محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826565596
احمد ناطقنوري: در همه ادوار پارلمان خوبي داشتيم
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: احمد ناطقنوري: در همه ادوار پارلمان خوبي داشتيم
احمد ناطق نوري برادر كوچك علياكبر ناطق نوري و يكي از پرسابقهترين نمايندگان مجلس شوراي اسلامي است. ناطق نوري كه نمايندگي مردم نور در مجلس شوراي اسلامي را برعهده دارد از 8 دوره مجلس پس از انقلاب اسلامي، تنها يك دوره را در خانه ملت حضور نداشته است.وي كه همچون برادرش علياكبر ناطقنوري روحيه ورزشكاري دارد در حال حاضر رياست فدراسيون بوكس را نيز عهدهدار است.
احمد ناطقنوري در اين گفتگو مروري بر فعاليتهاي دورههاي مختلف مجلس دارد و از دوران رياست برادرش بر مجلس شوراي اسلامي ميگويد.
وي همچنين به پرسشهايي درباره عملكرد دولت نهم و نحوه تعامل مجلس هفتم و هشتم با دولت پاسخ گفته است. مشروح اين گفتوگو را ميخوانيد.
با توجه به اين كه شما يكي از قديميترين نمايندگان مجلس هستيد ميتوانيد مقايسهاي از ادوار گذشته مجلس تاكنون داشته باشيد؟
در مرداد ماه سال 1360 پس از شهادت اخوي عباس آقا ، وارد مجلس اول شدم. بايد گفت مجلس اول تركيب خاص خودش را داشت و تقريبا بيشتر شخصيتهايي كه امروز هر كدام از آنها وزنهاي هستند، از رهبر معظم انقلاب گرفته تا بعضي از عزيزان كه در سمتهاي مختلف مثل شوراي نگهبان و دادستاني در مصدر كاري هستند. از دادستاني گرفته تا غيره، همه عضو پارلمان بودند.
پارلمان دوره اول يك پارلمان پخته انقلابي بود و تقريبا ميشد گفت كه همه از نخبگان و سردمداران انقلاب تشكيل شده بود و به همين دليل، مجلس وزين و پختهاي محسوب ميشد. با وجود هجمهاي كه در آن زمان وجود داشت و با توجه به اين كه اين آقايان براي اولين بار بود كه به پارلمان راه مييافتند، اما خوشبختانه توانستند مصوبات شوراي انقلاب را يكي يكي قانوني كنند.
در دور دوم حضور نداشتم، ولي مجلس در اين دوره هم با وضعيت خاصي تشكيل شد و در اين زمان بود كه يواش يواش حركتهاي سياسي درون نظام شكل گرفت و گروهها به 2 يا احيانا به 3 دسته تقسيم شدند. عدهاي ليبرال، برخي ملي مذهبي و تعدادي متعلق به گروههاي ملي بودند و تضاد ما در مجلس اول هم با اين گروهها بود، يعني با ملي مذهبيها و مليها كه وضعيت خاص خود و آن كشمكشها را ايجاد كردند.
البته در مجلس دوم كه آنها به مجلس راه پيدا نكردند و در اينجا بود كه گروه روحانيت مبارز و مجمع روحانيون شكل گرفت و تقسيمبنديهاي چپ و راستي كه تا امروز باقي مانده، ايجاد شد كه من خيلي به آنها معتقد نيستم، چون ميبيني جاي چپ با راست عوض ميشود و اين هم جز يك تفكر سياسي چيز ديگري نيست.
اين افت و خيزها از مجالس دوم به بعد شكل گرفت و اوج آن هم در مجلس سوم بود. در مجلس چهارم، سكون بيشتر شد و آرامش پديد آمد، اما جناحها، اقليت و اكثريت فعاليت جدي پيدا كردند. در آن زمان، رياست مجلس چهارم و پنجم به عهده آقاي ناطق بود و رياست مجلس سوم را آقاي كروبي به عهده داشت، چون آقاي هاشمي پس از فوت امام(ره) رئيسجمهور شده بودند، آقاي ناطق در مجلس چهارم سعي كرد تنشهاي سياسي را كاهش دهد و تعامل خوبي حتي با جناحهاي اقليت در داخل مجلس ايجاد كند كه به تاييد و شهادت عزيزاني كه الان هم هستند، آقاي ناطق بخوبي توانست چنين اقدامي انجام دهد.
آقاي ناطق اجازه نميداد مجلس مورد تاخت و تاز سياسي قرار بگيرد چه چپ باشد چه راست. اگرچه مجلس ششم هم دست گروه چپ يا متمايل به چپ بود و رياست آن به عهده آقاي كروبي، اما آنها هم سعي كردند با دولت تعامل خوبي داشته باشند. بايد اين نكته را يادآور شوم كه ما به هر صورت پس از انقلاب در قانونگذاري ناشي بوديم و نميتوانستيم تصميمات پختهاي در قانونگذاري بگيريم چون دموكراسي را مزه مزه ميكرديم تا بتوانيم خوب آن را پياده كنيم، ولي انصافا كسي با حب و بغض در اين مسائل نگاه نميكرد.
اگر تندروهاي جناحها را كنار بگذاريم، بايد بگوييم در همه ادوار پارلمان خوبي داشتيم. به نسبت همه دنيا، پارلمان ما هم با داشتن آزادي توانسته نظريات خودش را بيان كند. البته چه در جناح چپ و چه راست، عدهاي بودند كه در تفكراتشان خيلي راديكالي فكر ميكردند كما اين كه الان نيز چنين افرادي در مجلس هفتم و در مجلس هشتم نيز وجود داشتند.
نميتوانيم بگوييم همه يك جور فكر ميكنند، چون در مجلس هفتم آقاي حداد عادل تعامل بسيار خوبي با دولت داشت و حتي ميتوان گفت اين تعامل بسيار هم زياد بود به طوري كه ما حتي بودجه مستقل مجلس را زير چتر نظارتي دولت قرار داديم.در صورتي كه از نظر قانون اساسي مجلس ميتواند بودجه مستقل داشته باشد كه بهتر است همين كار شود تا برخي مشكلات از سر راه مجلس برداشته شود.
پس با دولت به مشكل برخورده بوديد؟
من به شخص رئيسجمهور كاري ندارم. مجموعه دولت در مجلس هفتم و مجموعه مديريت برنامهريزي، خيلي با مجلس هماهنگ نبود، در حالي كه مجلس نهايت همكاري را با آنها داشت.در مجلس هشتم كه علي لاريجاني به رياست مجلس منصوب شد تلاش بر اين است كه وفاقي ايجاد شود و تعاملي با مجلس داشته باشيم، ولي به اين معنا نيست كه آنها هم همه مسائل را رعايت كنند.
گاهي وقتها ميبينيم دولت كارهايي را انجام ميدهد كه بايد از پيش، از مجلس كسب اجازه كند، ولي پس از اين كه دولت متوجه ميشود گير كرده تازه به مجلس مراجعه ميكند و ميخواهد مجلس يك جوري قضيه را حل كند.
به عنوان يك نماينده قديمي، همكاري دولت نهم را با مجلس چطور ميبينيد؟
بايد گفت دولت نهم و شخص آقاي احمدينژاد وقتي ميخواهند تصميمي بگيرند خيلي زود اين كار را ميكنند، البته تصميمگيري خوبي است، اما مجموعهاي بايد آن فكر و انديشه را توليد كند، به گونهاي كه بهكارگيري آن مشكلاتي ايجاد نشود. احساس ميكنم گاهي آن تدبير پشت اين تصميمات وجود ندارد.
يعني ابتدا وضعيت اقتصادي كه موجب تحول اقتصادي است، بايد در كميسيونهاي مختلف بين مجلس و دولت حلاجي و بحث شود. در مورد انجام كار و چگونگي آن، تمام انديشمندان را به كار گيرند. اين تعامل به اين مقدار وجود ندارد و مشخص نيست چه زماني ميخواهند اين امر را پياده كنند.
شرايط كنوني همكاري تنگاتنگي را بين مجلس و دولت ميطلبد، به اين معني كه مسوولان اقتصادي دولت ميتوانند با عدهاي از كارشناسان و نمايندگان خبره اقتصادي، كميسيون برنامه و بودجه، كميسيون اقتصاد و دارايي و شخصيتهاي اقتصادي برنامهريزي كنند. اكنون بايد در مورد چگونگي بستن بودجه سال آينده و جذب سرمايهگذاري و حفظ مملكت از بحراني كه در دنيا به وجود آمده، برنامهريزي كنيم.
پيشنهاد شما به اين دليل است كه دولت تا به حال ضعف اقتصادي داشته است؟
فروش نفت خوب بوده، اما نتيجه ملموسي در جامعه براي مردم در پي نداشته است.
ذخيره ارزي چطور؟
ذخيره ارزي هم همين طور. يكي از مسائل ما اين است كه ذخاير ارزي را چگونه هزينه كرديم، چقدر داريم و چه كار بايد بكنيم. در زمان طاغوت كاخ سعدآباد را به شهرداري فروختند سپس شهرداري آن كاخ را به وليعهد بخشيد و مجدد وليعهد آن را به ديگري بخشيد. به اين ترتيب چيزي كه مال ملت و مردم بود، دو سه مرتبه در خانواده پهلوي خريد و فروش شد.
نكند چنين بلايي سر ما بيايد و زماني ريال و ارزهاي متمركزمان را بگيريم، ارز را به بانك مركزي بفروشيم و باز همان ارز را خريداري كنيم و سپس بگوييم ذخيره ارزي داريم. ارزي كه به بانك مركزي ميدهيم و ريالش را ميگيريم ، پشتوانه مملكت است و متعلق به دولت نيست، متعلق به كل كشور است. نميتوانيم روي آن حساب كنيم، متعلق به كسي نيست. آن پشتوانه اسكناس و پشتوانه مالي ماست؛ مانند جواهرات كه پشتوانه مالي است.
ارزي را كه دولت در اختيار ميگيرد، چيزي است كه قانون مصوب ميكند، آن را در اختيار ميگيرد بعد به بانك ميفروشد و ريالش را ميگيرد و هزينه ميكند. براساس آخرين پرسشي كه كردهايم، ميگويند حدود 25 ميليارد ذخيره ارزي دارند كه اميدواريم درست باشد. منتها براي سال آينده نبايد خيلي بر ارزمان چوب حراج بزنيم؛ زيرا مشخص نيست اين اندازه درآمد داشته باشيم. اكنون نفت 60 تا 70 دلار است و براي ما چقدر ميشود.
ما اگر بخواهيم بودجه را روي سال گذشته يا امسال ببنديم، دچار خسارت ميشويم. بايد بسيار دقت كنيم و در هزينههاي جاري صرفهجويي داشته باشيم و حداقل جاري را ارتقا ندهيم. درباره هزينههاي عمرانيها بايد مقداري دقت و درباره آن كنترل شده عمل كنيم. بهگونهاي نشود كه باز حركت كنيم و مجدد طرحها را كلنگ بزنيم يا طرحهايي را وعده دهيم كه انجام آن براي ما مشكل باشد.
با توجه به بحرانهاي جهاني نيازمند تدبيري اقتصادي براي آينده هستيم، مگر اين كه بتوانيم سرمايهگذاراني را كه تمايل دارند در ايران سرمايهگذاري كنند، جذب كنيم.
براساس ارزيابيها، مجلس هفتم و هشتم تعامل بسيار مثبتي را با دولت در پيش گرفتند.
من مجلس هفتم را خدمت شما عرض كردم.
مجلس هفتم و هشتم.
ابتداي كار مجلس هشتم، ما مصوباتي داشتيم كه از پيش تعيين شده بود. مجلس هشتم در حال اجرايي كردن مصوبات مجلس هفتم است.
تعامل دولت در انتخاب وزرا، نوع مصوبات، لايحههاي دو فوريتي كه دولت آورده يا حتي متممهاي بودجهاي كه دولت ارائه كرده است.
دولت گلهمند است و ميگويد مجلس هشتم خيلي با دولت همكاري نكرده است، مانند لايحه دوفوريتي كه اخيرا آورده بود و تصويب نشده بود يا مسائل اقتصاديشان كه شما در جريان آن هستيد. دولت در مذاكراتي كه در مجموعه داخل خودمان دارد، ميگويد ما در خدمتيم و هر دو يكي هستيم. درست هم هست و ما همه يكي هستيم. در گذشتهها دولت براي تعيين وزرا مشورت ميكرد، اما در اين دولت مشورتهاي اوليه انجام نشده است. كساني را كه معرفي كردند، بدون مشورت بود كه گاهي وقتها دچار چالش هم ميشدند.
آيا اين كوتاه آمدن مجلس هشتم نيست؟
خير. ما مصوبات مجلس هفتم را اجرا ميكنيم. امسال هنگام بستن بودجه، يا سياستگذاري سال آينده مجلس هشتم نشان خواهد داد كه چه شيوهاي را در پيش ميگيرد. البته بنا نيست كه با دولت هم در تخاصم باشيم، تعامل را بايد داشته باشيم، اما نه به شكلي كه اين تعامل باعث شود مجلس را از اقتدار بيندازيم.
مجلس قوه مستقلي است. اكنون انتقادهايي داريم مبني بر اين كه دولت در اجراي قانون مقداري سست عمل كرده و اكنون هم تذكر ميدهيم. قرار است اگر مشكلاتي وجود داشت، رئيس مجلس كتبا به رئيسجمهور بنويسد كه اينجا خلاف قانون صورت گرفته است.
نظارت ما در گذشته خيلي قوي نبوده است. از ابتدا به طور كلي خيلي در لاين نظارتي پيش نيامديم.
در مجلس هفتم حركت نظارتي شكل گرفت كه آهسته آهسته در حال پيدا كردن جايگاه است و فكر ميكنم در مجلس هشتم بتوان آن قدرت نظارتي را بيشتر كرد. ما آييننامه اجرايي مجلس را تغيير داديم و در حال تغيير دادن شيوه مديريت مجلس هستيم و تقسيمبندي ميكنيم.
جايي قانونگذاري باشد، جايي اجراييات داخل مجلس و مشكلات مجلس باشد و جايي هم فقط نظارت كند. براساس مصوبات قانوني و توليد قانون، نظارت را هم قوي كنيم كه آن قانون چگونه اجرا شود، مجلس هشتم به دنبال اين است كه اقتدار مجلس را به آن برگرداند.
شخصيتهايي كه مجالس گذشته را اداره ميكردند، سابقهدار قديمي بودند؛ مانند آقاي هاشمي رفسنجاني كه فردي كار كشته و سياسي بود يا آقاي كروبي كه از اعتبارات سياسي خودش استفاده ميكرد و يا آقاي ناطق با گذشته تاريخي خودش، از خميرمايههاي گذشته استفاده ميكردند. آدمهاي گذشته با آدمهاي جديد فرق كردند.
يعني حتي نمايندگان هم نمايندگاني بودند كه هر كدام وزنه خاص خودشان را داشتند. اكنون كه جلوتر آمده، بعضي چهرهها جوانتر شدهاند، ممكن است شتاب داشته باشند، اما ممكن است عمق نداشته باشند. آقاي حداد انصافا آدم باسواد، نجيب و محترمي بود و سعي ميكرد ملاطفت و مهرباني را بيشتر حاكم كند.
اين در حالي است كه بخش نظارتي مجلس بايد تند و تيزي خاص خودش را داشته باشد؛ زيرا بخش نظارت هميشه تند و تيز است و اكنون به سمتي ميرود كه بتواند چنين عمل كند. يكي از برنامههاي آقاي لاريجاني اكنون قوي كردن بعد نظارتي است و معتقد است كه مديريت نظارت را بايد در داخل مجلس به وجود آورد. يعني همان طور كه يك مديريت بر قوانين وجود دارد، يك مديريت براي نظارت هم باشد و اين بعدش نيز قوي شود و سعي ميكنند اين برنامه را بسرعت پياده كنند.
يكي از موارد نظارت استيضاح است. در مجلس هفتم كه اغلب اصولگرا بودند، شاهد بوديم اين استيضاح تحت تاثير رايزنيها و مسائلي قرار گرفته و انجام نشده است.
خير، بعضي وقتها ما بر مبناي عجلهاي كه ميكنيم، ميخواهيم زود به نتيجه برسيم. خيلي وقتها هم هست كه مصالح عامه را در نظر نميگيريم. شرايط استيضاح متفاوت است. ممكن است وزيري ضعيف باشد، اما اين شرايط فراهم نباشد كه اين وزير را تغيير دهيم و كار درست شود. در درجه اول بايد نواقصمان را برطرف كنيم. ما نميتوانيم فردي را ارائه كنيد و بگوييم اين آدم كلاس ديده وزارت است و از خارج وارد كنيم و بگوييم اينجا بنشين و آن هم وزير بشود.
