واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: سير مراحل دعا و نيايش درقرآن و روايات
زهرا يوسفى مصرىشايد اولين چيزى كه از كلمه عرفه به ذهن ما مى رسد همان معناى لغوى آن است يعنى «شناختن» شناختى كه به خودى خود به وجود نمى آيد بلكه همراه است با دعا كردن. پس عرفه روز دعاست و دعا در لغت به معناى «خواندن و صدا زدن» است كه همان ارتباط بنده باخداى خويش به دل و زبان و روح عبوديت اصل بندگى است يعنى روز تجديد عمر بندگى با خداوند يكتا.پس اين دعا نيز براى آنكه به استجابت برود بايد مراحلى را بگذراند كه از جمله مهم ترين آن اصرار ورزيدن بر آن است. براى آن كه اين موضوع اهميت خواسته را نزد فرد دعا كننده مى رساند به طورى كه اگر فرد در آنچه كه از خدا مى خواهد، اصرار نورزد پيداست كه خود نيز ميل چندانى به برآمده شدن آن حاجت ندارد.مثلا وقتى در روايت مى خوانيم كه مردم براى طلب باران به پيش پيامبر رفتند و از ايشان خواستند كه براى باريدن باران دعا كنند در مرحله اول باران نباريد و در مرحله دوم باران شروع به باريدن كرد در اين جا بعضى از مردم از پيامبر (ص) پرسيدند كه چرا چنين مسئله اى به وجود آمد پيامبر درجواب فرمودند: انى دعوت و ليس لى فى ذلك نيه ثم دعوت ولى فى ذلك نيه.به درستى كه دعا در مرحله اول در جايى بود كه نيت و تصميم جدى بر آن نداشتم اما بار دوم دعا كردم در حالى كه نيت آن را داشتم.و مسئله مهم ديگرى كه در استجابت دعا تاثير به سزايى دارد اميدوارى در دعا كردن است به طورى كه حضرت رضا (ع) فرمودند: سوگند به خدا تاخير در برآوردن نيازهاى دنيوى مومنان ازسوى پروردگار، براى آن ها بهتر از تعجيل دربرآوردن نياز آنان است. مگر دنيا چه ارزشى دارد. جدم باقر فرمود: سزاوار است كه دعاى مومن در حال آسايش مانند دعاى او در حال مستى باشد و اگر دعايش به اجابت نرسيد، سست نشود و باز هم دعا كند. پس انسان نبايد از دعا كردن خسته شود زيرا همين خستگى و نااميدى خود عاملى است براى استجابت نشدن دعا در پيشگاه خدا .عامل آخر در استجابت دعا توسل كردن به ائمه معصومين (ع) است زيرا آن ها واسطه اى هستند بين بنده و خداوند وهنگامى كه بنده با واسطه امامان از خداوند طلب حاجتى مى كند پروردگار به احترام آن بزرگداران استجابت دعاى بنده را به تاخير نمى اندازد. به طور مثال حضرت زهرا (س) برترين الگوى دعاست، بانويى كه از مردم مدينه بسيار بى وفايى و جفاديد ولى همچنان آنان را دعا مى نمود و زمزمه دعاى او در نيمه هاى شب قطع نمى شد درنهج الحياه ص ۱۴۸ ايشان دعا مى كنند: الهى و سيدى اسئلك بالذين اصطفيتهم و ببكاء ولدى فى مفارقنى ان تغفر لعصاه شيعتى و شيعه ذريتى . پروردگارا، حق آن كسانى كه آنان را برگزيدى و به حق گريه هاى دو فرزندم به هنگام جدا شدن از من از گناهكاران شيعيان من و شيعيان فرزندان من درگذرى. در اين حديث مشخص مى شود كه حضرت در لحظات آخر زندگى خود باز هم براى خود دعا نفرمودند بلكه به فكر شيعيان امت بودند.درقرآن براى نيايش كردن مواردى را ذكر نموده از آن جمله كه: 1- خداوند را صدا زدن در حالت زارى ۲- صدا زدن از روى اخلاص ۳- صدا زدن بانام هاى حسنى. كه هر كدام بايد مورد تامل قرار بگيرد ولى در اين مطلب از نوشتن و تفسير آن مى گذريم.بايد فراموش نكنيم كه آنچه از حضرت امام خمينى (ره) اسطوره اى بزرگ در قرن حاضر ساخت، ايمان خالص او به قدرت لايزال الهى بود و بنابر فرمايش امامان معصوم كه مى فرمايند: هر كه ارتباط خود و خداى خود را اصلاح كند خداوند نيز رابطه او و خلق را صالح مى گرداند. امام خمينى نمونه كامل يا مصداق كامل اين روايت است.