واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: قدس: راز 2 ازدواج پنهان یک تازه.عروس با مزاحمت.های تلفنی پسر آشنا فاش شد.
شیرینی آشنایی اینترنتی تازه.عروس و داماد پس از 9 ماه با افشای یک راز قدیمی تلخ شد. سناریوی این پرونده زمانی کلید خورد که یک تازه.داماد به شعبه اول بازپرسی دادسرای منیریه تهران مراجعه کرد و به بازپرس مکرمی گفت: 2 سال پیش برای انجام یک کار تحقیقاتی در سایت.های اینترنتی جست.وجو می.کردم و با دختر جوانی به چت نشستم. او خود را «مهسا» معرفی کرد و مدعی شد در یکی از شهرهای غربی کشور است.
مهسا می.گفت دانشجوی رشته تربیت.بدنی است و همیشه دوست داشته در تهران زندگی کند. وقتی به او گفتم در تهران زندگی می.کنم با اشتیاق از من خواست که با او قرار ملاقات بگذارم تا یکدیگر را ببینیم. وی ادامه داد: هر روز با هم چت می.کردیم تا اینکه شماره تماسم را در اختیار او قرار دادم. پس از آنکه با من تماس گرفت و با هم صحبت کردیم احساس می.کردم یک دختر شهرستانی و ساده است و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم.
این تاره..داماد افزود: 3 ماه پس از آشنایی.مان مهسا به تهران آمد و با هم قرار گذاشتیم. دلباخته او شده بودم، مادر و خواهرم نیز مهسا را دیدند و قرار شد بزودی همراه خانواده.ام به خواستگاری.اش برویم.
چند روز بعد مراسم خواستگاری و عقدکنان برگزار شد و من و مهسا خود را برای گرفتن جشن عروسی آماده کردیم. وی ادامه داد: مراسم عروسی.مان نیز 9 ماه پیش برگزار شد و ما زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. همه چیز خوب پیش می.رفت تا اینکه چند روز پیش متوجه شدم اتفاقی افتاده و مهسا موضوعی را از من پنهان می.کند. خیلی به هم .ریخته بود و حال و هوای عادی نداشت. از او علت ناراحتی.اش را پرسیدم، می.گفت دچار افسردگی شده است. حتی او را به یک مسافرت کوتاه بردم تا روحیه.اش تغییر کند اما در سفر متوجه تلفن.های مشکوکی شدم که مهسا با جواب دادن به آن تلفن.ها دچار اضطراب می.شد.
به تهران که بازگشتیم، یکی از دوستانش با من تماس گرفت و حقایقی را درباره مهسا فاش کرد. دوستش مدعی شد مهسا پیش از این با یک پسر نامزد کرده و ارتباط آنها به. هم خورده و بعد با یک جوان آشنا عقد کرده است اما با او هم اختلاف داشتند و پس از 2 ماه از یکدیگر جدا شدند.
باور نمی.شد، وقتی این حرف.ها را شنیدم به هم ریختم و دنیا روی سرم خراب شد. شب وقتی از مهسا پرسیدم، تعجب کرد که من پی به رازش برده.ام. به او گفتم دوستش گفته نامزد قبلی.اش برایش مزاحمت ایجاد می.کند. گریه کرد و گفت اگر حقایق را به تو می.گفتم هرگز با من ازدواج نمی.کردی. دیگر به او اعتماد نداشتم، احساس می.کردم زندگی.ام از هم پاشیده شده است.
مهسا را یک دروغگو می.دیدم. مهسا با گریه برایم تعریف کرد که نامزد عقد کرده.اش بدبین بوده و در 2 ماهی که با هم عقد بودند مرتب کتکش می.زده، به همین خاطر از یکدیگر جدا شده.اند اما او همچنان برایش مزاحمت ایجاد می.کند. از طرفی می.ترسید خط تلفنش را عوض کند، مبادا من شک کنم. نامزدی اولش هم به خاطر دعواهای پدر و مادرهایشان به هم خورده بود.
پنهان کردن این حقایق درست نبود، مهسا شناسنامه.اش را هم المثنی گرفته بود و دروغ گفته بود که شناسنامه.اش را گم کرده است. نمی.توانستم این وضع را تحمل کنم، خواستم برای تنبیه این زن از او شکایت کنم تا مجازات و ادب شود. در غیر این.صورت نمی.توانم در کنار او زندگی کنم، مهسا باید ادب شود. پس از اظهارات این مرد جوان، بازپرس دستور احضار تازه.عروس را به دادسرا صادر کرد تا زوایای پنهان آشکار شود.
نظر کارشناسی
بازپرس مکرمی با اشاره به ماده 438 قانون مدنی گفت: تدلیس یا فریب در ازدواج عبارت از دروغی است که زن، مرد یا شخص ثالثی مرتکب شده و منجر به فریب در ازدواج شود.
وی افزود: بر همین اساس و طبق ماده 647 قانون مجازات اسلامی، فریب در ازدواج جرم محسوب شده و فریب.دهنده باید به مجازات برسد. بر اساس این ماده چنانچه هریک از زوجین پیش از عقد ازدواج طرف مقابل خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالیه، .تمکن مالی، موقعیت اجتماعی و شغل و سمت خاصی، تجرد و عدم سابقه ازدواج در گذشته و... فریب دهد و عقد بر مبنای هریک از آنها واقع شود، مرتکب این عمل به حبس تعزیری از 6 ماه تا 2 سال محکوم می.شود.
بازپرس مکرمی درباره راهکارهای موجود برای زنان و مردانی که در ازدواج توسط طرف مقابل مورد فریب واقع می.شوند، گفت: فریب خورده می.تواند از طریق کیفری شکایت کند که در این صورت از 6 ماه تا 2 سال حبس برای متشاكي تعیین می.شود یا می.تواند اقدام حقوقی کرده و تقاضای حق فسخ کند. از آنجا که فسخ ازدواج تشریفات خاص طلاق را ندارد، فریب.خورده می.تواند به راحتی نسبت به فسخ ازدواج اقدام کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]