محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845597374
آيا خدا حجاب را واجب كرده است؟ 13
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: توصيه هاي اخلاقي
در كافی برخی روايات بدين مضمون نقل شده كه توجه مرد به زمين است و توجه زن به مرد ، پس زنان را در حصار خانه قرار دهيد.
خود صاحب كافی معتقد است كه مقصود اين است كه هر چه زودتر آنها را در حصار ازدواج قرار دهيد.
ولی يك عده روايات ديگر وجود دارد كه ممكن است آنها را توصيه اخلاقی به مردان نسبت به زنان شمرد كه از خطرات تماس های مردان با زنان آگاه باشند. صاحب وسائل اين روايات را بر استحباب حمل كرده است. ما قسمت عمده آنها را ذكر میكنيم:
الف - اميرالمؤمنين علی عليه السلام به فرزندش امام مجتبی چنين توصيه میفرمايد: "« و اكفف عليهن من ابصارهن بحجابك اياهن ، فان شده الحجاب ابقی عليهن ، و ليس خروجهن باشد من ادخالك عليهن من لا يوثق به عليهن و ان استطعت ان لا يعرفن غيرك فافعل » "
يعنی تا میتوانی كاری كن كه زن تو با مردان بيگانه معاشرت نداشته باشد. هيچ چيز بهتر از خانه ، زن را حفظ نمیكند. همانطور كه بيرون رفتن آنان از خانه و معاشرت با مردان بيگانه در خارج خانه برايشان مضر و خطرناك است ، وارد كردن تو مرد بيگانه را بر او در داخل خانه و اجازه معاشرت در داخل خانه نيز مضر و خطرناك است . اگر بتوانی كاری كنی كه جز تو مرد ديگری را نشناسند چنين كن.
اين يك توصيه اخلاقی است. علماء اسلام اين جمله را به شكل يك توصيه اخلاقی تلقی كردهاند. اگر ما بوديم و چنين تعبيراتی، بدون شك آنچه استنباط میشد بيش از "توصيه اخلاقی" بود، بلكه بيش از لزوم ستر وجه و كفين بود، آنچه استنباط میشد همان است كه ما از آن به حبس زن در خانه تعبير كردهايم. ولی علت اين كه فقها به مضمون چنين جملهها فتوا ندادهاند ادله قطعی ديگر از آيات و روايات و سيره معصومين برخلاف مفاد ظاهر اين تعبيرات است و به اصطلاح ظاهر اين جملهها "معرض عنه" اصحاب است. لذا اين جملهها حمل به توصيه اخلاقی شده است و ارزش اخلاقی دارد نه فقهی.
آن چه فقها از امثال اين جملهها استنباط كردهاند اين است كه اين گونه جملهها ارشاد به حقيقتی روحی و روانی در روابط دو جنس است و شك نيست كه حقيقتی را بيان میكند. رابطه زن و مرد اجنبی، سخت خطرناك است، گلی است كه پيلان بر آن میلغزند.
آن چه اسلام لااقل به صورت يك امر اخلاقی توصيه میكند اين است كه تا حد ممكن اجتماع مدنی غير مختلط باشد.
جامعه امروز زيان های اجتماع مختلط را به چشم خود میبيند. چه لزومی دارد كه زنان فعاليت های خود را به اصطلاح "دوش به دوش" مردان انجام دهند. آيا اگر در دو صف جداگانه انجام دهند نقصی در فعاليت و راندمان كار آنان رخ میدهد؟
اثر اين دوش به دوشها اين است كه هر دو همدوش را از كار باز میدارد و هر يك را به جای توجه به كار متوجه " همدوش" میكند، تا آنجا كه غالبا اين همدوشيها به هماغوشی منتهی میگردد.
ب - حديثی است از حضرت زهرا عليها السلام. هر چند فقهاء بدين حديث استناد نمیكنند اما میتواند توجيه صحيحی داشته باشد.
