واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: تركيه در مسير كسب هژموني منطقه يي
اردشير زارعي قنواتي
محيط بين المللي طي يك دهه اخير دستخوش چالش هاي بي شماري بوده است كه در فرداي بعد از حوادث تروريستي يازدهم سپتامبر چهره جهان را دگرگون كرده و به تبع آن نقش بازيگران متن و حاشيه را هم در قالب جدبدي سامان داده است.
در كنار شكل بندي جديدي كه انجام گرفته است در محيط پيراموني نيز بازيگران درجه دو با نقش آفريني منطقه يي خود تلاش دارند جايگاه برتر در ژئوپولتيك منطقه يي را براي خويش فراهم كنند. محيط ژئوپولتيك خاورميانه، آسياي مركزي و قفقاز به عنوان يك مجموعه كه از بيشترين چالش ها و بحران هاي دروني و بيروني برخوردار است «كيك» جالبي براي دندان هاي تيز بعضي از ساختارهاي ملي و در حال ظهور منطقه يي است. در اين حوزه ژئوپولتيك دو گروه از قدرت ها وجود داشته و ايفاي نقش مي كنند كه به جهت جايگاه، هويت، توانمندي سياسي - اقتصادي، ارتباطات فراملي در نظام نوين بين المللي و به طور كلي موقعيت ژئوپولتيكي خود، نقش و مسيري بسيار متفاوت را طي خواهند كرد. جالب اينجا است كه خود اين كشورهاي مورد بحث در حالي به سمت ايفاي نقش فراملي رفته اند كه در درون ساختار ملي، خود نيز دچار يك نوع بحران تخفيف يافته يا تعديل شده هستند. تفاوت اين دو گروه كشورها وقتي بيشتر نمود بيروني مي يابد كه در يكي از بحران هاي درون ساختي با گره خوردن اين بحران با بحران بيروني فضاي منفي تشديديابنده تري به خود مي گيرد و در گروه ديگر بحران درون ساختي در باد نقش اكتيو و مورد حمايت هرم قدرت بين المللي در محيط پيراموني موقعيت مثبت و كاهنده يي را براي آنان مهيا مي كند. به همين دليل ديپلماسي تهاجمي اين گروه از كشورهاي منطقه يي كه سوداي ايفاي نقش فراملي و همچنين برخورداري از حوزه نفوذ منطقه يي براي خود قائل هستند، براي يكي انزواي بين المللي و براي ديگري استقبال بين المللي را فراهم كرده است. آنان كه در انزواي بين المللي قرار مي گيرند دستاوردهاي ديپلماسي تهاجمي خود را در استقبال از خطر و ريسك پذيري بالا پذيرا خواهند شد كه در بهترين شرايط وضعيت عمومي منطقه يي را عليه خود تحريك مي كنند.
در عوض آنان كه با استقبال بين المللي طي نقش آفريني منطقه يي خود مواجه مي شوند در كنار پتانسيل باز و انبساطي خود در چارچوب تشويق و حمايت هاي ساختار جهاني نه تنها موفق به كسب امتيازهاي مطلوب مي شوند كه حتي تا حدودي بحران هاي دروني خود را نيز در حاشيه اين موفقيت، تعديل كرده و ساختار ملي خود را به نسبت زيادي بيمه مي كنند.
