واضح آرشیو وب فارسی:الف: صبح ديروز در جلسه بازجويي كلاهبردار 600 ميليوني در برابر 200 مالباخته قرار گرفت
گروه حوادث،محمد جعفري؛ جواني كه با ثبت يك شركت و با ادعاي پرداخت وام هاي كلان از بيش از 200 نفر مبلغي بالغ بر 600 ميليون تومان كلاهبرداري كرده بود پس از هفت ماه در مشهد به دام افتاد. اين كلاهبردار كه طعمه هايش را از طريق انتشار آگهي در روزنامه ها به دام انداخته است، به آنها وعده مي داد در مدت 20 روز به آنها وام مي دهد اما پس از دريافت پول از متقاضيان مدتي آنها را با وعده و وعيد سرگرم كرد و سرانجام گريخت.به گزارش خبرنگار ما رسيدگي به اين پرونده از خرداد ماه امسال با شكايت تعداد زيادي از مالباختگان در شعبه 10 بازپرسي دادسراي ناحيه 6 تهران كليد خورد. شاكيان كه اغلب افرادي نيازمند بودند يكي پس از ديگري در دادسرا حاضر شدند و اعلام كردند رضا - مدير شركت - كه خود را فرد بانفوذي معرفي مي كرد، با اين ادعا كه مي تواند از نفوذش براي دريافت وام استفاده كند آنها را اغفال و مبالغي بين يك صد هزار تا 30 ميليون تومان دريافت كرده است. چند روز پس از انتشار خبر تعطيلي شركت كه با نام «پريا بهاران كار» فعاليت مي كرد سيل شكات به سوي دادسرا سرازير شد و بازپرس مهدي دواتگري به طور ويژه تحقيقات خود را در اين زمينه آغاز كرد. در اولين اقدام براي اطلاع از مجوز فعاليت اين شركت از سازمان ثبت استعلام و مشخص شد در دي ماه سال 86 شركتي به همين نام با يك صدهزار تومان سرمايه به ثبت رسيده و حيطه فعاليت آن ارائه خدمات منازل و نظافت است. ولي با اين وجود مدير شركت در برابر طعمه هايش مدعي اعطاي وام مي شد. در ادامه دفتر اين شركت كه يك آپارتمان مسكوني در خيابان لارستان بود، پلمب شد و صاحب ملك كه يكي از بازيكنان سابق تيم ملي فوتبال بود تحت بازجويي قرار گرفت. وي گفت؛ اين واحد را با دو ميليون تومان وديعه و براي سكونت در اختيار رضا گذاشته و از فعاليت اداري او بي اطلاع است. در ادامه بازپرس دواتگري به بررسي دقيق اظهارات شاكيان پرداخت تا شايد بتواند از لابه لاي حرف هاي آنها به سرنخي براي دستگيري متهم اصلي پرونده دست يابد. يكي از مالباختگان كه مبلغ يك ميليون و 200 هزار تومان به شركت پرداخته بود، گفت؛ از طريق آگهي درج شده در يكي از روزنامه هاي پرتيراژ و معروف با اين شركت و مدير آن آشنا شدم. مدتي بود كه از مراسم عقد من و همسرم مي گذشت اما چون پول كافي براي برگزاري جشن عروسي نداشتم در برابر خانواده همسرم شرمنده بودم. چندين بار نيز براي دريافت وام به بانك هاي مختلف مراجعه كردم اما شرايطي كه آنها اعلام كردند بسيار سخت بود و از طرفي بايد مدتي در نوبت مي ماندم. اين مرد ادامه داد؛ با ديدن آگهي اين شركت چون شرايط مناسبي داشت و از طرفي مدير آن مدعي بود ضامن را هم خودش برايم معرفي مي كند هر طور بود مبلغ پيش پرداخت را كه يك ميليون و 200 هزار تومان اعلام شده بود فراهم كردم و با اين اميد كه 20 روز بعد با 10 ميليون تومان وامي كه مي گيرم جشن عروسي برپا مي كنم تمام مقدمات كار را فراهم كردم. حتي تالار پذيرايي نيز رزرو كردم اما پس از اين مدت وقتي به دفتر شركت رفتم فهميدم رضا كلاهبرداري كرده و فراري است. يكي ديگر از شاكيان كه با نام ديگري اين شركت را مي شناخت، گفت؛ من هم از طريق آگهي روزنامه در دام مدير اين شركت گرفتار شدم. رضا خود را مدير شركت آريا تجارت توس معرفي كرد و گفت يك وام چند ميليارد توماني در اختيار اوست اما چون وثيقه چنين وام سنگيني را ندارد تصميم گرفته آن را به صورت وام هاي كوچك واگذار كند. او از چند نفر از مسوولان كشور نام برد و گفت اين وام از سوي آنها در اختيارش گذاشته شده است. به اين ترتيب من هم فريب او را خوردم و براي گرفتن وامي هفت ميليون توماني 750 هزار تومان به او دادم اما پس از چند روز متوجه شدم او متواري شده است.