واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: اسرار نام میانی اوباما نویسنده مجله تایم، عقاید غربی ها درباره نام میانی باراک، یعنی «حسین» را این چنین توضیح می دهد. به عقیده او، بهترین کار آن است که خود اوباما بر نام میانیش تاکید کند. آفتاب: «باراک حسین اوباما جونیور». این اسم کامل سناتور ایلینویز است. این اسم برای او نه مزیت خاصی دارد و نه امتیازی منفی به شمار میآید. اما همین چند وقت پیش بود که «بیل کانینگهام»، مجری محافظهکار رادیو، برای گرم کردن تنور انتخابات در سینسیناتی، چند جمله کنایهآمیز بار «باراک حسین اوباما» کرد و نام او را هم کامل به زبان آورد. «جان مککین»، نامزد جمهوریخواهان با تأخیر از این بابت معذرت خواست. وقتی از او پرسیدند که آیا درست است که بر نام میانی باراک اوباما تاکید شود یا نه، او جواب داد: «نه. اصلا درست نیست که حرفی برای کاهش اعتبار سناتور کلینتون و سناتور اوباما زده شود.» حرفهای مککین مورد استقبال زیادی قرار گرفت و گزارشگران سعی کردند جنجال را طوری گزارش کنند که تا جای ممکن از بردن نام کامل باراک اوباما خودداری شود. گویی آنها هم ابا داشتند که «حسین» وسط نام اوباما را بگویند. ستاد انتخاباتی اوباما از مککین به دلیل معذرتخواهیاش تشکر کرد. خب، باید توجه داشت که مککین هم میداند که اگر قرار به تاکید روی اسامی میانی باشد، «جان سیدنی مککین سوم» هم دردسرهای خودش را دارد. در سالهای اخیر، داشتن نامهای میانی نه چندان مردانه مانند «سیدنی»، بزرگترین دردسرها را برای سیاستمداران دارای آنها به همراه داشته است. در سال 2006 بود که «جیم هنری وب»، نفع بسیاری برد از این که رقیب او در ایالت ویرجینیا «جرج فلیکس آلن» نام دارد. فلیکس یادآور «فلیکس آنگر»، شخصیت داستانی وسواسی و دارای رفتار زنانه بود. شاید هم همه را به یاد «شاهزاده فلیکس لوگزامبورگ» میانداخت. این تصاویر، تفاوت فاحشی داشت با تصویری که جرج فلیکس آلن از خود ساخته بود: یک روستایی که تنباکو میجود. در انتخابات دوره قبل ریاستجمهوری آمریکا، نامهای میانی جان کری و جرج بوش نشان از آن داشت که هر دو اجدادی اشرافی و اهل ساحل شرقی داشتهاند. اما جرج ویلیام بوش، نام میانی متکبرانهای داشت و جان فوربس کری، نه. بحثهای آنلاین در باب نامهای میانی کاندیداهای این دوره ریاستجمهوری آمریکا داغ است. وبلاگنویسهای چپگراتر که شیفته اوباما هستند، میگویند که حسین یعنی زیبا. یک فرد محافظهکار هم گفته است که اوباما مسیحی است و نامی مسلمان دارد. البته اوباما هرگز مسلمان نبوده است. همان روزی که کانینگهام داشت بمبهای H را بر سر مردم سینسیناتی فرومیریخت، اوباما در جلسه حزب دموکرات در کلیولند بود. هیلاری کلینتون میگفت که انتشار عکس اوباما در کنیا، در حالی که دستار بر سر دارد، کار او نبوده است و اوباما هم داشت عجولانه این را میپذیرفت: «این مساله مهمی نیست و میتوانیم آن را به کناری بگذاریم.» اوباما آن روز یک فرصت مناسب را از دست داد. او میتوانست بگوید که چیزی ندارد که پنهان کند، و بگوید که مشکلی نیست در هنگام بازدیدهای رسمی، لباسهای محلی را پوشید. مگر بیل کلینتون در سال 1994 در بازدید از اندونزی لباس محلی آنها را نپوشید، یا مگر خود هیلاری در بازدیدش از اریتره در سال 1997 روسری به سر نکرد؟ او حتی میتوانست توضیح بدهد که چرا اسم میانیاش حسین است، اجدادش چه افرادی بودهاند و حسین بودن او چه معناهایی دارد و چه معناهایی نمیدهد. به زبان دیگر، بهتر بود خود را از نو به افرادی معرفی میکرد که مشتاقانه میخواهند بیشتر بدانند. مهم نیست که مشاورانش چهها گفتهاند. اوباما باید بداند که با خجالت کشیدن و فاصله گرفتن از تفاوتهایش با جامعه آمریکا، به جایی نخواهد رسید. مگر اوباما با شعار تغییرات نامزد نشده است؟ در آن سوی میدان، جان مککین به اظهارات عجیبش در طرفداری از جنگ عراق مشهور شده است. هر چه باشد او نامزد طرفدار جنگ است. او میداند که اگر مردم طرفدار جنگ نباشند، او انتخابات را خواهد باخت. در این سو، اوباما ریسک بزرگی نمیکند اگر روی فهم طرفدارانش سرمایهگذاری کند، یعنی روی این که طرفداران او به شکلی منطقی، بفهمند که بین باراک حسین اوباما و صدام حسین، تفاوت بسیار است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 463]