واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: جاسوسى براى ساواك در زندانمحمودجعفريان -2
حميدقزويني
جعفريان كه به شدت مورد حمايت ساواك قرار داشت و همواره از سوي اين سازمان به دستگاه هاي مختلف معرفي و توصيه مي شد12. او عضويت در هيئت امناي دانشكده علوم سياسي و اجتماعي، سرپرستي خبرگزاري پارس، معاونت راديو- تلويزيون ملي، مديريت اطلاعات و اخبار راديو تلويزيون، قائم مقامي دبيركل حزب رستاخيز، كارشناس مسائل سياسي و فرهنگي كشورهاي عربي و خليج فارس، عضويت در كميته مسائل ملي- ميهني كنفرانس ارزش يابي انقلاب آموزشي، عضويت در كميته آموزشي حزب رستاخيز و نويسندگي مطبوعات را تجربه كرد.
جعفريان چند بار موفق به دريافت نشان هاي ملي و تخصصي گرديد. از جمله نشان درجه 3 تاج، نشان همايون، نشان همكاري با ارتش شاهنشاهي، نشان كوشش، نشان انقلاب شاه و ملت، نشان تاج گذاري و دو مدال پهلوي.13
جعفريان مقالات متعددي در زمينه هاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي در مطبوعات به رشته تحرير درمي آورد كه عمدتا در توجيه سياست هاي رژيم پهلوي بود. نشرياتي مانند تماشا، خواندني ها، ارگان ها وابسته به حزب رستاخيز، مسائل ايران و جهان و چند نشريه ديگر همواره ناشر ديدگاه هاي او بودند. او به مدت شش سال ضمن سردبيري، سرمقاله هفته نامه تماشا (ارگان سازمان راديو و تلويزيون) را مي نوشت.
وي همچنين مؤلف دو كتاب كمونيسم در خاورميانه عربي در ضديت با كمونيسم و در ظفار خبري نيست در توجيه حضور نظامي ايران در عمان است.14
او داراي همسر و پنج فرزند (چهار پسر و يك دختر) بود. همسر جعفريان، خاتم فخرالزمان جنگي بختيار به توصيه وي چند ماهي در ساواك به فعاليت هاي دفتري پرداخت.
عضويت در ساواك
اينكه محمود جعفريان از چه زماني به خدمت ساواك درآمد دقيقا روشن نيست اما بديهي است كه وي در دوران محكوميت و زندان كه به دليل هواداري و عضويت در سازمان افسران حزب توده دستگير شده بود به همكاري با ساواك پرداخت و جذب اين دستگاه شد. برخي اسناد ساواك حاكي از آن است كه وي در طول بازداشت در زندان ميان زندانيان، براي ساواك جاسوسي مي كرده است.15
ساواك در تحليلي پيرامون نشريه عبرت و عملكرد جعفريان در همكاري با آن16 مي نويسد: «مجله ضدكمونيستي عبرت با مقالات بسيار مستدل و عالي اخيرا از طرف آقاي محمود جعفريان (ستون يكم سابق) ترجمه و در اين مجله چاپ مي شود و واقعا فعاليت هاي اين فرد درخور هرگونه تشويق و ترغيبي است ولي چون ابتدا از زندان منتشر شده زياد در طبقه جوان كشور خواننده ندارد و ميلي به مطالعه اين مجله از طرف مردم نشان داده نمي شود.»17
اين نشريه پس از كودتاي 28 مرداد 1332 و زيرنظر فرماندار نظامي تهران، تيمسار تيمور بختيار، منتشر مي شد. اداره كنندگان و نويسندگان مجله مسئولين حزب توده بودند و مضمون آن ظاهرا ابراز انزجار از حزب توده و شوروي بود. اما در باطن به تبليغ و تحكيم سلطنت پهلوي مي پرداخت.
جعفريان در اداره كل چهارم ساواك به تدريس اشتغال داشت و حتي در كار بازجويي و شستشوي مغزي افسران ارتش نيز مشاركت مي ورزيد.18
همكاري و ارتباط جعفريان تا آنجا بود كه حتي برخي عناصر وابسته به رژيم از وي انتظار داشتند در مشاغل و مناصب امنيتي و حفاظتي نيز فعاليت كند و پيشنهادهايي هم به وي مي دادند.
