واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: یكی از مهمترین نكاتی كه متخصص تغذیه ورزشی باید به آن توجه کند، وجود برهم كنش مواد مغذی با یكدیگر است؛ در بسیاری از موارد حتی...... یكی از مهمترین نكاتی كه متخصص تغذیه ورزشی باید به آن توجه کند، وجود برهم كنش مواد مغذی با یكدیگر است؛ در بسیاری از موارد حتی توصیههای اثبات شده تغذیهای، اگر بدون توجه به برهم كنش مواد مغذی صورت گیرد میتواند مشكلات زیادی را به خصوص برای ورزشکاران بهوجود آورد. ورزشکاران عموما بهدلیل دریافت انرژی بیشتر نسبت به سایرین و کاهش وعدههای غذایی به جهت تخصیص بخشی از زمان به ورزش و محدودیتهای زمانی دریافت غذا قبل و پس از ورزش در هر وعده غذایی مقدار بیشتری غذا مصرف میکنند که علاوه بر تامین انرژی، موجب دریافت همزمان گروه زیادی از ریزمغذیها (ویتامینها و مواد معدنی)، میشود. استفاده غیر اصولی و بیش از حد مکملهای ویتامین و مواد معدنی نیز امکان تداخل را دوچندان کرده است. برای مثال مصرف 3 تا 4 لیوان شیر از توصیههایی است كه توسط بیشتر كارشناسان آگاه صورت میگیرد اما همین توصیه ساده اگر بدون توجه به تداخل مواد مغذی با یكدیگر باشد بسیار خطرناك خواهد بود. بررسیها نشان میدهد، در افرادی كه شیر مصرفی را (3 تا 4 لیوان در روز ) همراه وعده اصلی غذایی مصرف كردهاند بهدلیل وجود بر هم كنش كلسیم با آهن و كاهش جذب آنها در خانمها، موجب بروز كمخونی در این گروه میشود. بنابراین بهنظر میرسد حتی سادهترین و عمومیترین توصیهها نیز باید با در نظر گرفتن تمامیجوانب آن صورت گیرد كه قطعا بدون آگاهی از برهم كنش مواد مغذی نه تنها سودمند نخواهد بود، بلكه بعضا آثار منفی نیز خواهد داشت. بنابراین بهطور مختصر به مواردی از این دست اشاره خواهد شد. اسید فولیك كمبود آن در كاركرد ویتامین B12 اثر منفی دارد اگر دریافت نیاسین كاهش یابد فعال سازی فولات نیز كم میشود. مصرف ویتامین C باعث حفظ ذخایر فولات بدن میشود، مضافا دفع ادراری فولات را كاهش میدهد. اسیدهای چرب امگا – 3 با اسیدهای چرب امگا-6 تداخل جذب دارند و افزایش مصرف انواع روغنهای غنی از امگا-6 موجب میشود تا جذب اسیدهای چرب امگا-3 كاهش یابد. استفاده از مكملهای ویتامین E ، پراكسیداسیون اسیدهای چرب ضروری را در بافتها كم میكند. آهن با كلسیم، مس، منگنز، ریبوفلاوین، ویتامین A ، B6، E ، ویتامین C و روی تداخل و برهم كنش دارد وكلسیم جذب آهن دو و سه ظرفیتی را كاهش میدهد؛ مس اگر زیاد دریافت شود جذب آهن را مختل و اگر كم دریافت شود بهکارگیری آهن را نیز مختل میکند؛ منگنز نیز جذب آهن را كاهش میدهد. كمبود ریبوفلاوین جذب آهن را كم كرده و با تاثیر بر متابولیسم آن موجب كمخونی میشود. كمبود ویتامین A ، حركت آهن از ذخایر و مصرف آن در بدن را مشكل میسازد در ضمن سطوح پلاسمایی آهن افت میكند. ویتامین B6 نیز در صورتیکه کمتر از مقادیر مورد نیاز دریافت شود در متابولیسم آهن نیز اثر منفی دارد؛ ویتامین C جذب آهن را به شدت بالا میبرد و تاثیر ممانعت كنندههای آهن همچون فیتات را خنثی و بهکار رفتن ذخایر آهن را در بافتها بهبود میبخشد. مصرف منابع غنی از روی یا مكملهای آن موجب میشود