محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827976963
نامه 196 نفر از دانشآموختگان دانشگاه صنعتي شريف به خاتمي؛شما هنوز هم محبوبترين و مورد اعتمادترين سياستمدار در ايران هستيد
واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: نامه 196 نفر از دانشآموختگان دانشگاه صنعتي شريف به خاتمي؛شما هنوز هم محبوبترين و مورد اعتمادترين سياستمدار در ايران هستيد
تهران- خبرگزاري كار ايران
نامه 196 نفر از دانشآموختگان دانشگاه صنعتي شريف (دانشجويان دوران اصلاحات) به جناب آقاي سيد محمد خاتمي
جناب آقاي خاتمي؛
متن پيش روي شما، نامه جمعي از فرزندان اين مرز و بوم است كه شما را در اين روزگاران نااميدي، ياس، ترديد، انفعال و تعليق، مخاطب قرار ميدهند تا با گفتو شنودي همدلانه و انتقادي، همراه با شما، چارهاي بيانديشيم، باشد كه فرداي سرزمينمان بهتر از امروز گردد.
ما جمعي از دانشآموختگان و فارغالتحصيلان دانشگاه صنعتي شريف هستيم كه كم و بيش دوران دانشجويي خود را در تب و تاب اصلاحات گذرانيدهايم. از نخستين حضور انتخاباتي شما در دانشگاه صنعتي شريف در روزهاي پاياني زمستان 75 تا دوم خرداد 76 و از زمان تصدي مسند رياست جمهوري تا16 آذر 77 كه در دانشگاهمان ميزبانتان بوديم، از دوران پرتلاطم تابستانهاي 78و79 ، تا حضور مجدد شما درانتخابات سال 80 و روزهاي نااميدي و سرخوردگي و استيصال سالهاي 82تا84 ، همه و همه بخش اعظمي از خاطرات دوران دانشجوئي ما را به خود اختصاص داده است.
هنوز از ياد نبردهايم كه در ياس و سرخوردگيهاي پاييز 75، اميد به حضور شما براي پيشبرد اصلاحات بستيم و دل در گرو شعارهايي چون توسعه سياسي، جامعه مدني، آزادي، فردايي بهتر براي ايران و ايراني برايهمه ايرانيان بستيم و همدلانه از شما و شعارهايتان حمايت كرديم و در اين راه خون دلها خورديم؛ شعارها، آرزوها و اميدهاي خود را قابل دسترس يافتيم و با انبوهي از مطالبات به استقبال شما آمديم تا نسيم اصلاحات را در خاك كويري و تف ديده سرزمينمان جاريسازيم.
به نظر ميرسد همه ما در سالهاي اخير، آزرده و سرخورده از عدم تحقق بسياري از مطالباتمان، خسته از فشارها و كشمكشها و پس از تحمل انواع هزينهها، تحقيرها و سرخوردگيها؛ به صورتي منفعلانه، آشفتگيها و نابسامانيهاي ميهنمان را به نظاره نشستهبوديم.
اما اكنون پس از آن سالهاي پر تب و تاب اصلاحات و پس از تجربه آشفتگيهاي سالها و روزهاي اخير برآنيم كه ديگرگونه بيانديشيم و واقعبينانه، به دور از آرزوهاي دور از دسترس، در حد توان خود، مانع از ادامه روند نابسامان كنوني گرديم.
بازخواني دوران اصلاحات و بيان نقاط قوت و ضعف آن دوران
جناب آقاي خاتمي؛
مرور دوران اصلاحات، خاطرات تلخ و شيرين از ناكاميها و موفقيتها، از نقاط قوت و ضعف(زمينههاي قابل بهبود) در بخشهاي مختلف را پيش رو ميگشايد كه تجربه حاصل از آن ميتواند چراغ راه آينده باشد.
در اين مجال بر آن نيستيم كه در باره اشتباهات دوران اصلاحات تنها انگشت اتهام را به سوي دولت شما نشانه رويم. هر چند كه انتقادهاي متعددي را به عملكرد شما و دولت اصلاحات وارد ميدانيم اما ساير بخشهاي جريان اصلاحات، بويژه روشنفكران، نهادهاي مدني همسو و خويشتن را نيز در اين زمينه مقصر ميدانيم.
