واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: يك روز بدون «تلويزيون» !!
به گفته عرفا و فيلسوفان، گاهي حقيقت از شدت ظهور ناپيدا مي شود و آدمي گاهي آن قدر در معرض آفتاب است كه نور را نمي بيند! بر همين اساس نيز گفته اند: حقيقت يك شي يا پديده را در نسبت به ضد آن مي توان دريافت.
اين مقدمه فلسفي، بهانه اي است تا اين قاعده را در باره پديده قدرتمند عصر مدرن و مظهر نمادين جهان ديجيتال يعني تلويزيون نيز به كار بريم! نمي دانم براي شما اتفاق افتاده است كه چند روز به دليل گرفتاري و مشكلات حرفه اي يا غير حرفه اي، تلويزيون منزلتان خاموش باشد يا وقت و حوصله روشن كردنش را نداشته باشيد يا جايي باشيد كه دسترسي به تلويزيون نباشد؟ آن وقت تازه در مي يابيد كه چه قدر زندگي، ذهنيت، روحيه و افكارتان تحت تاثير اين جعبه جادويي بوده است و خودتان از آن غافل بوده ايد؟ به عبارت ديگر، گاهي وقت ها آدم به خاطر فقدان يك چيز به قدرت و اثرگذاري آن بر خود و زندگي اش پي مي برد!
امروزه حتي در دور افتاده ترين روستاها نيز تلويزيون يا راديو، تلفن همراه و انواع وسايل ارتباط جمعي از چنان گستردگي و نفوذي برخوردار شده كه گويي بدون آن نمي توان به زندگي ادامه داد و ممكن است چرخه زيست بشري دچار اشكال شود!
زماني بود كه خانواده هاي ايراني پس از ساعت ده و يازده شب، ديگر امكان تماشاي برنامه هاي تلويزيون را نداشتند اما امروز همين 6 و 7 شبكه تمام شبانه روز مردم را پر كرده است جالب اين كه با توسعه امكانات ديجيتال تلويزيون، بسياري از مخاطبان با تنظيم زمان روشن شدن خود كار اين جعبه جادو از خواب بيدار مي شوند، به خصوص در ماه رمضان و موقع سحر كه اين موضوع قدري قديمي است چون اساسا مردم خيلي وقت ها وقتشان را از روي ساعت اخبار تنظيم مي كنند و بسياري از شنيده ها را زماني باور مي كنند كه از تلويزيون شنيده باشند!
گسترش تلويزيون در زندگي امروزي به خاطر جاذبه هايش جايگاه ويژه اي نفوذ مخاطبان دارد كه موضوع قطعا داراي كاركردها و امتيازات خوبي براي آن هاست .
ضمن افزايش آگاهي و ارتقاي سطح فرهنگي جامعه، فرصت مناسبي در اختيار دولت ها قرار مي دهد تا آن ها بتوانند ضمن اطلاع رساني و تنوير افكار عمومي، به اعتماد متقابلي كه لازمه يك دولت و ملت مقتدر و تواناست، دست يابند؛ اما براي اين كه به قدرت و ضريب نفوذ اين جعبه جادويي پي بريم يكي از بهترين روش ها اين است كه براي مدت كوتاهي هم كه شده آن را خاموش كنيم تا از شدت و ميزان وابستگي خود به آن آگاهي يابيم.
دقيقا مثل اين كه تا وقتي انسان نعمتي و امتياز فرصتي را در اختيار دارد چندان به تاثير و نقش آن در زندگي اش آگاهي ندارد و يا آن قدر به آن عادت كرده كه گويا بدون آن، هويت خويش را از دست مي دهد و احساس مي كند چيزي در زندگي كم دارد!
در واقع هويت فردي و اجتماعي انسان معاصر يك هويت رسانه اي است و چه بسا مي توان به جرات گفت همه ما به نوعي رسانه زده شده ايم بعضي ها به تلفن شان وابسته اند و بدون تلفن ممكن است دچار مشكل شوند! بعضي ها به رايانه و اينترنت مبتلايند و بدون آن آدم ها مشكل دار مي شوند! تلويزيون در اين بين نقش محوري تري را ايفا مي كند كه نوعي مسخ شدگي و انفعال در برابر تلويزيون است و به شكل مطلق، معناي منفي ندارد! در اين جا نكته اصلي بر سر دامنه و عمق اثرگذاري است كه هميشه با هستي و بدون آن چيز معلوم نمي شود چه بسا نبودن آن، ما را به دامنه و عمق آن پديده آگاه تر كند.
