واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: به گزارش دیسکاوری، وی با افراد زیادی برخورد داشته که می.گفتند شیء پرنده ناشناسی یا همان یوفو را دیده.اند. به گفته وی، از نظر علمی این سخن آنها به طرز وحشتناکی سطحی است. آنها به احتمال زیاد یک چیز ناشناخته را دیده.اند و ممکن است به نظر برسد که آن شی پرواز می.کند. هر چه که بوده، مطمئنا یک شیء بوده، اما به این معنی نیست که این شیء یک موجود فضایی است.
تامپسون می.گوید که وی تاکنون چیزی ندیده که باعث شود فکر کند یوفوها منشاء فضایی دارند. اما در عین حال تاکید می.کند که اگر از او سوال کنید که آیا فضایی.ها وجود دارند، با صدای بلند تصدیق خواهد کرد که «بله، آنها وجود دارند.» این موضوع که آیا یوفوها واقعا موجودات فضایی هستند، بحثی است که سابقه چند ده.ساله دارد. اما صرف نظر از این موضوع، سوال درباره حیات میکروبی در منظومه شمسی یا حیات هوشمند در کل عالم، یک موضوع مجزا و فریبنده است. اگر «آنها» آن بیرون باشند، و با توجه به هدف این مقاله بگذارید فرض کنیم که آنها وجود دارند، ما باید منتظر چه تعداد تمدن فضایی باشیم؟
اخترشناس آمریکایی، فرانک دریک، نخستین کسی بود که در دهه 1960 / 1340 نخستین جستجوی واقعی را برای سیگنال.های رادیویی بیگانگان فضایی در کیهان آغاز کرد. در کنار این جستجو، وی برای تخمین تعداد تمدن.های فضایی موجود در کهکشان راه.شیری، که ما در عمل می.توانیم بی.درنگ با آنها ارتباط برقرار کنیم، معادله.ای ارائه کرد.
معادله مشهور وی یک احتمال جالب است که با پارادوکس فرمی ارتباط زیبایی دارد. به طور خلاصه پاردوکس فرمی می.گوید که «اندازه جهان هستی و عمر آن نشان می.دهد که باید موجودات و تمدن.های فضایی پیشرفته دیگری وجود داشته باشند. اما اگر چنین است، پس چرا ما تاکنون آنها را ندیده.ایم و این تمدن.ها به ما سر نزده.اند؟» پاردوکس فرمی بیان می.کند که صرف.نظر از تعداد تمدن.هایی که از این رابطه استخراج می.شوند، به نظر می.رسد که مدارک چنین ارتباطات بین تمدنی دارای یک فقدان آشکار است.
معادله دریک
اگر پارادوکس فرمی را کنار بگذاریم و از جنبه ریاضی به معادله دریک نگاه کنیم، این معادله در فرم اصلی خود به صورت زیر است:
N = R* × fp × ne × fl × fi × fc × L
شاید در نگاه اول این معادله خیلی ترسناک به نظر برسد، اما در حقیقت فهم آن بسیار ساده است. هدف این معادله این است که به جای حدس.های کلی، با استفاده از چند عدد که بر اساس دانش فعلی خود می.توانیم آنها را تخمین بزنیم، عدد جادویی N را به دست آوریم، عددی که تخمینی از تعداد تمدن.های قابل ارتباط در کهکشان راه شیری است.
بگذارید ابتدا با R*، نرخ متوسط شکل.گیری ستارگان در کهکشان خود شروع کنیم. این ضریب عجیب به ما کمک می.کند تا با درک تعداد ستارگانی که هر سال در کهکشان راه شیری متولد می.شوند، دریابیم که چه تعداد تمدن فضایی هر سال ممکن است متولد شوند. تئوری.های موجود پیشنهاد می.کنند که این عدد برای کهکشان راه شیری در حدود 10 ستاره در سال است.
ضریب دوم در معادله بالا، fp، بیانگر درصدی از ستارگان مذکور است که دارای سیاره هستند. بر اساس دانش فعلی ما، این عدد چیزی حدود 50 درصد است.
برای تخمین سایر ضرایب معادله بالا، نیازی نیست تا این حد از زمین دور شویم و کافی است تا نگاهی به منظومه شمسی خودمان داشته باشیم. ضریب ne بیانگر تعداد سیاراتی است که می.توانند میزبان حیات باشند. ضریب fl نیز بیانگر درصدی از این سیارات است که حیات در روی آنها می.تواند شکل بگیرد. با نگاهی به منظومه شمسی می.توان گزینه.های مختلفی را برای این ضرایب پیدا کرد.
به طور آشکار، زمین می.تواند از حیات پشتیبانی کند و احتمالا در گذشته مریخ نیز چنین حالتی داشته است. این مطلب باعث می.شود که عدد 2 را برای ضریب اول پیشنهاد کنیم، اما شاید لازم باشد که در تخمین خود قمرهای خاص منظومه شمسی (اروپا در مشتری و تیتان در زحل) را نیز در نظر بگیریم.
اگرچه حیاتی که در این اقمار می.تواند شکل بگیرد ممکن است خیلی ابتدایی یا عجیب باشد، اما در نظر گرفتن آنها ما را به عدد 4 برای ضریب ne می.رساند. درصدی از این سیارات که حیات می.تواند روی آنها شکل بگیرد حداقل 1 است، اما می.توان فرض کرد که اگر شرایط مناسب فراهم باشد، حیات در یک زمان نامعلوم و به یک شکل ناشناخته در همه آنها می.تواند تکامل یابد. پس ضریب fl را همان 100 درصد در نظر می.گیریم.
پس از مقادیر بالا، اکنون می.توان چند مقدار دقیق و قابل اعتماد را برای ضرایب نهایی معادله دریک در نظر گرفت. ضریب fi بیانگر درصدی از سیارات قابل سکونت است که حیات هوشمند در آنها تکامل یافته است. با توجه به اینکه در منظومه شمسی، ما تنها یک جا را سراغ داریم که چنین حیات هوشمندی روی آن شکل گرفته باشد، می.توان مقدار 25 درصد را برای این ضریب در نظر گرفت.
به گفته بنیاد ستی که مسولیت جستجوی حیات فرازمینی را بر عهده دارد، fc بیانگر «درصدی از تمدن.های فضایی است که به یک فناوری دست یافته.اند که می.تواند نشانه.های قابل ردیابی از وجود آنها در فضا به جا بگذارد.» در نتیجه این ضریب به مقدار ناچیز 1 درصد کاهش می.یابد.
در نهایت به ضریب L می.رسیم، مدت زمانی که تمدن مورد نظر نشانه.های قابل ردیابی را در فضا پخش کرده است. اگر انسان را به عنوان نمونه در نظر بگیریم، دستیابی به چنین حدی از پیشرفت فناوری را می.توان در حدود 1000 سال تخمین زد.
عدد تکان دهنده
مزرعه ستیاگر تمام اعدادی را که در بالا به آنها اشاره شد در معادله دریک قرار دهیم، به عدد تکان دهنده.ای خواهیم رسید: تعداد تمدن.های موجود در کهکشان راه شیری که ما قادریم همین لحظه با آنها ارتباط برقرار کنیم تنها 50 تمدن است! تخمین زده می.شود که در حدود 400 میلیارد ستاره در کهکشان راه شیری وجود داشته باشد، اما از این میان تنها 50 تمدن فضایی وجود دارد که ما می.توانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم.
کافی است تا نگاهی به مقیاس پهناور کهکشان راه شیری بیاندازید که بیش از 100 هزار سال نوری پهنا دارد. آنگاه در می.یابید که شانس ما برای اینکه در یک فاصله مناسب برای برقراری ارتباط با سایر تمدن.های فضایی باشیم، چقدر اندک است. مساله.ای که خیلی ناامیدکننده به نظر می.رسد.
اما آیا این بدان معناست که ما باید از تلاش خود برای یافتن حیات فرازمینی دست برداریم؟ با توجه به تعداد اندک آنها در کهکشان ما، یافتن سوزن در انبار کاه بسیار آسان.تر به نظر می.رسد. اما تامپسون اعتقاد دارد که بر خلاف این نکته، ما باید به جستجوی خود برای یافتن عموزاده.های فضایی خود ادامه دهیم. به گفته وی مساله قابل توجه درباره نوع بشر، تمایل خدشه.ناپذیر او برای جستجو و اکتشاف است.
اگرچه یافتن تمدن.های فضایی کار بسیار سختی است، اما این طبیعت ماست که برای آن تلاش کنیم. اگر گزینه دیگر این باشد که دست روی دست بگذاریم، هیچ کاری نکنیم، و فرض کنیم که ما تنها هستیم، به نظر شما بهتر است کدام گزینه را انتخاب کنیم؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 381]