محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826700673
كندوكاوىدر نظريه ايران ستيزى ميليبند
واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: كندوكاوىدر نظريه ايران ستيزى ميليبند
[مهدى تقوى ]
در روزهايى كه با افول نومحافظه كاران امريكا، خاورميانه آبستن تغيير است، ديويد ميليبند با هدف آنچه «متحد كردن صف آشفته اعراب» خوانده شده، به خليج فارس آمد. پيش از اين سفر تبليغات گسترده اى در رسانه هاى انگليس شروع شد مبنى بر اين كه رئيس ديپلماسى بريتانيا حامل يك طرح تازه براى خاورميانه است؛ تا جايى كه برخى محافل خبرى اين كشور مدعى شدند، طرح ميليبند مى تواند خلأ حضور امريكا و «دوران گذار خاورميانه» را پوشش دهد.
بسته سياسى ميليبند در ضيافت مجللى كه شاهزادگان اماراتى براى وى ترتيب دادند گشوده شد اما در كمال تعجب، اين بسته ديپلماتيك حاوى يك طرح تكرارى و از مد افتاده بود. راهبردى كه فرستاده براون براى شركاى مضطرب عرب خويش ارائه كرد، چيزى نبود جز سوژه ملال آورى به نام «تهديد ايران».
ميليبند در جريان اين سفر به ابوظبى و در نطق مبسوط خود نسبت به تلاش ايران در دستيابى به سلاح هسته اى ابراز نگرانى كرد و با همان ادبيات انگلوساكسون ها، ايران را تهديدى براى امنيت خاورميانه خواند. در نطق ميهمان انگليسى اماراتى ها، به طور مكرر بر اين ادعا تأكيد شد كه: «ايران، با سلاح هسته اى، ضربه محكمى به راهكارهاى پراگماتيك و صلح آميز منطقه وارد مى كند.»
با نگاه به آرشيو طرح هايى كه در هشت سال دوره بوش و بلر در خاورميانه ارائه شده، اين واقعيت نمايان مى شود كه طرح وزير خارجه جوان انگليس حاوى هيچ نكته تازه اى نيست. حتى كلمات و عباراتى كه او نظريه اش را در آن پيچيده، همان عبارات به كار رفته در لسان بازيگران ديگر خاورميانه و نوعى گرته بردارى از انديشه هاى امثال رايس و بلر است. شايد اين كليشه بردارى را ميزبانان عربى ميليبند به او گوشزد نكنند اما اغلب رسانه هاى خاورميانه بر اين نكته انگشت تأكيد نهادند كه ديپلمات خام دست لندن در همان راه سنگلاخى گام گذاشته كه اسلاف او چند بار آن را پيموده و آزمايش كرده اند.
بازخوانى سناريوى «ايران هراسى»
اساس طرحى كه ميليبند ارائه كرد، بر نظريه شكست خورده اى به نام «ايران هراسى» استوار است؛ نظريه اى كه كاندوليزا رايس و تونى بلر، قريب يك دهه، جاده سياست خاورميانه را به اميد تحقق آن درنورديدند، اما فرجام آن سفرهاى رنج آور چيزى جز ناكامى و بدنامى براى سياستمداران و نظريه پردازان افراطى دو سوى آتلانتيك نبود.
بنابراين، اكنون اين سؤال مطرح مى شود كه چرا با وجود تجربه ناكام تز ايران هراسى كه دست بر قضا در سال هاى اخير دامان بلر را گرفت، رئيس جديد ديپلماسى انگليسى بار ديگر به دامان اين نظريه آويخته است
واقعيت اين است كه انگليسى ها كه اشراف عميقى نسبت به قدرت ايران و پيچيدگى هاى محيط خاورميانه دارند، مى دانند گشودن جبهه ضد ايرانى كار چندان سهل و ساده اى نيست و چنين هدفى كه امريكايى ها در اوج لشكركشى به منطقه نتوانستند محقق كنند، يك قدرت پير و از نفس افتاده اروپا هرگز از عهده اجراى آن برنمى آيد. از طرف ديگر ديپلمات هاى ملكه مى دانند معادلات سياسى خاورميانه و توازن قدرت در اين منطقه كاملاً به نفع جبهه انقلابيون برهم خورده است و محافل عربى كه زمانى بازيگران اين قبيل طرح هاى ضد ايرانى بودند، اكنون خود با بحران «بى وزنى سياسى» و مشكل عدم مشروعيت دست و پنجه نرم مى كنند. لذا معماى طرح ضد ايرانى ميليبند را با فرضيه ديگرى بايد تحليل كرد.
