تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم(ص): طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است. خداوند جويندگان دانش را دوست دارد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833727979




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اعتياد اينترنتي؛ علل و پيامدهاي آن


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اعتياد اينترنتي؛ علل و پيامدهاي آن
خبرگزاري فارس: همزمان با دسترسي گستردة افراد به اينترنت، شاهد نوع جديدي از اعتياد يعني «اعتياد اينترنتي» نيز هستيم كه مسئلة خاص عصر اطلاعات است. همانند تمامي انواع ديگر اعتياد‌، اعتياد به اينترنت نيز با علائمي همراه است همچون، اضطراب، افسردگي، كج خلقي، بي‌قراري، تفكرهاي وسواسي و يا خيالبافي راجع به اينترنت.


مقدمه
استفاده از اينترنت، يكي از جلوه‌هاي آشكار دنياي مدرن و ابزاري مهم براي آموزش نسل‌نو به‌شمار مىآيد. اينترنت در همه جا حضور دارد: در خانه، در مدرسه، و حتي در مراكز خريد. طبق برآورد صورت گرفته، در سال 1981، 66 ميليون نفر از مردم آمريكا به اينترنت دسترسي داشته‌اند كه در سال 1999 شمار آنها به 83 ميليون رسيده است (Biggs,2000:1). بيشترين كاربران اينترنت جوانان هستند. نتايج تحقيقات انجام شده در ايالات متحده نشانگر آن است كه استفاده از اينترنت در ميان جوانان، بيش از هر گروه سني ديگري است (Bullen and Harre ,2000:5). كودكان نيز به عنوان گروه سني متفاوت, در شمار روبه فزوني كاربران اينترنت قرار مىگيرند. در سال 2005، بيش از 77 ميليون كودك وارد فضاي سايبر شده‌اند (غمامي، 1384: 45).
همزمان با دسترسي گستردة افراد به اينترنت، شاهد نوع جديدي از اعتياد يعني «اعتياد اينترنتي» نيز هستيم كه مسئلة خاص عصر اطلاعات است. همانند تمامي انواع ديگر اعتياد‌، اعتياد به اينترنت نيز با علائمي همراه است همچون، اضطراب، افسردگي، كج خلقي، بي‌قراري، تفكرهاي وسواسي و يا خيالبافي راجع به اينترنت. از طرفي، در عين حال كه روابط اين افراد (به ويژه كودكان و نوجوانان) در جهان مجازي افزايش مي‌يابد، در مقابل از دامنه روابط آنان در جهان واقعي كاسته مي‌شود. ضمن آنكه، احتمال لطمه ديدن عملكرد آموزش نيز وجود دارد. (Samson and Keen, 2005: 2).
حجم رو به رشدي از تحقيقات صورت گرفته پيرامون اعتياد اينترنتي, حكايت از آن دارد كه اختلال اعتياد اينترنتي نوعي اختلال روانشناختي ـ اجتماعي است كه از مشخصه‌هاي آن، تحمل، علائم كناره‌گيري، اختلالات عاطفي، و ازهم‌گسيختگي روابط اجتماعي است..
به هر حال، پديده اعتياد اينترنتي، همزمان با افزايش دسترسي روزانه مردم به منابع آن‌لاين شايع‌تر مي‌شود. وب، اطلاع‌دهنده، مفيد، داراي منابع غني و سرگرم‌كننده است. اما براي بسياري از مردمي كه به آن معتادند، اين منافع، در حال تبديل شدن به آسيبها و نابهنجاريهاي رواني و رفتاري است (Ferris, 2002: 1). مطالعات نشان داده است كه 14 درصد از كاربران اينترنت، دچار علائم رفتارهاي وسواسي، حالت روان‌شيدايي، افسردگي و جز اين‌ها هستند (Zahniser, 2000: 1).
اعتياد اينترنتي، انسانها را به افرادي رها شده‌ تبديل كرده و بر روابط اجتماعي آنها تأثير مي‌گذارد. بهره‌وري و بازده كاري كاربران اينترنت، در نتيجه استفاده بيش از حد از اينترنت، پايين مي‏آيد. آنان با تأخير به محل كار مي‌روند و دچار كم‌كاري مي‌شوند. عدم‌تحرك جسمي و چاقي به همراه علائمي چون درد كمر، پشت و ماهيچه، از ديگر پيامدهاي اين مسئله‌اند. اين كاربران حتي در صورت كناره‌گيري از اينترنت، دچار علائم اختلال مي‌شوند (Seth, 2003: 1).
اين مقاله ضمن ارائه تعاريفي از اعتياد اينترنتي، درباره علائم و شاخصهاي آن، تاريخچه و انواع آن، مطالبي را مطرح ساخته و سپس درصدد پاسخگويي به اين سوالات است كه 1. آيا پديده استفادة اعتيادي از اينترنت وجود دارد؟ 2. استفاده اعتيادآميز از اينترنت چه پيامدهايي براي افراد (به ويژه كودكان و نوجوانان) در حيطه هاي مختلف اجتماعي, فرهنگي و آموزشي دارد؟ 3. عوامل موثر بر اعتياد اينترنتي كدام است؟

