محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827617942
احکام حج(بخش دوم)
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: بخش دوّم : كعبه و اسرار آن
قداست خانه كعبه
خانه كعبه نخستين و برترين خانه در روى زمين است . اين خانه در جايگاهى بسيار مقدس واقع شده است و مورد احترام خاص پروردگار مى باشد. رسول خداصلّى اللّه عليه و آله ى فرمايد:
((اِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ اَخْتارَ مِنْ كُلِّ شَىٍّْءٍ شَيْئاً، اَخْتارَ مِنَ الا رْضِ مَكَّةَ وَاخْتارَ مِنْ مَكَّة المَسْجِدَ وَاخْتارَ مِنَ المَسْجِدِ المَوْضِعَ الَّذِى فيهِ الكَعْبَة )).(53)
يعنى : ((خداوند (عزّوجل ) از هر چيزى ، يكى را به عنوان بهترين برمى گزيند، از زمين ، مكه را و از مكه ، مسجد را و از مسجد، محلّ كعبه را برگزيده است )).
از امام صادق عليه السّلام نيز روايت شده است :
((اِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ اَخْتارَ مِنْ كُلِّ شَي ءٍ شَيئاً، اَخْتارَ مِنَ الاَرْضِ مَوْضِعَ الكَعْبَةِ))(54)
يعنى : ((خداوند (عزوجل ) از هر چيزى يكى را به عنوان ديگرى نيز از امام صادق عليه السّلام قل شده است كه آن حضرت در حالى كه به كعبه اشاره مى نمود فرمود:
((خداوند در روى زمين هيچ خانه اى نيافريده است كه محبوبتر و ارجمندتر از كعبه در نزد خودش باشد. خداوند به احترام كعبه ، ماههاى حرام را حرمت بخشيده است )).(55)
پس خانه كعبه ، از احترام ويژه اى برخوردار است و هتك حرمت آن جايز نيست . لذا خداوند بيرون نمودن كسى را كه به آنجا پناه برده ، حرام كرده است . ((كعبه ))، ستون دين و اساس پايدارى شريعت است . از امام صادق عليه السّلام نقل شده است كه آن حضرت فرمود:
((لايَزالُ الدّين قائِماً ماقامَتْ الكَعْبَةُ)).(56)
يعنى : ((تا هنگامى كه كعبه برپاست دين نيز پايدار مى باشد)).
سير پيدايش خانه كعبه
سخن درباره چگونگى پيدايش و بناى خانه كعبه است . بعضى از روايات بيانگر اين مطلب است كه خانه خدا و بيت اللّه الحرام به امر خداوند و به وسيله ملائكه ساخته شده است و پس از طوفان نوح ، آن خانه به آسمان برده شد و هر روز هفتاد هزار فرشته آن را طواف مى كنند. و سپس حضرت ابراهيم عليه السّلام دوباره آن را در زمين ، تجديد بنا نمود.
امام باقرعليه السّلام فرموده است : ((خداوند در زير عرش ، چهار اسطوانه ساخت و آن را ((ضرّاح )) ناميد و او ((بيت المعمور)) است . سپس به ملائكه فرمود: آن را طواف كنيد. و سپس ملائكه را برانگيخت و به آنان فرمود: در زمين خانه اى بنا كنيد مانند بيت المعمور. و بعد به كسانى كه در زمين بودند امر نمود كه آن خانه را طواف نمايند. و وقتى حضرت آدم عليه السّلام از بهشت به زمين هبوط كرد، خداوند به او فرمود: ((من به همراه تو خانه اى را فرستادم تا پيرامون آن طواف كنى آنچنانكه ملائكه پيرامون عرش طواف مى كنند و كنار آن خانه نماز بخوانى آنگونه كه در كنار عرش خوانده مى شود. و وقتى زمان طوفان نوح فرا رسيد، اين خانه به آسمان برده شد و پيامبران عليهم السّلام مناسك حج را انجام مى دادند بدون اينكه از مكان آن خانه اطلاعى داشته باشند، تا هنگامى كه خداوند آنجا را براى ابراهيم عليه السّلام سكنى قرار داد و جايگاه خانه را به او نشان داد و ابراهيم عليه السّلام آن خانه را از سنگها پنج كوه تجديد بنا كرد:
1- كوه حرا.
2- كوه ثبير.
3- كوه لبنان .
4- كوه طور.
5- و كوه حمر)).(57)
روايات ديگرى نيز وجود دارد كه مضمن روايت مذكور را دلالت دارند.
و از بعضى روايات استفاده مى شود كه نخستين سازنده خانه كعبه حضرت آدم عليه السّلام وده است . امام صادق عليه السّلام مى فرمايد:
((إ نّ آدَمَعليه السّلام هُوَ الَّذى بَنى البَيْتَ وَوَضَعَ اَساسَهُ...))(58)
يعنى : ((حضرت آدم عليه السّلام خانه كعبه را ساخت و آن را پايه گذارى نمود...)).
اگرچه پيدايش ابتدايى و سازنده اوّلى خانه خدا قدرى نامعلوم است ، ولى تجديد بناى خانه خدا به وسيله حضرت ابراهيم و اسماعيل عليهماالسّلام امرى روشن و معلوم است ؛ زيرا در قرآن كريم مى فرمايد:
(وَاِذْ يَرْفَعُ اِبراهِيمُ القَواعِدَ مِنَ البَيْتِ وَاِسماعِيلُ...)(59)
يعنى : ((آنگاه كه ابراهيم عليه السّلام و اسماعيل ، پايه هاى خانه كعبه را بالا بردند)).