بعضي نمايندگاني كه استيضاحشان اعلام وصول نميشود، نسبت به مجلس اعتراض دارند و هيات رئيسه را به لابيگري متهم ميكنند.
هيات رئيسه مقررات استيضاح را نگاه ميكند. آنجا ديگر نميتوانند به صورت كلان صحبت كنند، زيرا در استيضاح بايد ريز شوند. هنگامي كه كلان ميگويند در سيكل خودش بررسي ميشود، يعني در هيات رئيسه. بعد ميگويند مستندات اين استيضاح درست نيست، برميگردد. طبيعي هم هست. يعني هيات رئيسه نميتواند تدبير نكند زيرا پس فردا كه ميخواهد مساله را مطرح كند، آن وزير ميگويد كلي است.
چون وزير هم بايد بر مبناي آن سوالي كه از آن ميشود، پاسخش را تنظيم كند. اگر كليگويي باشد به عنوان مثال آقا تو مديريت نداري، اين گونه نميشود استيضاح كرد. فلان وزير مديريت ندارد چون مثلا درمانگاه شهر من ساخته نشده است. اين كليگويي است، بايد موردي بگويند كه در كجا وزير ضعف داشته و نتوانسته عمل كند.
پس هيات رئيسه مجلس هيچ لابي ندارد، فقط تدبير ميكند؟
لابي به اين صورت نيست، فقط تدبير ميكند. ممكن است برخي از نمايندگان بخواهند عجله كنند. وظيفه هيات رئيسه اين است.آن جايي كه هيات رئيسه را انتخاب ميكنند براي اين است كه تدبير كنند، بنشينند و فكر كنند سپس رئيس مجلس، معاونان و هيات رئيسه مينشينند و آنجا ديگر مقررات است. يعني آييننامه را جلويشان ميگذارند و ميگويند طبق اين بند بايد اينگونه باشد. واقعا اين كار را ميكنند.
با توجه به سابقه تاريخي كه از دوران نمايندگي خود داريد، اين استيضاحها در دورههاي هفتم و هشتم بيشتر ديده ميشود، آيا اين نشان از بي تجربگي نمايندگان اين دوره ندارد؟
خير، آنها نارساييهاي منطقه خودشان را ميبينند بعضي جاها را ميبينند كه به دلايل خاص خودش شتاب پيدا كرده است. يك زمان موقعيت جغرافيايي يك جا خوب است جاي ديگر معادن خوبي دارد و در جايي امكانات كشاورزي مناسب است و در جايي هم سد خوبي دارد و... سپس مقايسه كرده و فكر ميكنند اينها با شتاب نماينده ميتواند انجام شود.
آنها براي رفاه عامه مردم حركت ميكنند، غافل از اينكه آنجا در برنامه توسعه اقتصادي سوم و چهارم ديده شده و اين ادامه آن كار و روند آن كار است. آنها ميخواهند آن را با آن تطبيق بدهند لذا فكر ميكنند قصوري شده و بر اين اساس بيشتر اعتراض ميكنند.
شما مديريت آقاي لاريجاني را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
خوب؛ مدير مسلط و با اقتداري است.
مديريت ايشان در مقايسه با مجالس ديگر چگونه است؟
يك مدير وقتي كه لازم است تصميم ميگيرد. يك مدير اگر خلاف و اشتباه كند، اما بر تصميم خود بايستد نشانه اقتدارش است. ممكن است بعدا گفته شود اين حرف غلطي است! آن موقع با شهامت ميگويد بله درست است، اما جا نزند.
شما ديدهايد با كسي، دوست، رفيق و غيررفيق، مماشات هم نميكند. در پارلمان ديدهايد ميگويد مثلا وارد نيست و اجازه نميدهد زياد صحبت كند. اين اقتدار مدير است.
شما جزو طيف اصولگرايان هستيد؟
من خودم نميدانم جزو چه طيفي هستم. شما كه فكر و انديشه من را ميشناسيد، اصولگرا هستم و در طيف اصولگرا هستم ولي خيلي آدم اوپن و بازي هستم كه بيشتر با واقعيات سروكار دارم.
