تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 3 دی 1403    احادیث و روایات:  ghhhhhh
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1843127026




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انديشه - خيال‌‌پردازي موقوف!


واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: انديشه - خيال‌‌پردازي موقوف!


انديشه - خيال‌‌پردازي موقوف!

روزبه كريمي:بسياري از جنبش‌ها و نهضت‌هاي سياسي ناكام مي‌شوند و مقاومت‌هاي مردمي كه به ديوار استبدادهاي قوي و سرپنجه برمي‌خورد، از نو به فرهنگ و كار فرهنگي توجه مي‌شود. آسيب‌شناسي فرهنگي باز سر برمي‌آورد. همه اصرار دارند، كه: «ملت و قوم ما، اينك و اين‌جا، شايسته بهره‌مندي از دموكراسي نيست. ما از ريشه معيوبيم. خانه از پاي‌بست ويران است و نبايد در فكر نقش ايوان بود. فرهنگ مردم ما تاب و ظرفيت آن را ندارد كه دولتي دموكراتيك بر او حكم براند». خلاصه اينكه «تقصير شكست به گردن خودمان است». اين رجوع به فرهنگ، ناگهان چنان بر فضاي كنش و تفكر آوار مي‌شود كه مدل حرف‌زدن و فكركردن همه را متاثر مي‌سازد. اصولا حرف‌زدن از فرهنگ و مولفه‌هاي آن، هميشه و در همه‌حال، چنان زرق‌وبرقي دارد كه چشم‌هاي بسياري را كور مي‌كند. نقد فرهنگي، بر چنان برج عاجي نشسته است كه هرگونه نقد و گفتار ديگري در برابرش كم مي‌آورد. هر مدعي‌اي در جدل با فضاي نقد فرهنگي، همواره از اول باخته بوده است. چنين اتمسفري پر است از افاضات فرهيخته‌مآب. در تقابل با اين فضاي مجلل و پر هيبت، هر نيروي غيري خلع سلاح مي‌شود. اين مدشدن نقد فرهنگي، پيش و بيش از هر چيز، نمونه‌اي است از نمونه‌هاي مختلف واكنش به شكست‌هاي اجتماعي فراگير؛ نوعي سر در گريبان بردن است در قبال برآورده‌نشدن آرزوها و آرمان‌ها و نقش بر آب شدن نقشه‌ها. يكي از گفتارهاي سخن(discourse) شكست،‌ برگرداندن انگشت اتهام به فعالان و عاملان يك جنبش است.

نقد مد روز فرهنگي نيز يقه نيروها و مردمان فعال اجتماعي را مي‌چسبد كه «چرا فرهنگ دموكراتيك نداريد؟». از جمله يكي ديگر از گفتارهاي شكست مد روز كه دوروبر خودمان هم شنيدني است، كشيدن اين فرياد بر سر مردم است كه «همين توقعات بيش از اندازه و نامعقول شما بود كه ما را به هزيمت كشاند». توسل و استناد به فرهنگ براي توضيح‌دادن شكست‌ها و عقب‌نشيني‌ها، همان موضعي است كه توضيح و تبيين شكست‌ها را به آينده يا مولفه‌اي مبهم و نامعلوم حواله مي‌دهد. اين موضع فاضلانه، اگرچه فرهنگ توده يا فهم عامه را به‌مثابه متهم رديف اول بر كرسي نقد و داوري مي‌نشاند، اما با اين سياق نهايتا هيچ مقصري شناخته نمي‌شود؛ با اينكه كلي در باب فرهنگ و مصائب فرهنگي حرف مي‌زند و داد سخن سر مي‌دهد اما به‌واقع، اينها همه تنها روده‌درازي است؛ چون در جست‌وجوي كليدي است كه همه درها را بگشايد، سر آخر كليدي را به دست مي‌دهد كه هيچ دري را باز نمي‌كند. فرهنگ‌گرايي در زمانه‌هاي شكست، به‌ جز ابتلا به ايده‌آليسمي حاد، از همين سبب كه مي‌كوشد دستگاه نظري‌اي را تدارك ببيند كه در تبيين فرآيندهاي واقعي بيروني، مو لاي درزش نرود، از درك واقعيت عاجز مي‌ماند. نقد فرهنگي،‌ در عصر شكست، از جمله كاتاليزورهايي است كه فرآيند غيرسياسي‌شدن را سرعت مي‌بخشد. به همه گوشزد مي‌كند كه بنشينند و حسابي با خودشان خلوت كنند كه «چرا قصه به انتها رسيد». نقد فرهنگي، نهايتا اگر هم نسخه‌اي بپيچد، مي‌گويد: «پس بياييد برويم دنبال كار فرهنگي... زيربناهاي فرهنگي را تقويت كنيم».

خطاب اين توصيه عموما، روبه كساني است كه هنوز زمين‌گير نشده‌اند و نصفه‌ونيمه، دست‌كم از خماري عصر خيزش‌ها و پيش ‌روي‌ها بهره‌اي دارند. در نسخه‌هاي پيچيده‌شده نقد فرهنگي، كارهاي سياسي ديگر فايده‌اي ندارد، چون تا فرهنگ اصلاح نشود، در بر همين پاشنه خواهد چرخيد. در تصور باطل نقد فرهنگي، در باور ايده‌آليستي اين روش‌شناسي، كنش سياسي درگيرانه روزآمد با فرهنگ و مولفه‌هاي فرهنگي، زمين تا آسمان فاصله دارد. گويا فرهنگ، در‌گذار از فراز و نشيب‌هاي سياسي داغ نيست كه رنگ عوض مي‌كند و از اين‌رو به آن‌رو مي‌شود. خصايل فرهنگي و درك عامه از جهان پيراموني، حتي در قرابت با كوچك‌ترين مظاهر تغيير عيني و مادي، از نقطه‌اي به نقطه ديگر جابه‌جا مي‌شود، چه رسد به پيكارهاي سياسي روز. باور نداريد كه تا تلفن‌خانه‌هاي عمومي در اين چند سال اخير، در اين مملكت رونق گرفت، مردم كوچه‌وبازار (از سرباز، زن خانه‌دار، كارگر ساختماني تا كسبه محل و...)، بيش‌ازپيش با گفت‌وگو و مذاكره كنار آمده‌اند، شاهدش استقبال وسيع مردم از اين تلفن‌خانه‌هاست. بياييد لحظه‌اي بنابر توهمات نقد فرهنگي، خيال كنيم فرهنگ و سياست را خندقي جدا مي‌كند و ابتدائا بايد به فرهنگ، سروسامان داد و بعد آمد اين‌سوي خندق و متوجه شد كه سياست طبعا خودبه‌خود روبه‌راه شده است. مطابق اين راهكار تخيلي، بايد سياست را به بهاي بهسازي فرهنگي، تا مدتي واداد. اما ناگهان به هوش مي‌آييد كه مع‌الاسف چرخ روزگار، با اين خيال خوانايي ندارد. از عرصه سياسي وانهاده‌شده، ناگهان نيروهايي سر بر مي‌آورند كه يكي‌يكي نويسنده‌ها و روشنفكران را از دم تيغ مي‌گذرانند، رسانه‌هاي جمعي به شكارگاه آگهي تجاري و تخدير ملي بدل مي‌شوند، شعارهاي سياسي رسمي عموم را تشجيع مي‌كند تا شهر به شهر افزايش تدابير اقتدارگرايانه و انضباطي را بطلبند.

و بدون نويسنده‌اي كه كشته نشود يا رسانه‌اي كه تخدير نكند، آيا اساسا فرهنگي ساخته مي‌شود يا باقي مي‌ماند؟ اين پيكار پيگيرانه و مردمي سياسي است كه از جان و روح فرهنگ مراقبت مي‌كند؛ پيكاري سياسي كه الزاما هربار دلش براي حفظ يا رجعت به دولت و ساختارهاي كلان و رسمي پر نمي‌كشد و مدام بر گرد قبله دولت نمي‌چرخد. نقد فرهنگي تنها زماني از پس ياس عصر شكست برمي‌آيد و به خطابه‌اي از خطابه‌هاي ايراد اتهام به نيروهاي يك جنبش عمومي تقليل نمي‌يابد كه يادش باشد از پيش پايش در سياست گرفتار است. هر موضع‌گيري فرهنگي در ميدان چينش نيروهاي سياسي، خودش به يكي از نيروهاي اين جبهه جدال بدل خواهد شد؛ يا محافظ وضع موجود است يا هر چيز ديگر. نقد فرهنگي محمد مختاري را نيز بايد از همين دريچه نگريست. نقد مختاري از پي خوردن سر فعالان و آرمان‌هاي رهايي‌بخش انقلاب 57 به سنگ تسلط دولت بر آن توفان آزادي و برابري، سر بر آورده است اما بي‌شك همچنان به سياست و آرمان سياسي وفادار است، چراكه؛ در جاي‌جاي نقدش فراموش نمي‌كند كه به كدام نيروي سياسي متعهد است و به نمايندگي از كدام آرمان سخن مي‌گويد و غير از اين محتواي گفته‌هايش،‌ موضع گفتن‌اش نيز صداقت نقد او را گواهي مي‌دهد، چندان‌كه نقدهاي او زماني خوانده مي‌شوند و به چشم مي‌آيند كه او و نويسندگاني ديگر در جدال مرگ و زندگي با خوف و دهشتي هستند كه عرصه سياسي را خالي ديده بود و مي‌تازاند و هر بار در متن‌هايش به ياد مي‌آورد، كه ما همچنان بر سر همان آرمان‌هاي سياسي رهايي‌بخشي هستيم كه يك‌بار در قمار باختيم‌شان، حتي در هنگامه جنبش اصلاحات دهه 70. بازخواني بخشي از يكي‌ از نقدهاي مختاري در كنار تكه مطلبي از محمدجعفر پوينده(درباره ميخائيل باختين، منتقد بزرگ روسي)، شايد همان راهي را بازنماياند كه نقد فرهنگي را به سياست و پيكار سياسي پيوند مي‌دهد.
 يکشنبه 17 آذر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن