واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مهم است كه ما روحانیت شیعه را آنچنان كه بوده، معرفى كنرهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسؤولین همایش حاج آقا نورالله:مهم است كه ما روحانیت شیعه را آنچنان كه بوده، معرفى كنیمحضرت آیة الله العظمی خامنهای در دیدار با برگزار كنندگان همایش حاج آقا نورالله نجفی معرفی روحانیت شیعه را بعد مهم این همایشها برشمردند و از نقش ایشان در مبارزه با استبداد و استعمار قدردانی كردند.رهبر فرزانه انقلاب با اشاره به سهل انگاری در معرفی نقش مهم روحانیت شیعه در تحولات مشروطیت فرمودند: شما نگاه كنید به تاریخ كسروى، مثلاً فلان شخص كه در تبریز یك قطار فشنگ به خود مىبسته و رشادتهایى كرده، شده یك شخصیت! البته ما نمىگوییم چرا؛ اما اسم «ثقةالاسلامِ» با آن عظمت، كه اتفاقاً كسروى از او تعریف كرده، یا همان بزرگانى كه پدر من نعش آنها را در دوران نوجوانى بالاى دار دیده بود - در همان روز عاشورایى كه روسها اینها را به دار كشیدند - خیلى كم مطرح هستند. اینها خیلى افراد بزرگ و خیلى شخصیتهاى برجستهیى بودند. ما چرا اجازه بدهیم این ظلم به روحانیت شیعه بشود؟حضرت آیتالله خامنهای با محوری دانستن نقش علما و روحانیون در برپایی انجمنها ومحافل مشروطیت بیان داشتند: در عمل، آن كسانى كه وارد میدان شدند و حقیقتاً بارهاى سنگین مثل همین انجمنهاى ملى - نه بارهاى نان و آبدار مثل نمایندگى مجلس از تهران و وزارت - را به دوش گرفتند، چه كسانى بودند؟ شما اگر به جاهایى كه انجمن فعالیت داشته نگاه كنید، خواهید دید كه در رأس انجمن، یك یا دو یا سه روحانى بودهاند.ایشان حاج آقا نورالله نجفی را قله خاندان نجفی و نمونهای از این روحانیون تلاشگر دانستند و با اشاره به دوران زعامت ایشان در شهر اصفهان اظهار داشتند: شما در كتابتان، تعبیر كردید «حكومت حاجآقا نوراللَّه». خیلى خوب، اسمش همین «حكومت حاجآقا نوراللَّه» باشد؛ اما آنچه وجود دارد، عبارت است از بار بر دوشگیرى حاجآقا نوراللَّه در شهر اصفهان، با آن همه تعارضات و در میراث ظلالسلطان؛ اینها چیزهاى كمى نیست. انسان از دور نمىتواند درست عظمت، حجم و اهمیت این كارها را لمس كند. بنابراین، این هم یك بُعد دیگر است كه به آن توجه بشود.آیتالله خامنهای با بزرگداشت مقام علمی این عالم مجاهد، مبارزه با سلطه اجانب را نمونهای از روشنفكری ایشان دانستند و افزودند: از لحاظ فهم سیاسى هم بسیار مرد فهیم و جلوتر از زمان خودش بود؛ هم در قضیهى مشروطه، انسان این مسأله را مشاهده مىكند، هم در قضیهى رضاشاه. این حركتى كه ایشان در 1345 و 1346 (قمری) شروع كرد كه قم را پایگاه خودشان قرار داد و انتظاراتى را از رضاشاه مطرح كرد، كارهاى خیلى بزرگى است؛ منتها آن استبداد رضاخانى و سرنیزه و قلدرىِ رضاخانى نگذاشت این قضیه موج پیدا كند؛ والّا اگر یك مقدار آن فشار دیكتاتورى رضاخانى نبود.ایشان در ادامه بیان داشتند: انسان احساس مىكند كه مرحوم حاجآقا نوراللَّه، آن روز مىفهمید كه مبارزهى با رضاشاه، فقط مبارزهى با نظام اجبارى و كلاه فرنگى نیست؛ بحثِ این است كه یك آدمى بر سر كار آورده شده و بَركشیده شده، براى اینكه اهداف انگلیس را در ایران پیاده كند..
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 203]