشتن در آن متهم كرد،ربودن يك هواپيماي تي. دبليو.اي در سال 1985 ميلادي بوده است. مورد ديگر از ادعا عليه او نيز دست داشتن وي در ربودن هواپيماي آشيل لورو بوده كه در جريان آن، يك آمريكايي معلول به نام لئون كلينگهوفر كشته شده بود. مرگ او ماجراي بزرگي به پا كرد و حتي به سوژه برنامه هايي در شبكه هاي تلويزيوني تبديل شد كه در آنها از فلسطينيان چهره دهشتناكي ترسيم مي شد. كار چنان بالا گرفت كه حتي صداي سياستمداران تندرو اسراييل هم درآمد.
اما بالاخره ما كي مي خواهيم به تمام ابعاد قضايا توجه كنيم؟ واقعيت اين است كه ربودن هواپيماي آشيل لورو پاسخي بود به بمباران تونس توسط اسراييل كه دقيقا يك هفته پيش از آن هواپيماربايي و به دستور شيمون پرز نخست وزير وقت اسراييل انجام شده بود. حمله هوايي اسراييل در آن زمان موجب كشته شدن 75 تبعه تونسي و فلسطيني شد. مي گويند بمبهاي هوشمند اسراييلي آنها را تكه تكه كرده بود. واشنگتن كه مثلا در آن زمان متحد تونس به شمار مي رفت، اين كشور را از بمباران قريب الوقوع اسراييل باخبر نكرد. البته جورج شولتز وزير خارجه وقت آمريكا در تماس با اسحاق شامير همتاي اسراييلي اش، اين بمباران را پاسخي مشروع به حملات "تروريستي" دانسته بود.
چند روز بعد از اين ماجرا، پرز به واشنگتن رفت تا با رونالد ريگان در خصوص واكنش جهان به آن حملات "تروريستي" به صحبت بنشيند. اتفاقي كه شولتز و پرز و جهان از آن به عنوان توجيه و دستاويزي براي بمباران تونس ياد مي كردند،كشته شدن سه اسراييلي در قبرس بود. مقامات اسراييل دريافته بودند كه قاتلان اين سه نفر، تونسي نيستند و ممكن است تبعه سوريه باشند. اما تونس هدف خوبي براي بمباران بود. هم كشور بي دفاعي بود و هم شمار زيادي فلسطيني در آن ساكن بودند.
برخلاف ماجراي كلينگهوفر، هيچ گاه از فلسطينيان معلولي كه طي حملات اسراييل جان خود را از دست مي دادند سخني به ميان نيامده است. مي توان يك مورد مشابه را در اين راستا مورد توجه قرار داد. در آوريل سال 2002 ميلادي، دو معلول فلسطيني با نامهاي كمال و جمال در جريان يورش نظامي اسراييل به اردوگاه آوارگان جنين در كرانه باختري جان خود را از دست دادند. بدن بي جان كمال، ويلچر او و باقيمانده پرچم سفيدي كه او در دست گرفته بود تا هدف تانكهاي اسراييلي واقع نشود بعدها توسط چند خبرنگار انگليسي پيدا شد. جمال هم سرنوشت مشابهي داشت. هيچ كس هيچ گاه از اين دو فلسطيني معلول و وحشي گري اسراييلي ها در مقابل آنها سخني به ميان نياورد.
به هر صورت، شكي نيست كه ابعاد غير انساني بمباران تونس اصلا با ربوده شدن هواپيماي آشيل لورو قابل مقايسه نبود. اسراييل و آمريكا هر دو نامزدهاي مناسبي براي بدترين تروريستهاي سال 1985 ميلادي بودند؛ زيرا آمريكا هم به شكل ديگري در همان سال در فعاليتهاي تروريستي دست داشت.
در آن سال،بمبي در يك اتومبيل منفجر شد؛آن هم اتومبيلي كه بيرون يك مسجد در بيروت پارك شده بود. تايمر بمب براي زماني تنظيم شده بود كه شركت كنندگان در نماز جمعه از مسجد خارج مي شدند. بمب بموقع منفجر شد؛ و به نوشته روزنامه واشنگتن پست، هشتاد نفر را كشت و 256 نفر را زخمي كرد. اكثر كشته شدگان زنان و دختران بودند. اما هدف اين بمب گذاري، شيخ محمد حسين فضل الله بود. بمب گذاري را رونالد ريگان و سازمان سيا ترتيب داده بودند؛آن هم با كمك برخي از متحدان عربشان. اين را باب وودوارد مي گويد كه كتابي هم در خصوص جنگهاي مخفي سيا در فاصله سالهاي 1981 تا 1987 نوشته است. واقعيت اين است كه اطلاعات زيادي در خصوص نحوه برنامه ريزي براي اين بمب گذاري در دست نيست. چون آمريكا جنايات خودش را بررسي نمي كند و صدايش را هم در نمي آورد!