ما تجربه تنفس در حال و هوا و فضاي اصلاحات، بهره بردن از آزاديهاي حداقلي سياسي، آرامش و انضباط نسبي اقتصادي و توسعه آن دوران را از ياد نبردهايم؛ فراموش نميكنيم كه در دوران اصلاحات فريادهاي نقد و اعتراضمان بسيار رساتر از امروز شنيده ميشد و فضاي بسته اين روزها كه مملو از سكوت و نااميدي است در آن سالها كمتر احساس ميشد.
ما به همه آنچه كه حاصل فضاي گفتمان و شعار توسعه سياسي دولت جنابعالي بود ارج مينهيم اما بر ضعفهاي متعدد جريان اصلاحات و رئيس جمهور آن نيز تامل ميكنيم و با نگاهي آيندهنگر به اين نقاط ضعف به چشم زمينههاي قابل بهبود مينگريم.
در بخش سياست، بسياري از شعارهاي سياسي شما و جريان اصلاحات به دلايلي همچون عدم درك روشن گروههاي مختلف از اين شعارها، عدم تبيين درست آنها و عدم شناخت درست از قدرت جريانات مخالف در حد شعار باقي ماند. اين امر نشان ميدهد كه بسياري از آن شعارها به دليل نبود پشتوانه جدي در اركان قدرت، بستر نامناسب فرهنگي و سطح پايين رفاه معيشتي و اقتصادي جامعه فرصت طرح نمييابد و در صورت مطرح شدن نيز اسير كشمكشها و تعارضات خواهد شد. بسياري از شعارهاي مطرح شده در برابر تفسيرهاي متفاوت، ماهيت خود را قلبشده مييابند و توسعه سياسي حداقل در بررسي شكلي و نه ماهوي آن، در حد دو لايحه تنزل يافته و آن دو لايحه نيز ناكام رها ميشود.
فراموش نكنيم كه عمده وقت و انرژي جريان اصلاحات صرف بخش ها و موضوعاتي شد كه امكان اصلاحات جدي در ساختار فعلي، چندان در آن بخشها وجود نداشت و متاسفانه با توجه به عدم ظرفيت سنجيهاي لازم براي اصلاحات، موانع و مشكلات پيش روي آن نيز روزافزون گرديد.
با نگاهي به گذشته بايد پذيرفت كه جريان اصلاحات بدون برنامه بود و چشم انداز روشني براي تغييرات، وجود نداشت و براي پيشبرد اصلاحات، ظرفيتهاي جامعه و حاكميت به درستي روشن نشده بود. پس از مدتي نيز به دليل آنكه تحليل درستي از قدرت جريان اصلاحي و پشتوانههاي حقيقي و منسجم مردمي آن، و نه پشتوانههاي شعاري و انتزاعي، وجود نداشت و برآورد صحيحي از قدرت حاكميت صورت نگرفت، تشتت آراي فراواني بوجود آمد. در اين شرايط جريان مقابل با بهره بردن از اين وضعيت و بازسازي توان ذهني و تشكيلاتي خود و از طريق ايجاد بحرانهاي پياپي، بنبست جدي در حوزههايي كه مانور زيادي بر اصلاحات در آن بخشها داده شده بود، ايجاد نمود و نهايتا هم نتيجه اين بنبست و استيصال، سرخوردگي و از دسترفتن اعتماد به نفس عمومي و تشتت در استراتژي پيشبرانه براي اصلاحات بود. آنچنان كه گروهي آرامش فعال توصيه ميكردند، عدهاي خروج از حاكميت و يكدست شدن آن و ديگراني نافرماني و مقاومت مدني را راهگشا ميدانستند.
البته در اين ميان، بيتجربگيها واشتباهات ساير بخشهاي جريان اصلاحات را نيز نبايد از نظر دور داشت. بالابردن انتظارات، توقعات و مطالبات، بدون توجه به امكانپذيري آنها و اثرات منفي عدم تحقق اين مطالبات در سرخوردگي عمومي، اشتباه و توهم در قدرت جريانات اصلاحي و جنبشهاي سياسي، اسير بودن در روياپردازيهاي خوشباورانه و توقعات فراتر از ظرفيت اصلاحات بدون توجه به واقعيات جامعه، پرنكردن مناسب فاصله نخبه ـ توده، توجه بيش از حد به مطالبات سياسي برآورده نشده طبقه روشنفكري و كم توجهي به مطالبات اقتصادي عمومي، بيان عبارات پر طمطراق و استفاده از زبان و ادبيات غير قابل فهم براي عموم جامعه، از اين جملهاند.