يا وقتى حضرت امام از ايران به تركيه تبعيد شدند در نخستين نامه اى كه نوشتند كتاب مفاتيح الجنان و صحيفه را خواستند كه اين نشان دهنده روح عالى و عباسى ايشان در كنار توجه به مسايل سياسى و اجتماعى بود.پس اگر روز عرفه بدون دعا كردن انجام پذير هم باشد تكميل كننده نيست زيرا رابطه شناخت با انسان فقط به واسطه دعا صورت مى گيرد.وقتى در روايات مى خوانيم كه امامان مى فرمايند سلاح مومن دعا كردن است اين سوال در ذهن خطور مى كند مگر مى شود دعايى كه معلوم نيست برآورده شود يا خير سلاح مومن باشد؟ در جواب بايد گفت فلسفه اين روايت اين است كه اسلحه نمادى است از اينكه انسان به چيزى تكيه كند و آن چيز (شىء) او را از بلايا و خطرات به دور كند. پس دعا نيز مانند اين اسلحه انسان را از هرگونه خطرى دور مى كند. اگر دقت كنيم افرادى كه هيچ اعتقادى به خدا و پيامبر ندارند در موقعيت هاى پرخطر ناخودآگاه رشته سيم خود را وصل مى كنند و از ته دل از يك نقطه اى كمك مى طلبند و اين نقطه قلبى همان قدرت لايزال الهى است كه انسان چه كافر چه غير آن را درون قلب خود دارد و براى بعضى از انسان ها بالقوه است و براى بعضى ديگر بالفعل مى شود ولى آنچه مهم است همان مسئله فطرت خداجويى است كه در تفاسير نيز آمده است.حال موانعى موجب مى شد كه دعاى انسان به استجابت نرسد از مهم ترين اين موانع مى توان به انجام گناهان اشاره كرد زيرا انجام يك گناه كبيره مثل غيبت موجب مى شود كه شخص غيبت كننده به ناحق حق كسى را پيش ديگران پايمال كند و همين امر يكى از عوامل مهم مستجاب نشدن دعا مى باشد و نكته ديگر اينكه چون با انجام هر عمل گناهى توفيق انجام اعمال خوب گرفته مى شود دعا مستجاب نمى شود زيرا انجام عمل خوب خود يكى از عوامل استجابت دعا است.اگر بخواهيم بعد روانشناسى دعا را بررسى كنيم بايد بگوييم كه دعا كردن در هنگام بروز حوادث ناگوار براى شخص دعا كننده حاصل مى گردد كه موجب افزايش توان روحى و جبران صفت روانى است و اين واقعيتى است كه علاوه بر علم روانشناسى دركلمات معصومين بدان اشاره شده و بنابر آنچه دركلام الله قرآن آمده است زمان پيشامد امور ناخوشايند، از جمله مواقعى است كه دعا در آن نقش اساسى دارد زيرا اين دعاست كه مى تواند در آن شرايط ناگوار به انسان آرامش دهد و به او نيروى مقاومت و صبر در برابر ناملايمات بخشد.در پايان بايد گفت: دعا علاوه بر آنكه مربوط به روح و روان انسان است جسم نيز در آن نقش به سزايى دارد. امروزه دانشمندان و فلاسفه غربى به اين نتيجه رسيده اند كه هر چه در كائنات مى باشد و با تفكرات انسان در ارتباط است به صورتى كه اگر روى آن چيز تمركز كنيم ، اين تمركز كردن را همان دعا كردن مى دانند كه موجب مى شود در زود برآورده شدن آن دعا موثر باشد. چيزى كه اين جا مجهول مانده است اين است كه آيا آنها تفكرات را يك چيز مادى مى دانند يا معنوى؟ ولى با نظراتى كه داده شده است بسيارى از فلاسفه معتقدند كه تفكر، يك شىء مادى نيست بلكه معنوى است و بعضى ها تفضيل قائل شده اند كه هر دو مورد مى باشد.حق مسلم آن است كه دعا هم به روح و روان انسان و هم به جسم و دنياى مادى انسان مربوط مى شود.به قول ائمه معصومين، چون تمامى انسان ها در اين دنيا دست به گريبان رنج و مشقت هستند به همين دليل هر لحظه و ثانيه آن با ابتلائات و امتحاناتى روبه رو گرديده كه به فرموده اميرالمومنين دعا كردن موجب مى شود كه انسان از اين بلايا بيرون بيايد و چون دعا كردن براساس مصلحت است بايد در كنار آن بر صبر تكيه كرد.
پنجشنبه 30 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1072]