كانديداي بعدي براي بدترين اعمال تروريستي در آن سال،شيمون پرز نخست وزير اسراييل است و عمليات "مشت آهنين" كه در جنوب لبنان اجرا شد. در آن زمان، اراضي جنوب لبنان توسط اسراييل اشغال شده بود و شيمون پرز هم اوج خشونتش را در صدور حكم حمله به اين اراضي به نمايش گذاشت. اما خب مي دانيد كه، چنين جناياتي معمولا از چشم "جهان" پنهان مي ماند. به همين جهت جناياتي از اين دست را در فهرست تروريسم "جهاني" قرار نمي دهند. اما شايد با ارائه اطلاعاتي از اين دست بتوان اميدوار بود كه مردم ساكن در ساير نقاط جهان از جنايات "جهانياني" مثل اسراييل و آمريكا باخبر شوند.
يكي ديگر از مواردي كه عماد مغنيه به دست داشتن در آن متهم شده است، حمله به گروهي از نيروهاي آمريكايي و فرانسوي در لبنان در سال 1983 ميلادي است. شايد بد نباشد بدانيم كه همين نيروهاي آمريكايي و فرانسوي به انجام حملات هوايي و دريايي در لبنان مشغول بودند و درست قبل از اين حمله هم آمريكا حمايت تمام و كمالي از حمله اسراييل به لبنان در سال 1982 ميلادي به عمل آورده بود؛حمله اي كه موجب كشته شدن 20 هزار نفر و خرابي بخشهاي زيادي از بيروت شد. اين وحشي گري تنها زماني پايان گرفت كه فاجعه صبرا و شتيلا باعث شد توجه جامعه بين المللي جلب شود.
حمله اسراييل به لبنان در آن سال در بسياري از رسانه هاي غربي به عنوان واكنشي نسبت به حملات سازمان آزادي بخش فلسطين به شمال اسراييل معرفي شد. همين استدلال است كه در كتاب جيمي كارتر با عنوان "فلسطين:صلح،نه تبعيض" هم ذكر شده و البته اشتباه هم هست. حملات سازمان آزادي بخش فلسطين از خاك لبنان نبود كه باعث حمله اسراييل به لبنان شد. واقعيت اين بود كه مرز لبنان آرام بود و اسراييل سعي داشت با حملات گاه و بيگاهش، سازمان آزادي بخش فلسطين را به واكنشي خشونت آميز وادارد تا بهانه اي براي ادامه حملات اسراييل تراشيده شود. اسراييل در واقع مي خواست از اين طريق، حضور خود در مناطق اشغال شده كرانه باختري را ادامه دهد.
اتهام ديگري كه از سوي آمريكا و اسراييل به مغنيه وارد شده، برنامه ريزي براي بمباران سفارت اسراييل در بوئنوس آيرس در سال 1992 ميلادي است. به نوشته روزنامه فايننشال تايمز، در اين حمله كه در واكنش به ترور عباس الموسوي رهبر حزب الله توسط اسراييل انجام گرفته بود،29 نفر كشته شدند. اسراييل خود مسئوليت ترور او را به عهده گرفته بود؛ و بنابراين نبايد از واكنش ها نسبت به اين حمله تعجب مي كرد. شاهدان عيني حتي مي گويند هليكوپتر اسراييلي كه الموسوي را هدف قرار داد، به همسر و فرزند پنج ساله او هم شليك كرد و بعد به اتومبيلي كه مجروحان حادثه را به بيمارستان مي برد نيز حمله ور شد.
پس از اين حمله، حزب الله هم قواعد بازي را تغيير داد و هرگاه اسراييل حمله اي عليه لبنان را كليد مي زد، حزب الله نيز راكتهايش را به شمال اسراييل شليك مي كرد. اسراييل اصلا تاب اين حملات را نداشت و در مقابل چنان يورشي را آغاز كرد كه 50 هزار نفر از خانه هايشان آواره شدند و حتي شمال لبنان هم هدف قرار گرفت.
يكي از مناطقي كه در اين زمان مورد حمله قرار گرفت، محل زندگي عبدالكريم عبيد بود كه چند سال قبل تر ربوده و در اسراييل زنداني شده بود. رابرت فيسك روزنامه نگار انگليسي در اين خصوص مي نويسد: "منزل او مستقيما هدف حمله موشكي قرار گرفت و البته اسراييلي ها هدفشان همسر و سه فرزند عبدالكريم عبيد بود."
مارك نيكلسون خبرنگار روزنامه فايننشال تايمز هم صحنه را چنين توصيف مي كند: " از اهالي محل ،آنان كه موفق به فرار نشده بودند، مجبور شدند پنهان شوند زيرا هر حركت محسوسي در داخل و خارج خانه ممكن بود توجه هواپيماهاي جاسوسي اسراييل را جلب كند و به حمله اي ديگر ختم شود."
