واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: رييس مركز گفتوگوي اديان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي: شكاكيت در سنت غربي موجد ايمانكور است
گروه انديشه: سنت غربي شكاكيت را امر مهمي براي شروع معرفت ميداند لذا اين شكاكيت به دين و دينمداري هم نفوذ كرد و اين شكاكيت در دين، موجب ايجاد ايمانگرايي و ايمان كور؛ يعني ايجاد كننده ايمان غيرعقلاني است.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا) نشست بررسي نسبت ميان «عقل و ايمان ـ ايمانكور» با حضور رسوليپور، استاديار دانشگاه تربيت معلم تهران، در پژوهشگاه باقرالعلوم امروز 5 آذر برگزار شد.
در اين نشست كه به همت پژوهشگاه باقرالعلوم برگزار شد، رسوليپور به بررسي نسبت عقل با دين و دينداري پرداخت و در ادامه، ايمان كور و يا ايمانگرايي در غرب را معرفي كرد و منشأ اين رويكرد را تبيين كرد و جامعه فكري ايران را بسيار متأثر از ايمان كور دانست.
وي گفت: مطالعه «درياي ايمان» نوشته «دان كوپيت» كه نماينده دينورزي بدون خدا است، در ميان جامعه دانشگاهي بسيار مورد توجه است و اين نشان از نفوذ اين جريان فكري در ميان دانشجوياني دارد كه هم علائق ديني دارند و درعين حال ميخواهند با ديدگاههاي جديد آشنا شود.
وي تأثير اين جريان را در اكثر مباحث عقلاني ـ نظري و عملي ايران مشهود دانست به نحوي كه اكثر روشنفكران جامعه متأثر از اين نحله فكري هستند؛ وي همچنين تأثيرپذيري از اين رويكرد را مستلزم جدايي دين از سياست دانست و تأكيد كرد كه مدعيان جدايي دين از سياست، دين را امري دروني و باطني ميدانند كه براي اداره جامعه مفيد نيست، زيرا دين در اين رويكرد، امري عقلاني نيست.
استاديار دانشگاه تربيت معلم افزود: در ايران سه جريان فكري در باب رابطه عقل و ايمان وجود دارد :1) رويكرد عقلاني محض به دين كه از افكار استاد ابراهيمي ديناني ناشي ميشود. 2) رويكردي كه از به كارگيري برهان و استدلال در دين دوري ميگزينند كه جريان تفكيان در مشهد از اين جريان هستند. 3) جرياني كه در دين از فلسفه استفاده ميكنند و به تعبيري قائل به كلام فلسفي هستند كه آيتالله جوادي و آيتالله مصباح در قم طلايهدار اين جريان هستند.
رسوليپور گفت: چون سنت غربي شكاكيت را امر مهمي براي شروع معرفت ميداند لذا اين شكاكيت به دين و دينمداري هم ارجاع داده شد و اين شكاكيت موجب ايجاد ايمانگرايي و ايمان كور شده است.
رييس مركز گفتوگوي اديان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي توضيحداد: دو جريان باعث رشد ايمانكور در جامعه غرب شدهاند: 1) جريان كانتي كه عقل نظري را ناتوان در دريافت دين ميدانست و لذا به عقل عملي رجوع كرد.
وي در ادامه افزود: پوزيتيويست منطقي كه گزارههاي مابعدالطبيعه را بيمعنا تلقي ميكردند، نيز در توسعه ايمان كور تأثيرگذار بودهاند؛ كه اوج ديدگاه كانتي و پوزيتيويستي در ويتكنشتاين متأخر ظاهر شده چرا كه فلسفه را از مباحث عقلي به مباحث زباني كشاند.
اين استاديار دانشگاه گفت: در اين باب، يعني رابطه عقل و ايمان در غرب سه گرايش وجود دارد: 1) جرياني كه «ترتولين» طلايهدار آن است و ميگويد: ايمان ميآورم چون نميفهمم؛ از نظر ترتولين وحي، پوچ است و چون بيمعنا است ما به آن ايمان ميآوريم.
رسوليپور دومين گرايش را چنين معرفيكرد: جرياني كه ميگويد: ميفهم تا ايمان بياورم؛ كه اين جريان با نظريات توماس آكويناس در غرب تدوين شد و ابنسينا نيز در جهان اسلام چنين جريانسازي را انجام داده است. جريان سوم كه آگوستين طراح آن است، ميگويد: ايمان ميآورم تا بفهمم.*
*مشروح اين نشست در خبرهاي بعدي خواهد آمد.
سه شنبه 5 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 95]