واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: استاد لطفي اعلام كرد: موسيقي غربي يعني انتقال فرهنگ غربي به ايران
جام جم آنلاين: استاد محمدرضا لطفي گفت: استعمار هميشه در تلاش بوده آنچه خود مي خواهد به كشورهاي ديگر انتقال دهد. همين موضوع در موسيقي نيز وجود داشته بطوري كه آنچه به عنوان موسيقي غربي به ايران منتقل مي شده و مي شود ، فرهنگ غربي است.
به گزارش ايرنا ، اين موسيقيدان بنام كشور، در سخنراني خود با موضوع «موسيقي و تحولات اجتماعي» در حاشيه جشنواره موسقي فجر در تالار وحدت، افزود: شرايط موسيقي قبل از انقلاب، نتيجه سياستگذاري هايي است كه در يك دوره طولاني انجام شد.
وي كاركرد موسيقي قبل از انقلاب را خدمت براي فروش كالا عنوان كرد و اظهار داشت: در واقع به جاي آنكه موسيقي در جاي اصلي خود استفاده شود ، بيشتر در جنبه هاي خارج از هنر موسيقي تجلي يافته بود، يعني اين نوع موسيقي نيز عاريه اي از موسيقي غربي بود كه استعمار كهنه به موسيقي و فرهنگ كشور غالب كرده بودند.
وي افزود: غرب به دنبال جلوگيري از ورود هنر و موسيقي ايي است كه سبب پيشرفت فرهنگي ما مي شود و كمك مي كند تا بتوانيم در كنار آنها و يا فراتر از آنان اقدام كنيم .
استاد لطفي، با اشاره به نقش و فعاليت هاي استعمار كهنه در فرهنگ كشورها از جمله ايران، تاكيد كرد كه وضعيت حاكم بر موسيقي و فرهنگ كشور قبل از انقلاب به گونه اي بود كه استعمار با ايجاد فضاي كاذب فرهنگي و عقيدتي، اجازه نمي داد نسلهاي مختلف كشور با تاريخ و فرهنگ ايران آشنا شوند و آن را بفهمند، چرا كه آنها بخوبي مي دانستند ما با فهم راه درست؛ راه رشد و منافع ملي را ورق مي زنيم.
«در واقع سير تاريخ هنر و فرهنگ از ابتدا تا انقلاب كه موسيقي نيز شامل آن مي شود، به گونه اي برنامه ريزي شده بود كه هدف اصلي آنها ايجاد اغتشاش در فرهنگ اصلي ما بود تا نتوانيم وارد دنياي واقعي هنر و فرهنگ آنها شويم. آنها بخوبي مي دانستند كه سابقه علمي، فرهنگي و هنري كشور حاكي از حضور انديشمندان و بزرگاني نظير بوعلي سينا است كه توانسته اند تاريخ را به دنبال خود همراه سازند».
استاد لطفي در ادامه به اقدامات قبل از انقلاب در زمينه هنر كشور اشاره كرد و گفت: تخريب ابنيه تاريخي بويژه در دوران رضا خان، حكايتي است كه در آثار همان فرهنگ غرب بر تفكر و انديشه هاي آنها سيطره يافته بود.
لطفي درباره تاثير پيشينيان براي حفظ موسيقي سنتي و اصيل كشور، گفت: بررسي تاريخي نشان مي دهد كه كارشناسان غربي در كنار پادشاهان ايراني قرار گرفتند و در خصوص موسيقي تاريخي و اصيل كشورمان برنامه داشتند تا به هر صورت موسيقي وارداتي خود را جايگزين آن كنند، اما اگر پايبندي و تلاش برخي از فعالان عرصه هنري كشور نبود اكنون ديگر چيزي به نام موسيقي اصيل ايراني نداشتيم.
وي گفت: فرهنگ و هنر، تنها وسيله اي است كه نمي گذارد تاريخ و اصالت يك ملت فراموش شود. حيثيت ايراني و فرهنگ ايراني نيز تنها با نگهداشتن هنر و فرهنگ اصيل ايراني ماندگار است، اما متاسفانه اكنون جوانان ما دچار مشكل دوگانگي شده و آنچه كه ما در نوجواني شاهد حضور ظواهر غربي در موسيقي بوديم، اكنون جوانان ما درگير اين ظواهر فرهنگي غربي شده اند، بطوري كه در آنها رسوخ كرده است.
وي به آثار اين نوع تفكر در ميان جوانان اشاره كرد و موسيقي هاي زيرزميني را از اين آثار دانست و گفت: امروز شاهد موسيقي زير زميني هستيم، به گونه اي كه با تيراز بالا وارد بازار مي شود و صداي اعتراض كساني كه به دنبال موسيقي اصيل هستند را نيز درآورده است.
وي با انتقاد از اين رويه، گفت: سرگرم كردن مردم با موسيقي خارجي، چيزي نيست كه در كشورهاي صاحب موسيقي ديده شود، زيرا آنها اصلا به خود اجازه نمي دهند يك موسيقي خارجي، موسيقي اصيل آنها را تحت الشعاع قرار دهد زيرا آنها سنتي تر از ما هستند و اجازه نمي دهند موسيقي آنها ذره اي از وحدت ملي و هويت ملي اشان را تحت تاثير قرار بدهد.
به گفته وي، تنها راه مقابله با اين اقدامات، ايجاد زمينه لازم براي فعاليت هنرمندان موسيقي بويژه جوانان است. در واقع جوانان بايد توجه خود را به فرهنگ و موسيقي غربي معطوف نكنند و دايره خلاقيت خود را به داخل منتقل كنند.
وي تصريح كرد: در 15 سال گذشته، بيشتر كتب منتشر شده تاليفي بودند، اما اكنون با نگاهي به بازار كتاب، بيشتر كتابهاي منتشره ترجمه هستند. در حالي كه در قرن 15 اين كشورهاي غربي بودند كه از تاليفات ايراني الگو برداري كرده و استفاده مي كردند.
وي به اثرگذاري تحصيل كردگان ايراني در غرب بعد از بازگشت دوباره به كشور در زمان پيش از انقلاب اشاره كرد و گفت: حضور اين افراد در ايران و تلاش آنها براي عرضه فرهنگ و هنر غربي، خود معضلي بود كه باعث شد بدون توجه به ريشه ها و فرهنگ اصيل ايراني، ريشه هاي فرهنگي غربي را در همه بخشها در كشور پياده كنند.
به گفته استاد لطفي، در اين زمان بود كه هنر موسيقي در كشو ر بتدريج روند نزولي طي كرد، چرا كه هميشه استعمار به دنبال اين بوده كه تاريخ يك كشور را با جايگزيني تاريخ مجازي با خود همسو سازد.
اين استاد موسيقي، به تحولات هنر موسيقي در دوران جنگ و بعد از آن اشاره كرد و گفت: اوايل انقلاب كارهاي زيادي براي توليد خودجوش موسيقي انجام شد، اما با شروع جنگ و شرايط خاص آن اين روند بشدت كاهش يافت، اما به صورت ديگري به راه خود ادامه داد.
وي افزود: در دوران جنگ، هنر موسيقي بخاطر شرايط خاص به درون منازل كشيده شد، به گونه اي كه آموزش هاي لازم از اين طريق گسترش يافت. در واقع، بعد از جنگ بود كه آثار اين اقدامات بخوبي نمايان شد و كارهاي انجام شده در بخش موسيقي بخوبي اين فعاليتها را نشان داد.
«در واقع بعد از انقلاب بود كه هنرستان هاي موسيقي كشور توانستند ظرفيت خود را كامل كنند. اما هشت سال دفاع مقدس مانع از رشد و پويايي موسيقي شد كه در ابتداي انقلاب فعاليت دوباره و پويايي يافته بود».
وي به مشكل كنوني در عرصه هنر موسيقي كشور اشاره كرد و گفت: پرداختن به موسيقي قرن 15 را برخي بازگشت به عقب و ارتجاعي مي دانند، در حالي كه در موسيقي غربي چنين امري نه تنها بازگشت به عقب نيست، بلكه نوعي توجه به موسيقي اصيل و كساني است كه در اين راه تلاش هاي زيادي انجام دادند تا موسيقي كشورشان همچنان فعال و پويا باشد. همانطوري كه اروپائيان به موسيقي باخ كه قديمي است، توجه داشته و هميشه مورد توجه قرار مي دهند.
وي در پايان از تمامي نهادهاي مرتبط با موسيقي خواست براي توليد موسيقي خوب و اصيل ايراني با جوانان با استعداد همراه شوند و اجازه دهند آنها خلاقيت هاي خود را مبتني بر موسيقي اصيل ايراني به نمايش بگذارند.
متذكر مي شود، محمدرضا لطفي در 17 دي 1325 در شهر گرگان به دنيا آمد. در هنرستان موسيقي به مدت پنج سال به آموختن موسيقي پرداخت و موسيقي را نزد استاداني چون علي اكبر شهنازي، حبيبالله صالحي فرا گرفت. پس از پايان هنرستان به دانشكده موسيقي راه يافت و به تكميل آموخته هايش پرداخت. در اين زمان لطفي از ديگر استاداني چون نور علي برومند،عبدالله دوامي، سعيد هرمزي و ساير استادان دانشكده موسيقي نيز بهره برد.
وي در جشنواره موسيقي جشن هنر 1354در شيراز به همراه محمدرضا شجريان و ناصر فرهنگ فر به اجراي راست پنجگاه پرداخت كه بسيار مورد توجه قرار گرفت. در اجراي رديف آوازي توسط عبداله دوامي با ساز تار وي را همراهي كرد. در سال 1353 به عضويت گروه علمي دانشكده موسيقي درآمد و در همين سال همكاري خود را با راديو آغاز كرد. به مدت يك سال و نيم به عنوان مدير گروه موسيقي دانشكده موسيقي هنرهاي زيباي تهران به كار مشغول شد و پس از آن از اين سمت استعفا كرد.
اين نوازنده تار در سال 1354 گروه شيدا را راه اندازي كرد و به همراه گروه عارف به سرپرستي حسين عليزاده به بازخواني و اجراي دوباره آثار گذشتگان پرداخت. كانون موسيقي چاووش را با همكاري هنرمنداني مثل حسين عليزاده، پرويز مشكاتيان، علي اكبر شكارچي و... راه اندازي كرد و در طي يك فعاليت چشمگير آثاري از اين گروه به جاي ماند.
محمد رضا لطفي در سال 1343 جايزه نخست موسيقيدانان جوان را نيز كسب كرد. پس از انحلال چاووش بعد از سفرهاي زيادي كه براي كنسرت به ايتاليا، فرانسه و آلمان كرد، در سال 1365 به آمريكا رفت. علاوه بر كنسرتهاي متعدد در سراسر آمريكا، مركز فرهنگي هنري شيدا را در واشنگتن تاسيس كرده است. وي هم اكنون پس از سالها دوري از وطن به ايران بازگشته است و در مكتب خانه ميرزا عبدالله به تدريس علاقهمندان موسيقي مشغول است.
جمعه 22 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 229]