اين جنايات در نگاه "جهان" اهميتي نداشت. حتي ذكر هم نمي شد. اما حالا كه چنين اتهاماتي از سوي اسراييل و آمريكا عليه عماد مغنيه مطرح مي شود جا دارد كه آن طرف قضيه را هم ببينيم و دقت كنيم كه چگونه اسراييل و آمريكا خودشان تروريسم بين المللي را شكل مي دهند و تقويت مي كنند.
ديگر اتهامي كه از سوي اسراييل و آمريكا عليه عماد مغنيه مطرح شده، اين است كه او حزب الله را براي انجام عمليات دفاعي در مقابل حملات اسراييل به لبنان در سال 2006 ميلادي آماده مي كرده است. عجب جرم بزرگي. حتما اين فعاليتها طبق استانداردهاي "جهان" جرم محسوب مي شوند! اسراييل و آمريكا در واقع مي خواهند در راه انجام فعاليتهاي تروريستي خودشان با هيچ مانعي هم مواجه نشوند. علت ناراحتي شان همين است.
يك توجيه شرم آور "جهان" براي فعاليتهاي تروريستي اسراييل و آمريكا اين است كه فلسطينيها و لبنانيها و هركس كه بخواهد مقاومت كند، "عمدا" باعث كشته شدن اتباع كشورهاي ديگر مي شود. اما آمريكا واسراييل اصلا اين كار را به صورت عمدي دنبال نمي كنند! آنها فقط به صورت تصادفي آدم مي كشند. اصلا قصدشان آدم كشي نيست! به همين جهت،جناياتي كه آنها مرتكب مي شوند را نبايد جنايت به شمار آورد.
تازه ترين نمونه اي كه از اين برخورد مشاهده شده، تصميم دادگاه عالي اسراييل براي تحت فشار گذاشتن مردم غزه است. مردم غزه بايد به صورت دسته جمعي تحت فشار قرار بگيرند؛ يعني از آب و برق و غذا و هر ضرورت ديگر زندگي محروم بمانند. اما اين اقدام اصلا جنايتكارانه به شمار نمي آيد!
همين توجيه را آمريكا هم براي بسياري از اقداماتش به كار گرفته و مي گيرد. به ياد داريم كه آمريكا در سال 1998 ميلادي چگونه كارخانه داروسازي الشفا در سودان را هدف قرار داد و آن را نابود كرد. اين حمله باعث مرگ آدمهاي زيادي شد؛ زيرا تنها جايي بود كه داروهاي مورد نياز مردم سودان را تامين مي كرد. طبق استانداردهاي جهاني كه آمريكا و اسراييل به صورت خيالي براي خودشان ساخته اند، آمريكا به صورت عمدي باعث مرگ اين سودانيها نشده است! آنها دائم به توجيه خودشان مشغولند. توجيه خودشان براي خودشان.
اصولا سه جور كشتار داريم: كشتار عمدي، كشتار تصادفي، و كشتاري كه از وقوع آن اطلاع داشته باشيم اما قصد خاصي از آن در كار نباشد. طبق استانداردهاي "جهان"، جنايات و كشتارهايي كه توسط آمريكا و اسراييل انجام مي پذيرد قطعا در گروه سوم جا مي گيرد! بنابراين، وقتي اسراييل برق و آب غزه را قطع مي كند يا در مرز كرانه باختري ايست بازرسي مي گذارد،به صورت خاص قصد ندارد موجب كشته شدن فلسطينيان شود اما عملا باعث مي شود فاجعه انساني در غزه و كرانه باختري اتفاق بيفتد و مردم فلسطين به خاطر استفاده از آب آلوده يا ممانعت نيروهاي اسراييل از عبور آمبولانسهاي حامل بيماران كشته شوند!
زماني هم كه بيل كلينتون فرمان بمباران الشفا را تحت بررسي داشت،سازمان ديده بان حقوق بشر به او هشدار داد كه چه فاجعه انساني از پس اين حمله سر خواهد كشيد. اما براي بيل كلينتون اهميتي نداشت. در جريان اين حمله، داروهاي زيادي در يك كشور فقير آفريقايي نابود شد و بيماران زيادي جان خود را از دست دادند.
با اين ترتيب،آمريكايي ها و اسراييلي ها مي دانند كه بر اثر حملاتي كه صورت مي گيرد،مردم دچار چه مشكلاتي خواهند شد و چه تبعات جبران ناپذيري به بار خواهد آمد. با اين وجود، دائم ادعا مي كنند كه قصد كشتن مردم را نداشته اند. اگر براي چند لحظه سعي كنيم كه با عينك جهان واقعي به دنيا نگاه كنيم،خواهيم ديد كه جنايتكاران و تروريستهاي واقعي در اين جهان،چه كساني هستند. البته اگر بخواهيم.
........................................................................................
انتهاي پيام/
دوشنبه 16 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]
-
گوناگون
پربازدیدترینها