واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - صبحی غندور: آینده روابط کشورهای عربی با امریکا عملا به موضع امریکا درباره منازعه اعراب-اسراییل وابسته است. از آغاز قرن بیستم با وقوع انقلاب صنعتی و درک نیاز به نفت کشورهای عربی پس از جنگ جهانی اول که امریکا در ان نقش داشت تاثیر امریکا در دنیای عرب افزایش یافت؛ اما تاثیر کارآمد امریکا در منطقه به صورت عملی پس از آغاز جنگ سرد بین مسکو و واشنگتن و رقابت دو کشور برای به ارث بردن نفوذ اروپا که در پی جنگ جهانی دوم از بین رفت و به ویژه پس از بحران کانال سوئز و پیروزی مصر در زمان ریاست جمهوری عبدالناصر آغاز شد. تشکیل رژیم اسراییل در سال 1948میلادی و شتاب واشنگتن و مسکو برای به رسمیت شناختن آن نقطه عطف مهمی در تاریخ روابط امریکا با کشورهای عربی به شمار می آید. منازعه اعراب- اسراییل محور اصلی شاخص افزایش و کاهش در روابط اعراب-امریکا بوده و هست. جنگ سال 1967میلادی اوج تنش زایی مستقیم امریکا برضد کشورهای عربی بود به گونه ای که واشنگتن -پس از شکست در اعمال تحریم های اقتصادی و سیاسی بر مصر در زمان ریاست جمهوری عبدالناصر- در آن زمان از اسراییل حمایت کرد. دوران ریاست جمهوری لیندون جانسون -سی و ششمین رییس جمهور امریکا- بدترین دوره در تاریخ روابط امریکا با کشورهای عربی بود. سپس نوبت به نیکسون رسید. وی در تابستان سال 1970 توانست از طریق طرح راجرز در کانال سوئز آتش بس برقرار کند. تحول تاریخی در روابط امریکا با کشورهای عربی در زمان ریاست جمهوری انور سادات رخ داد. او از پیروزی درجنگ سال 1973 میلادی استفاده کرد و به تنهایی و جدای از دیگر کشورهای عربی و نیز بدون توجه به این مسئله که ریشه منازعه موضوع فلسطین است آنچه را که جمال عبدالناصر پس از شکست در جنگ سال هزار و نهصد و شصت و هفت نپذیرفت، یعنی صلح با اسراییل، به رسمیت شناختن و مذاکره با آن، را پذیرفت. بااین تحول نوعی در منطقه، روابط امریکا با کشورهای عربی که تا دیروز خصمانه بود به مشارکت و همکاری تبدیل شد. بزرگترین آرزوی امریکا در این زمان این بود که طرف های غربی را به تکمیل گام هایی که در معاهده کمپ دیوید بین مصر و اسراییل آغاز شد تشویق کند. امریکا برای نیل به این مقصود به برگزاری کنفرانس مادرید، امضای توافقنامه هایی از قبیل توافقنامه های سری اسلو، و توافقنامه وادی عربه بین اردن و اسراییل متوسل شد. برغم اینکه گاهی این برداشت سطحی از روابط امریکا و اسراییل صورت می گیرد که این دوهیچ وجه اشتراکی ندارند اما به نظر من -نویسنده مقاله- اهداف مشترک فراوانی بین دو طرف وجود دارد. صرف نظر از این که دولت امریکا یا اسراییل دست چه کسی باشد منافع و اهداف مشترک این دو عبارت اند از: - حفظ برتری نظامی اسراییل بر تمام کشورهای عربی و فشار بر کشورهای بزرگ برای مجهز نکردن برخی کشورهای عربی به اسلحه. - تحمیل عادی سازی و برقراری روابط بین اعراب و اسراییل صرف نظر از این که روند صلح تا چه مرحله ای پیش رفته باشد. - تلاش برای جلوگیری از ظهور هرگونه مقاومت مسلحانه در برابر رژیم اشغالگر اسراییل در فلسطین. مراقبت از اینکه بین کشورهای عربی حتی در کمترین حد ممکن انسجام برقرار نشود. هدف دیگر تشویق به ایجاد درگیری داخلی بین کشورهای عربی است چرا که این موضوع اسراییل را تقویت می کند و به امریکا نیز این توجیه را می دهد که از اسراییل حمایت کند. - جلوگیری از برقراری ارتباط نزدیک و همکاری متقابل بین دو جهان عرب و اسلام و در مقابل تقویت نقش اسراییل در کشورهای اسلامی و البته با حمایت امریکا. البته امریکا منافعی همیشگی شامل امنیت، نفت، تجارت و صدور اسلحه در منطقه دارد که اهمیت راهبردی، اقتصادی و امنیتی منطقه را در سال های آینده برای امریکا بیشتر می کند. در دهه نود قرن گذشته مفاهیم و بهانه هایی که گاهی سبب تیرگی روابط بین کشورهای عربی و امریکا بود از بین رفت. مفاهیم و بهانه های مذکور عبارت بودند از: - "امریکا در سیاست های خود در منطقه عادل نیست زیرا برخی کشورهای منطقه با دشمنان بین المللی امریکا روابطی ویژه دارند". این مفهوم از بین رفت و امریکا مواضع خود را درخصوص کشورهای عربی تغییر نداد. - "سیاست امریکا به دلیل وجود طرح های کمونیستی و انقلابی در منطقه عادلانه نیست". این طرح ها پایان یافت و دولت های عربی براساس معیارهای اقتصادی امریکا با یکدیگر بسیار منسجم شدند ولی امریکا تغییری نکرد! - "مادامی که اعراب با اسراییل وارد مذاکره نشوند و برای به رسمیت شناختن اسراییل از طریق توافقنامه های صلح و سازش اعلام آمادگی نکنند امریکا نمی تواند برای حل منازعه اعراب-اسراییل اقدامی جدی انجام دهد". این اتفاق افتاد ولی در عمل موضع امریکا تغییر نکرد! - "امریکا می خواهد درباره امنیت منطقه اطمینان بیشتری کسب کند و نیز معاهداتی دوجانبه با ان امضا شود ". این معاهدات امضا شد و حضور نظامی امریکا از خلیج (فارس) تا اقیانوس اطلس به امری واقعی تبدیل و مورد قبول واقع شد. به رغم این مسئله امریکا هنوز اطمینان لازم را به دست نیاورده است؟! آینده روابط کشورهای عربی با امریکا عملا به موضع امریکا درباره منازعه اعراب-اسراییل وابسته است. کاخ سفید درحال حاضر دو گزینه روشن پیش رو دارد: یا باید منافع سیاسی حزبی داخلی خود را (که در پی رویارویی با لابی اسراییل به آن ها دست یافته) فدای منافع برتر امریکا بکند یا اینکه به سیاست هایی که به منافع و امنیت مستقیم امریکا آسیب های فراوان وارد می کند ادامه دهد. البیان ششم می/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 768]