محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844925918
از ورود پول همه نهادها به بورس استقبال می کنم/قبلا در بورس EPS سازی می کردند
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > بازار مالی - گفت و گو با رییس سازمان بورس و اوراق بهادار علی حق:علی صالح آبادی افزون بر این که رییس فعلی سازمان بورس و اوراق بهادار است، آخرین دبیرکل بورس اوراق بهادار تهران هم بوده است. با او در این دو جایگاه گفت و گو کرده ایم. در این گفت و گو او ضمن مرور گذشته بورس در دوران دبیرکلی اش، از پیش بینی بازار و تاثیر هدفمندسازی یارانه ها بر بازار می گوید: *شما به عنوان یک مدیر جوان، دبیرکلی بورس را در شرایط حساسی بر عهده گرفتید، آیا قبول دارید که در آن زمان یعنی پاییز سال 84 که بازار به شدت افت کرده بود، ریسک بزرگی را با این تصمیم گیری پذیرفتید؟ ...[سکوت] *یعنی ریسک نکردید؟ ...[ لبخند می زند] *خب. پس اجازه بدهید، من سوال هایم را طور دیگری مطرح کنم، به نظر شما در سال 84 شاخص های بورس با اغراض سیاسی دستکاری شده بود یا این که تحت تاثیر واقعیت های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور کاهش یافته بود؟ [بلند می خندد]به هر حال برای تحلیل اتفاق های سال 84 باید برگردیم به بحث حباب قیمتی که در سال 82 و 83 در بازار سهام شکل گرفت. *یعنی اوج 13 هزار و 800 واحدی شاخص کل در پاییز سال 83، نمود عینی حباب قیمتی بود؟ بله تا پاییز 83 این وضع ادامه داشت. طبیعی است که این حباب در سال 84 ترکید و مشکلاتی را برای بازار سرمایه ایجاد کرد. به نظر من شرایط طبیعی اتفاق افتاد. طبیعی است که بعد از رشد آن چنانی بازار یک افت را تجربه می کند. *و این افت نه در کوتاه مدت که باید در دوره میان مدت تخلیه شود؟ بله. این نکته هم مهم است که بازار سهام نسبت به آن زمان بسیار متنوع تر شده و شرکت های جدید و بزرگی به بازار افزوده شده اند. صنایع حاضر در بورس هم محدودتر بودند. شرکت های کوچک تری هم در بازار حضور داشت. *درآن زمان صنعت پیشروی بازار سیمان بود ولی این روزها این صنعت چندان نمودی در بازار ندارد. بله. شرکت های این چنینی در بازار مطرح بودند. شرکت های مثل سرمایه گذاری پتروشیمی و گاز لوله در بازار مطرح بودند. همچنین در آن زمان هلدینگ هایی در بازار تشکیل شدند. در جهت این که سود در شرکت ها شناسایی شود مثلا سهام شرکت هایی به شخص ثالثی منتقل می شد و بعد منتقل می شد به شرکتی دیگری تا در شرکت مادر سود شناسایی شود. بعدها ما حسابرس های این شرکت ها را آوردیم این جا و بحث و بررسی شد که این سودها واقعی نبوده و باید این سودها برگشت داده شود. EPS سازی آن موقع در بازار مرسوم شده بود. *وعده هایی هم که بازار داده می شد، بی تاثیر نبود. وعده هایی همچون آزادسازی قیمت سیمان که هیچ گاه محقق نشد. یا این که مردم تشویق می شدند تا با ریسک کمتر و سود قابل اتکا تر به سمت خرید سهام شرکت های سرمایه گذاری حرکت کنند. در کل عوامل متعددی دست به دست هم داد تا بازار به آن وضع دچار شد. مثلا شرکت های سرمایه گذاری از NAV خود خیلی فاصله گرفتند. ارزش پرتفوی آنها معادل ارزش بازار آنها نبود. زمانی که قیمت ها برگشت آنها بیشتر سقوط کردند. تا این که در سال های اخیر این بحث مطرح شد که ارزش شرکت های سرمایه گذاری یک درصدی از NAV آنهاست. *شما طی این سال های که مدیریت بازار سرمایه را بر عهده داشته اید، همواره جزو کارشناسانی بوده اید که فرضیه تاثیر عوامل سیاسی را بر بازار رد کرده اید. بارها شده که گفته اید، بازار ما در برابر ماسیل سیاسی ایزوله شده است. اگر ادعای شما درست باشد، این که عوامل سیاسی بر بازار تاثیر ندارد، اتفاق خوبی است یا بد؟ اساسا این که فعالان بازار سرمایه ما یکی از عوامل مهم را از تصمیم گیری شان حذف کرده اند، نشانه پختگی آنهاست یا تحلیل ناقص آنها؟ هر فاکتوری چه اقتصادی چه سایر فاکتورها باید در حد وزن خودشان بر بازار تاثیرگذار باشند. شما هر تصمیمی و هر مصوبه و قانونی بر فعالیت های اقتصادی تاثیرگذار است. اصلا همین آب و هوا بر مسایل اقتصادی تاثرگذار است. بنابراین تمام تحولات به نسبت های کم و زیادی بر صنایع و به تبع آن بر بازار سرمایه تاثیر گذار است. *یعنی منظور شما این است که فعالان بازار به این نتیجه رسیده اند که مسایل سیاسی که عده ای سعی دارند آنها بر بازار موثر نشان دهند، همچون تحریم اقتصادی، پرونده هسته ای و همانند آنها، تاثیری بر اقتصاد ایران ندارند؟ در بحث تحریم، می دانید که اقتصاد کار خودش را انجام می دهد و در بن بست نمی ماند. شرکت های خارجی که طرف کار ما هستند به دلیل نیاز خودشان چه صادر کننده و چه وارد کننده، روابطشان را با ما تنظیم می کنند. فرصت هایی را هم برای ما ایجاد می کنند. همچون افزایش بهره بردن از ظرفیت های داخلی و تولیدات داخلی. این امر از دید بازار سرمایه پنهان نمی ماند. لذا افزایش تقاضا برای تولیدات داخلی تاثیر مثبت بر بازار طی سال های اخیر داشته است. *اگر شرایط طبیعی بود و این نگاه بر بازار حاکم بود، چرا شوک نفتی که در دولت نهم رخ داد، تاثیر مثبتی بر بازار سهام نگذاشت؟ منظورتان را متوجه نمی شوم. *چرا رشد تاریخی قیمت نفت موجب افزایش امیدواری نسبت به آینده اقتصاد ایران و نیز تزریق آن همه منابع نفتی به اقتصاد ایران موجب رشد قیمت سهام شرکت ها نشد؟ شاخص بورس همچنان بین 7 تا 10 هزار واحد نوسان می کرد. چرا جهش امسال در آن زمان رخ نداد؟ چه سالی؟ *سال های 85 تا87 در این سال های هنوز ما صنایع جدید را وارد بورس نکرده بودیم. صنایع گل بازار ما آن زمان چه بود؟ *سیمان و خودرو بله، سیمان بود، خودرو بود و اگر خاطرتان باشد، روی بود و برخی شرکت های کانی غیرفلزی هم بود. اگر قیمت روی را نگاه کنید تا 4 هزار دلار در آن زمان بالا رفت. قیمت سهام معادن روی هم بالای هزار تومان رفت. کالسیمین و باما هم افزایش قابل ملاحظه ای داشت. جالب است که قیمت نفت شد 140 دلار، بحران جهانی اقتصاد پیش از آن اتفاق افتاده بود یعنی از سال 2007. می دانید که ما از 2008 ینی از 12/10/86 تا 12/10/87 تمام بورس های جهان نزولی بودند در حالی که قیمت جهانی نفت رشد می کرد. در تیرماه 2008 پیک بازار جهانی نفت یعنی 140 دلار رقم خورد ولی همه بورس ها نزولی بودند. بورس ما هم تا تیر و مرداد 87 رشد کرد چون نفت داشت می رفت بالا. یادم هست قیمت فولاد بالا رفت و اثر مثبت خودش را بر بورس ما گذاشت. سپس سیرنزولی قیمت نفت شروع شد. سقوط سنگینی را تجربه کرد، بورس ما هم نزول خود را شروع کرد. بنابراین بازار سهام ما از قیمت های جهانی و عوامل متعدد بازار جهانی اثر پذیرفت. * اما عده ای معتقدند که یکی از عوامل مهم در کم اثر شدن عوامل سیاسی بر بازار این است که حضور برخی نهادها در قالب سهامداران عمده شرکت های بورسی و یا ورود شرکت های ثبت شده از سوی برخی نهادها در معاملات سهام شرکت های بورسی، اوضاع بازار را مثبت جلوه می دهد و این اتفاق به مدد بیرون راندن سهامداران خرد بازار ممکن شده است، تا چه این فرضیه قابل قبول است؟ بنده به شدت این بحث را رد می کنم. همین الان به سایت بورس تهران مراجعه کنید. تقریبا 50 تا 60 درصد معاملات را اشاخص حقوقی و 40 تا 50 درصد معاملات را هم اشخاص حقیقی انجام می دهند. *چه بخشی از معاملات؟ معاملات خرد بازار را عرض کردم. در مورد معاملات عمده بحث قدری متفاوت است. شاید سهم حقوقی ها قدری بیشتر باشد. اگر منظور حضور نهادهای عمومی غیردولتی است، این که بحث جدیدی نیست. *بیشتر، انتقادها معطوف به حضور نهادهای منتسب به نظامیان است. من یک چیزی را اینجا قاطعانه بگویم. به طور کلی اگر قانون منعی برای حضور فرد یا نهادی نداشته باشد ما از ورود پول آنها استقبال می کنیم. به هر حال نهادها همچون صندوق های بازنشستگی با منابع مواجه می شوند و این پول را باید جایی سرمایه گذاری کنند. تعهداتی به بیمه شدگان دارند. همه جای دنیا هم همین است نه این که فقط در ایران اینطور باشد، این مازاد منابع به دلیل شفافیت بالای بازار سرمایه بهتر است که وارد این بازار شود. مثلا اگر در ملک سرمایه گذاری کنند، نه ارزش واقعی آن معلوم است و نه سهامداران آن می دانند که مثلا کدام ملک متعلق به آن نهاد است. آماری در این خصوص وجود ندارد. اما به بورس که وارد شوند، درصد مالکیت آنها در شرکت ها بر روی سایت ما قرار دارد. گذشته از این ممکن است سرمایه گذاری خارج از بورس ایجاد تورم کند. پس ورود به بورس هم نهادها را پاسخگو می کند و هم موجب آسیب به اقتصاد کشور نمی شود. همچنین عرضه های دولتی کافی هم صورت می گیرد تا همانند سال 82 که بازار با کمبود عرضه مواجه بود، رشد کاذب قیمت ها صورت نگیرد. لذا ما نمی توانیم مانع حضور کسی در بورس شویم مگر این که قانون منع کرده باشد. *شما به نهادها پیشنهاد هم می کنید که وارد بورس شوند؟ به آنها مشاوره هم می دهید یا تشویقشان کنید؟ ..... *منتقدان دولت می گویند که ورود نهادها سازمان یافته صورت گرفته تا اگر بازار با شوکی مواجه شود بر اثر گسترش سهامداری عمده شبه دولتی از سقوط آن جلوگیری شود، شما این گزینه را تایید می کنید یا این که نهادها بر اثر تصویری که از بازار دیده اند، ترغیب به ورود شده اند؟ گزینه دوم درست است. امروز در بازار 115 میلیارد تومان معامله شده است. 6 میلیارد تومان هم در فرابورس معامله شده است. تعیین کننده شاخص بازار معاملات خرد بازار هستند نه معاملات عمده بازار. چون معاملات عمده اثری روی شاخص ندارد. قریب 50 درصد معاملات خرد هم متعلق به سهامداران خرد و حقیقی هستند. بنابراین یکی از بنیان های اصلی بازار ما همین سهامداران خرد و حقیقی هستند. از طرف دیگر، صندوق های سرمایه گذاری هم که تاسیس شده است. بازار روند خود تنظیمی خودش را دارد. اگر بازار بخواهد منفی شود، چگونه می شود، جلوی منفی شدن آن را گرفت؟ من فکر می کنم نقش سهامداران خرد خیلی در بازار زیاد بوده و هست و در آینده هم توسعه می یابد. الان ما در حال توسعه معاملات آنلاین هستیم. بر این اساس باز هم تعداد بیشتری از سهامداران حقیقی می توانند کدمعاملاتی دریافت کنند و وارد جریان معاملات بورس شوند. پس ما هم به عنوان مقام ناظر بازار نگرانی از بازار نداریم. چون اقشار جدیدی وارد بازار می شوند که تا دیروز به کارگزارها اعتماد می کردند ولی امروز خود راسا معامله می کنند. پس ما به دنبال این هستیم که سهم حقیقی ها از معاملات بازار را توسعه دهیم و نقش آنها بیشتر از این 50 درصد فعلی شود. *به نظر شما در حال حاضر بازار در حال اثرپذیری از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه هاست؟ به نظر من تاثیر هدفمندسازی یارانه ها بر بازار در بلندمدت است. در بلندمدت انتظار می رود که ما به سمت استفاده بهتر از منابع حرکت کنیم. قطعا هم در بلندمدت این اتفاق تاثیر مثبت بر بازار دارد. بالاخره سیگنال قیمتی برای بازار مهم است. این که صنعت ما به دلیل قیمت پایین انرژی در پی اصلاح ساختار نمی رود و سود خوبی هم با اتکا به منابع ارزان نشان می دهد. وقتی این سیگنال به وجود می آید این احتمال هم به وجود می آید که صنعتی برای تامین برق خود از دولت، تصمیم به احداث نیروگاه اختصاصی بگیرد و خودش برق خودش را ارزان تر تامین کند. شاید هم برخی صنایع به صورت گروهی این تصمیم را بگیرند. شرکت های بزرگ که خیلی توانمندند این تصمیم را خواهند گرفت. چطور است که ما به عنوان یک نهاد کوچک برای زمانی که برق رفت، فکر تامین برقمان را کرده ایم. حال چرا باید یک صنعت با اتصال به شبکه برق سراسری با قطع برق و توقف تولید مواجه شود. بنابراین در بلندمدت اجرای قانون هدفمندسازی یارانه تاثیر مثبتی بر بازار سرمایه خواهد گذاشت. *سازمان بورس به عنوان نهاد ناظر بازار آیا در جلسه هایی حتی در حد مشورتی با دولت بحث لزوم کاهش فشار دولت بر قیمتگذاری را مطرح کرده است؟ چون در حال حاضر بازار از دو وجه تحت فشار است. از یک وجه دولت به شرکت ها اجازه افزایش قیمت محصولاتشان را نمی دهد و از طرف دیگر در بورس کالا مانع افزایش قیمت معاملات می شود. آیا شما توانسته اید دولت را برای پایان دادن به سیاست تثبیت قیمت ها مجاب کنید؟ چون سال بعد قرار است به سمت راه اندازی بورس نفت حرکت شود ولی با ادامه قیمت گذاری دولت بر محصولات پتروشیمی و فرآورده های نفتی در عمل شکل گیری بورس کارآمد غیرممکن شده است. بله. این سیاست ها که حتما موقتی است. ما هم در نشست های متعدد با دولت مطرح کرده ایم. *چون همان بحث اصلاح ساختار هم که شما مطرح کردید نیاز به تامین هزینه دارد که بخشی باید از افزایش قیمت حاصل شود. امیدوارم با مساعدت دولت از این دوران گذار عبور کنیم. *پیش بینی شما از روند حرکت بازار سرمایه در سال آینده چیست؟ این را دیگر از کارشناسان بازار سرمایه سوال کنید. *اولین باری که این سوال را از شما پرسیدم، ساعت های اولی بود که دبیرکل بورس شده بودید و در پاسخ گفتید که خدا می داند، من نمی دانم. [بلند می خندد] *حالا به نظر شما روند رو به رشد بازار ادامه می یابد؟ یا این که در فصل مجامع امکان دارد شرکت ها تحت تاثیر هدفمندی کاهش پیش بینی سود داشته باشند و بازار افت کند، یا هم این که افت رخ نمی دهد ولی تحت تاثیر اجرای هدفمندسازی یارانه ها با کاهش شتاب ولی رو به رشد خواهد بود؟ اولا که عوامل بسیاری بر بازار تاثیر می گذارد. با توجه به این که این عوامل زیاد است. پیش بینی کار سختی است. لذا همواره من پیش بینی را به کارشناسان واگذار می کنم. ولی من معتقدم بازار ما امروزه به قدری توسعه پیدا کرده و افراد جدیدی وارد شده اندو عمق بازار قابل مقایسه نیست. *شما وعده ارزش بازار 1000 میلیارد دلاری داده بودید، نه؟ بله، می توانیم به این ارزش برسیم. *در چه افقی؟ با تمهیداتی در افق برنامه پنجم توسعه شدنی است. *شما گفته بودید که در این صورت ما پانزدهمین بورس دنیا را خواهیم داشت. آیا رابطه ای بین ارزش بازار سرمایه و اندازه اقتصاد کشورها وجود دارد؟ .... *منظورم این است که بازار ما تا کجا پتانسیل رشد دارد؟ ما باید برنامه پذیرش شرکت های جدید را داشته باشیم. من فکر می کنم پتانسیل رشد را داریم ارزش GDP ما مطابق گزارش های دولت حدود 400 میلیارد دلار است. *البته آقای رییس جمهور اعلام کرده اند بیش از 500 میلیارد دلار، حجم بودجه سال 90 هم بیش از 500 میلیارد دلار است. حالا اگر ما 400 میلیارد دلار در نظر بگیریم، ارزش بازار سرمایه 25 درصد GDP است. این نشان دهنده پتانسیل رشد است. در برنامه پنجم هم با سیاست هایی که برای ساماندهی بازار متشکل سهام در مظر گرفته شده، قرار است شرکت های سهامی عام ولی قبل از قانون بورس 84 ثبت شده اند، عضو بورس هم نیستند ولی مردم در آنها سهم دارند، ظرف 6 ماه نزد سازمان بورس ثبت شوند. چون شرکت هایی که نزد سازمان ثبت شده اند، صورت های مالی شفافی دارند اما آنها که پیش از تصویب قانون جدید ثبت شده اند، اطلاعات شفافی منتشر نمی کنند. معاملاتشان هم یا به بورس بیاید یا به فرابورس. لذا بازار ما همچنان توسعه خواهد یافت. *بورس ما بالاخره در برنامه پنجم توسعه بین المللی می شود یا نه؟ انشاءالله. *با قیمت های فعلی سهام قدری تصورش سخت است. الان سهم برخی شرکت ها 10 سنت است و خیلی ارزان است ارزان است، گران می شود. *خب. یک سرمایه گذار خارجی با سرمایه اندک می تواند سهام بزرگی از بورس ما را تصاحب کند. قیمت سهم در یک نقطه تعادلی خودش را پیدا می کند آن هم با توجه به تاثیر مجموعه عوامل اقتصادی همچون نرخ ارز، تورم و رشد اقتصادی حتی اگر خارجی ها به طور گسترده وارد معاملات سهام ما شوند. /32
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 403]
-
گوناگون
پربازدیدترینها