واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: بازگشت به آينده روايتي از تراژدي بازگشت احزاب اصلاح طلب به دانشگاه
محمد عبدالهي
اواسط آبان ماه جاري، ساختمان نشريه توقيف شده نامه براي چندمين بار پذيراي نشست شوراي عمومي طيف غيرقانوني دفتر تحكيم وحدت بود. اين بار نيز نشست تحكيم بهانه اي براي گردهم آمدن چهره هاي مخالف نظام بود تا با كوفتن بر طبل تو خالي تئوري پردازي هاي نوين(!) براي مبارزات به اصطلاح مسالمت جويانه(!) چاره انديشي شود. اين نشست با اميد گره گشايي از بخت گره خورده اصلاح طلبان در پشت درب هاي بسته پاركينگ يك نشريه توقيف شده برگزار شد تا شايد راهي براي خروج افراطيون سرخورده از پاركينگ افكار عمومي مردم را مهيا سازد.
از اين رو، پرداختن به اين نشست نه از سر اهميت ميزبانان و مدعوين آن، بلكه در جهت تحليل شروع يك فرآيند نسبتاً جديد در همايش مذكور، صورت مي گيرد، چرا كه مواضع طيف غيرقانوني تحكيم وحدت را قدر و شأني نيست كه بذل فرصت تحليلگري را شايسته باشد. و اما نكاتي در باب اين نشست:
1- سال 1382 را نقطه آغاز قهر اصلاح طلبان و تحكيميان ناميده اند و از همان ابتداي كليد خوردن تراژدي افول اصلاح طلبان، عمق شكاف ميان اين دو گروه، رو به تزايد بوده است. در اين سال ها، از سويي دفتر تحكيم با شعار «دوري از قدرت» و با حربه «عبور از اصلاحات» و از ديگر سو، احزاب اصلاح طلب با تيغ تهديد، انتقاد و تخريب، هريك به مصاف ديگري شتافته اند و صد البته كه تحكيميان در اين ماراتن تخريبي، هماورد اصلاح طلبان نبوده اند. از اين رو، اقبال عمومي تحكيميان در چند سال گذشته به سوي محافل روشنفكري و مشخصاً جريان ملي- مذهبي بوده است. با اين مقدمه، حضور چهره اي همچون تاج زاده- كه در زمره مهره هاي شاخص احزاب تندرو اصلاح طلب به شمار مي رود- در تركيب سخنرانان نشست اخير تحكيم، ناظران را به تأملي عميق تر وامي دارد. آيا اين رويداد به معناي تكرار سناريوي هشت ساله اصلاح طلبان درسواري گرفتن از جريان هاي دانشجويي است؟ با نگاهي به سخنان منعكس شده از تاج زاده در سايت سازمان ادوار تحكيم، چند برداشت ذيل ممكن مي گردد:
اول آن كه، رويكرد احزاب طرفدار كانديداتوري خاتمي در انتخابات آتي، تلاش براي جذب آراء عمومي است و در مرحله نخست اين طرح آراء گروه هاي مرجع سياسي همچون تشكل هاي دانشجويي اولويت دارد. براين اساس و با نظر به كارنامه نامطلوب اصلاح طلبان در استفاده منفعت جويانه از دانشجويان به عنوان ابزار سياست ورزي، اولين گام رويكرد جديد اصلاح طلبان تلاش براي ترميم شكاف پديد آمده با دانشگاهيان خواهد بود. بنابراين بازيابي آراء از دست رفته دانشگاهيان در صدر فهرست برنامه هاي ستادهاي انتخاباتي اصلاح طلبان قرار دارد.
دوم آن كه، اكنون، تلاش براي «احياي سرمايه اجتماعي» از سوي اصلاح طلبان، مقوله اي حياتي براي آنان است، چرا كه مشابه آن چه كه در تعامل با دانشگاه در كارنامه ايشان ثبت شده در افكار عمومي مردم نيز نقش بسته است. از اين رو، اصلاح طلبان يكي از مجاري بازگشت مجدد به جامعه و اعتمادسازي از مردم را جريان هاي دانشجويي مي دانند.
سوم، متقاعد كردن دانشجويان براي ناديده گرفتن ضعف هاي رئيس جمهور سابق و القاء آن كه خاتمي اكنون، «متفاوت» از آن كسي است كه مي شناختيم. براين اساس، مبلغين نامزدي وي سعي دارند كه به همراهي مثبت با منتقدين خاتمي تظاهر نمايند و در عين حال وعده بروز تفاوت هاي اساسي در ديدگاه هاي كنوني وي را بدهند. اين ترفند، نسخه ويژه اي است براي به دام انداختن دوباره گروه هاي منتقدي نظير دفتر تحكيم.
چهارم، اصلاح طلبان براي به صحنه كشاندن آراء خاموش، نياز به يك قرباني راديكال دارند تا با شعارهاي پرطمطراق و رنگين، تهييج افكار عمومي را سبب شود، يعني همان اتفاقي كه در سال هاي نخستين پس از دوم خرداد افتاد. در آن زمان هم، جريان هاي دانشجويي سپر بلاي افراطيون سياستمدار شدند تا آن چه را كه از زبان آنان تحقق نمي يافت، با فشار بدنه اجتماعي و با رويه اي تندروانه متحقق گردد. بر اين اساس، دفتر تحكيم با شاخصه هاي معرفتي و عملكردي اش بهترين گزينه براي اجراي مجدد چنين طرحي خواهد بود. چرا كه راديكاليسم، بر پايه متغيرهايي چون ضعف تئوريك و فقدان قدرت تحليل، استوار است و از نگاه اصلاح طلبان -و به اعتراف صريحشان- تحكيم همه اين ويژگي ها را داراست.
و نكته آخر آن كه، اگرچه احزاب اصلاح طلب در پروژه جديد خود مبني بر فريفتن دوباره جرياني نظير تحكيم موفق بوده اند و مشي تحكيميان به احتمال زياد از موضع تحريم انتخابات خارج خواهد شد، چرا كه پيش از آنها، سازمان ادوار تحكيم -به عنوان مرجع فكري تحكيم- با طرح نام عبدالله نوري عملاً رويه اي متفاوت با گذشته را در پيش گرفته است. اما باز هم به خطا رفته اند، زيرا:
1- دفتر تحكيم كنوني با تحكيم چند سال قبل تفاوت دارد چرا كه، اين عقرب خود زده، در نتيجه افراط كاري هاي سياسي، ديگر نه از توان كيفي و نه از توان كمي برخوردار است تا بتواند حتي بر سياق ناصواب گذشته اش يعني آشوب آفريني توفيقي يابد. با اين حساب، سرمايه گذاري اصلاح طلبان، نقشي است كه برآب مي نگارند.
2- عدم اقبال قاطبه دانشگاهيان، به اين جريان آن قدر عميق است كه به يقين، پرهيز از هر گزاره انتخابي و تبليغي ايشان بر اكثريت دانشجويان مفروضي عقلاني خواهد بود. براين اساس، نمايندگي دفتر تحكيم براي اصلاح طلبان همانند آن است كه «كوري عصاكش كور دگر شود.»
در بخش دوم اين يادداشت، ديگر سخنراني هاي اين نشست مورد تحليل قرار خواهد گرفت.
شنبه 25 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 185]