محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826764613
گفتگو با عليرضا پويا ، رئيس مركز تحقيقات صداوسيما هنوز تا شرايط مطلوب فاصله داريم
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گفتگو با عليرضا پويا ، رئيس مركز تحقيقات صداوسيما هنوز تا شرايط مطلوب فاصله داريم
جام جم آنلاين: عليرضا پويا رئيس مركز تحقيقات صدا و سيما و نيز مسوول هماهنگي پژوهشهاي سازمان است كه اين روزها به مناسبت هفته پژوهش به عنوان دبير ستاد هفته پژوهش سازمان هم انتخاب شده بود. همه اينها بهانه خوبي است براي پرداختن به ميزان اهميت و نقش موضوعي به اسم تحقيق و پژوهش در تلويزيون در گفتگو با او بهعنوان رئيس و متولي اين موضوع در اين رسانه. روابط عمومياش از چند روز قبل بارها و بارها تماس ميگيرد و محور سوالها را ميخواهد و با جواب كلي «پژوهش در سازمان» هم قانع نميشود.
خودش هم اول گفتگو حسابي روي جدي بودن گفتگويمان تاكيد ميكند و ميگويد كم مصاحبه ميكند تا كار جنبه تبليغي نگيرد و خودش خودش را نشان بدهد. همه اينها يعني اين كه من نبايد اين فرصت را از دست بدهم.
طبيعي است كه مبدا حرفها و مقايسههايش از 4 سال پيش باشد كه خودش رئيس مركز شده. ويژگيهاي ديگري هم دارد؛ يكي اين كه عادت دارد خودش طرح سوال كند و وقتي قرار ميشود خودش به آنها جواب بدهد، ميرود سراغ مباحث تئوريك.
كمي بايد تلاش كرد كه جوابهاي بلند و تئوريكش به جوابهاي كوتاه و كاربردي تبديل بشوند. يك راه براي حل اين مشكل اين است كه خودش به همان سوالها پاسخ بدهد. اول گفتگو هم با همين روش و با اين سوال شروع ميشود كه اگر فردا صبح در مركز تحقيقات را ببندند، اتفاقي در سازمان ميافتد يا نه؟
وقتي بعد از يك ساعت و نيم به او خسته نباشيد ميگويم، با خوشحالي از جايش بلند ميشود اما گزارشها و آمار و ارقامي كه براي استفاده در حين صحبت آماده كرده، بدون اين كه به كارمان بيايند، كنار استكان چاي يخكردهاش بر و بر نگاهمان ميكنند و كلي حرف براي گفتن دارند.
فكر ميكنم همين سوالي كه مطرح كرديد، شروع خوبي براي اين گفتگو باشد. اتفاق دور از ذهني هم نيست؛ اگر فردا مثل مركز مستندسازي سيما دستور انحلال مركز تحقيقات صداوسيما صادر بشود و شما 5دقيقه فرصت دفاع داشته باشيد، چي ميگوييد؟
در يك نظام تشكيلاتي حضور هر واحد وقتي توجيه دارد كه نقش موثري در سيستم داشته باشد. اول بايد ببينيم اساسا امروز تحقيقات چه كاركردي دارد؟ از اين بگذريم كه مركز تحقيقات خدماتي را براي بيرون سازمان هم ارائه ميكند. ولي ما حالا به نقش رسانهاي اين مركز كار داريم.
بعد اول، ضرورت نياز رسانه به تحقيقات است و بعد دوم، ارزيابي عملكرد تحقيقات در رسانه. در بعد اول حتي سادهترين موضوعهاي فرهنگي و اجتماعي را بدون پشتوانه فكري نميشود اداره كرد چه رسد به واحدي مثل رسانه كه واقعا پيچيدگيهاي فوقالعادهاي در جريان برنامهريزي و عملكرد دارد.
پس بهتر است بپردازيم به نقش و ارزيابي عملكرد مركز تحقيقات در صداوسيما.