اعتياد اينترنتي: وجود يا عدم؟
واژه‌هاي استفاده «طبيعي» و استفاده «اعتيادآور» از اينترنت واژه‌هايي هستند كه هنوز هم در ميان محققان مورد بحث و بررسي قرار مىگيرند. البته از آنجا كه تحقيق در زمينه اعتياد اينترنتي هنوز مراحل آغازين خود را طي مي‌كند، به همين خاطر، شاهد تفسيرهاي متفاوتي از استفاده اعتيادي اينترنت‌، اهميت و شرايط آن هستيم (Lim and et al., 2004:2).
امروزه روانشناسان حتي مطمئن نيستند كه اسم اين پديده را چه بگذارند. برخي از آنها ترجيح مي‌دهند به جاي واژه «اعتياد به اينترنت»، از واژه «اعتياد به كامپيوتر» استفاده كنند. چراكه هستند افراد زيادي كه ساعتها با كامپيوتر كار كرده و به آن وابسته‌اند، اما اصلاً، به اينترنت حتي فكر نمي‌كنند (Suler, 2005: 1). حتي بسياري از روانشناسان در اين مسئله ترديد دارند كه آيا واژه «اعتياد» براي توصيف زماني كه مردم وقت زيادي را صرف استفاده از اينترنت مي‌كنند، واژه مناسبي است.
كيزلر بر اين باور است كه «گمراه كننده به نظر مي‌رسد كه يك سري رفتارها را تنها به اين خاطر كه مردم مي‌گويند به دفعات بسيار آنها را انجام مي‌دهند، رفتار اعتيادي بناميم»(DeAngelis, 2000:1)
پيرامون وجود يا عدم وجود پديده اعتياد اينترنتي، اختلاف عقيده زيادي وجود دارد. تا آنجا كه عده‌اي معتقدند اينترنت تنها در صورتي اعتيادآور خواهد بود كه زندگي فرد و اطرافيان را مختل كند. برخي ديگر نيز اظهار مي‌دارند كه اصلاً چيزي به عنوان اختلال اعتياد اينترنتي وجود ندارد. اين گروه معتقدند كه لذتي كه به‌خاطر استفاده از كامپيوتر به فرد دست مي‌دهد، به هيچ وجه قابل مقايسه با لذتٍ حاصل از مصرف كوكائين و يا هر نوع ماده مخدر ديگري نيست (Ferris, 2002:1). همچنين، عده‌اي از كارشناسان معتقدند اينترنت بر زندگي افرادي تأثير مي‌گذارد كه استفاده وسيعي از آن مي‌كنند، حال آيا مي‌توان اين روند را اعتيادآور دانست يا خير؟ (Duran, 2003, 1). برخي مردم هم معتقدند كه اينترنت فقط يك ابزار بي‌ضرر و دوست داشتني براي جمع‌آوري اطلاعات، پيداكردن دوستان جديد، و گذران وقت است.
طبق نظرسنجيهاي به‌عمل آمده از مردم كشور آمريكا، عده‌اي از مردم معتقد بودند كه احتمال بروز پديده اعتياد به اينترنت واقعاً وجود دارد. عده‌اي هم اذعان داشته‌اند كه اين فقط يك شوخي است. يكي از پاسخگويان نيز گفته است كه چيزي مانند اختلال اعتياد اينترنتي وجود ندارد. اين پاسخگو معتقد بوده است كه بسياري از فعاليتهايي كه در زندگي‌اش انجام مي‌دهد، لذت‌بخش‌اند و اين دليلي بر اعتياد به آنها نيست. وي ادامه مي‌دهد كه «شايد كامپيوتر تنها يك ابزار تعامل‌بخش در جهاني باشد كه مردم آن به شدت ايزوله هستند. كامپيوتر شئ ساكت و خيلي خوبي است». يكي از پاسخگويان ديگر اظهار داشته است كه شايد هم يك چنين اختلالهايي وجود داشته باشد، اما تمامي آنها ممكن است بد نباشند. وي مي‌گويد:« ... شخص ممكن است ساعاتي طولاني از وقت خود را صرف اينترنت كند، همان كاري كه من مي‌كنم، و دليلش هم اين است كه من نهايتاً پس از تلاش بسيار، منبع «بي‌پايان» اطلاعات را يافته‌ام. هيچ مفري براي خروج از اين كتاب مرجع وجود ندارد و اگر هم من به چيزي معتاد شده‌ام، آن چيز، دانش است ... آيا همه ما معتاد به چيزي نيستيم كه ما را نسبت به زندگي علاقه‌مند كند؟»
افرادي ديگر همچون يونگ و ساير روانشناسان معتقدند كه زياده‌روي در استفاده از اينترنت، مي‌تواند براي سلامت فكري و فيزيكي شخص خطرناك باشد. اعتياد به اينترنت، كاركرد انطباقي شخص را مختل مي‌كند. اگر شخصي به اينترنت معتاد شود، كاركردهاي وي غيرانطباقي مي‌شوند.
به‌عنوان مثال نيويورك تايمز در مقاله‌اي كه اواخر آگوست سال 1997 راجع به اختلال اعتياد اينترنتي منتشر كرد، به داستانهاي واقعي از افرادي اشاره كرده است كه فكر مي‌كردند دچار اعتياد شده‌اند. به عنوان نمونه‌، در يكي از داستانها، به زني ساكن شمال غربي پسفيك اشاره مي‌كند كه به‌خاطر استفاده مفرط از كامپيوتر و صرف وقت زياد براي اين كار، شوهرش او را طلاق داده بود. ظاهراً وسواس شديد اين زن نسبت به اينترنت موجب شده بود كه فراموش كند كه مي‌بايست براي بچه‌هايش غذا بپزد، آنها را به ملاقات دكترشان ببرد، و يا سوخت كافي براي گرماي خانه تهيه كند. همچنين در اين روزنامه داستاني از پسربچه هفده ساله‌اي از شهر تگزاس نقل مي‌شود كه دچار علائم كناره‌گيري ناشي از استفادة مفرط اينترنت شده بود. زماني كه اين پسر بچه را به مركز توانبخشي الكليها و معتادان بردند، بدنش به شدت رعشه داشت و ميز و صندلي اتاق را به اطراف پرت مي كرد.
از اين‌گونه مثالها چنين بر مي‌آيد كه اختلال اعتياد اينترنتي در واقع وجود دارد. اما سوالي كه مطرح است، اين است كه مقصر اصلي كيست؟ آيا مقصر كسي است كه در هر گونه فعاليت آن‌لاين ـ از تحقيق تا چت و موج سواري صرف در نت ـ شركت مي‌كند؟ يكي از مسايل محوري‌ كنوني كه تمامي انواع اعتيادها با آن مواجهند، پارلمان است. يعني اينكه آيا پارلمانها به عنوان مسئول اصلي عرضه اين محصولات اعتياد‌آور بايد مسئوليت حل مشكلات را بپذيرند؟
كمپاني لاوا مايند توليدكننده انواع بازيهاي كامپيوتري, از يكي از مشتريانش كه جمله‌اي را براي اين كمپاني از روي سايت نوشته بود، نقل مي‌كند. اين مشتري گفته بود: «چرا اين لعنتي اينقدر اعتياد‌آور است؟»
پرسش ديگري نيز مطرح است. آيا برنامه‌سازان و ارائه‌كنندگان خدمات آن‌لاين, مسئول ميزان استفاده مردم از محصولاتشان هستند؟
در پاسخ به اين سوال‌ها ابتدا بايد گفت استفادة فراوان از اينترنت, در همة موارد؛ به معناي اعتياد به آن نيست. برنامه‌سازان و ارائه كنندگان خدمات آن‌لاين فقط بايد مراقب باشند ضمن حفظ قدرت رقابتي‌شان، محصولات مناسب را توليد كرده و خدمات را به بهترين شيوه به عموم مردم عرضه كنند. در قبال خودشان مسئوليت‌پذير باشند و «بدانند كه چه موقع بگويند كي». البته لازم است كساني كه زمينه و استعداد اعتياد به اينترنت را در خود مىبينند, پيش از ايجاد مشكل, با پيش گرفتن روش اعتدال از بروز آن جلوگيري كنند. (Oliver, 2003a: 1-2).

