واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: اختصاصي ايسكانيوز// بازخواني يك پرونده جنايي رئيس اداره منابع طبيعي «ماسال» چرا كشته شد؟
تهران - خبرگزاري ايسكانيوز : شهادت رئيس اداره منابع طبيعي «ماسال» در راه مبارزه با زمين خواران و قاچاقچيان چوب جنگل هاي شمال ايران را بايد سرآغاز دور تازه تلاش همه جانبه براي كوتاه كردن دست اين تبهكاران دانست.
دستگاه قضايي نيز با اعدام قاتلان زنده ياد مهندس «ناصر پيروي» بار ديگر ثابت كرد در مجازات جنايتكاراني كه كمر به تاراج ثروت ملي بسته اند هيچ ابايي ندارد.
به گزارش روز جمعه خبرنگار گروه حوادث ايسكانيوز : ماموران پاسگاه انتظامي دهستان «ملاسر» بامداد هفتم ارديبهشت 1384 هنگام گشت درحوزه استحفاظي خود به يك دستگاه «ميتسوبيشي» بدون سرنشين مشكوك شدند و به بازرسي پرداختند.
راديوي اين خودر روشن بود و مشخص شد صاحب آن ، رئيس اداره منابع طبيعي «ماسال» به نام «ناصر پيروي» است.پليس «ميتسوبيشي» را تحويل اداره مورد نظر داد و خبر رسيد «ناصر» كه تنها با اين خودرو به طرف اداره اش حركت كرده بود به طور مرموزي ناپديد شده است.
بنابراين تلاش براي رديابي او آغاز شد تا اين كه 10 : 21 شامگاه 19 ارديبهشت 1384 يكي از جنگلبانان «صومعه سرا» با پيكر خونين «ناصر» رو به رو شد.سپس بازپرس كشيك جنايي وقت به همراه پليس آگاهي به نقطه مورد نظر رفت و رسيدگي به پرونده را در دستور كار خود قرار داد.شواهد نشان مي داد 24 تا 48 ساعت از جنايت در جنگل هاي اطراف «شفارود» گذشته است و مجرم يا مجرمان ، سر «ناصر» 56 ساله را بي رحمانه با تيغ بريده اند.
بازپرس شعبه دوم دادسراي عمومي و انقلاب رشت به پليس دستور داد در نخستين شاخه تجسس ، ريز مكالمه هاي تلفني قرباني را به دقت بررسي كند.سپس كارآگاهان متوجه شدند از ساعت پنج تا هشت بامداد هفتم ارديبهشت 84 از يك شماره ، افزون بر 15 مرتبه با موبايل «ناصر» ارتباط برقرار شده بود.
همين مسئله ، فرضيه آدم ربايي را قوت بخشيد و ردپاي مردي به نام «پدرام - ك» در مسير تحقيق شناسايي شد.وي از طرف شعبه چهارم دادياري دادسراي ناحيه 12 تهران به جرم جعل عنوان به سه سال زندان محكوم شده و در ندامتگاه «اوين» بود.
با توجه به حساست موضوع ، اين متهم تحويل اداره آگاهي گيلان شد و در بازجويي ها تلاش كرد خود را بي گناه نشان دهد.«پدرام» اما زماني كه فهميد پليس دستش را رو كرده لب به اعتراف گشود : «ناصر» مانع بزرگي براي تقسيم املاك پدري مان بود و مي گفت اين زمينها ثروت ملي است.او دور زمين را سيم خاردرا كشيده و جزو منابع ملي اعلام كرده بود.به همين خاطر با يكي از دوستانم به نام «افشين - ن» كه خلافكار حرفه اي است در يكي از رستوران هاي رشت قرار گذاشتم و ماجرا را توضيح دادم.همان موقع تصميم گرفتيم ناصر را بدزديم و تنبيه كنيم كه ....