در تفسير قمى ، روايتى را از امام صادق عليه السّلام پيرامون آمدن حضرت ابراهيم به سرزمين مكّه و ساختن خانه كعبه نقل مى كند. در اين روايت ، امام صادق عليه السّلام فرموده است :
((وقتى اسماعيل به سن مردان رسيد، خداوند به ابراهيم عليه السّلام امر نمود تا خانه كعبه را بنا كند، حضرت ابراهيم عليه السّلام فرمود: پروردگارا! در كدام مكان آن را بنا كنم ؟ خداوند فرمود: در همان مكانى كه قبّه (بهشتى ) بر حضرت آدم عليه السّلام فرود آمد و حرم خدا به وسيله آن قبله ، نورانى شد. قبه اى كه خداوند بر حضرت آدم عليه السّلام نازل فرموده بود تا روزگار طوفان نوح عليه السّلام ثابت و استوار بود. وقتى با طوفان تمام دنيا در آب غرق شد، خداوند آن قبه را به آسمان برد و تمام دنيا جز محدوده خانه خدا غرق شده بود. و لذا آن را ((بيت عتيق )) ناميده اند؛ چون از غرق شدن رهايى يافت . وقتى خداوند به حضرت ابراهيم عليه السّلام امر نمود تا خانه كعبه را دوباره بسازد، او نمى دانست در چه مكانى آن را بسازد، لذا جبرائيل عليه السّلام ظاهر شد و محلّ خانه خدا را مشخص كرد. و سپس خداوند ستونهاى خانه را از بهشت براى حضرت ابراهيم عليه السّلام فرستاد. سنگى كه خداوند براى حضرت آدم عليه السّلام فرستاد از برف سفيدتر بود، ولى چون كفار آن را لمس كردند، سياه شد و حضرت ابراهيم عليه السّلام خانه كعبه را بنانهاد...)).(60)
فلسفه و آثار وجود كعبه
در ابتداى كتاب گفتيم كه هر وجودى را سرّى است ، خانه كعبه ، ظاهر و باطنى دارد. اين خانه در ظاهر مانند ساير خانه هاى زمينى ، درب و ديوار و سقفى دارد، ولى در واقع ، سرزمين آن الهى و ديوارهاى آن بهشتى و فضاى آن ملكوتى است . پس در خلقت خانه خدا حكمتى است ؛ چنانكه در خلقت ساير موجودات نيز سرّ و حكمتى وجود دارد. مراجعه به منابع و روايت اسلامى ، بيانگر اين واقعيت است كه در خلقت و پيدايش خانه كعبه ، اسرار گوناگونى وجود دارد:
1- يكى از اسرار وجودى كعبه اين است كه كعبه ، محلّ آمرزش گناهان قرارداده شده است . از آنجا كه فلسفه خلقت بشر، عبادت و رسيدن به سعادت ابدى هست و شيطان هميشه در راه رسيدن بشر به سعادت ابدى مزاحمت ايجاد نموده و پيوسته موانعى را براى بشر به وجود مى آورد، به طورى كه گاه بر انسانها غلبه پيدا نموده و آنان را غافل مى كند و آنان نيز مرتكب گناه مى شوند، خداوند مهربان كعبه را خلق نمود تا بتوانند در كنار آن استغفار نموده و از خداوند آمرزش گناهانشان را بخواهند تا خداوند آنان را ببخشد.
از امام محمد باقرعليه السّلام روايت شده است كه آن حضرت عليه السّلام درباره تفسير آيه شريفه :
(إ نّى جاعِلٌ فِى الاَرْضِ خَليفَةً قالُوا اءَتَجْعَلَ فيها مَنْ يَفْسِدَ فيها وَيَسْفِكُ الدَّماءَ وَنَحْنُ نُسَّبِحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ...)(61)
فرمود: ((ملائكه با اين سخن خواستند بر خداوند منّت بگذارند. و اين سخن را بعضى از ملائكه گفتند چون نسبت به گذشته كسانى كه قبلاص در زمين بودند، آگاهى داشتند. وقتى اينان چنين گفتند، خداوند از آنان روى گردان شد و آدم را خلق كرد و تمام اسماء را به او آموخت .
پس آن اسماء را از ملائكه پرسيد. آنان گفتند: (لاعِلْمَ لَنا اِلاّ عَلَّمْتَنا)(62)
خداوند به آدم عليه السّلام فرمود:
(يا آدَمُ اَنْبِئهُمْ بِاءَسْمائِهِمْ)
يعنى : ((اى آدم ! نامهاى ملائكه را به آنان اطلاع بده )).
وقتى نامهاى آنان را گفت ، خداوند به ملائكه فرمود: (اُسْجُدُوا لا دَمَ)(63) آنان سجده كردند و در حال سجده با خود مى گفتند:
((ما فكر نمى كرديم كه خداوند كسى بزرگوارتر از ما را بيافريند در حالى كه ما همسايگان او نزديكترن خلق به او هستيم )).
وقتى ملائكه سجده نموده و سرهايشان را بلند كردند، خداوند فرمود:
(اِنّى اَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ...)(64) آنگاه ملائكه فهميدند كه اشتباه كرده اند، لذا به عرش خداوند پناهنده شدند و پيرامون آن طواف مى كردند و از خداوند طالب عفو و رضايت مى نمودند. خداوند از آنان راضى شد و به ملائكه امر نمود در روى زمين خانه اى بسازند تا هر كس از فرزندان آدم عليه السّلام مرتكب گناهى شد همانطور كه ملائكه پيرامون عرش و طواف مى كنند، او نيز پيرامون آن خانه طواف كند تا خداوند از او راضى شود؛ چنانكه از ملائكه راضى شده ...)).(65)
در ادامه اين روايت ، امام باقرعليه السّلام مى فرمايد:
((وقتى حضرت آدم عليه السّلام به سوى خانه كعبه رفت و همانطور كه ملائكه پيرامون عرش طواف مى كنند، او نيز هفت مرتبه پيرامون خانه كعبه طواف نمود، سپس نزد ((مستجاد)) توقف نمود و فرياد زد: (ربّ اغفرلى ). در پاسخ ندا آمد: (يا آدَمُ قَدْ غَفَرُاللّه لَكَ). و حضرت آدم عليه السّلام فرمود: (يارَبِّ! وَلِذُرِيَّتى ).
يعنى : ((خداوندا! اولاد من را نيز ببخش )).
در پاسخ ندا آمد:
((يا آدَمُ! مَنْ باءَ بِذَنْبِهِ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ حَيْثُ بُؤْتَ اءَنْتَ بِذَنْبِكَ هاهُنا غَفَرَاللّه لَهُ)).
يعنى : اى آدم ! هر فردى از فرزندان كه مانند تو در خانه كعبه با اعتراف به گناهش به سوى خدا برگردد، خداوند او را مى بخشد)).(66)
در تفسير عياشى (67) مانند همين حديث از امام سجادعليه السّلام با كمى تغيير روايت شده است .
پس خانه كعبه ((خانه مغفرت )) است و هر كسى كه با حفظ تمام شرايط و اخلاص در كنار خانه كعبه آمرزش گناهان را از خداوند بخواهد، خداوند او را مى آمرزد. و در واقع اين يك فرصت ديگرى براى پاك ساختن درون و نزديك شدن به سعادت ابدى است .