خلاصه حديث اين است: روزی رسول خدا از مردم پرسيدن: چه چيز برای زن از هر چيز بهتر است ؟ كسی نتوانست پاسخ بگويد. حسن بن علی عليه السلام كودك و در مجلس حاضر بود. قصه را برای مادرش زهرا سلام الله عليها نقل كرد. زهرا فرمود : از همه چيز بهتر برای زن اين است كه مرد بيگانهای را نبيند و مرد بيگانهای هم او را نبيند."
اين حديث نيز توصيه اخلاقی است و ارجحيت دور بودن زن و مرد را بيان میكند. ما قبلا گفتهايم تمام ترخيص(مجاز شمردن) های اسلامی در اين زمينه به خاطر جلوگيری از حرج و مضيقه است. ارجحيت اخلاقی پوشش، دور بودن زن و مرد، وجود حريم ميان آن دو در حدود امكان، سر جای خود باقی است.
ج - رسول اكرم به علی عليه السلام فرمود: "«يا علی اول نظره لك و الثانية عليك لا لك»" يعنی اولين نگاه مفت تو است ، اما نگاه دوم به زيانت میباشد نه به سودت.
در اين كه اين حديث در مقام بيان حكم است يا در مقام بيان اثری كه طبعا در نگاه هست اختلاف نظر است. برخی مانند محقق صاحب شرايع و علامه حلی گفتهاند اين حديث متعرض حكم نظر است. مفاد حديث اين است كه نگاه اول جايز است و نگاه دوم حرام. بعضی ديگر گفتهاند مقصود اين است كه نگاه عمدی مطلقا حرام است. نگاه اول، از آن نظر جايز است كه عمدی نيست.
ولی حقيقت اين است كه اين حديث در مقام توصيه ترك نظر شهوانی و تلذذی است كه قطعا حرام است و از محل بحث خارج است. اين حديث میخواهد اين مطلب را بگويد كه انسان چشمش به زنی میافتد و احيانا خوشش میآيد میخواهد بار دوم نگاه كند و لذت ببرد. نوبت اول چون تلذذ غير عمدی است مانعی ندارد، اما نوبت دوم چون به قصد تلذذ است جايز نيست.
د - امام صادق فرمود: "«النظر سهم من سهام ابليس مسموم و كم نظره اورثت حسره طويلة»" . يعنی نگاه كردن تيری است زهرآلود از ناحيه شيطان. چه بسيارند نگاه هائی كه بعدها حسرت ها و تأسف های طولانی به دنبال خود آوردهاند.
در حديث ديگر آمده است: "«زنا العینین النظر»" يعنی زنای دو چشم نگاه كردن است.
اين دو حديث نيز ناظر به نگاه های شهوتآلود است، و ممكن است توصيه اخلاقی باشد به احتياط.
نه حبس و نه اختلاط
از آن چه مجموعا بيان شد ، معلوم گشت آن چه اسلام میگويد نه آن چيزی است كه مخالفان اسلام ، اسلام را بدان متهم میكنند ، يعنی محبوسيت زن در خانه ، و نه نظامی است كه دنيای جديد آن را پذيرفته است و عواقب شوم آن را میبيند ، يعنی اختلاط زن و مرد در مجامع .
حبس كلی زن در خانه ، نوعی مجازات بود كه به طور موقت در اسلام برای زنان بدكار مقرر شد:«و اللاتی يأتين الفاحشة من نسائكم فاستشهدوا عليهن اربعة منكم فان شهدوا فامسكوهن فی البيوت حتی يتوفاهن الموت او يجعل الله لهن سبيلا»- زنانی از شما كه مرتكب زنا میشوند ، چهار شاهد بر آنان بگيريد. اگر چهار شاهد شهادت دادند ( به ترتيبی كه به تفصيل در سنت بيان شده و فقه متصدی آن است ) آنان را در خانه حبس كنيد تا عمرشان به پايان رسد يا خدا راه ديگری بر ايشان معين كند.
مفسران میگويند : مقصود از راه ديگر اشاره بدين است كه اين حكم موقت است و در آينده حكم ديگری برای آنان خواهد آمد . آيه 2 از سوره نور كه حكم زانی و زانيه را بيان كرده است همان است كه اين آيه با اشاره آنرا وعده داده است. مقصود اين است كه اسلام ، با اختلاط مخالف است نه با شركت زن در مجامع و لو با حفظ حريم.
