واضح آرشیو وب فارسی:قدس: شفاف سازي با پتك!
* يوسف محمدزاده
درقديم كه هنوزنه من ونه شما موجود نبوديم عده اي ازافراد نسبتاً خوش خيال خوابي ديدند كه تعبيرش مي شد ثروت.ثروت يك شبه براي كساني كه خسته ره صد ساله اند. اين عاليجنابان كه تاحدي هم ازمردمان هم دوره خودشان داراي هوش بهتري بودند شروع به كاركردند براي اينكه مس ،نقره يا هرفلزكم ارزش تري را به طلاي ناب تبديل كنند، بنابراين صنف محترم كيميا گري را به راه انداخته وسخت مشغول كارشدند. صبح تا شبشان شده بود آكروبات بازي با محلولها ومواد مختلف شيميايي، معلوم نيست كه درآن گيرودارچند نفردرآزمايشهايشان به دليل كوچكترين اشتباهي تلف شده اند. شايد بشود نام آنها را گذاشت علم دوست، اما به عبارت ديگربايد گفت اين آقايان پول دوست بودند آقا،پول دوست.
بگذريم. الان ديگر در زمانه فناوري وعلم، اين حرفها تكراري شده است وكسي هم هيچ بهايي به اجي مجي ا نمي دهد. اما وقتي درخون ما ساعتها مقاديرزيادي ژن موشكافي ديده مي شود چه مي شود كرد؟ به هرحال اسطوره دقت وريزبيني هستيم خيرسرمان. پس پاپي شديم تا ببينم اين كيميا گران يك دفعه چه خوابي ديدند كه تا قرنها منتظر تعبيرش ماندند وسوختند ومردند... اگريك نفرمثل اين آقايي كه امروز به سراغش مي رويم چندين سال زودتربه دنيا مي آمد ودست به قلمفرسايي مي زد واندكي روشنگري مي نمود ديگر اين همه كيمياگر به دست خودشان ريق رحمت را سرنمي كشيدند. «رابرت بويل» را مي گويم.
ب...و...ي...ل...يعني گاز
همگان از زماني كه درعنفوان طفوليت با سه نوع ماده جامد، مايع وگازآشنا مي شوند به اين نتيجه مي رسند كه درعالم چيزي چموش تر از ماده اي به نام گازوجود ندارد. حالا تو بيا واين گازرا بگيروبند از توي قفس و از روش قانون دربيار، اين كارازآن كارهايي است كه درفهرست اعمالي انجام مي گيرد كه ازفيل هوا كردن در درجه سختي بيشتري قراردارند. «بويل» به اتفاق تني چند ازدوستانش و رفقايش ازجمله گيلوساك و ماريوت توانسته به چنين مهمي دست يابد.
حالا اول ببنيم رگ وريشه اين آقا ازكجا آمده تا بعد. «رابرت بويل» متولد 1627ميلادي درلندن، كودكي باهوش ومستعد كه درهشت سالگي وارد بزرگترين ومشهورترين مدرسه ابتدايي انگلستان به نام «آتن» شد. دريازده سالگي هواي سفربه كله اش زد وبا وجود سن كم به گشت زني دراروپا پرداخت.درچهارده سالگي مي توانستي او را درايتاليا درحال مطالعه تحقيقات بيابي و سرانجام پس ازچندي پيك نيك بازي در كشور مادري ديده شد. ايشان پس از سفر سرانجام رضايت دادند در دانشگاه آكسفورد اقامت دائم و بي بروبيا داشته باشند و البته پس ازچندي از ورود به آكسفورد بروبيايي راه انداختند آن سرش ناپيدا والبته از نوعي ديگر. او جلسات هفتگي انجمني ازدانش پژوهان را راه اندازي كرد و با پيشرفت كاري اين انجمن كه شعارش «تنها آزمايش» بود توانست قانون «بويل» را كشف واثبات كند. اين انجمن كه حسابي گل كرده بود حال نام انجمن سلطنتي انگلستان را به دوش مي كشيد. قانون «بويل» بيان مي كند كه حجم يك گازمناسب با عكس فشارآن است. يك قانون شسته رفته وجمع وجور.