تركيه را بايد در چارچوب گروه دوم و به عنوان كشوري به حساب آورد كه طي سال هاي اخير با توجه به وجود درگيري هاي دروني خود، با ايفاي نقش محوري در واسطه گري منازعات منطقه يي، در مسير درست براي تثبيت آلترناتيو فراملي حركت كرده است. اين موقعيت ويژه هرچند براي آنكارا متضمن فرصت هاي مطلوب بي شماري بوده است ولي به دليل ژلاتين منطقه يي و دگرگوني يا تثبيت هژموني آنان در خاورميانه مي تواند براي قدرت هاي هم رديف و رقيب در اين مسير به نوعي خطر و هشدارآميز تلقي شود. به هر حال خاورميانه ظرفيت هاي محدود خاص خود را دارد و صعود يكي در اين محيط محدود، منجر به نزول ديگري خواهد شد. تحركات ديپلماتيك آنكارا در چند سال اخير از اين منظر مي تواند حائز اهميت باشد كه سياستمداران ترك هم اكنون درخصوص منازعات قفقاز، آسياي مركزي و خاورميانه و حتي اروپا (جنگ بين روسيه و گرجستان، منازعات سنتي بين آذربايجان و ارمنستان بر سر منطقه قره باغ كوهستاني، نقش منحصر به فرد آنان در كريدورهاي حمل انرژي حوزه خزر و آسياي ميانه به اروپا، ميانجيگري بين اسرائيل و سوريه، بحران هسته يي ايران و نقش آفريني در جزيره دوپارچه قبرس) نقش تاثيرگذار خود را اعمال مي كنند.
ظرافت ديپلماسي آنكارا در اين حوزه هاي بحران خيز با توجه به سياست عاقلانه آنان نه تنها تاكنون عكس العمل منفي گروه بندي هاي منطقه يي را موجب نشده است، بلكه جايگاه تركيه را به عنوان يك واسطه تاثيرگذار و مرضي الطرفين به ساختارهاي درگير نيز تحميل كرده است.
نكته جالب در اين است كه بحران درون ساختاري ترك ها كه بعد از به قدرت رسيدن حزب اسلامگراي عدالت و توسعه به رهبري «رجب طيب اردوغان» با ساختار سنتي لائيسيته و همچنين درگيري اقليت 12 ميليوني كردهاي اين كشور با دولت مركزي، كه مي رفت تا به يك بحران ملي تبديل شود با نقشي كه ديپلماسي عاقلانه دولت اردوغان در منطقه بازي كرده است به نوعي تحت تاثير قرار گرفته و تا حدودي فعلاً به فراموشي سپرده شده است.
ترك ها با وجود اينكه در شمال عراق بيشترين مشكل و تهديد امنيتي را حس مي كنند و بعضاً با يورش هاي نظامي زميني و هوايي به مناطقي در شمال اين كشور كه به گمان آنان مامن ستيزه جويان كرد پ ك ك است و اعتراض بغداد و سليمانيه را به همراه داشته است، هم اكنون بيش از ديگر كشورهاي همسايه توانسته اند بازار عراق و حتي اقليم خودمختار كردستان را به خود اختصاص دهند. طنز تاريخي موفقيت ديپلماسي آنكارا در آنجا بيشتر نمود مي يابد كه ترك ها و ميراث داران امپراتوري عثماني از اتهام نسل كشي ارامنه هم اينك به ميانجي بين باكو و ايروان تبديل شده اند و ارمني هاي قفقاز به ميانجيگري آنان در حل بحران قره باغ كوهستاني با كشور همسايه گردن نهاده اند.
آنكارا حتي با در پيش گرفتن سياست پان تركسيم خود كه حداقل در قفقاز و آسياي مركزي براي روس ها تهديدآميز تلقي مي شود ولي درخصوص نقش آفريني در بحران بين مسكو - تفليس به عنوان يك ميانجي از سوي كرملين به رسميت شناخته شده است. به هر حال اين داستان دنباله دار ادامه دارد و مي تواند فاكت هاي ديگري را نيز به اين پرونده سنجاق كرد كه هر برگ آن نشاني از موفقيت ديپلماسي آنكارا را از خود خواهد داشت.
از ديپلماسي فعال و ظريف تركيه مي توان براي تثبيت ساختار ملي و همچنين تحميل هژموني منطقه يي درس هاي زيادي آموخت كه در دوران گذار فعلي فرصت سوزي هاي آن هرگز قابل اغماض نخواهد بود.
سه شنبه 3 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 186]