واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: يادداشتفصلي تازه در تاريخ ديپلماسي اقتصادي بينالمللي
فريدون خاوندبخش دوم«برتون وودز» دوم تركيب قدرتهاي شركت كننده در نشست واشنگتن، كه گويا هدف آن پرداختن به قواعد ناظر بر روابط مالي بينالمللي است، تحولات شگفتي را به نمايش ميگذارد كه طي سي سال گذشته در جغرافياي اقتصادي و سياسي جهان به وجود آمده است.
در واقع گسترش نشست از «گروه هفت» به «گروه بيست» به آن معنا است كه رابطه قدرتها در مقياس بينالمللي دگرگون شده و تصميمگيري درباره آينده نظام اقتصادي جهان ديگر در انحصار قدرتهاي سنتي صنعتي نيست. به بيان ديگر بخش بزرگي از آنچه «جهان سوم» ناميده ميشد و ميشود، سربلند كرده، اهرمهاي نيرومندي را در عرصههاي صنعتي و مالي و بازرگاني در اختيار گرفته و از اين پس سهم خود را در اداره اقتصاد بينالمللي مطالبه ميكند.
دستور كار «گروه بيست» در واشنگتن هنوز رسما اعلام نشده، ولي از شواهد چنين بر ميآيد كه هدف اصلي آن فراهم آوردن زمينه يك نشست وسيعتر بينالمللي است كه قرار است نهادها و قوانين ناظر بر روابط اقتصادي جهان را بازسازي كند و به جاي نظام به وجود آمده در پي جنگ جهاني دوم، نظام تازهاي را پايهريزي كند كه با دنياي قرن بيست و يكم ميلادي سازگارتر باشد.
نظام بينالمللي اقتصادي پس از جنگ جهاني دوم، كه نهادها و قوانين ملهم از آن همچنان از اعتباري كم و بيش نسبي برخوردار است، از دل كنفرانس معروف «برتون وودز» بيرون آمد. كم نيستند كساني كه براي نوسازي يا باز سازي اين نظام، «برتون وودز» دومي را پيشنهاد ميكنند.
در ماه ژوييه سال 1944 ميلادي، در تفريحگاه زمستاني «برتون وودز» واقع در نيوهام شاير آمريكا، پايههاي نظاميريخته شد كه بهرغم دگرگونيهاي فراوان، هنوز بخشي از روابط اقتصادي بينالمللي را زير سلطه خود دارد. اين نظام حاصل سالهاي بسيار تلخي است كه اقتصادهاي آن روز جهان در دهه سياه 1930 ميلادي تجربه كردند.
در پي بحران اقتصادي سال 1929 ميلادي، كه بزرگترين زلزله اقتصادي در تاريخ نظام سرمايهداري به شمار ميرود، بخش بسيار گستردهاي از دنياي صنعتي در ركود شديد اقتصادي فرو رفت. چگونگي رويارويي قدرتهاي بزرگ اقتصادي آن زمان با بحران، پسلرزههاي آن را شدت بخشيد. در واقع مجموعهاي از سياستهاي نادرست، سالهاي 1930 ميلادي را به يكي از سختترين دورانها در تاريخ روابط اقتصادي بينالمللي بدل كرد و حتي زمينههاي مساعدي را براي شعلهور شدن جنگ جهاني دوم فراهم آورد.
قوانين بازي: يكي از نادرستترين سياستها در مقابله با بحران 1929، روي آوردن به سياستهاي حفاظتي و حمايتي در عرصه بازرگاني بود. استدلال چنين بود: براي فرو نشاندن بحران، موثرترين وسيله بستن مرزها بر كالاهاي خارجي است. بر اين اساس ايالات متحده آمريكا سختگيرانهترين قوانين بازرگاني تاريخ خود را به اجرا گذاشت و قدرتهاي اروپايي نيز، كم و بيش، به همان راه رفتند.
قدرتهاي اقتصادي سالهاي 1930 ميلادي، براي افزايش صادرات و كاهش واردات خود، هيچ وسيلهاي را فرو نميگذاشتند. كاهش ارزش پول ملي، يكي از مهمترين سلاحهاي مورد استفاده در اين «جنگ بازرگاني» تمام عيار بود. در واقع كشورها، به گونهاي يكجانبه، ارزش پول خود را پايين ميآوردند تا صادراتشان ارزانتر و وارداتشان گرانتر شود. در اين شرايط راه بر مبادله آزاد بسته شد، اما بحران اقتصادي حاصل از توفان سال 1929 همچنان ادامه يافت تا شعلههاي جنگ دوم زبانه كشيد.
كنفرانس معروف «برتون وودز» به منظور جلوگيري از تكرار هرج و مرج سالهاي 1930 برگزار شد. نظام پولي بينالمللي و پرچمدار آن، صندوق بينالمللي پول، از دل همين كنفرانس بيرون آمد تا راه بر نوسانهاي خودكامانه پولي بسته شود. ايجاد بانك جهاني براي بازسازي اقتصادهاي ويران حاصل از جنگ، يكي ديگر از تصميمهاي مهم «برتون وودز» بود. و سر انجام با الهام از فلسفه حاكم بر همين كنفرانس بود كه به منظور آزاد سازي بازرگاني بينالمللي، در سال 1947 ميلادي «موافقتنامه عمومي تعرفه و تجارت» معروف به «گات» به امضا رسيد كه در سال 1994 جاي خود را به سازمان جهاني تجارت سپرد.
چهارشنبه 22 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 183]