او همچنين ثابت كرد اگر فشار گازي كم باشد هوا انبساط پيدا كرده وحجم آن زياد مي شود و اگرفشارگازي زياد باشد حجم آن كاهش مي يابد و سرانجام مهمترين نتيجه او ازاين آزمايشها اين بود كه تراكم گازها يعني نزديك ساختن ذرات به يكديگروكاستن ازحجم كلي آنها. اين هم ازآن نتيجه گيري هاي چشم بسته آن دوره وزمانه است. البته به جمله آن دور و زمانه بيشترتوجه كنيد يعني حدود سال 1660.
حال مي رسيم به جايي كه رابرت مي رود به سراغ كيميا وكيميا گري. او نخست ازهواداران سرسخت اين علم درواقع علم نما بوده است، بنابراين تبديل عناصر به هم وامكان تهيه طلا از ديگر فلزات را قبول داشت. وبراي همين دولت انگلستان را برآن داشت تا قانون منع تهيه طلا را لغو كند و در كنارآن دانشمندان را به ساخت طلاهاي كيميا نشان ترغيب نمايد. اما اين آقا هم يك روزي سرش به سنگ خورد ونظرش را تغييرداد. اودر حالي كه كم كم پا به سن مي گذاشت كتاب «شيميدان شكاك» را درباب نظريه هاي بي پايه و اساس كيميا گري نوشت وتا آنجا كه توانست سعي درجمع كردن بساط كيميا گران مدعي كرد.به باور «بويل» علم بشرآن روزگار بايد برمبناي شيمي نوين متكي مي شد. پس كمر همت را محكم بست تا ثابت كند بين عناصرشيميايي ومواد مركب تفاوتهاي زمين تا آسماني وجود دارد واين دوازدوقماش مختلفند.
او فعل وانفعالات شيميايي را تعريف وبراي نخستين بار هم شيمي را ازطب جدا كرد وهريك را به راه خودشان فرستاد. او كه حالا حسابي گرم شده بود ازاين فرصت براي تحقيقاتي درباره نيروهاي شكننده، اجسام بلورين ونيروي برق انجام داد و توانست اهميت هوا درانتشارصوت را كشف كند. در ادامه راهي كه او براي علوم شيمي وفيزيك هموار كرده بود توانست پمپ هوا را تكميل كند وپمپ هواي فشرده را هم اختراع نمايد، پس ازآن هم احتمالاً به خاطر خوشحالي نوه هايش درمورد اسباب بازيهايي كه با هواي فشرده كارمي كنند وارد بحث تحقيق و پژوهش شد. چه پدربزرگ با معرفتي.اگربخواهم بازهم تعريف كنم سرتان به درد مي آيد. مثلاً نمي گويم كه او مطالعات ارزشمندي را درباره اتمها و اينكه اتمهاي يك عنصرهم شكل و اتمهاي عناصرمختلف با يكديگر تفاوت دارند باعث پيشرفت علوم فيزيك وشيمي شد، يا نمي گويم او انساني مذهبي بوده و طبق وصيت او بود كه انجمني به نام مجمع سخنراني بويل شكل گرفت تا درآن ازدين ومذهب درمقابل افراد بدون دين دفاع كنند، يا نمي گويم كه بويل درسال 1691 دراوج افتخار درگذشت.حالا ديگرهيچ چيزديگري نمي گويم. مثلاً نمي گويم كه مي دانم الان سرتان درد آمد وحسابي ازدست من عصباني شده ايد. نمي گويم كه ديگردوست نداريد من را ببينيد ونه نه نه... فقط اين را بگويم كه لطفاً ازشدت عصبانيت اين بادبادك را ديگرپاره نكنيد. ديگرنمي گويم....... ( صداي پاره شدن كاغذ).
سه شنبه 5 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 363]