واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: ادبيات عرب چيزي براي آموختن به ما ندارد
زبانشناسان- احسان حضرتي:
نام دكتر آذرتاش آذرنوش براي بسياري يادآور فرهنگ معاصر عربي است
كتاب معتبري كه از همان ابتداي انتشارش تا امروز كه چيزي نزديك به 15سال از آن ميگذرد پيوسته براي تمام دانشجويان و كساني كه بهنحوي با زبان عربي سر و كار دارند در حكم كتاب مرجع و باليني بوده است. دكتر آذرنوش، زبان شناس و استاد دانشگاه است و به تازگي كار تصحيح و بازبيني فرهنگ عربي خود را به پايان رسانده است. قرار است چاپ تازه اين كتاب بهصورتي پيراستهتر و همراه با مدخلها و لغات جديد بهزودي منتشر شود؛ انگيزه مناسبي كه به سراغ او برويم و درباره اين كتاب و زبان عربي سخن بگوييم.
* پيش از فرهنگ معاصر، فرهنگهاي لغات عربي به فارسي متعدد ديگري هم وجود داشت، انگيزه شما از تدوين يك فرهنگنامه جديد چه بود؟
درست است كه فرهنگ معاصر اولين كتاب در زمينه لغت عربي نيست و پيش از آن دهها و بلكه صدها فرهنگ ديگر وجود داشت اما هيچ كدام از آنها پاسخگوي نيازهاي امروز جامعه ما نبوده و نيستند و جاي خالي كتابي كه با يك فكر جديد و در چارچوب و نظام علمي- ادبي مشخصي تدوين شده باشد بهشدت احساس ميشد و من تلاش كردم به اين نياز پاسخ بدهم.
* در شناسنامه فرهنگنامه آمده است كه براساس فرهنگ عربي- انگليسي هانس ور تنظيم شده، آيا كار شما در اين فرهنگنامه صرفا ترجمه آن كتاب بوده يا به تأليف هم پرداختهايد؟
مسلما تأليف در درجه اول اهميت قرار داشته چون اساسا ترجمه قاموسنامه حرف بيمعنايي است، البته من اسكلت كار را از قاموس هانس ور گرفتم اما براساس آن خودم بهدنبال كلمهها گشتم.
* در چاپ جديد كتاب مدخل جديدي هم اضافه شده است؟
بله، اما تعداد آنها بسيار كم است و شايد در مجموع به 50 مدخل هم نرسد اما كلمههاي جديد زيادي به همان مدخلهاي قديمي اضافه شدهاند، بهعنوان مثال در ذيل باب «حسب» كلمه جديد «حاسوب» به معني كامپيوتر اضافه شده است اما ديگر وارد اصطلاحات تخصصي اين حوزه نشدهام.
* مبناي انتخاب كلمههاي جديد چه بوده است و آنها را از چه منابعي استخراج كردهايد؟
در اين سالها تقريبا هر جا به كلمه جديدي برخوردهام آن را در گوشهاي يادداشت كردهام و وقتي ميبينم فركانس استعمال كلمهاي در مطبوعات و رسانهها از يك حدي فراتر ميرود ميفهمم كه آن كلمه ديگر تثبيت شده است و جا دارد كه در قاموسهاي رسمي لغات هم بيايد. يكي از منابع بسيار خوبي كه بهطور مرتب از آن استفاده ميكنم همين بروشورهاي كالاهاي كامپيوتري يا الكترونيكي است.
از آنجا كه متن اين بروشورها را آدمهاي متوسطي مينويسند كه اديب يا لغوي نيستند وقتي از كلمه جديدي استفاده ميكنند بيانگر اين است كه آن كلمه تا حدودي در زبان جا افتاده است. من اين كلمهها را گزينش ميكنم و بعد از آنكه اين كلمههاي جديد را با معادلهاي فرانسوي و انگليسيشان تطبيق دادم، آن را براي افزودن به كتاب انتخاب ميكنم.
* كلمهها و اصطلاحات عاميانهاي كه در ادبيات غيرمكتوب و گفتار شفاهي مردم رواج دارد هم جايي در فرهنگ معاصر دارند؟
نه، قرار نيست كه زبان عاميانه و غيررسمي در قاموسنامههاي فصيح ثبت شوند. در تمام زبانها از جمله فرانسوي و فارسي اين قبيل كلمات و اصطلاحات قاموسنامههاي خاص خودشان را دارند و بهصورتي مجزا از قاموسنامههاي فصيح و رسمي ارائه ميشوند، البته اگر كلمهاي آن قدر در محاورات و مكاتبات رواج پيدا كند كه ديگر نشود از آن گريخت، ناچاريم كه آن كلمه را هم در قاموسنامه ثبت كنيم اما اينها حكم استثنا دارند و نميشود همه جا از آن استفاده كرد.
* شما طي اين سالها كه به كار فرهنگنويسي اشتغال داشتهايد بهصورت مستمر تحولات زباني فارسي و عربي را دنبال كردهايد. به اعتقاد شما كدام يك از اين دو زبان پوياتر هستند؟
اين بحث گمراه كنندهاي است چون زبانها از اين نظر تفاوتي با هم ندارند. پويايي يا ركودي هم كه در بعضي از زبانها به چشم ميخورد دليل بر قدرت يا ضعف يك زبان نيست بلكه نحوه استفاده مردماني كه به آن زبانها گويا هستند از زبان، تعيين ميكند كه آن زبان پويا باشد يا نه. بنابراين براي بررسي سير تحول زبان بهتر است به بررسي جامعه بپردازيم اما آنچه من ميفهمم اين است كه جامعه امروز ما چيزي از كشورهاي عرب زبان كم ندارد و حتي در بسياري از زمينهها پژوهشهايي كه در ايران منتشر ميشود از كل كشورهاي عربي بيشتر است و من با وجود اينكه بسيار علاقهمندم كه روابط فرهنگي ميان ايران و كشورهاي عربي روز به روز بيشتر شود بايد اعلام كنم كه عربها چيزي براي آموختن به ما ندارند.
چهارشنبه 11 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 163]