وقتي تلويزيون خاموش است تازه مي فهميم چه قدر كارهاي نكرده و به تعويق انداخته و مهم داريم كه بايد زودتر انجام دهيم يا به خيلي از تغيير و تحولاتي كه در محيط اطرافتان افتاده پي مي بريد، همچنين فرصت پيدا مي كنيد كه با خانواده خود كه كمي با آن ها غريبه شده ايد درباره خيلي از مسائل كه لازم است و مفيد صحبت كنيد!
ارتباط انسان ها و فناوري ها به تعامل و ارتباط دو سويه انساني بدل شده و مدل هاي ارتباطي از شكل عمودي به حالت افقي در مي آيند، كتاب ها و تشريفات زيادي كه تلنبار كرده ايد تا سر وقت بخوانيد، در سكوت و خاموشي و غيبت تلويزيون، آدم را وسوسه مي كنند و به اشتها براي مطالعه مي آورند! شايد به دليل سلطه تلويزيون باشد كه گل و گياهان منزل كمي رنگشان پريده! ممكن است خيلي از ميهماني ها و مراسمات را به خاطر فلان سريال تلويزيون يا فلان بازي فوتبال از دست داده باشيم! شايد حتي نوشتن را هم لازم باشد دوباره و بدون مزاحمي به نام تلويزيون تمرين كنيد!
جالب خواهد بود اگر در خاموشي و فراموشي تلويزيون كمي به رقيب قديمي اش يعني سينما هم شانس برگشت بدهيد و بار ديگر با آن آشتي كنيد گر چه ممكن است در اين خاموشي موقت از خيلي از مسائل سياسي اجتماعي اقتصادي و فرهنگي و ... بي خبر بمانيد ولي به قول يكي از دوستان: هر اتفاقي براي ديگران بيفتد براي ما هم مي افتد حالا چه از قبل با خبر باشيم و چه نباشيم!حالا كه قيد تلويزيون را زده ايد خوب با خودتان فكر كنيد؛ حتي درباره مارك تلويزيون تان هم فكر كنيد، درباره اين كه تلويزيون تان به خودش هم خيانت مي كند و تو پيام هاي بازرگاني، تبليغ تلويزيون هاي ديگر را مي كند!
تا مي توانيد فكر كنيد شايد در يابيد چه قدر خودتان، زندگي و جهان اطرافتان را از دريچه تلويزيون محدود كرده ايد و محدود ديده ايد!
فكر كنيد و ببينيد تا چه اندازه و چرا پيام هايي را كه از آن دريافت كرده ايد، بدون تامل پذيرفته ايد يا از فيلتر ذهن و فكر و انديشه تان عبور داده ايد.
چه بسا تصوراتي كه از عالم و آدم هايش داريم ساخته تصويرهايي است كه از تلويزيون ديده ايم لااقل اين جمله معروف را كه زياد شنيده ايد كه مي گويند: مردم در غرب تصوير اشتباه از ايران دارند چون تلويزيون هاي غرب تصويري اشتباه از ايران براي مردم شان پخش مي كنند!!!
لطفا اشتباه نكنيد! اين ها به اين معنا نيست كه تلويزيون يك دروغ بزرگ است! بلكه تلويزيون يك واقعيت بزرگ است! واقعيتي كه خيلي هم قدرتمند و پر نفوذ است! تنها آن قدر ضميمه ناخودآگاه فردي و اجتماعي ما تحت تاثير آن قرار دارد كه نسبت به اين واقعيت، خودآگاهي خود را از دست داده ايم و خاموش كرده ايم.
تلويزيون به اين معناست كه از آن به شكل آگاهانه فاصله بگيريم تا ببينيم چه امپراتور قدرتمندي در خانه هاي ما حكم فرماست و اين جعبه جادو صرفا يك سرگرمي براي غني كردن اوقات فراغت نيست بلكه با امكانات و قدرت پنهان و آشكاري كه دارد زندگي فردي، خانوادگي و اجتماعي ما را هدايت مي كند و تحت الشعاع خود قرار مي دهد.
چه طرفدار آن گروهي از انديشمندان باشيم كه به تاثير مخرب تلويزيون اعتماد دارند و چه جزو آن طيفي كه بر سازندگي آن تاكيد دارند؛ گاهي با خاموش و فقدان اين جعبه جادو مي توانيم به جادويي بودنش پي ببريم!
به نظر شما بعد از تلويزيون نوبت كدام مكان و وسيله جادويي است؟!
تلفن همراه؟ اينترنت؟!... بد نيست به خودمان هم يك مرخصي براي خاموش شدن بدهيم و اين امكان را به ديگران بدهم كه دنيا را بدون (ما) تجربه كنند.
شنبه 30 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 234]