در شرايطي كه با ثبت اظهارات بيش از 200 نفر از شكات روز به روز پرونده حساس تر مي شد بازپرس دواتگري با صدور حكم جلب مدير شركت پرونده را در اختيار كارآگاهان اداره چهاردهم پليس آگاهي قرار داد.كارآگاهان براي دستگيري رضا به تحقيق از خانواده وي و تمام كساني كه تصور مي كردند از او اطلاعي دارند، پرداختند اما هيچ ردي از او يافت نشد و همه آشنايان اين مرد اعلام كردند پس از تعطيلي شركت ديگر رضا را نديده اند. در ادامه افسران پليس به اين فكر افتادند با رديابي تلفني متهم او را به دام بيندازند اما اظهارات مالباختگان حاكي از اين بود كه رضا چندين خط تلفن همراه در اختيار دارد و به هر يك از طعمه هايش شماره هاي مختلفي داده كه همه آنها نيز اعتباري است.رديابي هاي مخابراتي نتوانست هيچ كمكي به روند تحقيقات كند و مشخص شد متهم پس از آنكه از تحت تعقيب بودن خود مطلع شده احتمالاً سيم كارت هايش را دور انداخته يا گوشي اش را خاموش نگه مي دارد. با وجود اينكه تلاش هاي بسيار گسترده يي براي دستگيري رضا انجام شد، چندين ماه از متواري شدن او مي گذشت و پرونده تقريباً به حالت راكد درآمده بود تا اينكه كارآگاهان هنگامي كه مجدداً به رديابي يكي از تلفن هاي او پرداختند، دريافتند رضا در مشهد به سر مي برد. به اين ترتيب با اخذ نيابت قضايي به اين شهر رفتند و موفق شدند هفته گذشته پس از هفت ماه تحقيق و بررسي رضا را به همراه يكي از همدستانش به نام منصور در حالي كه در مشهد خانه يي اجاره كرده و در آنجا پنهان شده بودند، دستگير كنند.به اين ترتيب دو متهم به تهران منتقل شدند و صبح روز گذشته در حضور انبوه شاكيان شان در دادسراي ناحيه 6 تهران پشت ميز بازجويي قرار گرفتند و به سوالات بازپرس پرونده پاسخ دادند. رضا گفت ابتدا شركت را براي انجام كار راه اندازي كردم. يكي از دوستانم كه در خارج از كشور اقامت دارد به من وعده داد برايم پول مي فرستد اما پس از مدتي كه منتظر پول او بودم به قولش وفا نكرد. من يك آپارتمان اجاره كرده بودم و تامين هزينه هاي آن برايم مشكل بود و به خاطر همين مشكلات دست به اين كار زدم. اين متهم در پاسخ به سوال بازپرس پرونده كه از او پرسيد تو در كدام بانك آشنا داشتي كه به مردم وعده پرداخت وام مي دادي، گفت؛ اگر من آشنا داشتم اول براي خودم وام مي گرفتم تا مشكلاتم حل شود.اين متهم همچنين با رد مبلغ 600 ميليون توماني كه از سوي مالباختگان اعلام شده كل مبلغ كلاهبرداري شده را 80 ميليون دانست. او گفت من اشتباهم را قبول دارم اما قرار نيست پاسخگوي همه مشكلات شاكيان باشم. او در مورد سرنوشت پول ها گفت؛ در حال حاضر 40 ميليون تومان در اختيار دارم و 20 ميليون تومان را نيز به منصور دادم. در ادامه اين جلسه منصور نيز به دفاع از خود پرداخت و گفت؛ من فريب رضا را خوردم. او وقتي مي خواست شركت را ثبت كند به من گفت تو فقط بايد چند برگه را امضا كني تا من بتوانم شركتم را ثبت كنم. او گفت حضور من در هيات مديره شركت صوري است و هيچ مسووليتي متوجه من نيست. رضا هيچ پولي به من نداده و من فقط چند بار به محل كار او سر زدم. بنابر اين گزارش پس از اتمام جلسه بازپرسي دو متهم راهي زندان شدند.
چهارشنبه 11 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]