اسلام میگويد : نه حبس و نه اختلاط بلكه حريم . سنت جاری مسلمين از زمان رسول خدا همين بوده است كه زنان از شركت در مجالس و مجامع منع نمی شدهاند ولی همواره اصل " حريم " رعايت شده است . در مساجد و مجامع ، حتی در كوچه و معبر ، زن با مرد مختلط نبوده است . شركت مختلط زن و مرد در برخی مجامع ، مانند برخی مشاهد مشرفه كه در زمان ما محل ازدحام فوق العاده است برخلاف مرضی شارع مقدس اسلام است.
فتواها
تا اينجا ادله موافق و مخالف پوشش و نظر، و هم روش دقيق و معتدل اسلام در مجموع روابط زنان و مردان طبق مدارك كتاب و سنت روشن شد و معلوم شد ادله مزبور عدم وجوب ستر وجه و كفين را مدلل میسازد و هم جايز بودن نگاهی را كه از روی تلذذ نباشد و ريبهای هم در كار نباشد تقويت میكند.
اكنون بايد ببينيم فتواها چيست؟ هر كس میخواهد بداند علمای اسلام از صدر اول تاكنون در اين دو مسأله مهم چگونه فتوا دادهاند ؟ اولا نظر فقهای اسلام درباره پوشش وجه و كفين چيست؟ و ثانيا درباره نظر چه نظری دارند؟
در اين كه پوشيدن وجه و كفين لازم نيست ظاهرا در ميان تمام علمای اسلامی اعم از شيعه و سنی اختلافی نيست. فقط يك نفر از علمای اهل تسنن به نام ابوبكر بن عبدالرحمن بن هشام نظر مخالف دارد. آنهم معلوم نيست كه نظرش در مورد نماز است يا در مورد نا محرم.
درباره چهره هيچگونه اختلافی نيست، احيانا بعضی از علماء درباره دست ها تا مچ و يا درباره پاها تا ساق، اختلاف كردهاند كه آيا جزء استثناء هست يا نيست؟ در ميان مسائل فقهی شايد كمتر مسألهای اين چنين پيدا شود كه اين گونه مورد اتفاق نظر ميان علمای اسلام اعم از شيعه و سنی بوده باشد.
پيش از آن كه نقل اقوال كنيم دو مطلب بايد ذكر شود: يكی اينكه مسأله پوشش را فقهاء در دو جا طرح میكنند. يكی در باب نماز، از باب اينكه در نماز واجب است كه زن تمام بدن خويش را بپوشاند، خواه نا محرمی وجود داشته باشد و يا وجود نداشته باشد. در اين جا اين سؤال پيش میآيد كه آيا وجه و كفين هم در نماز بايد پوشيده باشد يا نه؟ ديگر در باب نكاح، به مناسبت بحث از اينكه خواستگار تا چه حدودی حق دارد به زن مورد نظر خود نگاه كند. در اينجا نيز معمولا يك بحث كلی درباره پوشش و يا درباره جواز و عدم جواز نظر میشود.
عليهذا از نظر فقه دو نوع "ستر" داريم: ستر صلاتی، يعنی پوششی كه در نماز بايد به كار برده شود كه البته شرائطی دارد از قبيل اينكه پاك باشد، غصبی نباشد و غيره. و ستر غير صلاتی كه در مقابل مردان بيگانه بايد رعايت شود و شرائط خاص نماز را ندارد. بعدا خواهيم گفت كه ظاهرا اختلافی نيست در اينكه ستر صلاتی و غير صلاتی از نظر مقدار و حدود پوشش با هم تفاوت ندارند.
مطلب دوم اينكه فقهاء اصطلاحی دارند، میگويند : بدن زن، جز چهره و دو دست، "عورت" است. ممكن است اين تعبير در نظر بعضیها زننده جلوه كند روی اين جهت كه بگويند: :"عورت" يعنی يك چيز زشت و مستقبح. آيا از نظر فقه اسلامی بدن زن جز چهره و دو دست يك چيز زشت و مستقبح است؟ ! پاسخ اينست كه كلمه "عورت" به معنی يك چيز زشت و قبيح نيست.
لهذا به هر امر زشت و قبيحی "عورت " گفته نمیشود و متقابلا كلمه " عورت " در مواردی به كار برده میشود كه هيچگونه مفهوم قبح و زشتی ندارد.
مثلا در قرآن كريم ، در داستان غزوه احزاب كه اشاره به بهانه جوئی برخی ضعيف الايمانها میكند میفرمايد: " « و يستأذن فريق منهم النبی و يقولون ان بيوتنا عوره و ما هی بعوره ان يريدون الا فرارا » "
يعنی يك دسته از آنان از پيغمبر اجازه مراجعت میخواهند و میگويند خانههامان بی حفاظ است، حصار كافی ندارد و حال آنكه خانههايشان بی حفاظ نيست، جز فرار قصدی ندارند.
در اينجا كلمه "عورت" در مورد خانه به اعتبار بی حفاظ بودن آن به كار رفته است و بديهی است كه هيچگونه مفهوم قبح و زشتی در اينجا وجود ندارد. در آيه 59 سوره نور كه قبلا تفسير شد، سه وقت خلوت: قبل از نماز صبح، نيمروز، بعد از عشاء، به اعتبار اينكه افراد در اين وقت لباس ها را از تن بيرون میآورند و حفاظی ندارند به نام " سه عورت" خوانده شده است.
صاحب مجمع البيان كه از لحاظ شكافتن معانی لغتها در ميان مفسران بی نظير و در ميان غير مفسران كم نظير است در ذيل آيه 14 سوره احزاب آنجا كه لغت را معنی میكند میگويد" :و العوره كل شیء يتخوف منه فی ثغر او حرب . و مكان معور و دار معوره اذا لم تكن حريزه"
يعنی عورت به هر چيز آسيبپذير كه مورد نگرانی است گفته میشود، از قبيل نقاط سرحدی و يا يك امر مربوط به جنگ. مكان معور و خانه معور يعنی خانهای كه استحكام ندارد و آسيبپذير است.
پس معلوم میشود اين تعبير فقهی مشتمل بر نوعی تحقير نمیباشد. به زن از آن جهت "عورت" گفته میشود كه مانند خانهای بیحصار است و آسيب پذير میباشد و بايد در حصار پوشش قرار گيرد.
اكنون برويم بر سر نقل اقوال فقهاء. علامه در تذكره الفقهاء، كتاب الصلاه میفرمايد: " جميع بدن زن عورت است جز چهره، به اجماع جميع علماء در جميع شهرها، جز ابوبكر بن عبدالرحمن بن هشام كه تمام بدن زن را عورت دانسته است و سخن او به حكم اجماع مردود است. از نظر علماء ما ( شيعه) دو دست تا مچ نيز مانند چهره است و عورت نيست. مالك بن انس و شافعی و اوزاعی و سفيان ثوری در اين جهت با علماء شيعه هم عقيدهاند زيرا ابن عباس در تفسير سخن خدا: «و لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها» وجه و كفين را توأما جزء استثناء شمرده است. اما به عقيده احمد حنبل و داود ظاهری كفين بايد پوشيده شود. و سخن ابن عباس كافی است در رد سخن آنها" .
علامه بعد سخن خود را درباره قدمين ادامه میدهد كه آيا بايد پوشيده بماند يا نه؟
چنان كه ملاحظه میشود فقهاء اسلام در باب ستر صلاتی به آيه سوره نور تمسك میكنند كه مربوط به نماز نيست، زيرا آنچه در نماز لازم است پوشيده شود همان است كه در مقابل نا محرم بايد پوشيده شود. و شايد اگر بحثی باشد در اين است كه آيا در نماز، زائد بر آنچه در مقابل نا محرم بايد پوشيده شود لازم است پوشيده شود يا نه؟ اما در اينكه آنچه در نماز لازم نيست پوشيده شود در مقابل نا محرم هم لازم نيست پوشيده شود، بحثی نيست.
ابن رشد، فقيه و طبيب و فيلسوف معروف اندلسی در كتاب بداية المجتهد میگويد: " عقيده اكثر علماء بر اين است كه بدن زن جز چهره و دو دست تا مچ، عورت است. ابوحنيفه معتقد است كه قدمين نيز عورت شمرده نمیشود. و ابوبكر بن عبدالرحمن بن هشام معتقد است كه تمام بدن زن بلا استثناء عورت است" .
در كتاب الفقه علی المذاهب الخمسة تأليف شيخ جواد مغنية میگويد: " علمای اسلام اتفاق نظر دارند كه بر هر يك از زن و مرد لازم است آنچه را در خارج نماز بايد بپوشد، در حال نماز هم بايد بپوشد. اختلاف در اين است كه آيا در نماز مقداری زائد بر آنچه در خارج نماز بايد پوشيده شود لازم است پوشيده شود يا نه؟
آن چه در زن مورد بحث است اين است كه آيا پوشيدن وجه و كفين يا مقداری از آنها در نماز لازم است - پوشيده شود - با آنكه در خارج نماز لازم نيست - يا لازم نيست؟ و آنچه در مرد مورد بحث است اينست كه آيا زياده بر ما بين ناف و زانو لازم است در نماز پوشيده شود؟
آنگاه چنين میگويد: به عقيده علمای شيعه اماميه بر زن در حال نماز همان قدر واجب است بپوشد كه در غير نماز بايد از نا محرم بپوشد. "
نقل سخنان علماء در اين زمينه به طول میانجامد. علمای گذشته در كتابهای خود اگر بحث كردهاند به همين گونه نظر دادهاند كه گفته شد.
معمولا فقهاء مسأله پوشش را در باب «صلاه» و مسأله نظر را در باب «نكاح» متعرض شدهاند.
عجيب اينست كه بعضی از بزرگان فقهاء معاصر پنداشتهاند كه عقيده علامه در تذكره اينست كه پوشيدن چهره واجب است، و اين اشتباه است.
علامه در تذكره در مسأله جواز نظر با ديگران اختلاف دارد چنانكه خواهيم گفت، نه در مسأله پوشش.
اما مسأله جواز و عدم جواز نظر: علامه در تذكره الفقهاء كتاب النكاح میگويد "نظر مرد به زن يا به واسطه حاجت و ضرورت است ( مانند كسی كه قصد خواستگاری دارد ) يا حاجت و ضرورتی در كار نيست. اگر حاجت و ضرورت در كار نيست، نظر به غير وجه و كفين جايز نيست. اما وجه و كفين: اگر خوف فتنه در كار است نظر به آنها نيز جايز نيست و اگر خوف فتنه در كار نيست، به عقيده شيخ طوسی مانعی ندارد ولی مكروه است. اكثر شافعيه نيز همين عقيده را دارند ولی به عقيده بعضی از شافعيه نظر به وجه و كفين حرام است ".
علامه پس از آنكه ادله اين عده از شافعيه را نقل میكند میگويد: " به عقيده من نيز نظر بر وجه و كفين حرام است ".
محقق در شرايع میگويد: نظر به چهره و دو دست يك بار جايز است و تكرارش جايز نيست. شهيد در لمعه، و علامه در بعضی كتابهايش همين عقيده را انتخاب كردهاند.
مجموعا در باب نظر بر وجه و كفين سه قول است:
الف - ممنوعيت مطلقا. علامه در تذكره و چند نفر معدود ديگر و از آن جمله صاحب جواهر اين عقيده را انتخاب كردهاند.
ب - جواز نظر يك نوبت و ممنوعيت تكرار نظر. محقق در شرايع و شهيد اول در لمعه و علامه در بعضی ديگر از كتبش تابع اين نظرند.
ج - جواز مطلقا. شيخ طوسی، كلينی، صاحب حدائق، شيخ انصاری، نراقی در مستند و شهيد ثانی در مسالك اين نظر را تأييد میكنند. شهيد ثانی در مسالك، اين قول را تأييد و ادلهای كه شافعيه بدان تمسك كردهاند و مورد پسند علامه واقع شده است رد میكند. ولی در آخر میگويد: "شك نيست كه قول به تحريم طريق احتياط و سلامت است."
تا اينجا عقيده قدمای علمای اسلام را درباره پوشش و هم درباره نظر ذكر كرديم.
اما علمای متأخر:
مرحوم آية الله سيد محمد كاظم طباطبائی يزدی در عروه الوثقی راجع به مسأله پوشش در غير نماز میگويد :
" بر زن واجب است تمام بدن خويش را جز وجه و كفين، از غير محارم بپوشد."
درباره مسأله نظر میگويد: " بر مرد جايز نيست نظر به زن اجنبی، همچنانكه بر زن جايز نيست نظر به مرد اجنبی. جماعتی وجه و كفين را استثناء كرده گفتهاند مطلقا نظر بر آنها جايز است. بعضی ديگر گفتهاند نظر يك بار جايز است و بيش از يك بار جايز نيست. احوط ممنوعيت است مطلقا. "
اما فقهای متأخر و معاصر غالبا در اين دو مسأله از اظهار نظر صريح در رسالههای عمليه خودداری كردهاند و معمولا طريق احتياطی میپويند.
در ميان علمای متأخر و معاصر حضرت آية الله حكيم دامت بركاته در رساله منهاج الصالحين چاپ نهم، كتاب النكاح، مسأله سوم، فتوای صريح دارند و وجه و كفين را صريحا استثناء میكنند. ايشان میفرمايند: " جايز است نظر به كسی كه قصد تزويج او را دارد. همچنين جايز است نظر به زنان اهل ذمه - به شرط عدم تلذذ - و همچنين زنان بیپروا كه نهی آنها اثر ندارد - به شرط عدم تلذذ- و همچنين زنانی كه به وجهی محرم میباشند. و نظر به غير اينها حرام است مگر بر چهره و دو دست تا مچ، آنهم به شرط عدم تلذذ. "
بیگمان حس احتياط يكی از موجبات پرهيز از فتوای به جواز نظر و عدم لزوم پوشش است. هر كسی در وجدان خود میداند كه دو خصيصه يكی در مرد و يكی در زن وجود دارد. در زن علاقه شديد به تبرج و خودآرائی و خودنمائی، و در مرد هوس چشم چرانی و نظر بازی. به قول مجله توفيق: اينكه شعراء زن را به سرو تشبيه كردهاند نه از جهت اعتدال قامت است بلكه از اين جهت است كه زن مانند سرو، تابستان و زمستان ندارد، زمستان و تابستان برهنه و عريان بيرون میآيد و از آسيب سرما باكش نيست.
در مورد صفت خودنمائی زنان و خصيصه چشم چرانی مردان ، ويل دورانت مینويسد: " در ميان اعمال انسانی عجيبتر از اين نيست كه مردان پيرانه سر به دنبال زنان بيفتند و زنان تا دم گور آماده معشوق شدن و محبوب بودن باشند. در رفتار انسانی امری پايدارتر و ثابتتر از نگاه مردان به زنان نيست. ببين اين جانور مكار چگونه مراقب شكار خويش است در حالی كه خود را به خواندن روزنامه مشغول داشته است. گوش به گفتارش فرادار و ببين كه چگونه درباره صيد جاودانی اوست. خيال و تصورش را در نظر آر كه چگونه پروانهوار به دور شمع میچرخد، چرا؟ اين امر چگونه صورت میگيرد؟ ريشههای اين ميل عميق در چيست و چه مراحلی را میپيمايد تا به مرحله شكوه و جنون فعلی خود میرسد؟ "
آری اين حقيقت را كه گفتيم نمیتوان از نظر دور داشت، و از طرفی میدانيم كه اصل عفاف و تقوا به طور قطع يكی از اصول مسلم اسلام و از پايههای قوانين اجتماع منزلی است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 184]
-
گوناگون
پربازدیدترینها