واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: حوادث - قتل پدرزن به دست داماد معتاد
حوادث - قتل پدرزن به دست داماد معتاد
گروه حوادث: مرد 33 سالهاي كه به خاطر اختلافات خانوادگي بر سر اعتيادش، پدر همسرش را به قتل رسانده بود روز گذشته با محاكمه در دادگاه كيفري استان تهران اتهام خود را پذيرفت. در نشست رسيدگي به اين پرونده كه به رياست قاضي حسينيكوهكمرهاي و با حضور چهار قاضي مستشار در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد، نماينده دادستان در پي تشريح كيفرخواست گفت: در اين پرونده عباس 33 ساله متهم است پدر همسرش به نام اميد را عصر 31 تير 1385 در پي دعواي خانوادگي به قتل رسانده است. نماينده دادستان روز گذشته با توجه به نظريه پزشكيقانوني كه علت اصلي مرگ اميد را برخورد چاقو به قفسهسينه اعلام كرده بود، براي داماد اين مرد تقاضاي صدور قصاص كرد. پس از تشريح كيفرخواست از سوي نماينده دادستان پسر بزرگ مقتول در جايگاه قرار گرفت و به نمايندگي از طرف خواهر و برادرانش براي عباس درخواست حكم قصاص كرد. پسر بزرگ اميد سپس گفت: پدرم به خاطر خواهرم، چندينبار داماد معتادمان را به مركز ترك اعتياد برد اما عباس از موادمخدر دست نكشيد و آخر سر هم جواب خوبيهاي او را با قتلش داد. اين مرد بايد قصاص شود چون مستحق اشد مجازات است.
پس از آن وقتي نوبت به دفاع مجرم رسيد، اتهام قتل را پذيرفت و گفت: چند سال بود كه مواد ميكشيدم. تقريبا هيچ زماني حال طبيعي نداشتم. مدام دچار توهم بودم و خيال ميكردم جان من و خانوادهام در خطر است. عباس در جلسه دادگاه در ادامه گفت: روز حادثه تا از خواب بيدار شدم بياختيار به خانه پدرزنم رفتم و با او درگير شدم. نميدانم چرا با چوب به سرم كوبيد. دقيقا چيزي از آن روز به ياد ندارم اما قسم ميخورم نميخواستم پدرزنم را بكشم.
قاضي: قبول داري با چاقو سه ضربه به سينه پدر همسرت زدي؟
متهم: بله اما حال طبيعي نداشتم. باور كنيد همسرم و خانوادهام را دوست داشتم و حالا خيلي پشيمان هستم. كاش از گناهم بگذرند. قاضي: در اظهاراتت مدعي شدي كه دچار توهم بودي، آيا مدركي در اين رابطه داري تا به دادگاه ارائه كني؟
متهم: نه اما آن زمان حتي سر كار هم نميرفتم و مدام دچار ترس و دلهره بودم.
قاضي: نظريه پزشكيقانوني داشتن اختيار عقل و اراده تو را در زمان حادثه تاييد كرده است، قبول داري؟
متهم: نميدانم چه بگويم.
در ادامه جلسه محاكمه هم پس از رد و بدل شدن سوالات ديگري زهرا، همسر متهم به جايگاه آمد و گفت: همسرم براي تهيه موادمخدر چند بار دست به سرقت هم زده و بازداشت شده بود اما همان زمان هم پدرم به خاطر حفظ آبروي خانوادگي رضايت تمامي شاكيان را گرفت و او را آزاد كرد. كاش هيچ وقت اين كار را نكرده بود تا حالا به دست همين مرد به قتل نميرسيد.
زهرا در ادامه اظهاراتش در جلسه رسيدگي به پرونده گفت: اين مرد نمكنشناس، مدام من و دخترم را كتك ميزد و ميگفت پدر من و پدر خودش را ميكشد.
قاضي: چرا مدام اين حرف را تكرار ميكرد؟ چرا قصد داشت پدر خودش و پدر شما را به قتل برساند؟
همسر متهم: من چندينبار قصد داشتم به خاطر اعتياد عباس، طلاق بگيرم اما تهديد ميكرد كه اگر اين كار را انجام دهم پدرم را ميكشد تا به خيال خودش نتوانم از او جدا شوم.
قاضي: در اظهاراتت گفتي عباس از كشتن پدر خودش هم حرف ميزد، دليل اين موضوع چه بود؟
همسر متهم: هميشه از پدرش گلايه ميكرد كه چرا براي ما خانه و ماشين نميخرد. عباس دو هفته من و دخترم را در خانه زنداني كرد. تا اينكه يك روز كه خواب بود فرار كرديم و به پدرم پناه برديم. او عصر همان روز به خانه پدرم آمد و اين حادثه رخ داد. با پايان يافتن اظهارات اين زن و بيان آخرين دفاع متهم پرونده، پنج قاضي شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران وارد شور شدند تا رأي پرونده را هرچه زودتر صادر كنند.
دوشنبه 18 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 137]