اعتياد اينترنتي: جستاري در معنا
اعتياد اينترنتي به گسترة وسيعي از مشكلات رفتاري و كنترل انگيزه استفاده از اينترنت اشاره دارد (Yacet, 2001:1). اعتياد اينترنتي به‌عنوان يك رفتار وسواسي، يا آرزوي برقراري پيوند، يا شايد حتي نمودي از انتقال و يا بازتاب روابط ابژه، و يا رفع نياز قلمداد مي‌شود (Fenichel, 2003: 1).
هولمز در تعريف خود از اعتياد اينترنتي، به تعريف استفاده طبيعي و معمولي اينترنت پرداخته و مي‌گويد كه هر گاه ميزان استفاده از اينترنت به كمتر از 19 ساعت در هفته برسد، در آن صورت مي‌گوييم كه فرد به شكل طبيعي از اينترنت استفاده مي‌كند. بنابراين، از نظر هولمز، فردي كه بيش از 19 ساعت در هفته از اينترنت استفاده مي كند، معتاد به اينترنت است.
يونگ نيز اشاره مي‌كند كه فرد معتاد كسي است كه حداقل 38 ساعت در هفته و يا 8 ساعت در روز، وقت خود را صرف استفاده از اينترنت مي‌كند. متخصصان در زمينه آسيب‌شناسي، محدودترين تعريف را براي طبقه‌بندي استفاده از اينترنت ارائه مي‌دهند. به‌طوري كه چنانچه فرد در هفته 2 تا 3 ساعت از اينترنت استفاده كند, يك كاربر معمولي، و چنانچه ميزان استفاده وي از اينترنت به 5/8 ساعت و يا بيشتر برسد, كاربري است كه بايد مورد بررسيهاي آسيب‌شناسانه قرار گيرد. (Lim and et al., 2004:2).
گولدبرگ معتقد است كه اعتياد اينترنتي عبارت است از استفاده بيمارگونه و وسواسي از اينترنت، كه معيارهايي همچون تحمل و علائم كناره‌گيري، از شاخصه‌هاي آن هستند (Lim and et al., 2004:1).
به‌طور خلاصه، مرور بر ادبيات نظري و تجربي پيرامون اعتياد اينترنتي, نشانگر آن است كه اعتياد اينترنتي پديده‌اي است كه از سه ويژگي برخوردار است:
1. اعتياد اينترنتي، نوعي اختلال و بي نظمي وسواسي است كه برخي ويژگيهاي آن مشابه شرايط‌ آسيب‌شناسانه است. در واقع، زماني مي‌توان گفت كه فرد دچار اعتياد به اينترنت شده است كه داراي علائم خستگي زودرس، تنهايي، افسردگي و غيره باشند. افرادي همچون اورزاك و يونگ به چنين تعريفي از اعتياد اينترنتي اعتقاد دارند. روشهاي درمان اين نوع اعتياد نيز، رفتار درماني شناختي و تقويت درماني انگيزش است.
2. اعتياد اينترنتي، نوعي اختلال و بي نظمي رواني است. از اين ديدگاه زمينه تحقيقي جديدي تحت عنوان «روان درماني اينترنتي» ظهور كرده است. اين ديدگاه, معتادان اينترنت را به‌عنوان بيمار مي‌بيند. روش درمان اين نوع اعتياد نيز، تشكيل گروههاي خبري و گروههاي بحث است. در اين شكل از درمان، اعضاي اختلالات رواني مرتبط به هم، نقش يك گروه حمايتي را بازي كرده و با ارائه پيشنهادات آن‌لاين و روشهاي برخورد با آن، از شدت اعتياد اينترنتي مي‌كاهند. افرادي چون استن، هانگ و آلسي به چنين ديدگاهي اعتقاد دارند.
3. اعتياد اينترنتي نوعي مشكل رفتاري است. دليل اين مسئله نيز، وجود يك رابطه قوي بين اعتياد اينترنتي و وابستگي شيميايي است. مطالعات نشان داده‌اند كه افرادي كه مشكلات وابستگي شيميايي دارند، در هفته وقت بيشتري را صرف اينترنت مي‌كنند، تا كاربران «وابسته غيرشيميايي». از معتقدان چنين نگاهي، مىتوان به شرر قابل اشاره كرد (Lim and et al., 2004: 2).
انجمن روانپزشكي آمريكا براي شناخت اعتياد اينترنتي و افرادي كه به استفاده مفرط از اينترنت معتادند، معيارهايي را مشخص كرده است كه طبق آن، چنانچه بخواهيم فردي را معتاد به اينترنت بناميم، بايد حداقل سه مورد از معيارهاي هفتگانه زير، در طول يك دوره 12ماهه (يك ساله) در وي ديده شود. معيارهاي پيشنهادي اين انجمن شامل 7 مورد به شرح زيراست:
1. تحمل: اين معيار به معناي صرف زمان بيشتري براي اينترنت به منظور رسيدن به رضايت است. در اين شرايط, با وجود صرف همان ميزان وقت, ميزان رضايتمندي كاربر كمتر است و نياز به زمان بيشتري دارد تا به همان درجه از رضايت قبلي برسد.
2. وجود دو يا چند علامت كناره‌گيري در طي دو روز در ماه كه بعد از كاهش و يا ترك مداوم استفاده از اينترنت حاصل مي‌شود. اين مسئله بايد موجب بروز دردها و رنجها و يا اختلالاتي در عملكرد اجتماعي، فردي و يا آموزش شود.
3. از اينترنت به منظور تخفيف و يا اجتناب از علائم كناره‌گيري استفاده مي‌شود.
4. از اينترنت، اغلب در دوره‌هاي زماني پيش از آنچه كه در ابتدا مدنظر بود، استفاده مي‌شود.
5. حجم قابل توجهي از وقت صرف فعاليتهاي مربوط به كاربري اينترنتي (براي مثال، كتابهاي اينترنتي، جست‌وجوي بروزرهاي جديد وب، جست‌وجوي فروشندگان اينترنتي و جز اينها) مي‌شود.

6. به‌خاطر استفاده از اينترنت، از فعاليتهاي مهم اجتماعي، شغلي و يا تفريحي دست كشيده و يا كاسته مي‌شود.
7. فرد به‌دليل استفاده مفرط از اينترنت، خطر فقدان روابط مهم، شغل، و فرصتهاي آموزشي و شغلي را مي‌پذيرد.
تحقيقاتي هم كه اخيراً راجع به اعتياد اينترنتي صورت گرفته‌اند، چندين معيار را براي اعتياد به اينترنت و بازشناسي آن برشمرده‌اند. سه مورد از اين معيارهاي مهم عبارتند از:
1. موقعي كه شخص سعي مي‌كند تا از اينترنت خارج شود، احساس بي‌قراري و بدخلقي مي‌كند.
2. از اينترنت، براي فرار از مشكلات و يا كاستن از احساس يأس و نااميدي، گناه، اضطراب و يا افسردگي استفاده مي‌شود.
3. كاربر اينترنت در مورد ميزان و وسعت استفاده خود از اينترنت، به اعضاي خانواده و يا دوستانش دروغ گفته و آن را كتمان مي‌كند. و نهايتاً، شخص با وجود هزينه بالاي استفاده از اينترنت، مكرراً از آن استفاده مي‌كند (Oliver, 2003b: 1-2).