ما از 4 سال پيش 3 راهبرد اصلي را مبناي كارمان قرار دادهايم؛ دقت، سرعت و پاسخگويي به نيازهاي سازمان. طبعا بايد اقدامات زيادي انجام بشود تا اين 3 راهبرد مهم كه به عنوان استراتژي اصلي انتخاب شده، عملي بشود. 4 سال پيش خيليها سعي كردند مرا متوجه خطرات انتخاب اين راهبردها بكنند، ولي من ميگفتم بدون اين راهبردها و شاخصها بهتر است مركز تحقيقات اصلا نباشد. حالا بايد سوال كنيد اين راهبردها به نسبت 4 سال پيش به كجا رسيده است.
به نظرم اين راهبردها به عنوان يك استراتژي يا برنامه بلندمدت در عين اين كه مفيدند، خيلي هم بديهياند. براي همين تاكيد زياد شما روي اين ماجرا خيلي برايم قابل هضم نيست.
خيلي چيزهاي بديهي هست كه ما بهشان توجه نميكنيم. ممكن است اين راهبردها بديهي باشند، ولي قبلا در عمل تحقق نداشتند. تحقيقات زيادي با صرف نيروي انساني زياد و هزينه بالا انجام شده كه دقت و سرعت كافي نداشته و از همه مهمتر مشخص نبوده كه اين تحقيق به چه منظوري دارد توليد ميشود.
پس به من حق بدهيد آنها را بديهي فرض كنم، ضمن اين كه به نظرم اين مسائل در علوم انساني بيشتر اتفاق ميافتد.
بله، چون برخلاف علوم ديگر كه شما قدم به قدم مراحل را ميبينيد، در علوم انساني ارزيابي و كنترل مراحل تحقيق ملموس نيست.
براي همين بد نيست يك شبيهسازي انجام بدهيم و براي حرفهايمان در يك كار ديگر هم مثال بزنيم. هر كارخانه يا واحد صنعتي بزرگي، بخشي دارد تحت عنوان «R&D» كه مخفف «Research and development» يا همان تحقيق و توسعه است. حالا اگر سازمان صداوسيما را به عنوان همان كارخانه بزرگ صنعتي فرض كنيم، ميشود مركز تحقيقات را به عنوان واحد «R&D»اش در نظر گرفت؟
صددرصد. منتهي با تفاوتهايي و با پيچيدگيهايي خيلي بيشتر از واحدهاي صنعتي كه اين پيچيدگي و تفاوت هم از ماهيت كاركرد رسانه و علوم انساني ناشي ميشود. اتفاقا تشبيه شما تشبيه درستي است. محصول كارخانه صنعتي است و اينجا برنامه راديويي يا تلويزيوني كه به جاي فروخته شدن به مشتري، با رفتن روي آنتن به مخاطب ارائه ميشود. ما بررسي ميكنيم كه آيا مشتري اصلا اين محصول را خريد يا نخريد. اگر خريد، چقدر رضايت داشت و چقدر نه. اصلا نيازش را برطرف كرد يا نكرد. اگر فردا دوباره اين محصول را با همين مختصات ارائه كنيم، ميپذيرد يا تغييرات ديگري ميخواهد. اين نكات مخصوصا حالا كه رقابت رسانهاي هم حاكم شده و مخاطب قدرت انتخاب دارد، اهميت بيشتري پيدا كرده.
اولين تصوير ما از يك محقق، آدمي است كه در يك محيط ايزوله با كتابها سروكله ميزند و طبعا همين قطع ارتباطش باعث ميشود مشكلاتي به وجود بيايد كه شما در راهبردهايتان سعي كردهايد از وجودشان پيشگيري كنيد. كلا ديدگاه ما به مقولهاي به اسم پژوهش كموبيش اين جوري است. از اين نكته ميخواهم برسم به اين سوال كه آيا نقش مركز نقش نظارتي است يا خودش هم سرويس ميدهد؟ اگر هر دو هست، كجا سرويس ميدهد و كجا نظارت ميكند؟
تصوري كه شما از محقق ميگوييد، يك برداشت سنتي است. اصولا محققهاي فردي غيرمرتبط با مراكز و واحدهاي عمليات، اين طوري هستند. اما در حال حاضر جريان تحقيق يك تحول ماهوي پيدا كرده و اگر محقق در اجتماع حاضر نباشد هيچكاري نميتواند بكند. حداقل در حوزه علوم انساني در جاهايي كه به قصد تاثيرگذاري برجامعه تحقيق ميكنيم، بايد از شرايط اجتماعي مطلع باشيم. در غير اين صورت براي كسي نسخه ميپيچيد كه او را نميشناسيد.
برويم سراغ مركز.
طبق تعريف سازمان صداوسيما حوزه تحقيق از حوزه ارزيابي جداست. ولي با هم پيوند و ارتباط دارند.
منظورم اين بود كه شما فقط آمار ميگيريد يا در توليد هم نقش داريد؟ مثلا اين جوري هست كه وقتي قرار است سريال پرهزينهاي مثل يوسف ساخته بشود، سازندگان سريال موظف باشند به سراغ شما بيايند و مهر تاييد شما را روي فيلم نامه نهايي داشته باشند؟ يا اصلا شما موظف هستيد به آنها سرويس بدهيد يا نه؟ تا جايي كه من ميدانم تحقيق و نگارش همه سريالها روي شانه يك نفر است. ولي اگر جايي مثل مركز تحقيقات پشت ماجرا باشدكه حداقل تحقيق و پژوهش و نگارش نهايي فرد ارزيابي مختصري بشود، مثل حالا موج اعتراض از جانب عام و خاص شروع نميشود.
نه، فعلا ما اين نقش را براي سريالها نداريم.
اين به نظرتان نقص نيست؟
اگر نقص هم باشد، برميگردد به نظام تشكيلاتي سازمان و به ما ربطي ندارد. ولي اگر از من بپرسيد آيا مركز تحقيقات بايد در اين مراحل نقشي ايفا بكند يا نه، من برايتان توضيح ميدهم كه اصولا تحقيقات رسانهاي چند مرحله دارد. تحقيقات قبل توليد، تحقيقات حين توليد، تحقيقات بعد از توليد و قبل از پخش و آخري هم تحقيقات بعد از پخش. از شما ميخواهيم بحث را به ما خلاصه نكنيد. هر معاونتي براي خودش واحد تحقيقاتي دارد و غير از ما حدود 10 واحد تحقيقاتي ديگر هم در سازمان هست.
به بحث اين واحدهاي موازي هم ميرسيم. ولي حالا اجازه بدهيد درباره بحث خودمان از جزء به كل برسيم.
براي اينكه يك محصول رسانهاي با كيفيت و منطبق بر هدفهاي اوليه طراحي شده ساخته شود، به آن 4مرحلهاي كه گفتم نياز داريم. يعني قبل از ساخت، بايد تحقيق كافي انجام بشود. مخصوصا درباره سريالهاي مهم و الف. بعد از مراحل اوليه و مرحله نگارش، ما بايد در جريان ساخت هم حضور داشته باشيم.
خودتان داريد طرح سوال ميكنيد! من ميخواهم ببينم اين روالي كه ميگوييد و براي من هم بديهي است، اعمال ميشود يا نه؟ خلاصهاش اينكه تعريف و نقش مركز تحقيقات در اين پروسه چيست؟ هر دومان ميدانيم بايد چه جوري باشد. سوالم اين است كه الان چه جوري است؟
در تشكيلات موجود سازمان، هر معاونتي يك اداره كل پژوهشي دارد. مثل اداره كل پژوهش سيما، اداره كل پژوهش صدا، سياسي و الخ. در طراحي اوليه درست يا غلط گفتهاند مركز تحقيقات مادر، همين مركز تحقيقات خودمان باشد و واحدهاي پژوهشي معاونتها كارهاي متفاوتي با مركز انجام ميدهند. در تقسيم كار موجود، مركز تحقيقات چند كار مختلف مثل تحقيقات راهبردي و پايهاي، تحقيقات نظرسنجي و افكارسنجي و تحليل محتوا را بر عهده دارد كه بقيه هيچ كدام چنين كارهايي نميكنند. بعضي از تحقيقات هم از همان اول از عهده ما خارج شده. بخشي از كارها از اول به عهده معاونتها بوده. ولي درستش اين است كه ما يك گروه محقق پاي كار داشته باشيم كه هم قبل از فيلمنامه و قبل توليد و هم حين توليد و هم بعدش روي كار نظارت داشته باشد. يعني به قول شما بايد امضاي اداره كل پژوهش معاونت مربوطهاش را بگيرد.
در يك كلام كار تحقيق و پژوهش متمركز انجام بشود. درست است؟
نه، من خيلي منظورم اين نيست. ولي بايد «با نظارت» انجام بشود.
شما هم مثل من از چيزهايي صحبت ميكنيد كه بايد باشد و نه چيزهايي كه هست. خب اين كار الان چقدر انجام ميشود؟
نميخواهم بگويم در اين زمينه هيچ كاري نميشود. ولي ما با شرايط مطلوب فاصله داريم.
چقدر فاصله داريم؟ چند درصد؟
سخت است؛ يك پژوهشگر هيچوقت نميتواند دقيق حرف نزند.
اما يك چيز خيلي كاربردي در علوم انساني و پژوهش داريم به اسم تخمين!
به هر حال خيلي وقتها تخمين دقيق نيست. گفتم كه با شرايط مطلوب فاصله قابل ملاحظهاي داريم. اما بايد اضافه كنم كه تحقيق براي رسانه و مخصوصا براي سريالها واقعا كار دشواري است، ملزوماتي هم دارد. خيال نكنيد كساني كه در اداره كل پژوهش سيما نشستهاند، نميدانند كه بايد اين كارها را انجام بدهند يا نمي خواهند انجام بدهند.
پس چي؟ برايشان تعريف نشده؟
درصدي ميتواند به همين دقيق نبودن تعريف برگردد. چيزهايي هست كه الزاما دست مدير نيست. يكي از لوازم كار تحقيق، وجود نيروها و پژوهشگران خبره و كارآمد است.
تمام اين مشكلات به خاطر كمبود پژوهشگر است يا بيشتر از تعريفهاي ناقص سرچشمه ميگيرد؟
به خيلي چيزها برميگردد. يكيش هم همين است. بخشي از مشكل ما اين است كه خيال ميكنيم با تعريف چيزي كار درست ميشود.
وقتي از چيزهايي حرف ميزنيم كه بايد باشد و نيست، عملا درباره تعريف غيرجامع موضوع بحث ميكنيم.
بخشياش به اين برميگردد، ولي بخش ديگرش هم اين است كه بايد لوازم تحققش را مهيا كنيم. به هر حال اين تعريف تا حدود زيادي در صداوسيما انجام شده.
يك سوال كاربردي: تحقيقات شما كجا جواب ميدهد؟ تقريبا همه ارتباط من به عنوان مخاطب با مركز تحقيقات نتيجه نظرسنجيهايي است كه آن هم بدون رودربايستي بعضي وقتها كاملا با واقعيت فرق مي كند. نمونه آخرش نظرسنجي سريالهاي ماه رمضان بود كه در آن سريال «بزنگاه» از نظر تعداد مخاطب در مقام سوم اعلام شد. اين را بدون اين كه قصد طرفداري از اين سريال و محتوايش را داشته باشم، ميگويم. ولي خيلي وقتها مخاطب عام خيلي راحت ميتواند كم و بيش رتبهها را براي خودش حدس بزند.