با برملا شدن اين راز ، همدست «افشين» نيز دستگير شد و گفت : با سه نفر از دوستانم به نام هاي «علي - خ» ، «محد - ب» و «آرش - خ» كه به ترتيب 26 - 27 و 32 ساله اند راه «ناصر» را بستيم و خودمان را مامور جا زديم.بعد ،در فرصت مناسبي دهان و دست او را بستيم و درصندوق عقب انداختيم. بين راه «پدرام» كه با يك پيكان همراه ما بود «ناصر» را تحويل گرفت و سرش را بريد.گزارش ايسكانيوز مي افزايد ، بازپرس شعبه دوم دادسراي رشت از پزشكي قانوني خواست مشخص كند كه بريدن گردن در چند نوبت و به دست چند نفر صورت گرفته است؟
كارشناسان اين مركز پاسخ دادند : اظهار نظر در اين مورد فقط با معاينه جنازه مقدور نيست اما در معاينات آثار دفاعي قابل توجي وجود نداشته و در سم شناسي ، دارو يا سمي درخون قرباني كشف نشده است ؛ همچنين با توجه به اين كه گردن قرباني از پشت و از ناحيه ستون فقرات بريده شده ، در اين حالت براي كنترل مقتول نياز به شدت عمل بيشتري وجود دارد و به احتمال زياد در جنايت بيش از يك نفر حضور فعال داشته است.
به دنبال اظهار نظر كميسيون پزشكي قانوني ، سه متهم ديگر نيز بازداشت شدند و تحت بازجويي قرار گرفتند.آنان 30 تير 1384 مشاركت در آدم ربايي را گردن گرفتند و گفتند از سوي «افشين» اغفال شده بودند.
«محمد – ب» توضيح داد : «افشين» كه از دوستان قديمي ام بود سراغمان آمد و به دروغ مدعي شد موضوع ناموسي در ميان است.او از من خواست كمكش كنم تا «ناصر» را گوشمالي دهيم كه فريب خوردم و پذيرفتم.
«علي - خ» نيز با تائيد حرف هاي همدستش اظهار داشت : ساعت 6:30 صبح هفتم ارديبهشت با «افشين» و «پدرام» در فلكه يخ سازي قرارگذاشتيم.«افشين» كليد سمند و موبايلش را به ما داد و خودش سوار يك پيكان شد.از ما خواست او را دنبال كنيم و به سوي جاده ماسال برويم.يك كيلومتر بعد از پليس راه جلوي ماشين «ناصر» را گرفتيم و خود را مامور جا زديم.من دست و دهانش را با چسب بستم و داخل صندوق عقب پيكان «افشين» انداختم اما نمي دانستم قرار است كشته شود.
از سوي ديگر «آرش –غ» در بازجويي ها ادعا كرد : بعد از اين كه «ناصر» را تحويل «افشين» داديم ما را تهديد به مرگ كرد تا به كسي حرفي نزنيم.
پس از بازسازي صحنه جنايت ، پرونده اعضاي اين شبكه با صدور كيفرخواست به شعبه 11 دادگاه كيفري استان گيلان فرستاده شد و آنان 25 مهر 1384 محاكمه شدند.
در نشستي كه با حضور خانواده داغدار برگزار شد پدرقرباني براي عاملان جنايت اشد مجازات خواست.
امام جمعه ماسال نيز به عنوان گواه اعلام كرد : چندوقت پيش «پدرام» با من تماس گرفت و وقت ملاقات گرفت.او به همراه «افشين» به سراعم آمد واز من خواست كاري كنم كه «ناصر» را بركنار كنند
وگرنه خودشان دست به كار مي شوند.
سپس «پدرام» به دفاع از خود پرداخت و جنايت را گردن «افشين» انداخت : «من داخل ماشين نشسته بودم كه افشين سراغ ناصر رفت.وقتي برگشت دستهايش خوني بود.
«افشين» اما همدستش را دروغگو خواند و خود را بي گناه دانست.هيئت قضايي ، جانيان را بر اساس ماده 205 و بند «الف» ماده 206- 212- 231 با رعايت مواد 105- 120- 225 قانون مجازت به قصاص نفس محكوم كرد.«افشين» و «پدرام» به خاطر معاونت در آدم ربايي نيز به استناد ماده 23 و بندهاي سه گانه آن و ماده 621 و رعايت ماده 726 قانون مجازات به پنج سال زندان محكوم شدند.