در بعد سياست خارجي وسواس بيش از حد در تابوشكنيها و بسندهكردن به حداقل تغييرات ممكن(با وجود فراهم بودن شرايط آن) را، به عنوان يكي ديگر از نقاط ضعف شما و تيم سياست خارجي دولت اصلاحات در اين حوزه ميتوان برشمرد. وسواسهايي كه در تابوشكنيهاي امروز دستگاه سياست خارجي دولت نهم، بهجا يا نابجا، كمتر اثري از آن ديده ميشود. با وجود اين، موفقيت و كاميابيهاي دولت شما در تنشزدايي و بهبود نسبي شرايط بينالمللي و عزت و احترام كسب شده براي ايرانيان در سطح جهاني را نيز از ياد نبردهايم و بر بهبود بيسابقه روابط بينالمللي در دوران اصلاحات و اهميت آن، كه اكنون از دسترفته مينمايد، اذعان داريم.
در حوزه اقتصادي، به خاطر داريم برنامه چهارم توسعه كه به اذعان اكثريت اقتصاددانان قويترين و مناسبترين برنامه توسعه در تاريخ كشور بوده است، در دولت حضرتعالي تهيه و تنظيم و تدوين گرديد و از ياد نميبريم كه سامان و انضباط اقتصادي و ساختار مناسب و رو به بهبود مديريتي در اقتصاد كشور در دوران اصلاحات ميسر گرديد. بهبود شاخصهاي توسعه نظير تورم10،4 درصد، نرخ بيكاري5، 11درصد، كاهش ضريب جيني به ميزان 0.423 و بهبود وضعيت سلامت اقتصادي و كاهش فساد اداري (رسيدن به رتبه 87 در ميان 180 كشور جهان)، ساختارمندي نسبي اقتصاد كشور با وجود متوسط قيمت 20 دلار برايهر بشكه نفت در دوران اصلاحات، قابل مقايسه با شرايط آشفته كنوني نيست. شرايطي كه حاصل مديريت دولت نهم است و نتيجه آن تورم نقطهاي 29.5 درصد، نرخ بيكاري 15 درصد، افزايش فساد اداري و سقوط رتبه ايران به لحاظ سلامت اقتصادي به رتبه 141 ام در ميان كشورهاي جهان و افزايش فاصله طبقاتي با وجود متوسط قيمت بيش از 90 دلار براي هر بشكه نفت، است و اين درحالي رخ ميدهد كه شعارهاي پر طمطراقي كه دم از عدالت ميزد و كاهش اختلاف طبقاتي در اين دولت را وعده ميداد، گوش مردم را پركرده بود.
با اين وجود، عليرغم تلاشها و برنامهها، متاسفانه اقدامات صورتگرفته جهت كوچك نمودن دولت و تقويت بخش خصوصي كفايت لازم را نداشت و از تمام فرصتهاي پيشآمده استفاده بهينه نشد. حساب ذخيره ارزي نيز، كه تشكيل و راهاندازي آن از اقدامات قابل تقدير در دولت حضرتعالي بود، فرصت آن را نيافت كه تقويت زيرساختهاي دموكراتيك و پايههاي زيربنايي اقتصاد، توسعه و تقويت جدي بخش خصوصي را در مسيري غيرقابل بازگشت قرار دهد.
يكي از ضعفهاي كليدي شما و دولت اصلاحات، عدم وجود زبان مشترك جهت گفتوگو و ارتباط با توده جامعه و بيان پيشرفتهاي زيربنايي حاصله با زبان قابل فهم بود و به نظر ميرسيد كه مخاطب شما در دوران اصلاحات بيشتر طبقه متوسط و روشنفكران جامعه بودند كه متاسفانه سرخوردگيهاي حاصله براي ايشان، فرصت ارتباط موثر با ساير طبقات اجتماعي را نيز مسدود كرد. هرچند اين رويكرد قابل ستايش است اما با توجه به نبود زيرساختهاي توسعه اجتماعي و سياسي در ايران، برقراري ارتباط موثر با عموم مردم و طبقات پايينتر اجتماع رمز موفقيت توسعه و اصلاحات بود كه متاسفانه ميسر نشد.
در كنار تمام موضوعات فوق معتقديم نقاط قوت خاتمي همچون محبوبيت، جلب اعتماد ملي و بينالمللي و نگاه توسعهمحور وي در عرصه سياست اين مرز و بوم ارزشمند است و ما را به گذر از دوران سخت كنوني اميدوار ميسازد.
تبيين اصلاحات ممكن در ساختار موجود، ظرفيتها و اولويتها
از آنجا كه در 12 سال گذشته شرايط مختلفي را تجربه كردهايم و واقعيات بيشتري بر ما نمايان شده است ،ديگر انتظار نداريم خاتمي به راهبر مقتدري در جريان اصلاحات بدل شود. بلكه از او ميخواهيم با توجه به تغيير شرايط و رشد رفتار عقلاني و سياسي بخشهاي مختلف جامعه و فاصله گرفتن آنها از هيجانزدگي از يك سو و از سوي ديگر رويكرد مثبتِ بخشي از طيف ميانهروي جريان مقابل و به پشتوانه اعتماد گسترده عمومي، با رويكرد و برنامهاي متفاوت، باز هم در عرصه انتخابات رياست جمهوري حاضر شود.
نگاه ما به اين حضور، به دور از شيفتگي، قهرمانسازي و روياپردازياست و توقعات ما نيز با توجه به شرايط فعلي واقعبينانه شده است. لذا از خاتمي نيز انتظار داريم پس از اجابت اين دعوت، برنامهها، شعارها و رويكرد خود را با توجه به شرايط پيش رو، به دور از كليگويي و ابهام، به صورتي واقعيو عيني، دستيافتنيتر و قابل فهمتربراي همه اقشار جامعه، بويژه طبقات پايين، مطرح نمايد.
اگر ديروز دست قاطع همراهي با شما به عنوان رهبر اصلاحات مي داديم ، امروز حمايت مشروط خود را از شما به عنوان كانديداي رياست جمهوري ( و نه رهبري اصلاحات ) ابراز ميداريم. همانگونه كه جنابعالي شرطهايي را براي حضور در انتخابات قايل شدهاست، ما نيز به عنوان بخشي از جامعه، پاسخهايي روشن براي برخي سوالات خود از نامزد مورد حمايت خويش انتظار داريم تا بر مبناي آن، بتوانيم حركتي منسجم را در جهت سازماندهي نيروها و كسب پشتيباني مردم و حمايت حداكثري از حضرتعالي پايهريزي نماييم.
سعي شده است اين سوالات از جنس پرسشهاي انتزاعي و بي پاسخ مطرح شده در روزهاي اخير نباشد. به گمان ما پرسشهايي نظير اينكه "چگونه ميخواهيد در برابر قدرتهايي كه هر 9 روز يك بحران ميآفرينند مقاومت كنيد؟ " و يا اينكه "چه راهكاري براي خروج از بنبست تداركاتچي بودن داريد؟ " در فضاي كنوني راهگشا نيست.
از سوي ديگر تجربه سالهاي اصلاحات لزوم تعامل با نيروهاي ميانهروي جريان اصولگرا را مبدل به امري اجتناب ناپذير كرده و به سختي ميتوان بر آن خرده گرفت. شايد يكي از اشتباهات دوران اصلاحات عدم توجه به راهكار مناسب برايهمراهي بخشهاي ميانهروتر جريان راست و گاه ايجاد واهمه جدي در آنان بدليل ترس از حذف شدن در آن سالها بود. اشتباهاتي كه نمونهاي از آن توهماتي چون "به دريا ريختن كساني كه مقابل راي مردم بايستند" و يا در تقابل قرار دادن شخصي چون هاشمي رفسنجاني با جريان اصلاحات بود كه زماني با همه انتقادات وارد بر وي، كمك شاياني در ايجاد زيرساختها و مقدمات اصلاحات و مهمتر از آن برگزاري انتخابات دوم خرداد كرده بود.
ما معتقديم كه در زمينههاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي از هر جريان اصلاحي كه در شرايط حاضر بتواند در مسند قدرت اجرايي قرار گيرد، نميتوان انتظار اصلاحات زيربنايي داشت .بلكه ايجاد فرصتتنفس براي بخشهاي مختلف جامعه و ايجاد روزنههايي براي برون رفت از فشارها و محدوديتهاي كنوني ،اميد حركت در آينده را ايجاد خواهد كرد. علاوه بر اين تقويت نسبي نهادهاي غير دولتي و كمك به جنبشها و گروههاي قانوني، نهادهاي مدني و صنفي كه دور از دسترس نخواهد بود، خود ميتواند بهبود نسبي و حداقلي در فضاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي جامعه را ايجاد نمايد.
در سياست خارجي با در نظرگرفتن همه محدوديتها، ميتوان حداقل انتظار داشت كه با تشويق حاكميت براي حركت در مسير منطقي، مانع از ماجراجوييهاي تندروان جريان اقتدارگرا شد تا اعتبار از دست رفته ايران و ايراني، در جوامع بين المللي بازگردانده شود.
اما در بعد اقتصادي، كه مهمترين و با اولويتترين بحث از نظر نويسندگان اين سطور است، معتقديم در ساختار كنوني حاكميت در ايران، بيشترين امكان اصلاحات در اين بخش فراهم است و اتفاقا" مهمترين دغدغه و انگيزه اين جمع براي رجوع مجدد به حضرتعالي در همين بعد بوده است.
معتقديم در كشوري كه حداقل 15 ميليون نفر زير خط فقر زندگي ميكنند و دست كم 5 ميليون نفر بيكار در آن روز را به شب ميرسانند، در شرايطي كه نهايت ظرفيت كشور براي فضاي آزاد و مستقل اطلاعرساني تيراژ كمتر از صدهزار نسخه براي روزنامههاي مستقل آن است و مسير ناگزير توسعه ارتباطات و اطلاعات و دسترسي به اينترنت مسدود و باريك ميشود، در شرايطي كه حدود 80 تا 90 درصد اقتصاد كشور دولتي يا وابسته به دولت است، لازم است توجه به مسائل اقتصادي در اولويت برنامهها قرار گيرد.
پرسشهايي كه در ادامه خواهد آمد در عين سادگي و روزمره بودن، مشغوليت ذهني و واقعي جامعه، و نه لزوماً روشنفكران، است. پس از 8 سال حضور شما در مسند رياست جمهوري و نزديك به 4 سال پس از آن، نيروهاي تحولخواه و اصلاح طلب نيز بايد دريافته باشند كه درحال حاضر، تاكيد بر شعارهاييهمچون جامعه مدني، توسعه سياسي، دموكراسي و ازايندست ،نه تنها شوري در جامعه بر نميانگيزد بلكه در شرايطي كه حداقل بسترهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي آن فراهم نيست دردي را نيز دوا نميكند و تنها حساسيتها و مقاومتهاي جناح مقابل را روزافزون مي سازد.
بنابراين ورود به صحنه انتخابات و سپس بر عهده گرفتن مسند رياست جمهوري، بدون داشتن طرحهاي دقيق، روشن، عملياتي و قابل اجراي اقتصادي، هيچ اثر ديگري جز آزمودن راه رفته و خدشهدار كردن اعتماد مردم به شما و مجموعه اصلاحطلبان و ايجاد فضاي ياس و نااميدي در پي نخواهد داشت!
لذا به نظر ميرسد هر گونه فعاليت انتخاباتي بايد پشتوانهي برنامهي اقتصادي دقيق و روشن به همراه معرفي گروه كاري از اساتيد، مديران و متخصصان باتجربه، براي پاسخ به مطالبات امروز مردم را داشته باشد. با توجه به اينكه عليرغم وعدههاي سالهاي اخير، همه اقشار جامعه شرايط نابسامان اقتصادي را با تمام وجود لمس كردهاند، ارائه اين برنامه و نشان دادن تقابل آن با عملكرد ضعيف دولت فعلي، امكان حركت به سمت بهبود نسبت به وضعيت كنوني را فراهم ميسازد.
بيان سوالات و تشريح مطالبات
جناب آقاي خاتمي؛
با توجه به آنچه ذكر شد از شما و تيم همكارتان انتظار داريم پاسخ سوالاتي از نوع زير را به نحوي روشن و با ادبياتي ساده و قابل درك براي ما و همه اقشار جامعه ارائه فرماييد.
1.طرح تحول اقتصادي و بحث پرداخت نقدي يارانهها، سوالات بسياري را در ذهن مردم به وجود آورده است و احتمال پرداخت مبالغي در اين قالب به بخشي از مردم تا پيش از انتخابات، كم نيست. سياست مشخص دولت احتمالي شما در قبال اين پرداختها چه خواهد بود؟ در مجموع نظام «اجرايي» مد نظر شما و تيم اقتصادي همراه، براي اجراي طرح هدفمند كردن يارانهها وراي شعارهاي كلي در ستايش اين طرح چيست؟
2.تا كنون بخشي از مردم در قالب سهام عدالت مبالغي را دريافت نمودهاند و تا زمان انتخابات احتمالا پرداختهاي بيشتري در اين چارچوب انجام خواهد شد. سياست و برنامه دولت شما در اين زمينه چه خواهد بود؟
3.در اين مدت از طرق مختلفي غير از آنچه ذكر شد (مانند وامهاي زودبازده، صندوق مهر رضا، زمينهاي 99 ساله و...) به جمعيت قابل توجهي از مردم نقدينگيهايي تزريق شده است و انتظارات مختلفي را به خصوص در روستاها و شهرهاي كوچك پديد آورده است. برنامه مشخص شما و تيم اقتصاديهمراه، در اين خصوص چه خواهد بود؟ در صورت برنامهريزي براي قطع چنين نقدينگيهايي، غير از كليگوييهاي غير قابل درك براي قشر عظيمي از مردم (از جمله تورم زا بودن اين اقدامات)، چه برنامه مدوني براي توجيه اقشاري كه از اين منابع بهرهمند شدهاند، تهيه خواهد شد و چه مكانيزم جايگزيني براي آن ارايه ميشود؟
4.رويكرد آتي شما در قبال مسايل روزمره اما مهم و گريبانگير چون بحث سوخت، سهميهبندي بنزين، تحريم احتمالي صادرات بنزين به ايران و... چه خواهد بود؟
5.هرچند كه روند كنوني قيمت نفت، در كوتاه مدت رسيدن به درآمد مازاد را نشان نميدهد ولي به طور كلي برنامه مشخصشما در مورد نحوه هزينهكرد مازاد درآمدهاي نفتي احتمالي در سالهاي آينده چيست؟ صرف نظر از اظهارات هميشگي مانند، كاهش وابستگي به درآمدهاي نفتي، سرمايهگذاري در زير ساختها و ...، سياست دقيق و روشن تيم اقتصادي- مديريتي شما به منظور استفاده از اين منابع به نحوي كه اثر تورمزايي نداشته باشد و يا قابل كنترل باشد، چيست؟
6.آقاي خاتمي؛ شواهد و قراين نشان ميدهد كه در سالهاي پيش رو، هر دولتي كه برسركار آيد بايد دركوتاه مدت علاوه بر نفت زير50 دلار، بحران و ركود تورمي ناشي از بحران جهاني اقتصادي را كه به آسيا و كشور ما هم وارد ميشود، تحمل كند، راهكار شما در اين شرايط براي پشت سرگذاشتن اين بحران با حفظ و تقويت بنيه مالي و معيشتي جامعه، كه طبيعتاً اصليترين مطالبه و انتظار مردم است، چيست؟
7.در سالهاي اخير به دليل افزايش بيسابقه نقدينگي و سياستهاي ناكارآمد دركنترل بازار سرمايه و نقدينگي، شوك جدي بر بازار مسكن وارد گرديد و نتيجه آن افزايش بيسابقه چند برابري قيمت مسكن بوده است، برنامه شما و دولت احتمالي آتي براي كنترل قيمت و مديريت نقدينگي در عين حفظ رونق در بخش مسكن چيست؟ با توجه به آنكه بخش مسكن از يكسو نقش به سزايي در اشتغالزايي بر عهده دارد و از سوي ديگر سهم عمده هزينهخانوارهاي ايراني را به خود اختصاص ميدهد.
8.برنامه اجرايي شما براي تغيير روند نامناسب خصوصيسازي و واگذاري بسياري از شركتها به بخشهاي خاص و برخي نهادها تحت عنوان خصوصيسازي چيست؟
9.راهكار شما براي مقابله با مفاسد اقتصادي كشور، كاهش فساد اداري و افزايش سلامت اقتصادي در عين تقويت توان مديريتي چيست؟ اصولا با توجه به توقع جامعه اين مساله در اولويتهاي شما، چه جايگاهي دارد؟
10.برنامههاي راهبردي و قابل اجراي دولت احتمالي شما براي تقويت بخش خصوصي و كوچك كردن دولت و كم كردن سهم دولت در اقتصاد، به دور از كليگوييهايي كه سالهاست همه شعار آن را دادهاند و در عمل برفربگي دولت دراقتصاد افزودند، چيست؟ شاخصهاي هدف در طول چهار سال آتي در اين بخش را چگونه ترسيم ميكنيد؟
11.برنامه عملياتي و روشن شما درجهت تقويت نظام جامع تامين اجتماعي و حمايت از بخشها و دهكهاي آسيب پذير جامعه با توجه به حجم بودجه جاري كشور چيست؟
12.راهكار شما براي كاهش فاصله طبقاتي جامعه و افزايش احساس عدالت در جامعه و توليد و توزيع عادلانه ثروت، چيست؟
13.در طول سال اخير متاسفانه به دليل سوءمديريت و عدم دورانديشي و برنامهريزي صحيح، بخشهاي مختلف كشور علاوه بر سرما و يا خشكسالي، با مشكلات جديدي نظيركمبود گاز و برق نيز مواجه شدهاند، راهكارتيم اجرايي شما براي عبور از بحرانهاي مذكور چيست؟
14.در بخش آموزش و پرورش متاسفانه در طول سالها، ساختار فرسوده اين بخش چه در بعد آموزش و چه به لحاظ مسايل فرهنگي و تربيتي، به همراه مشكلات عديده و حل نشده و ناديده انگاشته شده معلمان، هر روز آينده نابسامانتري را در زيربناييترين بخش پرورش نيروي انساني كشور ترسيم نموده است و به نظر ميرسد راهحلهاي مقطعي نظير پرداخت معوقه فرهنگيان يا تخصيص مبالغي براي تجهيز امكانات مدارس، تنها مسكنهايي براي دردهاي آشكار شده و تنها توجه مقطعي به نوك سر برآورده از كوه عظيم مشكلات و نابسامانيها و عقبماندگيهاي آن و ناديده انگاشتن ريشهاي مسايل و مشكلات آموزش و پرورش است. به نظرميرسد انجام اصلاحات در اين بخش فراتر از برنامههاي مقطعي، نيازمند طرح تحولي جدي چه به لحاظ ساختارآموزش و پرورش و چه از نظر ارتقاء روشها و فناوريهاي آموزشي است، طرح تحول دولت شما در اين بخش چيست؟
15.متاسفانه آمار و اطلاعات منتشره از رتبه دانشگاههاي كشور در ميان دانشگاههاي معتبر جهاني به خصوص در سالهاي اخير، حكايت از وضعيت نامطلوب آموزش عالي كشور دارد به نحوي كه بهترين و معتبرترين دانشگاههاي كشور هم به لحاظ رتبه علمي جايگاهي بهتر از رتبههاي 500 الي550 در ميان دانشگاههاي جهان نمييابد. تاسفآورترآنكه انتشار هرباره آمار دراين بخش بيانگر سقوط فزاينده رتبهها حتي در مورد معتبرترين دانشگاههاي كشورمان، در ميان دانشگاههاي جهان است، در اين شرايط دل خوش كردن به رتبههاي دانش آموزان و دانشجويان ايراني در المپيادهاي مختلف، تنها فرو رفتن در دام خوشخيالي و خودفريبي است. علاوه بر اين، روند تصفيه تدريجي دانشجويان و اساتيد دانشگاه و ممانعت از ادامه تحصيل برخي از مستعدترين جوانان به دليل اعتقادات و فعاليتهاي سياسي و صنفي و فرهنگي، قراردادن فيلترهاي متعدد اعتقادي، سياسي، خودي و غيرخودي براي ادامه تحصيل دانشجويان به خصوص در مقاطع كارشناسي ارشد و دكترا و ادامه همين روند در جذب و استفاده از اساتيد برجسته علمي، همه و همه، مقدمات فروپاشي علمي، فرار بيش از پيش و بيبازگشت نخبگان كشور را فراهم خواهد نمود، اين عرصه را نيز اصلاحي ديگر لازم است كه براي انجام آن قبل از هرچيز ايجاد مكانيزمهايي براي بهره بردن و استفاده از توان نخبگان براي تدوين، تبيين و پيشبرد نقشه جامع علمي كشور لازم است تا به دور از هياهوهاي سياسي چه در طراحي و چه در اجرا و مديريت اين نقشه علمي بتوان از پتانسيلهاي موجود استفاده كرد.
جناب آقاي خاتمي؛ برنامه عملياتي شما براي تهيه و اجراي اين نقشه جامع علمي و استفاده از نيروها و نخبگان علمي در مديريت آن چيست؟
16.براي سازماندهي و بهرهگيري از توان نخبگان، دانشمندان و فرهيختگان جامعه (چه در داخل و چه خارج كشور) به خصوص استفاده از ايشان در تيم اجرايي با تكيه بر توان نيروهاي متخصص چه برنامهاي داريد؟ آيا باز هم بر استفاده از برخي نيروهاي سياسي-فرهنگي تنش زا و حساسيت برانگيز تيم اجرايي سابق خود همچنان اصرار داريد؟ برنامه شما براي استفاده از توان نخبگان اقتصادي، علمي، سياسي و فرهنگي جامعه در عين حفظ هماهنگي در تيم اجرايي و انسجام تصميمگيري چيست؟
17.آيا اين بار براي ايجاد اصلاحات پايدار در بخشهاي ممكن و تداوم آن پس از دولت خود انديشيدهايد تا پس از شما، دولتي ، دستاوردهاي زمان اصلاحات و حداقل زيربناهاي توسعه كشور را دچار نابساماني نگرداند ؟
18.جناب آقاي خاتمي؛ تجربه دوران اصلاحات نشان داد كه هرگونه اصلاحاتي در كشور بدون ايجاد حداقلي از تفاهم و توافق در اركان مختلف قدرت و پذيرش جريانات مختلف سياسي، فرهنگي و اقتصادي، از پايداري و تداوم بهره نخواهد برد و اتفاقاً پايدارترين و موفقترين برنامههاي اصلاحي كه در دوران اصلاحات به وقوع پيوست، بيشتر مربوط به بخشهايي بود كه به هر طريق ممكن، تفاهم و توافق مذكور با اركان و جريانات حاكميت فراهم گرديد. حال سوال جدي قابل طرح اين است كه راهكار شما براي استفاده از نيروهاي تكنوكرات و اجراييهمه جريانات و گروهها به خصوص گروههاي ميانهروتر جريان مقابل و ايجاد تفاهم و وحدت نسبي براي پيشبرد برنامههايتان در درون حاكميت بدون چشم پوشي از كليت برنامهها و مطالبات و حل اين تناقض چيست؟ و اصولاً اولويتهاي شما براي برنامههاي توافق پذير و قابل پيشبرد آتي كدام است؟ به خصوص در شرايط حاضر كه به دليل رويكرد خاص دولت نهم، تضادها و اختلافات گستردهاي در بين اصولگرايان بروز كرده و به نظر ميرسد شرايط براي حصول به برخي توافقات مهياتر از دوران اصلاحات باشد.
موارد فوق تنها چند سوال از مجموعه سوالاتي است كه علاوه بر ما براي بسياري از مردم نيز تبديل به دغدغه روزانه شده است. انتظار اين است سالهاي اخير دوري از قدرت، فرصت كافي براي يافتن پاسخهايي در خور را براي چنين سوالاتي فراهم كرده باشد.
جناب آقاي خاتمي؛ ما امروز از شما انتظار رهبري اصلاحات، همزمان با حضور در مسند رياست جمهوري را نداريم. بنابراين ضمن پرهيز جدي از قهرمانسازي، به واسطه امكان و فرصت مناسبي كه براي حضرتعالي در جذب گستردهتر آراء عمومي نسبت به تمامي افراد قابل رجوع كنوني، فراهم است، از شما انتظار نامزدي در انتخابات آتي، براي مقابله با سياستهاي نابسامان جاري را داريم.
حضوري كه شايد به همراه پاسخ به برخي پرسشهاي فوق، بتواند برنامه روشني براي اداره كشور در سالهاي سخت پيشرو ارايه دهد. حضور دوباره، با برنامه و البته حضوري نه براي حماسه، بلكه براي بازگشت حداقلهايي از مديريت علمي و منطقي در روند اداره امور.
حضوري كه كورسوهايي از اميد را براي توسعه، عدالت و پيشرفت، در دل خسته، اما مشتاق فرزندان اين خاك، براي ماندن در ايران، زنده نگه دارد تا اميدي براي زندگي و ساختن ايران بيابند و بازگشت نخبگان هجرتكرده را به دامان ميهن عزيزمان مهيا گرداند.
جناب آقاي خاتمي؛
در روزهاي پيش رو، فرصت ترديد نيست. پشتوانه عمومي و حمايت گسترده اقشار جامعه از حضرتعالي، امكان توقف روند نابسامان كنوني را، شايد تنها براي شما فراهم كرده باشد. چرا كه معتقديم شما هنوز هم محبوبترين و مورد اعتمادترين سياستمدار حال حاضر در ايران هستيد. در اين احوال، دامن عافيت از اين غوغاي پر مخاطره بر گرفتن و شانه خالي كردن از زير بار وظيفهاي چنين خطير، مسوولانه نيست.
لذا اميدوارانه منتظر خواهيم نشست تا در صورت اعلام آمادگي براي حضور در انتخابات رياست جمهوري و دريافت پاسخهاي قانعكننده براي پرسشهاي خويش، حمايت خود را در حد توانمان از شما دريغ نورزيم.
پايان پيام
كد خبر: 461273
دوشنبه 25 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 151]
-
گوناگون
پربازدیدترینها