تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):ما اهل بيت، وعده‏هاى خود را براى خودمان، بدهى و دِين حساب مى‏كنيم، چنانكه رسول اكر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827762314




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نامه ی پیرزن به خدا


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: نامه پيرزن به خدا


يک روز کارمند پستي که به نامههايي که آدرس نامعلوم دارند رسيدگي ميکرد


متوجه نامه اي شد که روي پاکت آن با خطي لرزان نوشته شده بود نامهاي به


خدا !با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.


در نامه اين طور نوشته شده بود: خداي عزيزم بيوه زني هشتادوسه ساله هستم


شکه زندگي ام با حقوق نا چيز باز نشستگي ميگذرد. ديروز يک نفر کيف مرا


که صد دلاردر آن بود دزديد.اين تمام پولي بود که تا پايان ماه بايد خرج ميکردم.


يکشنبه هفته ديگر عيد است و من دو نفر از دوستانم را براي شام دعوت کردهام،


اما بدون آن پول چيزي نميتوانم بخرم. هيچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض


بگيرم . تو اي خداي مهربان تنها اميد من هستي به من کمک کن ...


کارمند اداره پست خيلي تحت تاثير قرار گرفت و نامه را به ساير همکارانش


نشان داد. نتيجه اين شد که همه آنها جيب خود را جستجو کردند و هر کدام


چند دلاري روي ميز گذاشتند. در پايان نودوشش دلار جمع شد و براي پيرزن


فرستادند ...همه کارمندان اداره پست از اينکه توانسته بودند کار خوبي


انجام دهند خوشحال بودند. عيد به پايان رسيد و چند روزي از اين ماجرا گذشت،


تا اين که نامه ديگري از آن پيرزن به اداره پست رسيد که روي آن نوشته شده بود:


نامهاي به خدا ! همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون


نامه چنين بود : خداي عزيزم، چگونه ميتوانم از کاري که برايم انجام دادي تشکر


کنم. با لطف تو توانستم شامي عالي براي دوستانم مهيا کرده و روز خوبي را با


هم بگذرانيم. من به آنها گفتم که چه هديه خوبي برايم فرستادي ... البته چهار


دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشتهاند






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 168]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن