واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: دعاي عرفه منشور جاويد توحيد
عرفه روز دعا و روز نيايش و مناجات با پروردگار عالميان است، دعايي كه طبق فرموده علي(ع) همه هستي انسان هاست. اساسا انسان از خودش چيزي ندارد و در اين عالم او فقط مالك دعاست. يكي از زيباترين و شيرين ترين دعاها مناجات امام حسين (ع) در روز عرفه است. آن حضرت در اين دعاي پرمحتوا و شيوا كه در عصر روز عرفه و مناسب ترين وقت دعا عرضه شده است، عالي ترين مضامين توحيدي را در قالب كلماتي دلنشين بيان مي كند. روح عرفان و معرفت در عرصه توحيد الهي در فرازهاي مختلف اين دعا موج مي زند و سالكان راه حقيقت را در طي مراحل سير و سلوك استوارتر، مصمم تر و مشتاق تر مي كند.
امام حسين (ع) اين مناجات عاشقانه را در فضايي معنوي و در كنار كعبه مقدس ترين جايگاه مسلمانان و با دلي پرسوز و چشماني اشكبار قرائت كرده و به عنوان منشور جاويدان توحيد براي اهل ايمان به يادگار گذاشته است.
به حقيقت مي توان گفت كه اگر از آن بزرگوار به غير از همين مناجات سخن ديگري براي رسيدن به حق و معرفت الهي به جاي نمانده بود اهل عرفان و ايمان را همين كلمات عارفانه و حيات بخش بس بود در حالي كه دعاي عرفه بخش اندكي از معارف بلند و انديشه هاي عبادي، عرفاني، اجتماعي و سياسي حضرت اباعبدا... الحسين(ع) را به پيروان حقيقت جوي آن حضرت ارائه مي كند.
حضرت آيت ا... جوادي آملي در مورد اين دعاي دلنشين و انسان ساز مي نويسد: مهم ترين نيايشي كه جنبه سياسي، عبادي حج و زيارت را به خوبي تبيين مي كند، دعاي عرفه عارف شاهدان كوي شهود و شهادت، سالار جانبازان ميدان نبرد توحيد عليه طاغوت و سرور پاكان و آزادگان در ساحت فضيلت، حضرت حسين بن علي(ع) است. اين دعا هم دستور كفر ستيزي و راه طاغوت زدايي و رسم سلحشوري و سنت سركوبي جنايتكاران را ارائه مي كند و هم ستايش حكومت اسلامي و تقدير دولت مكتبي و ظهور ولايت الهي را نشان مي دهد و هم تجلي هستي و ذات اقدس خداوند و ظهور گسترده و همه جانبه آن ذات مقدس و خفاي هرچه غير اوست در پرتو نور او و پي بردن به او از خود او به غير او بها ندادن و غير او را به او شناختن و ذاتش را عين شهود و مستغني از استشهاد دانستن را تفهيم مي كند.
با توجه به اهميت اين مناجات توحيدي در اين نوشتار به بررسي فرازهايي از آن مي پردازيم.
فرجام ستمگران
امام در نخستين فرازهاي دعا بعد از حمد و ثناي الهي و شمارش صفات جميل حضرت حق مي فرمايد: او نيايش دعاكنندگان را مي شنود و گرفتاري هاي شان را رفع مي كند و درجات آنان را بالا مي برد و جباران و ستمگران را ريشه كن و سركوب مي كند زيرا كه هيچ معبود حقي به جز او نيست.
حضرت اباعبدا... ستمگران را به عنوان مهم ترين مانع راه سعادت و توحيد بيان مي كند و مي فرمايد: تا فرهنگ ظلم و ستم و قدرت بيداد حاكم باشد مردم نخواهند توانست به سوي كمال قدم بردارند. براي همين يكي از سنت هاي الهي در طول تاريخ مجازات ستم پيشگان بوده است. قرآن در اين زمينه مي فرمايد: فلما نسوا ماذكروا به فتحنا عليهم ابواب كل شيء حتي اذا فرحوا بما اوتوا اخذناهم بغتة فاذا هم مبلسون؛ هنگامي كه ستمگران نعمت ها و اندرزهاي ما را فراموش كردند، ما نخست درهاي نعمت را به رويشان گشوديم و آنان كاملا خوشحال شدند (و به آن دل بستند) اما ناگهان (حال) آن ها را گرفتيم و همگي مأيوس و نااميد شدند.
فقطع دابر القوم الذين ظلموا؛ و به اين ترتيب دنباله زندگي ستم پيشگان بريده شد.
شوق و افتخار به مقام بندگي
بي ترديد اگر انسان مقام و موقعيت خويش را در برابر آفريدگار هستي دريابد و با كمال بندگي به آن اعتراف كند هرگز از موازين و حدود الهي پا فراتر نخواهد گذاشت و به حقوق ديگران نيز بي اعتنايي نخواهد كرد. شناخت مقام عبوديت در مقابل حضرت رب الارباب و رعايت حدود آن بنده را به مقامات عالي انساني نائل مي كند و او را به اوج افتخار خواهد رساند.حضرت امام حسين(ع) در بخش ديگري مي فرمايد: «اللهم اني ارغب اليك و اشهد بالربوبية لك مقرا بانك ربي و اليك مردي ابتداتني بنعمتك قبل ان اكون شيئا مذكورا؛ خداوندا! من مشتاق تو هستم و به ربوبيت تو گواهي مي دهم بارالها! من اقرار مي كنم كه تو پروردگار مني و بازگشت من به سوي تو خواهد بود. خداوندا (تو آن قدر مهربان و رئوف هستي كه) قبل از آن كه من چيزي قابل ذكر باشم مرا نعمت وجود و هستي بخشيدي!». حضرت علي(ع) نيز در اين زمينه مقام بندگي را تبيين مي كند و آن را بالاترين افتخار انساني قلمداد مي كند و مي فرمايد: «الهي! كفي بي عزا ان اكون لك عبدا و كفي بي فخرا ان تكون لي ربا؛ خدايا اين عزت و شكوه مرا بس كه عبد تو باشم و اين افتخار و سعادت مرا كافي است كه تو پروردگار من باشي.»
سپاس از فضاي توحيدي
امام حسين(ع) والاترين نعمت هاي الهي را پرورش در فضاي عطرآگين توحيدي و حكومت الهي مي شمارد. زيرا كه يكي از موثرترين عوامل تربيتي و تأثيرگذار در شخصيت انساني محيط و جامعه اي است كه در آن گام مي نهد. به همين خاطر انسان هاي حق شناس همواره از خداوند متعال و پدر و مادر و مربيان و عواملي كه موجب شده اند آنان در فضايي آكنده از كمالات و معنويات رشد يابند و نفس بكشند شكرگزاري مي كنند. حضرت با تبيين اين واقعيت مي فرمايد: بارالها! از نشانه هاي لطف و احسان تو بر من اين كه مرا در فضاي حكومت سردمداران كفر و شرك به دنيا نياوردي آنان كه عهد تو را شكستند و پيامبرانت را تكذيب كردند بلكه مرا در عصر هدايت و روزگار معرفت به وجود آوردي.
نعمت هاي بي شمار
سپاس و شكر به درگاه حضرت حق از جمله خصلت هاي اولياي الهي و بندگان شايسته است. پيشواي سوم در مقام سپاس و قدرداني از نعمت هاي فراوان الهي مي فرمايد: خداوندا! كدام يك از نعمت هاي فراوان تو را مي شود ذكر كرد و به شمار آورد. يا كدام يك از بخشش ها و عطاياي بي حد تو را مي شود سپاس گفت در حالي كه حساب آنان از دست حساب گران و آمار نگاران بيرون است. امام در فراز ديگري به ناتواني بندگان در اداي شكر و سپاس الهي مي پردازد و عرضه مي دارد: خداوندا! اگر من در طول عصرها و قرن ها عمري داشته باشم و تلاش كنم كه شكر يكي از نعمت هايت را به جاي آورم نخواهم توانست مگر به عنايت و فضل تو كه آن هم نيز شكري جديد لازم دارد.
خواسته هاي حيات بخش
امام بعد از اشاره به نعمت هاي بي حد و حصر الهي و ناتواني بندگان در شكرگزاري از آن به درخواست هاي مشروع خويش مي پردازد و شيوه دعا كردن و از خدا خواستن را به ما مي آموزد. مقام خشوع و خضوع در مقابل حق، سعادت و نيك بختي بر اساس تقوا و طاعت، سرنوشت مبارك و خوشايند، كسب رضايت حق، غناي در نفس، يقين قلبي، اخلاص در عمل، روشنايي و بينايي بصيرت در دين، بهره مندي از اعضا و جوارح، ياري در مقابل ستمگران، پيروزي بر دشمنان و اجابت دعاها به عنوان چشم روشني، رفع غم و غصه، پوشيدن عيب ها، بخشش گناهان، خوار كردن وسوسه گران و شياطين، آزادي ذمه از حقوق ديگران، عطاي بهترين و عالي ترين درجه اخروي و دنيوي بخشي از خواسته هاي حضرت اباعبدا...(ع) از درگاه حضرت پروردگار در اين دعا مي باشد.
حضرت در فرازهايي از دعاي عرفه علاوه بر چگونه خواستن و چه چيزهايي را از خدا خواستن، به ما مي فهماند كه آن چه را كه نياز داريد از درگاه ربوبي بخواهيد به زبان بياوريد چرا كه اين از شرايط و آداب دعا است و به اجابت نزديك تر است. امام صادق(ع) فرمود: خداوند تبارك و تعالي آن چه را كه در دل داريد مي داند اما دوست دارد كه آن را بر زبان بياوريد و نيازهايتان را به درگاهش اطلاع دهيد. پس هرگاه دعا مي كنيد نيازها و خواسته هاي خود را يك به يك بشماريد.
در اوج عرفان
امام در اين مناجات آن چنان عاشقانه و عارفانه سخن مي گويد كه دل هر حقيقت جوي عارف را به شوق مي آورد و به سوي خداوند جلب مي كند. آن حضرت با زيباترين واژه هاي انساني راز و نياز مي كند و عالي ترين ارتباط عرفاني را به نمايش مي گذارد: معبودا! آيا براي غير تو ظهوري هست كه براي تو نيست تا تو را آشكار و ظاهر سازد؟ خدايا! تو كي غايب بوده اي كه نياز به راهنما و دليلي باشد كه به سوي تو رهنمون شود و كي دور بوده اي تا نشانه ها و آثار بندگان را به تو رساند؟
امام در اين فراز، معرفت و رسيدن به خدا را به وسيله ذات مقدسش بيان مي كند و برهان صديقين را به انسان هاي خداجوي و حكماي سعادت طلب آموزش مي دهد و اين همان از خدا به خدا رسيدن است و مقام سلوك و وصول و شهود ورود به وادي ايمن الهي را به سالكان حقيقت نشان مي دهد امام سجاد(ع) نيز با اشاره به اين سخن در دعاي ابوحمزه ثمالي مي فرمايد: خدايا! تو از مردم پنهان نيستي اعمال و آرزوها، آنان را از تو جدا كرده است.
" مأخذ:
www.hawzah.net
دوشنبه 18 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 265]