جذب آهن كم شود. پتاسیم منیزیم برهم كنش دارد و كمبود منیزیم موجب افزایش دفع پتاسیم میشود. تریپتوفان اگر همراه با مكملهای پروتئینی مصرف شود مقدار تریپتوفان مغز را كاهش میدهد، زیرا برخی اسیدهای آمینه غذاها برای انتقال به مغز با تریپتوفان رقابت میكنند. مصرف همزمان كربوهیدرات با مكملهای تریپتوفان، مقدار تریپتوفان مغز را كاهش میدهد، زیرا ترشح انسولین در پاسخ به حضور كربوهیدرات، موجب بهبود انتقال این اسیدهای آمینه به خارج از جریان خون میشود، بنابراین برداشت مغزی تریپتوفان بهبود مییابد. تیامین كمبود منیزیم باعث میشود در روند تولید تیامین پیروفسفات اختلال ایجاد شود؛ وجود ویتامینC در دستگاه گوارش از غیر فعال كردن تیامین توسط پلیفنلها جلوگیری میكند. كمبود اسید فولیك نیز جذب تیامین را كاهش میدهد. روی مقدار زیاد مصرف كلسیم جذب روی را كاهش میدهد. مس و اسید فولیك نیز جذب آن را كم میكنند. اگر نسبت آهن به روی در رژیم غذایی بیشتر از 1 به 2 باشد جذب روی مختل میشود. مصرف سیستئین و هیستیدین موجب بهبود جذب روی میشود. كمبود دریافت ویتامین B6 مقدار روی را در پلاسما كاهش داده و جذب آن را نیز مختل میكند. مكمل ویتامین E بهنظر میرسد كه بروز كمبود روی را سرعت میبخشد. ریبوفلاوین وجود نیاسین كافی نقش مهمیرا در فعال سازی ریبوفلاوین دارد. سلنیم كمبود ویتامین C باعث میشود بهکارگیری سلنیم مختل شود، مصرف مكمل این ویتامین جذب سلنیت سدیم را كم میكند. در صورتیکه بدن دچار كمبود ویتامین E باشد نیاز به سلنیم افزایش مییابد. كارنیتین كمبود ویتامین C نیاز به كارنیتین را افزایش میدهد. كروم مصرف كربنات كلسیم باعث كاهش جذب كروم میشود. در ضمن كمبودآهن در وعده غذایی، جذب كروم را بهبود میبخشد و هرچقدر درصد اشباع ترانسفرین با آهن بیشتر باشد انتقال و نگهداری كروم بیشتر میشود. كلسیم مصرف زیاد منیزیم جذب كلسیم را كاهش میدهد و كمبود آن نیز موجب هیپوكلسیمیمیشود. مصرف بیشتر از دو گرم فسفر در روز نیز مقدار دفع ادراری آن را كاهش میدهد. دریافت زیاد پروتئین دفع ادراری كلسیم را زیاد میكند. افزایش مصرف نمك و فرآوردههای حاوی سدیم نیز دفع ادراری آن را افزایش میدهد. مصرف مكمل ویتامین D باعث خواهد شد تا جذب كلسیم زیاد و دفع آن از ادرار كم شود. مصرف روی به میزان بیشتر از 140 میلیگرم در روز جذب كلسیم را كاهش میدهد. فلوئور مصرف همزمان كلسیم جذب فلوئور را كاهش میدهد. مس با كادمیوم، آهن، مولیبدن، ویتامین B6 و روی، برهم كنش دارد. مس در جذب و كاربرد كادمیوم اختلال میكند مولیبدن موجب افزایش دفع ادراری آن شده و كمبود ویتامین B6، جذب مس را كم میكند. مصرف بیش از 80 میلی گرم روی در روز موجب كم شدن جذب مس میشود. منگنز آهن، مس و كلسیم، جذب منگنز را كاهش میدهد و مصرف همزمان با ویتامینC موجب افزایش زیست فراهمیمنگنز میشود. منیزیم از جمله مواد معدنی است كه با شمار زیادی از مواد مغذی تداخل دارد جدول زیر خلاصهای از برهم كنش آن را با سایر مواد مغذی نشان میدهد: ماده مغذی اثر تداخلی كلسیم مقادیر بالا جذب منیزیم را كاهش میدهد، در ضمن افزایش كلسیم خون موجب ازدیاد دفع ادراری منیزیم میشود،( كاهش كلسیم خون اثری