«منوچهر آزمون»19 كه مدتي در تلويزيون و وزارت اطلاعات و جهانگردي عهده دار مسئوليت بود در پي تهديد هيئت مديره روزنامه آيندگان به چاره انديشي پرداخت و طي نامه اي به ساواك نوشت:
در صورتي كه اجازه فرمايند براي سرپرستي اداره حفاظت روزنامه آقاي محمود جعفريان كه مدت ها به صورت مأمور ساواك خدمت مي كرده است و معرف حضور مبارك مي باشد و چاكر به شايستگي نامبرده اعتقاد دارد درنظر گرفته شود.20
همه اين موارد حاكي از عمق همكاري و وابستگي جعفريان به دستگاه اطلاعاتي و امنيتي رژيم پهلوي است. اين همكاري و البته اعتماد تا آنجا پيش رفت كه جعفريان جهت انجام مأموريت هاي جاسوسي در كشورهاي خارجي گزينه اي مناسب تشخيص داده شد.
سرتيپ منوچهر هاشمي، مديركل اداره ضدجاسوسي ساواك در خاطراتش با اشاره به فعاليت هاي خود در تأسيس ساواك فارس و بوشهر و كنترل شيخ نشين هاي خليج فارس، درباره آشنايي با جعفريان مي گويد: «در يك نيمه شبي، دو نفر به محل سكونتم در بوشهر مراجعه و معرفي نامه ساواك مركز را كه به امضاي شخص سپهبد بختيار رسيده بود ارائه دادند و اظهار داشتند مأموريت داريم به شيخ نشين ها برويم و به صورت مأمور اطلاعاتي سازمان امنيت عمل كنيم. به ما گفته شده كه ساواك فارس كليه امكانات و تسهيلات لازم را فراهم خواهد آورد. در نامه سپهبد بختيار دستور همه نوع همكاري در اعزام آن دو نفر به بحرين و قطر داده شده بود. اين همكاري، شامل اخذ پروانه كسب و كار از گمرك و شهرداري و پاس عبور (پروانه علم و خبر) از شهرباني و برقراري خط ارتباطي و تعيين پيك مطمئن بين بوشهر- قطر و بوشهر- بحرين براي مبادله اطلاعات و كسب دستور و غيره بود، كه توسط عوامل ما بدون اينكه آن دو نفر شخصا به ادارات ياد شده مراجعه و احتمالا شناخته شوند، انجام گرفت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانوشت ها:
12- بايگاني موسسه مطالعات و پژوهش هاي سياسي، پرونده محمود جعفريان، سند .1345.7.13
13- بولتن خبرگزاري پارس، 1356.10.26؛ كيهان .1354.9.25
14- روزنامه رستاخيز، شماره 459، .1355.8.13
15- جريان چپ در ايران، سازمان افسران حزب توده به روايت اسناد ساواك، مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، تهران، بهار 1380، ص .230
16- مطبوعات عصر پهلوي، روزنامه آيندگان، مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، تهران، زمستان 1382، ص .78
17- جريان چپ در ايران، سازمان افسران حزب توده به روايت اسناد ساواك، ص .284
18- مطبوعات عصر پهلوي، روزنامه آيندگان، ص .78
19- منوچهر آزمون فرزند ابوالقاسم، نوه دختري شيخ فضل الله نوري بود. وي پس از گرفتن ديپلم در سال 1330 راهي آلمان غربي شد كه به دليل بروز مشكلات مالي به آلمان شرقي رفت و در رشته اقتصاد سياسي به تحصيل پرداخت. او در سال 1337 با اخذ مدرك دكتري به آلمان غربي بازگشت و به مدت يك سال در فلسفه ماركسيسم- لنينيسم و اصول اقتصاد سوسياليستي به تحقيق پرداخت. وي زماني كه در خارج كشور بود به حزب توده پيوست اما مدتي بعد به همكاري با ساواك روي آورد.
20- مطبوعات عصر پهلوي، روزنامه آيندگان، ص .78
شنبه 14 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]