انتقادات زيادي به دولت آقاي احمدينژاد مطرح ميشود. عدهاي از اصولگرايان منتقد جدي ايشان شدند و يك عده هم معتقدند در دوره بعدي آقاي احمدينژاد كانديداي آنها نيست. بحث عبور از احمدينژاد كه اكنون بسيار مطرح شده از نظر شما چگونه است؟
اصلي در فلسفه به نام «تضاد» وجود دارد، يعني هر چيزي ضد خودش را به وجود ميآورد. اساسا اينگونه است از اول تاريخ اين گونه بوده است، ما هم همين گونه بوديم و تجربه كرديم. هميشه وقتي يك طيف خودشان اقتدار پيدا ميكنند بالاخره در داخل خودشان تضادي به وجود ميآيد و اين هم مستثنا نيست. در طيف اصولگرايان يكمرتبه سه تفكر به وجود آمد يك عده رايحه خوش هستند، يك عده اصولگراي سنتي هستند يك عده هم هر كدام تفكر خاصي دارند.
سليقهاي است ولي من فكر ميكنم در نهايت براي رسيدن به جمعبندي پاياني در انتخابات همه آنها به يك راه برسند زيرا گاردي كه اكنون گرفته ميشود براي اين است كه فعلا مزه مزه كنند چه كسي كانديدا باشد، آقاي احمدينژاد باشد، ديگري باشد يا نباشد. هنوز به يك جمعبندي خاصي نرسيدند. طبيعي است زماني به آن نزديكيها برسند ديدگاهها مقداري به هم نزديك ميشود و اميدواريم انشاءالله تفرقه ايجاد نشود.
شما اخوي آقاي ناطق هستيد و نزديكي خوني با ايشان داريد. ايشان بتازگي خيلي جدي سكوت را انتخاب كردهاند و در اظهارنظرهايشان حضور خيلي جدي ندارند. درحاليكه اكنون شيخ اصلاحطلبان آقاي كروبي است و شيخ اصولگرايان آقاي ناطق است ولي ايشان سكوت كردهاند. نظر شما در اين زمينه چيست؟
آقاي ناطق آدم عاقلي است. برادر من است و من از وي شناخت دارم. عاقل است. وقتي ميبيند حرفشنوي نباشد خيلي خيلي حرص و جوش نميخورد كه بايد حتما حرف من را گوش كنند.
هنگامي كه ملاحظه كرد عدهاي سليقه خاص خودشان را دارند و سليقه بزرگترها را به عنوان ريشسفيد و پيشكوست قبول ندارند چه لزومي دارد بيخود خودشان را به آب و آتش بكشند. البته خيليها معتتقدند و به ايشان ميگويند شما به صحنه انتخابات وارد شويد، ولي ايشان گفت من تصميم گرفتهام دخالت نكنم يعني حضور نداشته باشم. البته مشورت ميدهم. خيلي از جناحهاي مقابل از ايشان خواستند در انتخابات شركت كند.
اصلاحطلبها خيلي طالب ايشان هستند. اگر عنايت داشته باشيد بتازگي آقاي حجاريان گفته كسي كه ميتواند امروز آن وحدت ملي را ايجاد كند، فلاني است. ولي ايشان هنوز راجع به هيچ كاري تصميم نگرفته و فعلا هم تصميمي ندارد.
فكر ميكنيد دليلش اين است كه حرفشنوي وجود ندارد؟
خود ايشان يك بار گفتند كه وقتي حرفشنوي نباشد، فرد نميتواند كاري كند. درست هم ميگويد. ايشان نظارهگر بيتفاوت نيستند، قطعا جلساتي را با آقايان بزرگوار و علما خواهند داشت كه صحبت كنند، مشورت بدهند و مشورت بگيرند. اين طور نيست كه ايشان بيگانه از سياست باشد. به ريز مسائل آگاهي دارد و جامعه را هم خوب ميشناسد. ولي هر چقدر به ايشان ميگويند تا به امروز حاضر نشده است.
منبع: جام جم
دوشنبه 20 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]
-
گوناگون
پربازدیدترینها