به نظر مى آيد ديپلمات لندن با نوعى رفتارشناسى بر نقطه ضعف اعراب انگشت نهاده است. او از بحران و اضطراب درونى اعراب در روزهاى وداع امريكاى بوش خبر دارد و مى داند دوران انتقالى قدرت در كاخ سفيد بهترين دوران امتيازگيرى از شركاى نااميد امريكا است.
تجربه هاى ديپلماسى انگليس نيز گوياى اين واقعيت است كه انگليسى ها بازيگران روزهاى ترديد و بلاتكليفى هستند. لذا جاى ترديد باقى نمى ماند كه ميليبند با انديشه نقش آفرينى در همين روزهايى كه به خلأ قدرت در خاورميانه معروف است، راهى منطقه شد.
مهمترين پيش نياز ايفاى نقش در چنين فضاى غبارآلودى، اين است كه لندن بتواند تصويرى فاجعه بار از آينده خاورميانه را در ذهن شركاى عربى خويش حك كند. در اين راستا لازم است به تحليل هايى كه قبل، حين و بعد سفر ميليبند در تريبون هاى خبرى انگليس نقش بست تأمل شود.
اغلب اين رسانه ها بويژه شبكه بى . بى. سى تلاش كردند تصويرى رو به فروپاشى از اوضاع خاورميانه پس از بوش ارائه كنند و اين همان چيزى است كه عقبه فكرى و روانى ديپلماسى تازه انگليس در منطقه را شكل مى دهد.
از نكات قابل تأمل در زمينه سازى روانى براى حضور دوباره انگليس در صحنه سياسى خاورميانه اين بود كه رسانه هاى انگليس خاطرات روزهاى «با هم بودن اعراب منطقه و امپراتورى انگليس» را در اذهان سران منطقه زنده كردند. آنها در «پس زمينه» سفر ميليبند، دوران جابه جايى نقش امپراتورى انگليس و امريكا در ۶۰ سال پيش را بازگويى كردند تا اين تصور براى اعراب منطقه تداعى شود كه امپراتورى بريتانيا بار ديگر به يارى دوستان ديرين شتافته است و لندن حاضر نيست آنها را در چنين روزهايى تنها بگذارد.
در اين صورت روشن است كه لندن براى رخنه دوباره در صفوف اعراب، تكنيك هاى سنتى خويش را دوباره به كار گرفته است. اجزاى طرحى كه ميليبند براى بسيج اعراب عليه ايران ارائه مى كند، قطعاتى از پازل ديپلماسى ديرينه انگليس است. ركن اصلى اين نظريه همان وجود «دشمن فرضى» به نام ايران است. وزير خارجه انگليس همه تلاش خويش را بر اين پايه استوار مى كند كه از تهران يك غول سياسى در نگاه اعراب بسازد. لندن اين شگرد ديپلماسى را دو سال پيش براى به هم ريختن روابط دو قدرت حريف ديگرش يعنى چين و روسيه به كار بست.
جالب اينجاست كه در همه اين پروژه هاى روس ستيزى و چين هراسى، تكيه گاه و ابزار اصلى انگليسى ها، رسانه هاى پرنفوذ اين كشور بويژه راديو و تلويزيون بى. بى. سى بود. لندن براى شوراندن كشورهاى آسياى مركزى عليه مسكو، تصوير يك قدرت خوفناك و ديكتاتورگونه از كرملين ساخت. در اين راستا حتى از گشودن پرونده هاى حقوق بشرى و تروريستى عليه شخص «پوتين» دريغ نورزيد.
اين حركت لندن تا آنجا ادامه يافت كه با علم كردن ماجراى قتل افسر پناهنده روس، ليتوى ننگو، توسط دستگاه اطلاعات روسيه، تصوير يك قاتل را از پوتين بازسازى كرد.
در برابر چين نيز اين سياست به گونه ديگرى تعقيب شد. لندن از چند بحران منطقه خاوردور مثل شورش هاى ميانمار و ناآرامى هاى تبت براى بى اعتبار كردن دستگاه حكومتى پكن بهره گرفت. اين رويه تا جايى تداوم يافت كه رسانه هاى لندن به صداى اصلى شورشيان ميانمار و جدايى طلبان تبت تبديل شدند. دولت براون در گرماگرم المپيك ۲۰۰۸ پكن، دالايى لاما، رهبر ناراضيان تبت را به دوانينگ استريت دعوت كرد؛ با اين حال چينى ها نيز همانند روس ها مقابل لندن كوتاه نيامدند.
رهبران پكن از همه اهرم هاى قدرت خويش بويژه بازوى قدرتمند اقتصادى شان براى متوقف كردن آهنگ تهاجمى ديپلماسى لندن بهره جستند.
اكنون ديويد ميليبند همان استراتژى آزموده شده در آسياى مركزى و آسياى جنوب شرقى را دوباره در خاورميانه به كار بسته است. او براى شوراندن شركاى عربى بر ضد ايران، از جمهورى اسلامى همان تصويرى را مى سازد كه پيش از اين از چين و روسيه ساخته بود. با اين تفاوت كه در اين تصويرسازى به جاى پرونده حقوق بشر، مسئله هسته اى ايران را دستمايه ايجاد نگرانى در ذهن اعراب قرار داده است. او تصوير «يك هيولاى سياسى» را از ايران هسته اى مى سازد كه اعراب منطقه به تنهايى ياراى رقابت با آن را ندارند و لازم است براى مواجهه با آن، جبهه اى مشترك تشكيل دهند. اين تصوير با گزارش هاى پى در پى كه در خروجى رسانه هاى چون بى. بى. سى قرار مى گيرد تكميل مى شود كه برنامه هسته اى مسالمت آميز ايران را پروژه اى تهاجمى و تسليحاتى وانمود مى كند. اظهارات وزير خارجه انگليس در ضيافت اماراتى ها جاى ترديدى باقى نگذاشت كه لندن براى نفوذ در ميان اعراب منطقه همچنان به كاربرد انديشه «تفرقه بينداز و حكومت كن» چشم اميد دوخته است.
بهايى كه بايد اعراب براى هسته اى شدن ايران بپردازند
نكته جالب توجه در اظهاراتى كه ميليبند در ضيافت هسته اى اعراب داشته اين است كه او از نياز و اشتهاى شديد اعراب منطقه به هسته اى شدن خبر دارد. مى داند كه اعراب منطقه بويژه دولت هايى مثل مصر و عربستان از مدت ها قبل طرح هسته اى شدن را در دستور كار دارند. از طرفى اين نكته هم از نگاه ديپلمات انگليسى پنهان نيست كه اعراب بيش از جنبه هاى فنى اين صنعت و كاربرد آن براى تأمين نيازهاى انرژى خويش، به اعتبار سياسى و پرستيژ حاصل از آن چشم دوخته اند. دولت هاى عربى كه همه سال هاى حيات خويش را در ترس و تحقير زيسته اند و از زمان دستيابى حريف صهيونيستى خويش به بمب اتمى، آرامش خويش را به كلى از دست داده اند، در شرايط كنونى جبران همه ضعف و نقصان ها را در گرو دستيابى به فناورى هسته اى مى بينند. بر اين اساس ميليبند در سفر به امارات و حاشيه خليج فارس وعده تجهيز اعراب به نيروى هسته اى را ارائه گرد. اگرچه او به وضوح خبر دارد كه رژيم مجعول صهيونيستى چنين قرارى را در نطفه برهم خواهد زد چنان كه پيش از اين چندين قرارداد ارسال تسليحات بالستيك از سوى امريكا و اروپا به اعراب را فسخ كرده است؛ با اين حال ميليبند براى همراه ساختن اعراب با طرح ضدايرانى خويش، درهاى زرادخانه هسته اى انگليس را به آنها نشان داد.
واقعيت اين است كه انگليس از سرمايه گذاران اصلى در بازار هسته اى است. چنان كه در سه ـ چهار سال اخير كه مسئله هسته اى در روابط بين الملل داغ شده، اين كشور چندين قرارداد مبادله فناورى هسته اى با كشورهاى مختلف امضا كرده است. نكته قابل تأمل اين است كه ديويد ميليبند، سناريوى مواجهه با ايران هسته اى را در نشستى ارائه كرده كه دورنماى آن، هسته اى كردن كشورهاى نفتى خليج فارس است. ميليبند ميهمان ويژه همايش انرژى اتمى در منطقه خليج فارس بوده كه رياست آن را «شيخ محمدبن زايد آل نهيان» وليعهد ابوظبى و جانشين فرمانده نيروهاى مسلح امارات برعهده داشته است. اين همايش بخشى از مجموعه برنامه هايى است كه اغلب دولت هاى عربى شريك غرب با هدف دستيابى به فناورى هسته اى پيش گرفته اند. «انور قرقاش» وزير مشاور در امور خارجى امارات، در آغاز جلسه به صراحت گفت: «برنامه هسته اى مسالمت آميز امارات با هدف دستيابى به ۱۵ مگاوات باقى مانده اجرا خواهد شد.»
چنان كه از خبرهاى يك سال اخير پيداست، اصلى ترين سرمايه گذارى پروژه هسته اى كشورهاى عربى، سه قدرت هسته اى غرب هستند كه بيشترين كارشكنى را در قبال فعاليت مسالمت آميز ايران دارند يعنى علاوه بر انگليس، امارات، توافقنامه مهمى را با فرانسه در زمينه توليد برق از انرژى هسته اى ، امضا كرده؛ كما اين كه امريكا نيز يك شريك بسيار بزرگ در اين زمينه براى امارات محسوب مى شود.
با اين حال در اين همايش وزير خارجه انگليس نيز در يك مقايسه نابرابر، انرژى هسته اى رژيم صهيونيستى و برخى كشورهاى ديگر منطقه را منبع ناامنى و بحران در خاورميانه ذكر كرد.
اگر قرار باشد شواهدى دقيق براى تناقض و دوگانگى در رفتار طرف هاى غربى با برنامه هسته اى ايران ارائه شود، همين همايش ابوظبى و اظهارات و گزارش ميزبان و ميهمانان آن كافى است؛ چنان كه در همين همايش ميهمانان اذعان كردند: در حال حاضر بيش از ۳۰۰ نيروگاه هسته اى در جهان وجود دارد كه حدود ۱۵ درصد نياز برق جهان را تأمين مى كند. آنها تصريح كردند: به اعتبار اين كه انرژى هسته اى يك منبع تميز و پايدار براى رفع نياز انرژى بشر است ، يك انتخاب استراتژيك و مقرون به صرفه براى كشورهاى شوراى همكارى خليج فارس محسوب مى شود كه نسبت به نفت، گاز، زغال سنگ و امثال آن از اهميت خاصى برخوردار است. به هرحال با شنيدن خبر داد و ستدهاى بزرگ در اجلاس هسته اى امارات، اكنون بسيارى از واقعيت ها در مناسبات هسته اى جهان روشن شده است. ميليبند در اين اجلاس آشكارا حامل اين پيام بوده كه غرب حاضر است، در صورت حمايت اعراب از پروژه ضد ايرانى اش، حتى به درخواست اين كشورها براى اعطاى فناورى هسته اى مبادرت كند. به عبارت بهتر، در قاموس ديپلماسى انگليس، اعراب مى توانند هسته اى شوند اما به شرط آن كه قبل از هر چيز راه هسته اى شدن قدرتى مستقل و مخالف رژيم نامشروع و نژادپرست صهيونيستى، يعنى جمهورى اسلامى ايران را ببندند.
پنجشنبه 21 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]
-
گوناگون
پربازدیدترینها