متضاد دارد) آهن جذب منیزیم را كاهش میدهد منگنز جذب منیزیم را كاهش میدهد فسفر جذب منیزیم را كاهش میدهد و كمبود فسفر نیز دفع ادراری آن را بالا میبرد پتاسیم افزایش دفع ادراری سدیم افزایش دفع ادراری ویتامین B6 افزایش مقدار منیزیم درون سلولی و ازدیاد بهکارگیری آن ویتامین E كمبود آن منیزیم بافتی را كاهش میدهد ویتامین D زیست فراهمیمنیزیم را زیاد میكند مولیبدن این ماده مغذی با در صورتیکه با منابع غذایی غنی از مس مصرف شود میتواند با متابولیسم مولیبدن تداخل کند. نیاسین تریپتوفان پیش ساز سنتز آن است،كمبود ریبوفلاوین میتواند موجب شود تا سنتز نیاسین مختل شود. كمبود ویتامین B6 نیز تاثیری مشابه با كمبود ریبوفلاوین دارد زیرا هردو ویتامین به عنوان كوفاكتور ضروری در سنتز آن هستند. ویتامین B12 مصرف قرصهای كلرید پتاسیم كه به آرامیدر طول دستگاه گوارش باز میشوند جذب ویتامین B12 را كم میكند. اگر همزمان با وجود بیماری كمخونی هماتولوژیك ناشی از كمبود B12، مقدار زیادی فولات مصرف شود موجب میشود علایم آن باوجود بیماری مخفی بماند. ویتامین B6 وجود نیاسین در فعال كردن آن بسیار موثر است ریبوفلاوین نیز اثر مشابهی دارد. كمبود ویتامین C دفع ادراری آن را افزایش میدهد. روی نیز در تبدیل آن به شكلهای فعال B6 نیز نقش دارد. ویتامین A با ویتامین C ، E و روی برهم كنش دارد. ویتامین C احتمالا میتواند در كاهش علایم مسمومیت با ویتامین A موثر باشد. ویتامین E جذب و ذخیره كردن ویتامین A را افزایش میدهد و از سمیت مقادیر بالای ویتامین A را میكاهد. كمبود روی نیز باعث اختلال در متابولیسم این ویتامین میشود. ویتامین C مقدار زیاد آهن، ویتامین C خون را از طریق افزایش اكسیداسیون و ازدیاد دفع ادراری آن كاهش میدهد.روی نیز متابولیسم و به كارگیری ویتامین A را مختل میكند. ویتامین D با ویتامینهای E، منیزیم، كلسیم و فسفر اثر تداخلی دارد و به شرح زیر است: ویتامینE متابولیسم ویتامین D با كمبود ویتامین E مختل میشود منیزیم فعالیت ویتامین D با كمبود ویتامین E مختل میشود كلسیم هیپوكلسمیتبدیل ویتامین D را به شكلهای فعال را سرعت میبخشد و هیپركلسمیمانع از فعال شدن ویتامین D میشود. فسفر كمبود فسفات خون تبدیل ویتامین D را به شكلهای فعال را سرعت میبخشد و ازدیاد فسفات در خون مانع از فعال شدن ویتامین D میشود. ویتامین E مصرف زیاد آهن، مس و اسیدهای چرب ضروری نیاز به ویتامین E را افزایش میدهد. كمبود روی مقدار این ویتامین را در خون كاهش میدهد، در صورت بروز كمبود سلنیوم نیاز به مصرف مكمل ویتامین E زیاد میشود، ویتامین C توكوفرول اكسید شده را احیا كرده و به شكل فعال توكوفرول برمیگرداند، در نتیجه این فرآیند ذخایر ویتامین Eرا بهبود میبخشد. ویتامین K با كلسیم، ویتامین K و A برهم كنش دارند. مقادیر زیاد كلسیم یا افزایش نسبت دریافت آن در برنامه غذایی از 1 به 2 میتواند وضعیت ویتامین K را مختل كند. اگر مكمل ویتامین E در روز بیشتر از 1200 میلی گرم مصرف شود جذب و فعالیت ویتامین K را مختل كند. ویتامین A اگر به مقدار زیاد مصرف شود جذب ویتامین K را كاهش خواهد داد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 620]