يكي از مشكلات ما اين است كه اكثريت جامعه، مستند و مبتني بر اطلاعات صحبت نميكنند. علتش شايد اين باشد كه ما به فرهنگ شفاهي بيشتر تكيه داريم. طبق مستنداتي كه وجود دارد، ما در 4 سال گذشته بدون واقعنمايي بالاي 95 درصد، هيچ تحقيقي انجام ندادهايم. بررسيها هم نشان داده كه اينطور بوده. هيچوقت هم خلاف تحقيقاتمان چيزي منتشر نكردهايم. جاهايي از «بزنگاه» چيزهايي داشت كه اصلا درست نبود. خيال ميكنيد مردم اينها را نميفهمند؟ خانوادههايي هستند كه همان موقع پيچ تلويزيون را ميبندند يا ميزنند يك كانال ديگر.
الان بحث خوبي و بدي نيست. بحث ديده شدن و نشدن است.
ما فقط ميزان بيننده را به عنوان رتبه سريال در نظر نميگيريم. چون چه بسا اكثريت مردم سريالي را از روي ناچاري ببينند. چون دم افطار است و تلويزيون هم باز است. ما از كساني كه ديدهاند، ميپرسيم چقدر رضايت داريد؟ يعني نمره يا رتبه يك سريال فقط به ميزان مخاطب برنميگردد. به ميزان رضايت آنهايي كه ديدهاند هم برميگردد. مثلا شايد همين «بزنگاه» درصد مخاطب بالايي داشته، ولي رضايتش پايين بوده. براي همين سوم شده.
قصد من از گفتن اين مورد خاص، چيز ديگري بود. ميخواستم بگويم تنها ارتباط من مخاطب عام با مركز تحقيقات، همين اعلام آمارهاست و كاركرد موثر ديگري برايم ندارد.شايد ما نقص اطلاعرساني داريم. چون افكارسنجيها و نيازسنجيهاي زيادي ميكنيم كه براي سازمان و مردم خيلي مفيد است و ميتواند مبناي برنامهسازي قرار بگيرد.
از اين تحقيقات استفاده هم ميشود؟ نتايجش را در خروجيها ميبينيد؟
حالا اين كه اعمال ميشود يا نه، خيلي به من ربطي ندارد.
اين جوري كه آن تصويري كه كلا درباره تحقيق و محقق وجود دارد و دربارهاش حرف زديم، درباره مركز تحقيقات هم مصداق پيدا ميكند. چون نه كسي ازش انتظار كار خاصي دارد، نه كسي ازش سرويس ميگيرد و نه نتيجه كارهايش لزوما اعمال ميشود.
حرف شما درست است، ولي 2 منظر دارد كه نبايد آنها را با هم اشتباه كرد. يك بحث اين است كه محقق نبايد در را روي خودش ببندد و كارش بايد مبتني بر نيازهاي جامعه باشد.
بحث ديگر هم اين است كه بايد با همين ملاحظه نيازهاي روز و مسائل اجتماعي و فرهنگي تحقيق كند تا اين تحقيق به كار گرفته شود.
خب تحقيقات شما چقدر به كار گرفته ميشود؟
من نميتوانم بگويم چقدر. ولي در چند سال اخير با تحولاتي كه در زمينه تحقيق اتفاق افتاده و تحقيق براساس نيازهاي سازمان انجام ميشود، كاربردش هم ارتقا پيدا كرده است.
قبلا تحقيقات ما ميماند در قفسهها و هيچكس بهش دست هم نميزد؛ ولي حالا شايد به دليل شرايط و موقعيتهاي رقابتي يا هر دليل ديگر استفاده از آنها هم افزايش پيدا كرده.