همچنين براي «علي » ، «محمد» و «آرش» به خاطر مشاركت در آدم ربايي حكم 45 سال زندان (هركدام 15 سال) صادر شد.راي اما با اعتراض وكيل مدافع محكومان و به خاطر وجود برخي شبهه ها در شعبه 33 ديوان عالي كشور نقض شد.
پرونده براي رسيدگي دوباره در اختيار شعبه 12 دادگاه كيفري قرار گرفت و تبهكاران ، پنجم مرداد 1385 پاي ميز محاكمه نشسند.هيئت قضايي پس از بررسي مدرك هاي موجود براي مجرمان رديف هاي اول و دوم ، حكم مرگ صادر كرد و شعبه 33 ديوان عالي كشور به راي پيشين خود اصرار كرد.
بدين ترتيب پرونده به هيئت عمومي ديوان عالي كشور سپرده شد و 50 قاضي ، نشست ويژه اي تشكيل دادند.پرونده اصراري - كيفري به رياست آيت ا... «مفيد»رئيس ديوان عالي كشور و با حضور آيت ا... «دري نجف آبادي» دادستان كل كشور به شور گذاشته شد.«علي اصغر باغاني» رئيس شعبه 13 تشخيص ديوان عالي كشور «پدرام» را مجرم اصلي اين پرونده ناميد و گفت : چون قرباني از سو استفاده اين مرد جلوگيري كرد و وظيفه اش را به بهترين نحو انجام داد «پدرام» تصميم به آدمكشي گرفت.اكنون آنچه مسلم شده مشاركت «پدرام» و «افشين» در جنايت است.
اين مقام قضايي تصريح كرد : رئيس اداره منابع طبيعي وقت «ماسال» اگر بر اثر ضربه چاقو از روبه رو به قتل مي رسيد مي شد گفت بيش از يك نفر در جنايت دخالت نداشت. در اين پرونده قرباني بر زمين خوابانده و گردنش از پشت بريده شد كه نمي تواند كار يك نفر باشد.
سپس «حسين سليمي» رئيس شعبه دوم تشخيص ديوان عالي كشور به ماده 214 قانون مجازات اسلامي اشاره كرد : «در اين ماده آمده است هرگاه دو يا چند نفر جراحتي بركسي وارد كنند كه موجب مرگ او شود چه در يك زمان و چه در زمان هاي متفاوت ، آنان قاتل محسوب مي شوند.»
همچنين «دري نجف آبادي» به تشريح انگيزه جانيان پرداخت و قرباني را مديري وظيفه شناس و مسئولي دلسوز دانست : «در اين پرونده قطع اندام حياتي گردن حاكي از شدت كينه و قساوت مجرمان است و پدرام در بازجويي هاي تكميلي اعتراف كرد ابتدا افشين قسمتي از گردن نادر را بريد و بعد او همين كار را با تيغ موكت بري ادامه داد.اين مسئله مشاركت افشين و پدرام در جنايت را به اثبات مي رساند.»
در پايان ، قضات پس از ساعتها بحث و گفت و گو حكم شعبه 12 دادگاه كيفري استان گيلان مبني بر مشاركت افشين و پدرام در آدمكشي را تائيد كردند و ضرباهنگ مرگ آنان به صدا در آمد.به گزارش ايسكانيوز ، خورشيد بيست و سومين روز آبان 87 هنوز طلوع نكرده بود كه حكم اعدام قاتلان رئيس اداره منابع طبيعي وقت «ماسال» در زندان گيلان اجرا شد.
همسر شهيد «ناصر پيروي» گفت : از اين كه سرانجام دو قاتل سنگدل اعدام شدند و قانون اجرا شد خوشحالم.هر چند جاي خالي همسرم به هيچ وجه پر نمي شود اما حداقل خون اين شهيد كه تا پاي جان براي نجات منابع طبيعي و جنگل مبارزه كرد پايمال نشد.
وي اضافه كرد : دستگاه قضايي نشان داد كه بي طرفانه قضاوت مي كند و هرگز اجازه نمي دهد خون به ناحق ريخته پايمال شود ؛ از اين پس متجاوزان به منابع طبيعي ، زمين خواران و قاچاقچيان چوب،حساب كار خود را بكنند.اميدوارم اين مجازات ، عبرتي براي آنان باشد.525/110
جمعه 8 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 281]