2- خداوند كعبه را محلى براى آزمودن انسانها قرار داد؛ زيرا كعبه را در بيابانى بدون آب و در ميان كوههايى ناهموار و دور از آبادى ، با گرمايى سوزان قرار داد و به آنان دستور داد براى عبادت خويش به آنجا رفتهو به راز و نياز بپردازند. اميرالمؤ منين على عليه السّلام مى فرمايد:
((اءلا تَرَوْنَ اءنّ اللّه اخْتَبَرَ الا وَّلينَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ اِلىَ الاخِرينَ مِنْ هذَا العالَمِ بِاءحجارٍ لاتَضُرُّ وَلاتَنْفَعُ وَلاتُبْصِرُوا وَلاتَسْمَعُ، فَجَعَلَها بَيْتَهُ الحَرامَ الَّذِى جَعَلَهُ اللّه لِلنّاسِ قِياماً...))(68)
يعنى : ((آيا نمى بينيد كه خداوند سبحان پيشينان از زمان آدم عليه السّلام تا آخرين نفر از اين جهان را به وسيله سنگهايى كه (در ظاهر) نه زيان دارد و نه سود بخشد و نه مى بيند و نه مى شنود، آزموده است ، سپس آن سنگها را بيت الحرام خود قرار داد، خانه اى كه آن را براى مردم برپا گردانيد...)).
3- يكى ديگر از اسرار وجود خانه خدا اين است كه اين خانه پيام آور توحيد محض است . خداوند در قرآن كريم مى فرمايد:
(وَإ ذْ بَوَّاءْنا لاِبْراهِيمَ مَكانَ البَيْتً اءَنْ لا تُشْرِكْ بى شَيْئاً)
يعنى : و ياد كن آنگاه كه جاى آن خانه را براى ابراهيم مكان عبادت ساختيم [و گفتيم ] كه هيچ چيزى را با من شريك مگير)).
خانه كعبه به همان علت آفريده شد كه ((بيت المعمور)) براى فرشتگان آفريده شد. ((بيت المعمور)) براى عبادت يكتا وجود مطلق و يگانه پروردگار جهان توسط فرشتگان عالم قدس آفريده شد. پس ((بيت اللّه )) و ((كعبه )) نيز براى عبادت خداوند يگانه توسط حضرت آدم عليه السّلام فرزندانش آفريده شد. پس غرض از آفرينش خانه كعبه اين است كه اهل زمين با اهل ملكوت هماواز شده و خداى واحد، و احد را بخوانند.
نامهاى خانه خدا
در قرآن كريم و روايات اسلامى ، از خانه خدا با نامهاى متفاوتى تعبير شده است . و قطعاً در هر يك از اين نامها و نامگذارى خانه خدا به آنها سرّى و حكمتى است .
1 كعبه
قرآن كريم در دو مورد از خانه خدا با نام ((كعبه )) تعبير كرده است .
(يا اَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاتَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَاَنْتُمْ حُرُمٌ وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزاءٌ مِثْلُ ماقَتْلَ مِنَ النَّعَمْ يَحْكُمُ بِهِ ذُوا عَدْلٍ مِنْكُمْ هَدْياً بالِغَ الكَعْبَةِ...).(69)
(جَعَلَ اللّه الكَعْبَةَ الْبَيْتَ الحَرامَ قِياماً لِلنّاسِ...).(70)
از روايات ، استفاده مى شود كه علّت نامگذارى خانه خدا به ((كعبه )) اين است كه اين خانه به شكل مربع است .
از امام صادق عليه السّلام پرسيدند: چرا خانه كعبه ، كعبه ناميده شده است ؟ آن حضرت عليه السّلام رمود: زيرا اين خانه به شكل مربع است .
پرسيدند: چرا به صورت مربع آفريده شده ؟ امام عليه السّلام فرمود: چون خانه كعبه در برابر بيت المعمور قرار دارد و بيت المعمور به شكل مربع است .
پرسيدند: چرا بيت المعمور به شكل مربع آفريده شد؟ فرمود: چون بيت المعمور در برابر عرش قار گرفته است و عرش به شكل مربع است .
پرسيدند: چرا عرش به شكل مربع آفريده شد؟ امام عليه السّلام فرمود: زيرا كلماتى كه اسلام بر آنها پايه ريزى شده ، چهار كلمه است و آنها عبارتند از: ((سبحان اللّه والحمدللّه ولااله الاّ اللّه واللّه اكبر)).(71)
2 بكّه
در قرآن كريم مى فرمايد: (انَّ اَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لِلَّذى بِبَكَّةِ...).(72)
از بعضى روايات استفاده مى شود كه كلمه ((بكّه )) به محلّى كه خانه خدا آنجا واقع شده اطلاق مى شود، و كلمه ((مكّه )) به تمام شهر يا حرم اطلاق مى شود.
از امام باقرعليه السّلام روايت شده است كه آن حضرت عليه السّلام فرمود:
((اِنَّ بَكَّةَ مَوْضِعُ البَيْتِ وَاِنَّ مَكَّةً جَمِيعُ مااكْتَنَفَهُ الحَرَمُ))(73)
يعنى : ((بكّه محلى است كه خانه خدا در آنجا واقع شده و مكه تمام جاهايى است كه حرم ، آن را فرا مى گيرد)).
و از امام صادق عليه السّلام روايت شده است كه آن حضرت فرمود:
((مَوْضِعُ البَيْتِ بَكَّةُ وَالقِرْيَةُ مَكَّة )).(74)
يعنى : ((مكان خانه ، بكّه و خود شهر، مكه است )).
و اما فلسفه نامگذارى خانه خدا به اين نام چيست ؟ عبداللّه بن سنان مى گويد: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم چرا ((كعبه )) را ((بكّه )) ناميده اند؟ امام عليه السّلام فرمود:
((لبكاء الناس حولها وفيها))(75)
يعنى : ((چون مردم پيرامون خانه كعبه و در درون آن گريه نموده و اشك مى ريزند)).
3 البيت العتيق
يكى ديگر از نامهاى خانه خدا ((البيت العتيق )) است . و در قرآن كريم نيز از خانه خدا به اين نام تعبير شده است . در قرآن مى فرمايد:
(ثُمَّ ليَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُرَهُمْ وَلْيَطَوَّفُوا بِالبِيْتِ العَتِيقِ).(76)
و نيز مى فرمايد: (لَكُمْ مَنافِعُ اِلى اَجَلٍ مُسَمّى ثُمَّ مَحِلُّها اِلى البَيْتِ العَتيقِ).(77)
در اين دو آيه شريفه از خانه كعبه به عنوان ((البيت العتيق )) نام برده شده است . و سرّ نامگذارى خانه خدا به اين نام ، يكى از اين سه امر است :
1 كلمه ((عتيق )) به معناى ((آزاد شده )) است ؛ يعنى كسى ادعاى ملكيت آن را ندارد. ((العبد العتيق ؛ يعنى بنده اى كه آزاد شده است )) و چون خانه كعبه از قيد مملوكيت آزاد خست و كسى ادعاى ملكيت آن را ندارد لذا خانه كعبه را ((البيت العتيق ))، يعنى : خانه آزاد)) ناميده اند.
((ابوحمزه ثمالى )) مى گويد: از امام محمد باقرعليه السّلام در مسجدالحرام پرسيدم : چرا خداوند خانه كعبه را ((العتيق )) ناميده است ؟
آن حضرت پاسخ داد: ((هيچ خانه اى در روى زمين وجود ندارد كه خداوند آن را آفريده باشد مگر اينكه داراى آقا و كسانى باشد كه در آن مى نشينند، فقط خانه كعبه است كه كسى در آن سكونت ندارد و كسى جز خداوند، آقاى آن نيست ، پس خانه كعبه آزاد است )).(78)
2- كلمه ((عتيق )) به معناى ((قديمى )) هم آمده است . و ممكن است علت نامگذارى خانه كعبه به ((البيت العتيق )) اين باشد كه خانه كعبه ، قديميترين و نخستين خانه اى است كه در روى زمين بنا نهاده شده است . در ادامه روايت قبلى نيز امام باقرعليه السّلام به همين مطلب اشاره نموده و مى فرمايد:
((اِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ خَلَقَهُ قَبْلَ الاَرْضِ ثُمَّ خَلَقَ الاَرْضَ مِنْ بَعْدِهِ...))(79)
يعنى : ((خداوند خانه كعبه را قبل از زمين آفريد و سپس زمين را خلق كرد)).
3- در بحث سير پيدايش خانه كعبه گفتيم : روايات اسلامى بيانگر اين واقعيت است كه خداوند، خانه كعبه را توسط ملائكه با حضرت آدم عليه السّلام بنا نهاد. و اين خانه تا مدتها در همين مكان كنونى بود، ولى پس از طوفان نوح عليه السّلام كه تمام زمين را آب فراگرفت ، خداوند بارى تعالى آن خانه را از مكان كنونى برداشته و به آسمان و عالم قدس منتقل نمود. و در واقع خانه كعبه را از غرق شدن نجات داد. و علت نامگذارى خانه كعبه به ((البيت العتيق )) اين است كه اين خانه در آن زمان از غرق شدن نجات پيدا كرده است .
از امام صادق عليه السّلام روايت شده است كه آن حضرت فرمود:
((اِنَّما سُمِّىَ البَيْتَ العَتيقَ لاَنَّهُ اُعْتِقَ مِنَ الفَرْضِ...))(80)
يعنى : ((خانه كعبه را ((البيت العتيق )) ناميده اند چون از غرق شدن نجات داده شد)).
4 بيت الحرام
در قرآن كريم ، خداوند كلمه ((بيت )) را در چند مورد به ذات اقدسش اضافه نموده است ؛ مانند آيه 125 از سوره بقره و آيه 26 از سوره حج ، ولى از خانه كعبه ((بيت اللّه الحرام )) نام نبرده است .
اما در روايات در موارد زيادى از خانه كعبه با اين عنوان نام برده شده است . و از امام صادق عليه السّلام كه راجع به فلسفه نامگذارى خانه كعبه به اين نام پرسيده اند، آن حضرت فرموده است :
((لاَنَّهُ حُرِمَ عَلَى المُشْرِكينَ اءَنْ يَدْخُلُوه )).(81)
يعنى : ((خانه كعبه را ((بيت اللّه الحرام )) ناميده اند؛ چون بر مشركين حرام شده است كه داخل كعبه روند)).
عظمت و حرمت كعبه
((خانه كعبه )) از حرمت ويژه اى برخوردار است . خداوند بارى تعالى به اين خانه نظر خاصى دارد. و هيچ كس جراءت جسارت و بى احترامى به اين خانه را ندارد؛ زيرا كسى كه به خانه كعبه بى احترامى كند و حرمت آن را هتك نمايد، قطعاً مورد عقوبت دنيوى و اخروى خداوند قرار خواهد گرفت . در زمانهاى گذشته و قبل از ظهور اسلام ، بعضى از قبائل ، قصد هتك حرمت و انهدام خانه كعبه را نمودند، ولى خداوند از عملى شدن قصد آنان جلوگيرى نمود و بر آنان عذاب نازل كرد. همانطور كه در داستان اصحاب فيل و ابرهه ، گوياى اين واقعيت است ، خداوند در قرآن كريم درباره اين مطلب ، سوره اى را نازل كرده و مى فرمايد:
(اءَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِاَصْحابِ الفيل اءَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ في تَضليل وَاءَرسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْراً اَبابِيل تَرمْيهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجِّيل فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَاءَكُولٍ)(82)
يعنى : ((يا نديدى كه پروردگارت با اصحاب فيل چه كرد؟ آيا نيرنگ آنان را تباه نساخت ؟ وبر آنان پرندگانى را گروه گروه فرستاد كه انسان را سنگى از گل مى انداختند و سپس آنان را مانند كاهبرگهاى خورده شده گردانيد)).
داستان ابرهه و اصحاب فيل به صورت مفصّل در بعضى از كتب حديثى و تاريخى نقل شده است .(83)
ساختمان كعبه و اجزاى آن
ساختمان خانه كعبه متشكل از چند جزء است :
1 داخل كعبه
گويند داخل خانه كعبه با سنگ مرمر سفيد و سياه ، فرش شده و در وسط خانه ، سه ستون چوبى منبت كارى شده وجود دارد. ديوارها و سقف آن نيز با پارچه حرير قرمز رنگى پوشيده شده است و روى آن پارچه ها اسامى خداوند و جملاتى مانند ((لااله الاّاللّه و محمد رسول اللّه )) نوشته شده است . در داخل خانه كعبه ، لوحهايى از اسامى هديه كنندگان وجود دارد.
2- اركان كعبه
خانه كعبه داراى چهار ركن است :
الف ((ركن اسود)): و آن عبارت است از زاويه شرقى خانه كعبه و جايى كه ((حجرالاسود)) نصب گرديده است .
ب ((ركن شامى )): و آن عبارت است از زاويه شمالى خانه كعبه كه در سمت حجر اسماعيل قرار گرفته است .
ج ((ركن غربى )): و آن زاويه غربى خانه كعبه است كه در سمت ديگر حجر اسماعيل مى باشد.
د ((ركن يمانى )): و آن زاويه جنوبى خانه كعبه است كه در سمت كشور يمن واقع شده است .
3 شاذروان
به برآمدگى كه در اطراف خانه كعبه براى تعيين حدود اصلى و اوليه خانه ايجاد شده ((شاذروان )) مى گويند؛ چنانكه از بعضى احاديث استفاده مى شود كه خانه كعبه بارها دچار حادثه شده و در معرض تخريب قرار گرفته و دوباره تجديد بنا گشته است .
در زمان عبدالملك بن مروان لشكرى به سرپرستى حجاج بن يوسف براى دستگيرى عبداللّه بن زبير به مكه اعزام شد. طبق روايتى كه در فروع كافى نقل شده ،(84) وقتى حجاج خانه كعبه را خراب كرد و ابن زبير را كُشت ، مردم به خانه كعبه هجوم آورده و خاك آن را بردند. و هنگامى كه تصميم گرفتند خانه كعبه را مجدداً بسازند، مار بزرگى ظاهر و مانع از ساختن خانه گرديد. اين خبر را به حجاج رسانيدند. او از مردم چاره جويى كرد. پيرمردى ، على بن الحسين عليه السّلام را براى چاره جويى معرفى كرد. از امام عليه السّلام چاره جويى كردند و آن حضرت فرمود:
((بايد تمام خاكهايى كه مردم برده اند برگردد)).
حجاج دستور داد تا مردم تمام خاكها را برگردانند، وقتى تمام خاكها را برگرداندند، خانه كعبه دوباره تجديد بنا شد.
در اين تجديد بنا، حجاج دستور داد هر چهار قسمت خانه كعبه را به يك ميزان به سمت داخل خانه برده و بسازند. و براى تعيين حدود اصلى و اوليه خانه ، اطراف آن را به ارتفاع حدود 25 سانتى متر بالا بردند و آن ((شاذروان )) است . و در واقع جزء خانه كعبه محسوب مى شود كه زايران بايد خارج از آن حد طواف كنند.
4 و 5 درب و ناودان
((درب خانه كعبه )) در ضلع شرقى خانه كعبه قرار دارد و ((ناودان )) آن كه از جنس . طلا مى باشد، بين ركن شمالى و غربى بر بالاى بام خانه قرار گرفته است .
6 پرده كعبه
خانه كعبه را با پارچه اى مى پوشانند. و اين كار را ((پرده دارى يا كسوت خانه خدا)) مى گويند. طبق بعضى از روايات ، اولى كسى كه خانه خدا را پرده پوشانيد، حضرت آدم عليه السّلام بوده است .
ابوبصير از امام صادق عليه السّلام نقل كرده است : ((اولين كسى كه خانه خدا را با مو پوشانيد حضرت آدم عليه السّلام بوده است )).(85)
و در ((من لايحضره الفقيه )) روايت كرده است نخستين كسى كه خانه خدا را با پارچه پوشانيد، حضرت ابراهيم عليه السّلام بوده است .(86)
و طبق بعضى ديگر از روايات ، اولين كسى كه خانه خدا را پرده پوشانيد، حضرت اسماعيل عليه السّلام بوده است .(87)
7 مستجار
مكانى كه در نزديكى ركن يمانى ، پشت خانه كعبه و در موازات درب خانه كعبه است ، ((مستجار)) نام دارد. نام ديگر مستجار، ((ملتزم )) يا ((منفوذ)) است .
دعا نزد خانه كعبه
كنار خانه كعبه ، بهترين مكان براى دعا و راز و نياز با خداوند است ؛ زيرا قداست و عظمت اين مكان ايجاب مى كند تا در آنجا دعا زودتر اجابت شود. و لذا بايد از اين فرصت نورانى و مكان ملكوتى استفاده كافى ببريم . و بهترين و كاملترين راه براى دعا نزد خانه خدا اين است كه سيره پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و ائمه اطهارعليهم السّلام ا پيروى كنيم و دعاهايى را كه آنان نزد خانه خدا مى خوانده اند ما نيز به پيروى از آنان بر زبان جارى نماييم . پس شايسته است در اينجا ادعيه اى را كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله ائمه اطهارعليهم السّلام نزد خانه خدا مى خوانده اند، ذكر كنيم .
دعاى پيامبرصلّى اللّه عليه و آله
در حديثى نقل شده است كه وقتى رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله خانه كعبه را طواف مى كرد و به ركن يمانى مى رسيد، سرش را به سوى كعبه بلند مى كرد و مى فرمود:
((اَلْحَمْدُللّه الَّذِى شَرَّفَكَ وَعَظَّمَكَ وَالحَمْدُللّه الَّذى بَعَثَنى وَجَعَلَ عَلِيّاً إ ماماً، اللّهُمَّ اهْدِ لَدُ خِيارَ خَلْقِكَ وَجَنِّبْهُ شِرارَ خَلْقِكَ)).(88)
دعاى ائمه اطهارعليهم السّلام
امام حسن عليه السّلام در كنار ركن ايستاد و فرمود:
((اِلهى اَنْعَمْتَ عَلَىَّ فَلَمْ تَجِدْنى شاكِراً وَابْتَلَيْتَنى فَلَمْ تَجِدْنى صابِراً، فَلااَنْتَ سَلَبْتَ النِّعْمَةَ بِتَرْكِ الشُّكْرِ وَلااءَنْتَ اءَدَمْتَ الشِّدَّةَ بِتَرْكِ الصَّبْرِ، اِلهى مايَكُونُ مِنَ الكَريمِ اِلاّ الكَرَم )).(89)
و امام سجادعليه السّلام در كنار خانه خدا فرمود:
((سَيِّدى ! سَيِّدى ! هذِهِ يَداىَ قَدْ مَدَرْتُها إ لَيْكَ بِالذُّنوبِ مَمْلُوَّةٌ وَعَيْناىَ بِالرِجاءِ مَمْدُودَةٌ وَحَقُّ لِمَنْ دَعاكَ بِالنَدْمِ تَذَلُّلاً اءنْ تُحيبَهُ بِالكَرَمِ تَفَضُّلاً.
سَيِّدى ! اءَمِنْ اءهْلِ الشِّقاءِ خَلَقْتَنى فَاءَطيلُ بُكائى ؟ اءَمْ مِنْ اءهْلِ السَّعادَةِ خَلَقْتَنى فَاءَبْشِرُ رَجائى ؟
سَيِّدى ! اءلِضَرْبِ المَقامِعِ خَلَقْتَ اءعْضايى اءمْ لِشُرْبِ الحَميم خَلَقْتَ امْعائى ؟
سَيِّدى ! لَوْ اءَنَّ عَبُداً اسْتَطاعَ الهَرْبَ مِنْ مَوُلاهُ لَكُنْتُ اءوَّلَ الهارِبينَ مِنْكَ، لكِنّى اَعْلَمُ انّى لااءَفوُتُكَ.
سَيِّدى ! لَو اءنَّ عَذابى مِمّا يَزيدُ فى مُلْكِكَ لَسَاءَلْتُكَ الصَّبْرَ عَلَيْهِ، غَيْرَ اءنِّى اَعْلَمُ اءنَّهُ لايَزيدُ فى مُلْكِكَ طاعَةُ المُطيعينَ وَلايَنْقُصُ مِنْهُ مَعْصِيَةُ العاصين .
سَيِّدى ! مَا اءَنَا وَماخَطَرى ، هَبْ لى بِفَضْلِكَ وَجَلَّلْنى بِسِتْرِكَ وَاعْفِ عَنْ تَوبيخى بِكَرَمِ وَجْهِكَ.
إ لهى وَسَيِّدى ! ارْحَمْنى مَصْرُوعاً عَلَى الفَراشِ تَقَلُّبَنى اءَيْدى اَحِبَّتى وَارْحَمْنى مَطْرُوحاً عَلَى المُفتَصِلِ يَغْسِلُنى صالِحَ جِيرَتى وَارْحَمْنى مَحْمُولاً قَد تَناوَلَ الاَقْرَباءُ اءَطْرافُ جنازَتى وَارْحَمْ فى ذلِكَ البَيْتِ المُظْلِكَ وَحْشَتى وَوَحْدَتى وَغُرْبَتى )).(90)
يعنى : ((آقاى من ! آقاى من ! اين دستهاى من است كه پر از گناه به سوى تو دراز مى كنم و چشمانم به اميد تو دوخته شده است . و شايسته است كسى را كه با پشيمانى و در حالت خوارى تو را بخواند، با فضل و كرم خويش به او پاسخ دهى .
آقاى من ! آيا مرا از اهل شقاوت آفريدى تا گريه ام را طولانى كنم يا از اهل سعادت آفريدى تا اميدوار باشم ؟
آقاى من ! آيا اعضا و جوارح مرا براى زدن و سركوبى آفريده اى ، يا روده هايم را براى آشاميدن آب جوشان خلق كرده اى ؟
آقاى من ! اگر عبدى باشد كه بتواند به سوى مولايش بكريزد، من اولين كس هستم كه به سوى تو مى گريزم ، ولى مى دانم كه من تو را ترك نمى كنم (تا دوباره به سوى تو بگريزم )
آقاى من ! اگر در تحت فرمانروايى تو عذاب من زياد شده است ، پس از تو صبر بر آن را مى خواهم ، ولى من يقين داردم كه اطاعت كسانى كه تو را اطاعت مى كنند، بر ملك و فرمانروايى تو چيزى اضافه نمى كند معصيت كسانى كه تو را معصيت مى نمايند، از آن چيزى كم نمى كند.
آقاى من ! چه كنم كه بيم دارم ، به فضل خود بر من ببخش و با پوشش خود، مرا بپوشان . و با گرم خويش ، از توبيخ من درگذر.
خداى من ! و مولاى من ! لطف و مرحمت خود را شامل من گردان ، آنگاه كه زمينگير شدم ، دوستانم به كمك من بيايند و آنگاه كه در غسّالخانه هستم ، بهترين همسايه ام مرا غسل دهد و آنگاه كه مرا در تابوت حمل مى كنند، نزديكانم پيرامون جنازه ام باشند. و در آن قبر تاريك ، بر وحشت و تنهايى و بى كسى من ترّحم كن )).
اين دعا بسيار پرمحتوا و عالى است ، خداوند به همه ما توفيق دهد كه بتوانيم اين دعا را با توجه و اخلاص كامل در كنار خانه خدا بخوانيم و فيض ببريم .
ساير ائمه اطهارعليهم السّلام نيز در كنار خانه خدا به گونه اى با خدا راز و نياز مى كرده اند كه گويا جز او كسى را در پيش روى خود نمى ديده اند. و ما هميشه بايد دعا كنيم و از خداوند بخواهيم تا توفيق دعاى با اخلاص را در كنار خانه خودش به ما عنايت كند؛ زيرا اگر دعا در كنار خانه خدا با اخلاص باشد بدون شك اجابت مى شود؛ چون فلسفه وجودى خانه كعبه اين است كه بندگان خدا پيرامون اين خانه طواف مى كنند و از خداوند بخواهند تا گناهانشان را ببخشد.
لذت دعا نزد خانه خدا و نتيجه اخروى و معنوى آن را كسانى درك مى كنند كه به مقام و منزلت اين مكان قدسى آشنا باشند. و اگر كسى به مقام و منزلت اين مكان و ملكوتى بودن آن آشنا باشد، هيچگاه از عبادت و راز و نياز به درگاه حضرت حق بارى تعالى در كنار خانه كعبه ، خسته نمى شود.
((طاووس فقيه )) مى گويد: ((امام چهارم ، سيد الساجدين عليه السّلام را در كنار خانه كعبه ديدم كه شب تا صبح طواف و عبادت مى كرد. وقتى كنار خانه كعبه خلوت شد و ديگر كسى را در كنار خانه نديد، به آسمان نگريست و فرمود:
((الهى ! غارَتُ نُجُومُ سَماواتِكَ وَهَجَعَتْ عُيُونُ آنامِكَ وَاءبْوابُكَ مُفْتَحاتٌ لِلسّائلِين ، جِْتُكَ وتَرحَمْنى وَتَرينى وَجْهَ جَدّى مُحَمَّدصلّى اللّه عليه و آله فى عَرَصاتِ القِيامَةِ))
يعنى : ((پروردگارا! اكنون ستارگان آسمانهاست خاموش شده و همه افراد خوابيده اند. و درهاى رحمت تو براى گداها مفتوح است . من اكنون به نزد تو آمده ام تا مرا ببخشى و مورد رحمت قرار دهى و در روز قيامت ، مرا در صورت جدّم محمدصلّى اللّه عليه و آله بينى )).
سپس امام سجادعليه السّلام گريست و فرمود:
((وَعِزَّتِكَ! وَجَلالِكَ! مااءَرَدْتُ بِمَعْصِيَتى مُخالِفَتَكَ وَماعَصَيْتُكَ اِذْ عَصَيْتُكَ وَاَنَابِكَ شاكّ وَلابِنِكالِكَ جاهِل وَلالِعُقوبَتِكَ مُتَعَرِّض وَلكِنْ سَوَلْتْ لى نَفسىِ وَاَعانَنى عَلى ذلِكَ سَتْرُكَ المُرضى بِهِ عَلَيَّ، فَاءَنا الا نُ مِنْ عَذابِكَ مَنْ يَستنقِذُنى وَبِحَبْلِ مَنْ اعْتَصِمُ إ نْ قَطَعْتَ حَبْلَكَ عَنّى ، فَواسَوْاءَتاهُ غَداً مِنَ الوُقُوفِ بَينَ يَدَيْكَ إ ذا قيلَ لِلْمُخّفينَ جُوزوا وَلِلْمُثْقِلينَ حُطّوا، اءَمَعَ المُخْفين اءَجُوزُ اءَوْمَعَ المُثْقِلينَ اءَحْطُّ؟ وَيْلى كُلَّما طالَ عُمرى كَثَرْتُ خَطاياىَ وَلَمْ اءَتُبْ، اءما آنٌ لى اءَنْ اسْتَحي مِنْ رَبِّى ؟)).
يعنى : ((به عزت و جلالت سوگند مى خورم كه با گناه خويش قصد مخالفت تو را ننموده ام . و اگر معصيتى را مرتكب شده ام به خاطر اين نبوده است كه به تو شك دارم ، يا به تنبيه تو، جاهل باشم و يا عقوبت تو را ناديده گرفته باشم ، بلكه هواى نفس ، مرا به وسوسه انداخت و اينكه تو آن گناه را مى پوشانى نيز مرا به انجام آن وادار نمود. اكنون با خود مى گويم چه كسى مرا از عذاب تو نجات مى دهد؟ و اگر تو ريسمانت را از من بُبّرى ، به ريسمان چه كسى چنگ بزنم . واى بر فردا! آنگاه كه روبه روى تو به سبكبالان گفته مى شود: ((برويد)). و به سنگين بالان گفته مى شود: ((توقّف كنيد)). آيا من با سبكبالان هستم يا با سنگين بالان هستم تا بمانم ؟ واى بر من ! كه هر اندازه از عمرم مى گذارد، خطاهايم بيشتر مى شود در حالى كه توبه نكرده ام . آيا وقت آن نرسيده است كه از پروردگارم خجالت بكشم ؟)).
و سپس امام عليه السّلام گريست و اين شعر را سرود:
اءَتَحْرُقَنى بِالنّارِ ياغايَةُ المُنى
فَاءَيْنَ رَجائى ثُمَّ اءَيْنَ مُحِبَّتى
اءَتَبْتُ بِاءعْمالٍ قَباحٍ رَدِيَّةٍ
وَمافِى الوَرى خَلْقٌ جَنى كَجِنايَتى
يعنى : ((اى هدف آرزومندان ! آيا مرا با آتش مى سوزانى ! پس اميد و محبّت من به كجا رفته ؟ من با اعمالى زشت و پست ، نزد تو آمده ام و در جهان ، هيچ كس نيست كه مثل من چنين جنايتى مرتكب شده باشد)).
من چنين جنايتى مرتكب شده باشد)).
پس از سرودن اين شعر،گريست و فرمود:
((سُبْحانَكَ تَعْصى كَاءَنَّكَ لاتَرى ، وَتَحْلِمُ كَاءَنَّكَ لَمْ تُعصى ، تَتَوَدَّدُ إ لى خَلْقِكَ بِحُسْنِ الصَّنيع كَاءَنَّ بِكَ لِحاجَةٍ إ لَيْهِمْ وَاءنْتَ ياسَيِّدىَّ! الغِنى عَنْهُمْ)).
پس از اين كلمات ، به حالت سجده بر روى زمين افتاد.
در اين هنگام من نزديك رفتم و سر مبارك آن حضرت را آهسته گرفتم و روى زانوهايم گذاشتم و گريستم به طورى كه اشكهايم جارى شد و روى صورت آن حضرت ريخت .
آن حضرت حركت كرد و نشست و فرمود: ((چه كسى من را از ذكر پروردگارم بازداشت ؟)).
گفتم : من ((طاووس )) هستم . (سپس پرسيدم ) اين چه بى لياقتى و ترسى است كه در تو مى بينم ؟ اين كار را ما كه گناهكار هستيم بايد انجام دهيم ! نه شما كه پدرت حسين بن على و مادرت فاطمه زهرا و جدّت رسول خداست .
آن حضرت فرمود: ((هرگز! هرگز اى طاووس ! پدر و مادر و جدّم را واگذار؛ زيرا خداوند بهشت را خلق كرده است براى كسى كه او را اطاعت نموده و كار نيك انجام دهد هرچند بنده اى حبشى باشد. و آتش را آفريده است براى كسى كه او را معصيت كند هرچند از طايفه قريش باشد. آيا نشنيده اى كه خداوند مى فرمايد:
(فَاِذا نُفِخَ فىِ الصُورِ فَلاانْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلايَتَساءَلُون ).(91)
به خدا سوگند فردا هيچ كس تو را يارى نمى كند مگر عمل شايسته اى كه پيش . فرستاده باشى )).(92)
اين حديث ، بيانگر اهميت دعا و راز و نياز در كنار خانه كعبه است .
امام صادق عليه السّلام نيز در كنار خانه كعبه ، چنين دعا مى كند:
((اللّهم من قِبَلِكَ الرَّوْحُ وَالفَرَجُ وَالعاقِبَةُ، اَلّلهُمَّ اِنَّ عَمَلى ضَعِيفٌ فَضاعِفْهُ لى وَاغْفِرلى مَااطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنّى وَخَفي على خَلْقِكَ وَتَسْتَجِيرُ مِنَ النّارِ)).(93)
و طبق حديث ديگرى از امام رضاعليه السّلام نقل شده است كه آن حضرت وقتى رو به روى ((ركن يمانى )) قرار مى گرفت ، دستهاى خود را به سوى آسمان بلند مى كرد و مى فرمود:
((يا اَللّه ! يا وَلِىُّ الصافِيَةِ! وَ ياخالِقُ العافِيَةِ! و يا رازِقُ العافِيَةِ! وَالمُنْعِمُ بِالافِيَةِ وَالمَنّانُ بِالعافِيَةِ وَالمُتفضّلُ بِالعافِيَةِ عَلَىَّ وَعَلَى جَميعِ خَلْقِكَ، يا رَحْمانُ الدُّنيا وَالا خِرَةِ وَرَحيمُهَما! صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقنا العافِيَةَ وَدَوامَ العافِيَةِ وَتَمامَ العافِيَةِ وَشُكْرَ العافِيَةِ في الدُّنيا وَالا خِرَةِ يا اَرْحَمُ الرّاحِمين )).(94)
وداع با كعبه
درباره چگونگى و آداب وداع با خانه خدا نيز از ائمه اطهارعليهم السّلام دستوراتى وارد شده است . در حديثى ((معاوية بن عمّار)) از امام صادق عليه السّلام نقل مى كند كه آن حضرت عليه السّلام رمود:
((هرگاه خواستى از مكه خارج شده و نزد خانواده ات برگردى ، با خانه خدا وداع و خداحافظى كن . ابتدا هفت مرتبه پيرامون كعبه طواف كن و اگر توانستى در هر مرتبه ، حجرالاسود و ركن يمانى را با دستهاى خود بگير، و اگر نتوانستى ، طواف را از حجرالاسود شروع و در ركن يمانى ختم كن . و اگر اين را هم نتوانستى ، هر طور كه مقدور است انجام بده . و سپس به ركن مستجار آمده و مانند اولين روزى كه به مكه آمدى ، عمل كن و هر دعايى كه خواستى بخوان . و سپس از آن ، حجرالاسود را در بغل گرفته و شكم خود را به ديوار كعبه چسبانيده و يك دست را بر روى حجرالاسود و دست ديگر را بر ديوار نزديك به درب كعبه بگذار و بر پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و اهل بيت او صلوات بفرست و سپس بگو:
((الّلهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمِّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَنَبِيِّكَ وَاءَمِينِكَ و جَيبِكَ وَنَجيِّكَ وَخَيِرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ.
الّلهُمَّ! كَمابَلَّغَ رِسالاتَكَ وَجاهَدَ فى سَبيلِكَ وَصَدَّعَ بِاءمْرِكَ وَاُوذِىَ فى جَنْبِكَ وَعَبَدَكَ حَتى اَتاهُ اليَقين .
الّلهُمَّ! اقِلبْنى مُفْلىً مُنْبِحاً مُسْتَجاباً لى بِاءفْضَلِ مايَرْجَعُ بِهِ اءحدٌ مِنْ وَفْدِكَ مِنَ المَغْفِرَةِ وَالبَرَكَةِ وَالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ وَالعافِيَة .
الّلهُمَّ! إ نْ اءمتَّنى فَاغْفِرلى وَإ نْ اَحْيَيْتَنى فَارْزُقْنيه مِنْ قابِلٍ.
الَّلهُمَّ! لاَتَجْعَلُهُ آخِرُّ العَهْدِ مِنْ بَيْتِكَ.
الَّلهُمَّ! إ نّى عَبْدُكَ وَابنُ عَبْدِكَ وَابنُ اَمَتِكَ، حَمَلْتَنى عَلى دَوابِكَ وَسيَّرْتَنى فى بِلادِكَ حَتّى اءَقْدَمْتَنى حَرَمَكَ وَاءَمْنَكَ وَقَدْ كانَ فى حُسْنِ ظَنّى بِكَ اءَنْ تَغْفِرَلى ذُنُوبِى فَإ نْ كُنتَ قَدْ غَفَرْتَ لى ذُنُوبى فَازُدُدْ عَنّى وَقَرِّبْنى إ لَيْكَ زُلْفى وَلاتُباعِدْنى وَإ ن كُنْتَ لَمْ تَغْفِرْلى فَمِنَ الا نِ فَاغْفِرلى قَبْلَ اءَنْ تَناءى عَنْ بَيْتِكَ دارى ، فَهذا اءَوانُ انْصِرافى إِنْ كُنتَ اءَذْنْتَ لى غَيرُ راغِبٍ عَنْكَ وَلاعَنْ بَيْتِكَ وَلامُسْتَبْدِل بِكَ وَلابِهِ.
الَّلهُمَّ! احْفَظْنى مِنْ يَيْنَ يَدَىَّ وَمِنْ خَلْفى وَعَنْ يَمينى وَسَمْن شِمافى حَتّى تُبَلِّغُْنى اءَهْلى فَإ ذا بَلَّغْتَنى اءَهْلى فَاكْفنى مَؤْونَةَ عِبادَكَ وَعَيالِى فَاِنَّكَ وَلِىُّ ذلِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَمِنّى )).
پس از خواندن اين دعا به كنار چاه زمزم آمده و از آب آن بياشام . و پس از آن به بيرون رفته و بگو:
((آئبون تائبون عابدون لربّنا حامدون إ لى ربنا راغبون إ لى اللّه راجعون إ ن شإ اللّه )).
((معاوية بن عمّار)) مى گويد: ((خود امام صادق عليه السّلام وقتى خانه كعبه را وداع گفت و خواست از مسجدالحرام خارج شود، در كنار درب مسجد تا مدت زيادى به سجده رفت و سپس حركت كرد و از مسجد خارج شد)).(95)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 233]
-
گوناگون
پربازدیدترینها