نيازسنجيها چطور انجام ميشود؟ به شما سفارش ميدهند يا نياز آنها را هم خود شما نيازسنجي ميكنيد؟
تقريبا 70 درصد كارهاي تحقيقيمان را براساس درخواست مديريتهاي سازمان انجام ميدهيم. حدود 30 درصدش را هم با تشخيص خودمان يا مواردي كه پيش ميآيد، انجام ميدهيم.
بين صحبت گفتيد جاهاي ديگري هم هستند كه كار پژوهشي انجام ميدهند. اسم ميبريد؟
معاونتهاي سيما و صدا هر كدام يك اداره كل پژوهشي دارند. همين طور سياسي، برونمرزي، فني، دانشكده، آموزش، موسيقي و مركز پژوهشهاي اسلامي در قم. جمعا ميشود 9 تا.
شما به عنوان مركز تحقيقات مادر چه نقشي داريد؟
اينجا واحدي داريم به اسم واحد هماهنگي پژوهشهاي سازمان. نقشمان در اين حد است كه برنامه سالانه آنها را بررسي و ارزيابي ميكنيم. اگر مرتبط با نيازهاي معاونت خودشان نباشد، رد ميكنيم. اگر نه، تاييد ميكنيم كه براي تاييد يا تكذيب برود توي برنامه و بودجه سازمان. در طول سال هم تا حدي نظارت ميكنيم. با اين حال ربط خيلي زيادي با هم ندارند.
غير از تحقيقات رسانهاي، تحقيقات ديگري هم انجام ميدهيد؟ اگر اشتباه نكنم، تحقيقات سياسي هم از شما ديدهام.
غير از تحقيقات رسانهاي، 2 جور ديگر هم تحقيق انجام ميدهيم؛ يك قسمش افكارسنجي در زمينههاي مختلف سياسي، اقتصادي و اجتماعي است كه همانطور كه ميتواند مبناي سياستگذاري براي رسانه باشد، به كار جاهاي ديگر هم ميآيد. براي همين بعضي وقتها مراجعه ميكنند كه اين اطلاعات را از ما بخرند. بعضيوقتها اين تحقيقات را به سفارش وزارتخانههاي ديگر و براساس نياز آنها انجام ميدهيم، يعني در حقيقت سفارش كار ميگيريم؛ چون ما امكان تحقيق در سطح كشور را داريم و انجام اين كار با اين مقدار امكان عملياتي، سرعت و دقت، براي كمتر جايي وجود دارد. بخش ديگر هم تحقيقات پايهاي است كه ممكن است مستقيما به كار رسانه نيايد؛ ولي باعث توسعه دانش ارتباطات ميشود و ميتواند به دانشجويان و استادان دانشكدههاي ارتباطات كمك كند. فصلنامه علمي «پژوهش و سنجش» ما با تكيه بر تحقيقات خود مركز، عهدهدار همين جور تحقيقات است.
برگرديم به سوال قبلي. اين 9 مركز پژوهشي كه با هماهنگي مختصر شما كار مي كنند، به نوعي موازيكاري نميكنند؟
اولا اين كه غير از آن كه در قم است، بقيه ادارهاند. ثانيا سازمان در مقطعي دست به اين اقدام زد كه ظاهرا ناگزير بود. شايد الان هم همان نياز اوليه وجود داشته باشد، آن هم اين بود كه بعد از اوايل دهه 70 و با توسعه كمي در صداوسيما نيازهايي كه تا آن موقع ديده نشده بود، ديده شد. آن موقع مركز تحقيقات ظرفيت كافي براي انجام اين همه كار را نداشت و بايد كارهاي مهمتري مثل همين نظرسنجي و افكارسنجي و تحقيقات بنيادي را انجام ميداد. ديگر اين كه تحقيقات در كشور ما به هر حال مشكلات خاص خودش را دارد. با وجود اين همه دانشگاه، ما خيلي وقتها محقق مورد نيازمان را پيدا نميكنيم، چون اولا كار رسانه چندبعدي است و پيچيدگيهاي خاص خودش را دارد. ديگر اين كه تحصيلكردگان ما معمولا بين رشتهاي نيستند و در طراحي مهمترين رشتههاي دانشگاه ما هم به نيازهاي ضروري بينرشتهاي توجه نشده. بنابراين حاضريم كسي را كه بين رشتههاي مختلف شاخ و برگ زده با هر قيمتي در مركز به كار بگيريم.
نيروي ثابت داريد يا بيشتر به صورت پيمانكاري به قضيه نگاه ميكنيد؟
نيروي ثابت براي كارهاي خيلي سرعتي داريم. در مركز حداقل 50 پژوهشگر ثابت در رشتههاي مختلف و شعب مختلف دستهبندي شدهاند و دارند كار ميكنند؛ ولي اعتقاد نداريم كه تحقيقات بايد به صورت متمركز انجام شود.
به صورت غيرمتمركز چند نفر همكار داريد؟
حداقل 100 تا پژوهشگر در طول سال با مركز همكاري ميكنند.
مركز تحقيقات چه ويژگياي دارد كه گفتيد در شهرستانها هم دستتان باز است؟
در هر مركزي و در هر استاني يك كادر ثابت متمركز شامل يك مدير پژوهش و حداقل 3 پژوهشگر ثابت داريم. در سالهاي اخير اين كادر آموزش هم ديدهاند. براي همين وقتي ميخواهيم تحقيقات ملي انجام دهيم، نيروي آماده به كار در اختيار داريم و اين ظرفيت بينظيري است.
تحقيق ؛ چراغي براي تاريكي
در هفته پژوهش سال 84، همكار ما در اول گفتگويش با عليرضا پويا به عدم ارتباط مقوله پژوهش با حوزه توليد اشاره كرده بود و در آخر كارهم از او پرسيده بود كه اگر بخواهيم سال بعد با شما گفتگو كنيم، فكر ميكنيد ميشود اميدوار بود كه اين شكاف بيشتر پر شده باشد؟ دوست دارم بدانم حالا كه 4 سال از آن گفتگو گذشته، پويا به اين سوال چه جوري جواب ميدهيد؟ آن شكاف پر شده يا نه:« پر نشده، ولي خيلي كم شده. از 2 وجه ميگويم؛ يكي اين كه نيازهاي كاربر ديده ميشود. ديگر اين كه درخواست تحقيق خيلي زياد است. به نظرم اين خودش تا حد زيادي نشانه پر شدن آن شكاف است.»
ديگر اينكه اول صحبتمان قرار شد پويا چند دقيقه براي سوال خودش كه اگر مركز تحقيقات را ببندند اتفاقي ميافتد يا نه، از خودش دفاع كند. آخر گفتگو دوباره برگشتم به همان سوال و گفتم: من به 4 سال شما كاري ندارم. منظورم هويت وجودي مركز است. اگر قرار باشد مركز تحقيقات بسته شود، شما چه جوري ازش دفاع ميكنيد؟»
او هم جواب داد:« اگر بخواهم فارغ از مسووليت اينجا يا به عنوان يك پژوهشگر يا ناظر بيروني كه دركي هم از مباحث و شرايط رسانهاي دارد، از مركز دفاع كنم، بايد بگويم كه اگر مركز تحقيقات فعاليتهايش را تعطيل كند، بخشي از فعاليتهاي رسانه در تاريكي و بيچراغ و در چراغ خاموش پيش خواهد رفت. با اطمينان ميگويم كه صداوسيما بدون مركز تحقيقات نميتواند به فعاليت بالنده و پيشرواش آن هم در اين شرايط رقابتي ادامه بدهد.»
جابر تواضعي
شنبه 30 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 199]
-
گوناگون
پربازدیدترینها