واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: بحران رهبري در اسرائيل
خاورميانه- ترجمه - نيلوفر قديري:
اسرائيل در آستانه بحران رهبري قرار دارد. انتخابات سراسري قرار است در 10 فوريه برگزار شود و اين در حالي است كه هيچ رهبر محبوب يا داراي اقبالي در حال حاضر در صحنه وجود ندارد.
نامزدها و فهرستهايي كه احزاب در آستانه انتخابات ارائه كردهاند هيچ محبوبيتي از نظر اقبال مردمي يا توجه سياستمداران ندارند. نخستوزير كنوني به اتهام فساد مالي تحت بازجويي قضايي است و همين اتهام در كنار شكست سنگين در جنگ دو سال پيش با لبنان، چهره او را به شدت مخدوش كرده است. نامزدهاي بالقوهاي كه براي جانشيني او مطرح هستند يا مانند تزيپي ليوني وزير خارجه، كاريزما و تجربه ندارند و يا مانند بنيامين نتانياهو و ايهود باراك، سابقه تيرهاي دارند.
بحران رهبري اسرائيل همچنين تا حد زيادي از ساختار سياسي اين رژيم نشأت ميگيرد. در اين ساختار سياسي، احزاب كوچكي كه به مجلس راه مييابند نقش زيادي در تشكيل دولت ائتلافي پيدا ميكنند.
ايهود اولمرت كه اكنون بهعنوان نخستوزير موقت رژيم صهيونيستي را اداره ميكند، در آستانه محاكمه به اتهام فساد مالي قرار دارد. ايهود باراك وزير دفاع و رهبر حزب كارگر و همچنين بنيامين نتانياهو رهبر حزب ليكود هيچ كدام بهعنوان نخستوزيران سابق، از اعتبار لازم براي برد در انتخابات پيش رو برخوردار نيستند. پيشينه باراك به خاطر پيشنهادات صلح به فلسطينيان در سال 2000 در ميان صهيونيستها تيره است و نتانياهو هم بهدليل اينكه از سال 1996 تا 1999 در مقام نخستوزير كاري براي پيشبرد روند صلح نكردهاست، اقبالي ندارد.سومين نامزد بالقوه اين انتخابات تزيپي ليوني وزير خارجه اين رژيم است كه رهبري حزب ميانه كاديما را بهعهده دارد. او يك تازهكار است كه تجربهاي هم در حوزه
حساسيت برانگيز امنيت در اسرائيل ندارد. او همچنين كاريزمايي براي اين سمت ندارد.
بحران سياسي اسرائيل چطور به اين مرحله رسيد؟ حزب كارگر كه از سال 1948 تا 1977 رهبري دولت در اسرائيل را در دست داشتهاست اكنون بر لبه تيغ قرار دارد. هفته گذشته نظرسنجيها نشان داد كه حزب كارگر در انتخابات آينده از پارلمان 120 عضوي اسرائيل تنها 12 كرسي خواهد داشت. در سال 2006 تعداد كرسيهاي حزب كارگر 19 عدد بود. در سال 1951 حزب كارگر 45 كرسي و در سال 1969، 56 كرسي در كنست به دست آورد. در سالهاي اخير اين حزب نوعي ريزش نيرو داشتهاست. از جمله اين نيروها شيمون پرز است كه به حزب كاديما رفته و يوسي بيلين كه به كلي سياست را كنار گذاشتهاست. آوراهام برگ هم كه از اعضاي ديرينه كنست (پارلمان اسرائيل ) بود چندي پيش به تجارت روي آورد. حزب ليكود اما به نوعي خود را بازسازي كردهاست.
اين بازسازي با اضافهشدن موشه يالون رئيس سابق ستاد نيروهاي مسلح اسرائيل و همچنين بني بگين از وزراي سابق و پسر مناخم بگين بنيانگذار حزب ليكود و دن مريدور وزير سابق دادگستري انجام شدهاست. اما نگاهي به فهرست انتخابي اين حزب براي شركت در انتخابات كنست نشان ميدهد كه اگر نتانياهو نخستوزير شود در مذاكره با فلسطينيان يا كشورهاي عرب دچار مشكل جدي خواهد شد و از اين تركيب به هم ريخته هيچ سياست روشني بيرون نخواهد آمد.
كاديما هم كه از نيروهاي بريده هر دو حزب چپ و راست تشكيل شده، هيچ سياست مطمئن و روشني ارائه نميكند و بدون شك نميتواند دولت ائتلافي محكمي تشكيل دهد. حزب چپ مرتز بعد از به دست آوردن حمايت بعضي از روشنفكران برجسته اسرائيلي مانند آموس اوز، يهوشوا و ديويد گراسمن، بار ديگر به صدر اخبار بازگشته است. اما نظرسنجيها نشان ميدهد كه اين حزب بزرگ شده بيشتر از 6 تا 7 درصد از آرا را به دست نخواهد آورد.
شرايط امروز اسرائيل با وضعيت 100 سال اول گسترش صهيونيسم بسيار متفاوت است. در آن روزها نوعي اطمينان ايدئولوژيك و يكصدايي و يك فكري وجود داشت. در آن زمان نيروهاي آمادهاي هم وجود داشتند. در جريان جنگهاي سال 1948 و جنگ با اعراب، بن گورين با اطمينان و احساس پيروزي اين رژيم را رهبري ميكرد. اكنون اما اولمرت با شرايط شخصي و موقعيت سياسي شكنندهاي كه بعد از جنگ لبنان شكنندهتر شدهاست، قدرت را در دست دارد. نفرات بعد از گورين هم با همه نواقصي كه داشتند، از انگيزه ايدئولوژيك نيرومندي برخوردار بودند.
موشه شارت از حزب كارگر، لوي اشكل از حزب كارگر، گلدا مير از حزب كارگر، مناخم بگين از حزب ليكود هيچ كدام از جايگاه قدرت خود ثروت شخصي نياندوختند. اتهامي كه اكنون اولمرت به خاطر آن در آستانه محاكمه قرار دارد. حتي آريل شارون از حزب ليكود كه در سال 2005 حزب كاديما را پايهگذاري كرد هم واقعا به كاري كه ميكرد اعتقاد داشت. اما رهبران كنوني اسرائيل از جنسي متفاوت هستند. اولمرت، نتانياهو و باراك همگي سالها مشغول جمعآوري ثروت شخصي بودهاند و در اين راه از ارتباطات كاريشان استفاده كردهاند.
در حقيقت اين رهبران نماينده جامعه تغيير يافته كنوني اسرائيل هستند، جامعهاي كه از جمعگرايي به فردگرايي، از سوسياليسم به سرمايهداري، از جوانگرايي به ميانسالي تغيير شكل دادهاست. بحران رهبري اسرائيل همچنين تا حد زيادي از نظام انتخاباتي اين رژيم نشأت ميگيرد. در اين نظام، احزاب كوچك كنست دولتهاي ائتلافي ضعيف تشكيل ميدهند كه توانايي حكومت باثبات را ندارند. وضعيت كنوني و بحراني اسرائيل مشكلي تازه در فهرست مشكلات پيش روي باراك اوباما بعد از ورود به كاخ سفيد است.
لسآنجلس تايمز- 14 دسامبر 2008
چهارشنبه 4 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]