علائم اعتياد اينترنتي
مانند تمامي انواع ديگر اعتيادها، اعتياد اينترنتي، نوعي اختلال و بي نظمي رواني ـ اجتماعي با مشخصه‌هايي چون تحمل (نياز به افزايش زمان لازم براي كسب مطلوبيت برابر با زمانهاي اوليه استفاده)، علائم كناره‌گيري (به‌ويژه رعشه و ارتعاش، اضطراب، بي‌حوصلگي)، اختلالات عاطفي (افسردگي، تندخويي و بدخلقي)، و ازهم گسيختگي روابط و مناسبات اجتماعي (كاهش و يا فقدان روابط اجتماعي به لحاظ كمي يا كيفي) است.
علائم اختلال اعتياد اينترنتي عبارتند از: مشكلات ميان فردي و يا مشكلات در هنگام كار يا مطالعه، ناديده گرفتن مسئوليتهاي مربوط به دوستان، خانواده، كار و يا مسئوليتهاي فردي، كناره‌گيري پس از دست كشيدن از اينترنت، كج خلقي هنگام تلاش براي دست كشيدن از اينترنت، آن‌لاين ماندن بيش از زمان برنامه‌ريزي شده، دروغ گفتن يا مخفي نگهداشتن زمان واقعي كار با اينترنت از نظر دوستان يا خانواده، تغيير در سبك زندگي به منظور گذران وقت بيشتر با اينترنت، كاهش فعاليت فيزيكي، بي‌توجهي به سلامت شخصي و بي‌خوابي يا كم خوابي و يا تغيير در الگوي خواب به منظور گذران وقت در اينترنت.
از طرفي، افراد در صورت استفاده از اينترنت، نه تنها رفتارهايي متفاوت با الگوهاي رايج در جامعه از خود نشان مي‌دهند، بلكه نوع تفكرشان نيز با اكثريت افراد جامعه, متفاوت مىشود. اين افراد انديشه‌هاي وسواسي راجع به اينترنت دارند، كنترل چنداني بر وسواس و انگيزه‌هاي اينترنتي‌شان نداشته و حتي فكر مي‌كنند اينترنت تنها دوست آنهاست. همچنين، اين‌گونه افراد فكر مي‌كنند كه اينترنت تنها جايي است كه آنها در آن، احساس خوبي نسبت به خود و جهان اطراف دارند (Pinnelli, 2002:1263).
روانشناس انگليسي به نام مارك گريفيث با مقايسه نمونه‌هاي باليني و به كمك تعاريف تثبيت شده و مشخص اعتياد، به بررسي شاخصه‌هاي پديده اعتياد اينترنتي مي‌پردازد. گريفيث براي تعيين علائم اعتياد اينترنتي، از يك تعريف نسبتاً سنتي اعتياد استفاده مي‌كند كه برحسب آن اعتياد از مشخصه‌هاي زير برخوردار است:
1. برجستگي: استمرار در يك فعاليت خاص يا استفاده از ماده مخدر مورد نظر، مهمترين فعاليت در زندگي شخصي است.
2. تغيير روحيه و خلق‌وخو: احساس نشئگي، كرختي و آرامي.
3. تحمل: افزايش حجم فعاليت يا ماده مخدر در طي زمان به منظور توليد همان ميزان رضايت.
4. علائم كناره‌گيري: احساس بدخلقي و كج خلقي، زماني كه فعاليت يا استفاده از ماده مخدر ترك مي‌شود.
5. تضاد و كشمكش: تضادهاي ميان فردي به‌دليل انجام فعاليت مورد نظر و يا استفاده از ماده مخدر، و تضادهاي دروني فرد.
6. عود يا بازگشت: گرايش به بازگشت دوباره به الگوي استفاده آسيب شناسانه قبلي. در مورد شديدترين الگوهاي مصرف، اين بازگشت ممكن است حتي بعد از سالها كنترل و پرهيز، به سرعت اتفاق بيفتد (Ibid: 1263).
سامسون و كين بر اين باورند كه فرد معتاد به اينترنت داراي علائم زير است:
1. در حين آن‌لاين بودن، زمان را از دست مي‌دهد.
2. ساعات ضروري خواب را صرف آن‌لاين بودن مي‌كند.
3. موقعي كه زمان آن‌لاين بودن تمام يا قطع شود، عصباني مي‌شود.
4. چنانچه به وي اجازه دسترسي به اينترنت داده نشود، كج خلقي مي‌كند.
5. زماني را كه بايد تكليف درسي يا كاري انجام دهد، صرف آن‌لاين بودن مي‌كند.
6. ترجيح مي‌دهد آن‌لاين شود تا اينكه با دوستان يا خانواده باشد.
7. از محدوديت زماني كه براي وي جهت استفاده از اينترنت تعيين شده است، سرپيچي مي‌كند.
8. به ديگران راجع به اينكه چه مدت آن‌لاين بوده است، دروغ مي‌گويد.
9. روابط جديدي با كساني كه هنگام آن‌لاين بودن ملاقات كرده است، تشكيل مي‌دهد.
10. خسته‌تر و كج خلق‌تر از زماني مي‌شود كه اينترنت جزئي از زندگي وي نبود.
11. موقعي كه از كامپيوتر دور است، ظاهراً ذهن خود را مشغول نوع فعاليتهاي مورد نظر در آن‌لاين شدن بعدي مي‌كند.
12. استفاده وي از اينترنت باعث شده است كه از ساير فعاليتهايي كه قبلاً براي او لذت‌بخش بودند، دست بكشد.
13. موقعي كه آن‌لاين نباشد، احساس خستگي، بدخلقي و افسردگي مي‌كند. حالت بدخلقي وي موقعي بهبود مي‌يابد كه دوباره آن‌لاين شود (Samson and Keen, 2005:1).
جهت سنجش اعتياد به اينترنت، سوالات زير نيز نمايي از علائم وجود آن در كاربران هستند كه مي توان از آنها به عنوان علائم اعتياد به اينترنت استفاده كرد:
1. آيا احساس مي‌كنيد كه نسبت به اينترنت اشتغال ذهني داريد؟ (يعني به فعاليت آن‌لاين قبلي‌تان فكر مي‌كنيد يا اينكه انتظار جلسه آن‌لاين بعدي را مي‌كشيد)
2. آيا احساس مي‌كنيد كه براي اينكه به مطلوبيت لازم اينترنت برسيد، لازم است وقت بيشتري را صرف آن كنيد؟
3. آيا بارها تلاشهاي ناموفقي در كنترل و يا قطع‌كردن استفاده‌تان از اينترنت داشته‌ايد؟
4. آيا موقعي كه سعي مي‌كنيد از اينترنت دست بكشيد و يا در كل از آن استفاده نكنيد، احساس ناآرامي، افسردگي و كج خلقي به شما دست مي‌دهد؟
5. آيا بيش از زماني كه در ابتدا قصد داشتيد، آن‌لاين مي‌مانيد؟
6. آيا احساس مي‌كنيد به‌خاطر استفاده از اينترنت، داريد روابط اجتماعي مهم و يا فرصتهاي شغلي و آموزشي را از دست مي‌دهيد؟
7. آيا به اعضاي خانواده، درمانگرها و ديگران راجع به ميزان استفاده‌تان از اينترنت دروغ مي‌گوييد؟
8. آيا از اينترنت به‌عنوان ابزاري براي فرار از مشكلات و يا رهايي از احساس يأس و نااميدي، اضطراب و افسردگي استفاده مي‌كنيد؟
در نحوه تفسير سوالات فوق و جوابهاي مربوطه نيز قابل ذكر است كه اگر شما به بيش از پنج مـورد از ايـن سوالات پاسخ «بله» بدهيد، در آن صورت مي‌توان گفت كه شما به اينترنت معتاديد (Zahniser, 2000:1: Yacet, 2001:9-10).

گونه‌شناسي اعتياد اينترنتي و شاخصه‌هاي هر يك
«اعتياد اينترنتي» اصطلاح وسيعي است كه تنوع گسترده‌اي از رفتارها و مشكلات مربوط به كنترل وسواس و انگيزش را در بر مي‌گيرد. ديويس از زاويه نوع استفاده از اينترنت، معتقد است كه كاربران به دو شكل آسيب شناسانه و مرضي از اينترنت استفاده مي كنند:
1) استفاده مرضي ويژه از اينترنت: اين نوع استفاده از اينترنت, به استفاده بيش از اندازه و سوء استفاده از اينترنت اشاره داشته و ريشه آن در آسيب شناسي رواني قبلي فرد است كه در اثر عوامل تقويتي كه از اينترنت دريافت مي كند، در فرد باقي مي ماند. مانند قماربازي، هرزه نگاري، و مانند آن كه اگر شخص به اينترنت دسترسي نداشته باشد، از طريق ديگر نشان داده مي شود، اما چون اين فرصت در اينترنت فراهم است، فرد به آن روي مي آورد.
2) استفاده مرضي كلي (فراگير) از اينترنت: اين نوع استفادة اعتيادي از اينترنت, شامل استفاده مرضي كلي از اينترنت نظير چت، پرسه زدن، نامه الكترونيكي و جز اينها بوده و علت اصلي آن، نوع بافت اجتماعي فرد است (اميدوار و صارمي، 1381: 35-34).
اعتياد اينترنتي چندين گونه‌ دارد كه پنج نوع آن شايع‌‌ترين است. ضمن آنكه هر يك از اين گونه ها، شاخصه‌ها و معرفهاي خاصي دارند، كه با بقيه متفاوت است:

1ـ اعتياد به سايبر سكس
امروزه مطالب زيادي راجع به شيوع هرزه نگاري و سكس سايبر در اينترنت در اتاقهاي چت شنيده و يا خوانده مي‌شود. اما‌، چيزي كه مردم درك نمي‌كنند، اين است كه هرزه اينترنتي، كسب‌و‌كار و تجارت بزرگي است. سايتهاي هرزه نگاري، بزرگترين بخش از فروشهاي تجارت الكترونيكي را تشكيل مي‌دهند (Careaga, 2003: 4-5).
در اين نوع اعتياد، افراد معتاد تمايل شديدي به مشاهده، دريافت و يا حتي تجارت موارد محرك جنسي و صحبت در اين رابطه در اتاقهاي گفت‌وگوي خاص دارند (Yacet, 2001:3-8). همانند ساير انواع اعتياد به اينترنت، اعتياد به سكس سايبر و يا روابط سايبر نيز به موضوع رهاشدن از واقعيت اشاره مي‌كند، كه طي آن زمان، پول، عواطف و انرژي به گونه‌اي صرف اينترنت مي‌شود كه روز به روز از كنترل فرد خارج مي‌شود. «اينترنت تنها چيزي را فراهم مي‌كند كه معتادان به اينترنت دنبال آن هستند: انزوا، گمنامي، و ابزار مخفي نگه‌داشتن هزينه‌هايي كه بارها صرف خريد هيجان سكسي مي‌شود. از نمونه‌هاي فعاليتهاي سكسي سايبر مي‌توان به مواردي چون كپي ‌كردن و يا نگاه‌كردن عكس‌هاي هرزه همراه با خودارضايي، مطالعه و يا نوشتن نامه‌ها و داستانهاي صريح سكسي، ارسال نامه الكترونيكي و يا قراردادن آگهي با هدف برقراري ملاقاتهاي شخصي با كسي، بازديد از اتاقهاي سكسي چت و پرداختن به فعاليتهاي آن‌لاين تعاملي اشاره كرد (Sexuality Education Resource Centre, 2003:3).
به‌طور خلاصه كاربران معتاد به سايبر سكس علائم زير را از خود بروز مي‌دهند:
1. صرف وقت زياد روي اينترنت با هدف خاص يافتن سكس سايبر. ضمن آنكه اغلب اوقات وقتي كه صرف اين كار مي‌شود، بيش از زماني است كه كاربر از پيش در نظر گرفته است.
2. اشتغال ذهني كاربر نسبت به يافتن شريك سكسي آن‌لاين.
3. استفاده مكرر از اتاقهاي چت و يا پيامهاي نمونه به منظور يافتن امور خيالي و رويايي كه در زندگي واقعي ممكن نيست.
4. حركت مكرر از سكس سايبر به سكس تلفني و يا ترتيب دادن ملاقاتها در زندگي واقعي.
5. مخفي نگه‌داشتن فعاليتهاي آن‌لاين از شريك جنسي مقابل و دروغ‌ گفتن به اعضاي خانواده و دوستان راجع به ميزان استفاده و درگير بودن در اينترنت.
6. ترجيح دادن سكس سايبر بر شريك جنسي در زندگي واقعي.
7. استفاده از اينترنت به‌عنوان ابزاري براي گريز از مشكلات و يا تخفيف احساس نااميدي، اضطراب و افسردگي.
8. ازدست دادن احساس بي‌قراري، افسردگي و كج خلقي در هنگام قطع‌كردن و يا دست كشيدن از اينترنت (Sexuality Education Resource Centre, 2003:4).

2. اعتياد از نوع روابط سايبر
افرادي كه دچار اعتياد به گپ زدن و گفت‌وگوي اينترنتي مي‌شوند، معمولاً بيش از حد درگير روابط اينترنتي‌اند و احتمال اينكه به مسائل غيراخلاقي نيز آلوده شوند، بالاست. دوستي اينترنتي خيلي سريع اهميت و جايگاه روابط خانوادگي و دوستان قديمي را مي‌گيرد. اين اعتياد در اكثر موارد منجر به شكست ازدواجها و بي‌ثباتي در روابط خانوادگي مي‌شود (Yacet, 2001:3-8). طبق آمار منتشر شده از سوي موتور جست‌وجوي Goto در مورد تعداد جستجوها در اتاقهاي چت، در سال 2001 تعداد اين جست‌وجو روزانه به 117427 مورد رسيده است (غمامي، 1384: 45)

3. اعتياد به خريد، تجارت و مزايده
در حال حاضر خريد و فروش آن‌لاين رشد فزاينده‌اي در ميان عموم يافته است. از اين رو، زياد مي‌بينيم افرادي كه دچار مشكلات ناشي از خريد و فروش آن‌لاين سهام از جمله خريد كالاهاي آن‌لاين و ساير سايتهاي مزايده هستند. (Careaga, 2003: 4-5). اين اعتياد دربرگيرنده مقوله وسيعي از رفتارهايي است كه مي‌توانند شامل علاقه مفرط به قمار اينترنتي، خريد و يا معامله سهام باشد. اين افراد به منظور افزايش سرمايه خود از كازينوهاي مجازي، بازيهاي جذاب‌، حراجيهاي اينترنتي و يا بازارهاي دلالي استفاده مي‌كنند، اما اين فعاليتها اكثراً باعث نابودي سرمايه شده و به قيمت اهمال ديگر وظايف شغلي و متزلزل شدن روابط خانوادگي تمام مي‌شود (Yacet, 2001:3-8).

4. اعتياد به جست‌وجو ذخيره بيش از اندازه اطلاعات
وفور اطلاعات قابل‌دسترس در شبكه، نوع جديدي از عادات گريزناپذير كاوش و جست‌‌وجوي اينترنتي را پديد آورده است. بدين ترتيب كه افراد زمان بيشتري را جهت جمع‌آوري و سازماندهي داده‌هايشان صرف مي‌كنند. افراط‌گري و كاهش ميزان بهره‌وري كاري, از پيامدهاي اين نوع اعتياد است (Yacet, 2001:3-8). در اين نوع اعتياد، فرد شيفتة غناي اطلاعات وب مي‌شود و جست‌‌وجوي بيش از اندازه براي جمع‌آوري اطلاعات، از پيامدهاي اين شيفتگي است.

5. اعتياد به كامپيوتر (انجام وسواس‌گونه بازيهاي كامپيوتري و يا برنامه نويسي علوم كامپيوتر)
در دهه 80 كه بازيهاي كامپيوتري مانند مين ياب و بازي ورق وارد دنياي كامپيوترها شد، محققين پي بردند كه افراط در بازيهاي كامپيوتري باعث مي‌شود كارمندان اكثر ساعات كاري‌شان را صرف بازي كنند. اين بازي‌ها چند نفره نبودند، همچنين نيازي به اتصال به شبكه اينترنت نداشتند (Yacet, 2001:3-8).
مردم بيشتر پولهايي را كه براي سرگرمي و تفريح كنار مي‌گذارند، صرف بازي‌كردن آن‌لاين مي‌كنند، تا رفتن به سينما براي تماشاي فيلم (Careaga, 2003: 4-5). نتايج تحقيقات انجام‌گرفته بر روي 336 نفر از دانش‌آموزان دبيرستاني حاكي از آن است كه 26 درصد از آنها پول غذايشان را صرف بازيهاي ويدئويي مي‌كنند (فثير، 1995، به نقل از اميدوار و صارمي، 1381: 66).
كلين و كيپرز (1990) دريافتند كه دانش‌آموزاني كه بازيهاي ويدئويي را به هر سرگرمي ديگري ترجيح مي‌دهند، در قياس با ديگر شاگردان, داراي مشكلات رفتاري بيشتري هستند (Zahniser, 2000:1).
گريفيث و دانكاستر طي مطالعه‌اي كه روي نمونه‌اي 378 نفري درخصوص بازيهاي كامپيوتري و ميزان شيوع و شاخصهاي جمعيتي آن در انگلستان انجام داد، دريافت كه ميانگين سني 5/13 سال بوده و 7/98 درصد از آنها تجربه اين بازيها را داشته و ميانگين سني شروع بازيها در گروه مورد بررسي، 4/8 سال بوده است. همچنين، دلايل اين افراد براي شروع اين بازيها شامل خنده (75 درصد)، مبارزه (27 درصد)، هماهنگ‌ شدن با دوستاني كه به بازي مي‌پرداختند (25 درصد) و نيافتن سرگرمي جالب توجه ديگر (23 درصد) است (فثير، 1995، به نقل از اميدوار و صارمي، 1381: 66).
فثير گزارش مي‌دهد كه در انگلستان، 41 درصد از 402 نفر مورد بررسي، نيم يا بيشتر پول هفتگي خودشان را صرف بازيهاي كامپيوتري مي‌كردند. 28 درصد از آنها هفته‌اي يك يا چند بار به بازي مي‌پرداختند. برخي هم براي انجام بازيها، به قرض‌كردن پول از دوستانشان مي‌پرداختند. تعداد ديگري، پول غذاي‌شان را صرف بازيهاي كامپيوتري كرده و گروهي نيز با فروش اموالشان، پول انجام بازيها را تأمين مي‌كردند (اميدوار و صارمي، 1381: 34).
اعتياد به موزيك نيز صورت ديگري از اعتياد به رايانه است كه اشاره به آن در اين قسمت حائز اهميت است. براساس يك مطالعه، يكي از كاربران اشاره كرده است كه حدود 1389 فايل موسيقي روي درايو هارد كامپيوتر خود داشته و روزانه 20 تا 30 كليپ ويدئويي ذخيره مي‌كند. حتي گاهي اوقات چهار ساعت دنبال يك آهنگ روي سايتهاي موسيقي مىگردد(Careaga, 2003: 4-5).

ديدگاهها و نظريه‏ها در تبيين اعتياد اينترنتي
روابط مجازي، پويا هستند، مي‌توانند بسيار حمايتي باشند، و در مقايسه با منافع بالقوه، حداقل خطر را به دنبال داشته باشند. مردم به كمك اينترنت، روابط جديدي را براساس فعاليت نو، برانگيزنده و تقويت‌كننده تشكيل مي‌دهند. پس، عاقلانه است كه انتظار داشته باشيم درصد بالايي از مردم در ظرف فاصله زماني محدود جذب آن شوند (King, 1996:10).
در پاسخ به اين سوال كه اينترنت واقعاً چه چيزي دارد كه افرادي كه از آن استفاده مي‌كنند، به‌طور بالقوه دچار رفتارهاي مخرب مي‌شوند و اينكه چرا برخي مردم خودشان را در معرض خطر از دست‌دادن شغل، ازهم‌گسيختگي روابط، و يا زيانهاي مالي قرار مي‌دهند، ديدگاههاي مختلفي از زواياي گوناگون ايراد شده است. از طرفي، اعتياد به اينترنت يك پديده بين‌رشته‏اي است، و علوم مختلف پزشكي، رايانه‏اي، جامعه‏شناسي، حقوق، اخلاق و رواشناسي هر يك از زواياي مختلف اين پديده را مورد بررسي قرار داده‏اند. در هر يك از اين علوم مختلف، نظريه‏هايي براي اين اختلال مطرح شده است. همچنين در بسياري از موارد، نظريه‏هاي مطرح شده, از چارچوب يك علم خارج مي‏شود و تركيبي از مفاهيم چندين علم را دربرمي‏گيرد.
با وجود پژوهشهاي فراوان و تلاشهاي هماهنگ براي شناسايي مهمترين عوامل گرايش فرد به اعتياد به اينترنت، همچنان موارد مبهم و پرسشهاي بسياري فراروي محققان و متخصصان اين حوزه قرار دارد. وجود ديدگاه‏ها، نظرات، تبيينها و اختلاف‌نظر در مورد نحوه پديدآمدن، طبقه‏بندي، تشخيص، تداوم و استمرار اعتياد به اينترنت، به پيچيدگي و معماگونه ‌بودن اين آسيب اشاره دارد. به همين دليل است كه هنوز هيچ فرد، نظريه و ديدگاهي كه قادر به تبيين تمامي «رفتارهاي اعتيادگونه» باشد، مطرح نشده است.
گروهول در توضيح اين مسئله كه چرا مردم به گونه‌اي اعتيادآور از اينترنت استفاده مي‌كنند، الگوي استفاده مرضي از اينترنت را پيشنهاد كرده و در اين رابطه، دو ديدگاه ارائه مي‌دهد:
1. علت گرايش افراد به استفاده اعتيادآور از اينترنت، تمايل آنها به دوري‌گزيدن از مشكلاتي است كه در زندگي شخصي با آنها مواجهند. به عبارتي، افراد براي اينكه از مشكلات زندگي فرار كنند، به اينترنت روي مي‌آورند.
2. ديدگاه دومي كه گروهول درخصوص دليل رويكرد افراد به استفاده اعتيادي از اينترنت بيان مي‌كند، ديدگاه قابل‌قبول‌تري است. وي در اين ديدگاه، به مراحلي اشاره مي‌كند كه فرد هنگام كار با اينترنت و كشف منابع آن، از آنها گذر مي‌كند. مراحل مورد نظر گروهول به قرار زير است:
1. افسون‌گري يا وسواس؛ اين مرحله زماني است كه محيط براي فرد تازه است و وي تازه وارد اين محيط شده است. يا اينكه فرد يك كاربر قديمي است كه فعاليت جديدي را در اينترنت پيدا مي‌كند. مرحله اول، به شدت اعتيادآ‌وري است. در واقع، اين حالت اعتيادي تا جايي ادامه دارد كه فرد وارد مرحله دوم يعني توهم‌زدايي يا سرخوردگي شود.
2. توهم‌زدايي يا سرخوردگي؛ در اين مرحله، فرد نسبت به فعاليتي كه اغلب انجام مي‌دهد، سرخورده و بي‌تمايل مي‌شود. موقعي كه فرد از اين مرحله بگذرد، مي‌تواند مطمئنا وارد مرحله سوم يعني تعادل شود.
3. تعادل؛ نماد و مشخصه بارز مرحله سوم، استفاده طبيعي از اينترنت است. هر فردي در زمانهاي متفاوتي وارد مرحله سوم مي‌شود. در جمع‌بندي اين سه مرحله بايد گفت كه حتي گاه اتفاق مي‌افتد كه تمامي اين مراحل به‌صورت چرخشي در فرد تكرار شوند. در واقع، سير اين مراحل به‌صورت خطي نيست. به‌ويژه، زماني كه فرد فعاليت جديد جالب ديگري را در اينترنت پيدا مي‌كند، اين مراحل دوباره در وي از نو شروع مي‌شوند (Duran, 2003: 2).
معتادان اغلب يك «زندگي دوم» (Second life) و يا مفري را براي «فراموش‌كردن مشكلاتشان در هنگام آن‌لاين بودن ايجاد مي‌كنند، درست مانند احساس كرختي و مستي كه افراد معتاد به الكل در هنگام نوشيدن الكل گزارش مي‌دهند» (Sexuality Education Resource Centre 2003: 3).
سيگل و سنا در بررسي نظريه‌هاي مربوط به اعتياد اينترنتي، به نظريه‌هاي كلان انحراف و كج‌رفتاري اجتماعي استناد كرده ‌و اين نظريه‌ها را به چهار دسته كلي تقسيم كرده‌اند كه هر كدام از اين دسته‌هاي كلي خود نظريه‌هاي مختلفي را در بر مي‌گيرد. اين چهار دسته كلي عبارتند از:
1) نظريه‌هاي فردي، 2) نظريه‌هاي ساختار اجتماعي، 3) نظريه‌هاي فرايند اجتماعي، 4) نظريه‌هاي واكنش اجتماعي.
در نظريه‌هاي فردي، ريشه اختلال در خود فرد جست‌‌وجو مي‌شود، يعني ساخت زيست‌شناختي و ويژگيهاي روان‌شناختي شخص است كه سازنده رفتار اوست. براساس اين ديدگاه، شخصيت شامل تمامي جنبه‌هاي رفتاري، هيجاني، شناختي، اخلاقي، و حتي جنبه جسماني، عصبي، هورموني و بيوشيميايي مي‌شود كه به‌وجودآورندة رفتار بهنجار يا نابهنجار است.
براساس نظريه‌هاي ساختار اجتماعي، رفتار بزهكارانه, ناشي از سازگاري فرد با شرايط حاكم در محيطهاي طبقه پايين است. سيگل و سنا نظريه‌هاي ساختار اجتماعي را به سه دسته تقسيم كرده‌اند:
1. نظريه درهم‌ريختگي اجتماعي
2. نظريه‌هاي فشار
3. نظريه خرده‌فرهنگ (فرهنگ منحرف)
نظريه‌هاي فرايند اجتماعي، نابهنجاري را ناشي از تعاملات انسانها در زندگي اجتماعي روزمره مي‌دانند. نظريه‌هاي فرايند اجتماعي به نظريه‌هاي زير تقسيم پذيرند:
الف) نظريه تداعي افتراقي
ب) نظريه كنترل اجتماعي
ج) نظريه كنترل اجتماعي هيرشي
نظريه‌هاي واكنش اجتما‌عي، بر روي نقشي كه نهادهاي اقتصادي و اجتماعي در ايجاد رفتارهاي نابهنجار دارند، متمركز مي‌شوند. يعني روشي كه در آن، جامعه از خود نسبت به فرد واكنش نشان مي‌دهد و روشي كه افراد نسبت به جامعه واكنش نشان مي‌دهند. دو نظريه مهم در بين نظريه‌هاي واكنش اجتماعي، نظريه، «برچسب» و نظريه «تضاد» است (اميدوار و صارمي،1381: 39-38).
درخصوص دلايل گرايش افراد به اينترنت و استفاده اعتيادي از آن، نظريه‌هاي ديگري هم ارائه شده است، كه عبارتند از:

1. نظريه پويايي رواني و شخصيت
اين نظريه, ريشه‌هاي اعتياد فرد به اينترنت را به سال‌هاي آغازين زندگي وي ارتباط مي‌دهد. به عبارتي، عمده‌ترين دلايل گرايش اعتيادآور فرد به اينترنت، شوكهاي روحي يا كمبودهاي عاطفي دوران كودكي، ارتباط با ساير ويژگيهاي خاص شخصيتي و يا ساير اختلالات، و خلق‌وخوها يا گرايش‌هاي روانشناختي ارثي است. طبق اين ديدگاه، بسته به حوادثي كه در دوران كودكي براي فرد اتفاق افتاده است و يا ويژگيهاي شخصيتي‌اي كه در طي بلوغ در اين فرد شكل گرفته است, او براي تقويت يك رفتار اعتيادآميز و يا هر رفتار ديگري مستعد مي‌شود. در اين حالت، آنچه كه اهميت دارد، موضوع يا فعاليت نيست، بلكه فرد و شرايطي است كه وي متأثر از آن، معتاد مي‌شود (Duran, 2003:2).

2. نظريه كنترل اجتماعي
براساس نظريه كنترل اجتماعي هيرشي، عاملي كه باعث جلوگيري از رفتارهاي انحرافي نوجوانان و جوانان مي‌شود، «پيوند اجتماعي» است. به اعتقاد هيرشي، پيوندهاي اجتماعي داراي چهار عنصر اصلي دلبستگي، تعهد، مشغوليت و اعتقاد است. ضعف هر يك از اين چهار عنصر در فرد مي‏تواند موجب بروز رفتارهاي انحرافي او شود.
الف‏) دلبستگي: كساني كه به ديگران دلبستگي و علاقه ا‌ي ندارند، نگران اين نيستند كه روابط اجتماعي خود را به خطر اندازند و به همين علت بيشتر احتمال دارد كه مرتكب رفتار انحرافي شوند.
ب) تعهد: هر چقدر ميزان تعهد فرد نسبت به خانواده، شغل، دوستان و غيره كمتر باشد، احتمال ارتكاب رفتار انحرافي بيشتر خواهد بود.
ج) درگيري (مشغوليت): كساني كه مشاركت مداوم در فعاليتهاي زندگي، كار، خانوادگي و غيره ندارند و بيكارند، فرصت بيشتري براي انحراف دارند.
د) باور و اعتقاد: اگر فردي اعتقاد قوي به ارزشها و اصول اخلاقي يك گروه نداشته باشد يا به اين ارزشها وفادار نباشد, احتمال گرايش وي به رفتار انحرافي بيشتر خواهد بود (اميدوار و صارمي،1381: 56).

3. تبيين رفتاري
اين تبيين‌ بر پايه مطالعات بي. اف. اسكينر راجع به شرطي‌شدن عامل يا كنشگر است. براساس اين ديدگاه، فرد براي دريافت پاداش وارد اينترنت مي‌شود. پاداشهايي كه وي از اين رفتار مي‌گيرد، فرار از واقعيت، رسيدن به عشق و سرگرميهاي زياد است و چنانچه فرد در زمانهاي آتي نيز به اين پاداشها نياز داشته باشد, احتمالاً به اينترنت روي خواهد آورد. در نتيجه، اين روند تقويت شده و چرخه همچنان ادامه پيدا مي‌كند (Duran, 2003:2).

4. تبيين بيوپزشكي
بر پايه تبيين‌ بيوپزشكي، عوامل ارثي و مادرزادي و يا اختلالات شيميايي در مغز و فرارسانها، دلايل اصلي روي‌آوردن فرد به اعتيادند. از نظر اين ديدگاه، وجود برخي كروموزومها، هورمونها، و مواد زائد و يا فقدان مواد شيميايي لازم و مشخص و فرارسانهايي كه فعاليت مغز و ساير دستگاههاي عصبي را تنظيم مي‌كنند، در بروز اعتياد در فرد موثرند (Ferris, 2002: 2-3). آزادسازي حجم زياد دوپاماين در مراكز لذت، باعث سركوبي كاركردهاي حياتي مغز و نهايتاً كنترل آن مي‌شود. از اين نظر، روشهاي چندي وجود دارد كه طي آن، استفاده از اينترنت احتمالاً باعث تحريك اين فرايند عصبي ـ بيولوژيكي مي‌شود. روشهاي مورد نظر عبارتند از:
1. تجربه بالقوه شديد قدرت، هيجان، خوشحالي، تحريك، تحقق اهداف و رضايت، كه در نتيجه آن فرد قادر خواهد بود در يك لحظه, پيرامون هر چيزي, به منبع گستردة اطلاعات وصل شود.
2. احساس مخاطره‌جويي, مانند شرط‌بندي، با ناشناخته ‌ماندن چيزي كه شايد اتصال بعدي به اينترنت بتواند آن را مشخص كند همراه است. حال اين امر ناشناخته, ممكن است كسب اطلاعات جديد و جالب و يا فرصتهاي تعاملي همچون ارتباط صرف با يك دوست، رفتن به اتاقهاي چت، هرزه‌نگاري، سكس‌ سايبر، خريد آن‌لاين و جز اينها‌ باشد.
3. اثر خويشتن‏داري رضايت‌بخشي كه گمنامي كاربر در نت به وي مي‌دهد. اين امر هم باعث تسريع روند صميميت و پيوند اجتماعي مي‌شود كه ظاهراً صداقت آن از ارتباط شفاهي بيشتر است و هم موجب مي‌شود كه فرد دچار رويا و خواب و خيال شود و يا يك هويت كلي جديد براي خود ايجاد كند كه ممكن است بسيار لذت بخش هم باشد.
4. اثر هيپنوتيزم‌آور حركات تصاوير روي صفحه مانيتور رايانه (يا تلويزيون).
5. جذابيت چندرسانه‌اي همانند رنگ، صداي موزيك يا استريو، سرعت و گرافيكهاي فلاش‌دار (Lawyers concerned for lawyers, INC., 2005:2-4).

5. نظريه شناختي
همانند ديدگاه روانكاوي، ديدگاه شناختي متوجه فرايندهاي دروني است. البته اين ديدگاه بيش از آنكه بر اميال، نيازها، و انگيز‌شها تأكيد كند، بر اينكه افراد چگونه اطلاعات را كسب كرده و تفسير مي‌كنند و آنها را در حل مشكلات به‌كار مي‌گيرند، تأكيد دارد. اصولاً ديدگاه شناختي بيشتر به افكار كنوني و شيوه‌هاي حل مسأله توجه دارد تا تاريخچه شخصي.
در اين ديدگاه، اعتياد به اينترنت, برآمده از شناختهاي معيوب و يا پردازش معيوب شناختي است و درمان آن مبتني بر تصحيح فرايند شناختهاي معيوب است (اميدوار و صارمي، 1381: 52).

6. نظريه شناختي ـ رفتاري
گسترش اعتياد به اينترنت, با شرايط روانشناختي قبلي به وجود مي‌آيد. در اكثر مواقع، اين آسيب‌شناسي شامل افسردگي، اضطراب اجتماعي و انواع روان‌پريشيها‌ست. وقتي فرد در معرض استفاده از اينترنت قرار مي‌گيرد، فرايند كاربرد مشكل‌زاي اينترنت شروع مي‌شود. اين آسيب‌شناسي زمينه‌اي، نوعي آمادگي و تمايل است و موجب شروع استرس مي‏شود. البته چندين عامل ديگر نيز در ايجاد و يا حفظ اختلال دخالت دارند:
اولاً، بعضي از تقويت‌كننده‌هاي رفتاري وجود دارند كه به عنوان عامل شرطي عمل مي‌كنند. اتاق، صندلي، دست‌زدن به صفحه كليد، موس، صداي روشن‌شدن رايانه، بوق يا صداي زنگ آن در گروه اين عوامل هستند.
ثانياً، بدكاري شناختي نيز در اينجا عمل مي‌كند. زيرا شناخت غيرسازشي در زمينه خود و دنيا، شاخصهاي اوليه اين اختلال هستند. باورهايي همچون اين موضوع كه فرد فقط در اينترنت قدرت كنترل دارد، فقط در آنجا براي خود كسي است و فقط در آنجا قابل احترام است و مانند آن، افكار شناختي مشكل‌زا در زمينه «خود» هستند.
باورهايي مانند هيچ‌كس در بيرون از اينترنت از من خوشش نمي‌آيد، يا اينترنت تنها جايي است كه واقعاً مي‌شود مردم را شناخت، و هر كسي به نوعي به اينترنت آلوده است و مانند آن افكار شناختي مشكل‌زا در زمينه «دنيا» هستند.
ثالثاً، بيان كيفي كاربري اينترنت بستگي به شبكه حمايتي اجتماعي فرد دارد. اگر تمام عوامل در فرد وجود داشته باشد و حمايت اجتماعي نشود، احتمال دارد به اعتياد اينترنتي عمومي روي بياورد كه با رفتارهاي جلب توجه اجتماعي، غيرشخصي و غفلت كاري مشخص مي‌شود. اما اگر جنبه‌هاي اجتماعي داشته باشد، اعتياد به اينترنت ويژه در او ايجاد خواهد شد كه فقط در بخش ويژه‌اي از تكنولوژي مانند بازي يا هرزه‌نگاري جنسي است.
از ديدگاه رفتاري ـ شناختي، نشانه‌هاي اختلال شامل افكار وسواسي درباره اينترنت، كنترل تكانه ضعيف، ناتواني در متوقف‌كردن استفاده از اينترنت و مهم‌تر از همه، اين باور كه اينترنت تنها دوست فرد است. علاوه بر اين، در موقعي كه تماس برقرار نيست، به فكر اينترنت بودن، بار آينده تماس‌گرفتن را پيش‌بيني‌كردن و صرف مخارج زياد درباره اينترنت و كارهاي مربوط به آن نيز، نشانه‌هاي ديگر اين اختلال هستند. مشكل عمده ديگر، جدا‌كردن فرد از دوستان خود به نفع دوستان اينترنتي است و در نهايت نوعي احساس گناه درباره استفاده از اينترنت و دروغ‌گفتن به دوستان درباره وقت صرف‌شده و سري ‌نگه‌داشتن آن،‌ نشانه‌هاي ديگر اين اختلال هستند. اين افراد درحالي كه مي‌دانند كارشان از نظر اجتماعي مورد پسند نيست، نمي‌توانند آن را متوقف كنند. چراكه خود به خود, به خودارزشي كمتر و در نتيجه نشانه‌هاي بيشتر مي‌انجامد (اميدوار و صارمي، 1381: 52).

اعتياد به اينترنت و نظارت والدين
از زمره عوامل موجد و يا مانع اعتياد اينترنتي در ميان نوجوانان و جوانان، نظارت و كنترلي است كه والدين بر استفادة فرزندان از اينترنت اعمال مي‌كنند. مسئله اي كه بارز است، اين است كه معمولا خانواده‌ها نگاهي متعادل و من





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 183]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن