واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: دردسرهاي «مأمور 007»
سينمايجهان- ترجمه - كيكاووس زياري:
دانيل كريگ بعد از «كازينورويال» براي دومينبار در «ميزان آرامش» در نقش جيمز باند ظاهر شده است.
او در اين فيلمها راه بازيگراني مثل شونكانري، راجرمور و پيرس برازنان را رفته كه قبل از او در اين نقش بازي كردهاند. اگرچه كريگ در زمان اكران عمومي «كازينو رويال» با اين انتقاد روبهرو بود كه به درد اين نقش نميخورد، ولي حالا همه دوستداران مجموعه فيلم جيمزباند او را به عنوان مامور 007 جديد قبول كردهاند. «ميزان آرامش» قصه خودش را از آن جايي شروع ميكند كه قصه «كازينورويال» تمام شد.
اين اولينبار است كه يك فيلم جيمزباندي قصهاش دنبالهاي بر يك فيلم ديگر اين مجموعه فيلم است و داستان كاملا مستقلي ندارد. با آنكه سازندگان فيلم آن را در سكوت فيلمبرداري كردند، اما جراحتهاي پيدرپي دانيل كريگ در صحنه فيلمبرداري، تيتر اول خبرهاي هنري رسانهاي بود. كريگ قرارداد بازي در دو فيلم جيمز باندي ديگر را هم دارد و هنوز معلوم نيست پس از آن باز هم قرارداد بازي در نقش جيمز باند در فيلمهاي ديگر اين مجموعه فيلم را امضا ميكند يا خير. پيشبيني ميشود «ميزان آرامش» با استقبال گسترده تماشاگران سينما روبهرو شود.
* راست است كه سر صحنه فيلمبرداري خيلي زخمي شديد؟ چه اتفاقي براي دست شما افتاده است؟
درست است. چندبار سر صحنه فيلمبرداري زخمي شدم و بدترين آنها آسيب دستم بود كه نزديك بود كاملا بشكند. به همين دليل مجبور شدم چندبار جراحي كنم. بازي در نقش جيمزباند دردسرهاي زيادي برايم داشت!
* وقتي متوجه شديد فيلم «ميزان آرامش» دنباله مستقيمي بر يك فيلم جيمز باندي- يعني
كازينو رويال- است، شگفت زده شديد؟
خب، قبل از شروع فيلمبرداري اين مسئله به من گفته شد و همه ما توافق كرديم كه اين فيلم را كار كنيم. وقتي فيلمبرداري «كازينور رويال» تمام شد، بحث آن بود كه قسمت بعدي فيلم دنبالهاي بر آن باشد، اين كار مثل باز كردن يك قصه تازه – در حقيقت يك فصل تازه- پس از بستن پرونده يك قصه بود. در قصه «كازينو رويال» جيمز باند عاشق ميشود و بسيار دل شكسته به نظر ميرسد. سازماني كه باند و همكارانش كشف كردهاند هنوز در حال انجام كارهاي غيرقانوني خود هستند، پس لازم بود كه فيلم تازهاي ساخته شود و اين مسائل را حل كند. در عين حال همه بايد مراقب ميبوديم كه راه را اشتباه نرويم.
* بازي در نقش جيمز باندي كه – برخلاف شون كانري اولين جيمز باند دنياي سينما- احساسات و عواطف بيشتري از خودش نشان ميدهد، كاري چالش برانگيز بود؟
خيلي به اين موضوع فكر نكردم. علتش هم اين است كه هنگام بازي در نقش جيمز باند، هيچ وقت نخواستهام كه از كسي كپي برداري كنم. نميخواهم بازتاب احساسات ديگران باشم و يا در ادامه كار آنان، تلاش كنم نوع كار آنها را بهتر يا تقويت كنم.
در تمرينهايم هيچوقت به نوع كار آنها نگاه نميكنم. خودم بايد پيدا ميكردم كه چگونه بايد اين نقش را بازي كنم. اين دو فيلم جيمز باندي كه بازي كردم، كمك خيلي زيادي به من كردند تا اين كاراكتر را بهتر درك كنم و با او همراه شوم. حالا داخل اين وضعيت قراردارم و ميدانم او را چگونه بايد بازي كنم. در مقام جيمزباند توانستهام با بقيه كاراكترهاي اين قصه ارتباط برقرار كنم. احساسم اين است كه باند به احتمال زياد در فيلم بعدي راحتتر خواهد بود. مجبور بودم او را بشناسم و با او همراه شوم.
* پس، از بازي در اين مجموعه فيلم راضي هستيد؟
خيلي حالوهواي فانتزي داشت. اين دو فيلم برايم تجربهاي خيلي خوب بود و با آدمهايي كار كردم كه چيزهاي زيادي از آنها ياد گرفتم. كار كردن با مارك فورستر خيلي لذتبخش بود. خودم يكي از طرفداران فيلمهاي او هستم. براي همين خيلي دوست داشتم با او كار كنم و حالا بعد از اين تجربه، آمادهام كه در هر فيلم ديگري از او بازي كنم. همه كساني كه در اين فيلم كار ميكردند سعي داشتند يك فيلم خوب و قابل قبول بسازند.
از اول كار همهمان به هم قول داديم كه اين تصميم را عملي كنيم. ميدانيد، بيش از هزار نفر سر صحنه اين فيلم كار ميكردند و در هر صحنهاي من با همه آنها كار داشتم. يك مدت زمان شش ماهه صرف فيلمبرداري «ميزان آرامش» شد. اين اولينبار بود كه در فيلمي بازي ميكردم كه فيلمبردارياش اينقدر طول ميكشيد. وقتي فيلمبرداري تمام شد، همه ما يك نفس راحت كشيديم!
* خيلي هيجانزده شديد كه «كازينورويال» اينقدر با موفقيت روبهرو شد؟
به صورت طبيعي بله، شگفتزده و خوشحال شدم.
* معلوم است كه خودتان هم از طرفداران كاراكتر جيمز باند هستيد و از بازي در آن لذت ميبريد، اما از قرار معلوم خيلي دوست نداريد درباره اين شخصيت و فيلمهايتان با رسانههاي گروهي حرف بزنيد؟
خب، اينها با هم فرق دارد و بايد آنها را از هم جدا كرد. اينكه من به اين كاراكتر و فيلم علاقهدارم، بحث جداگانهاي است. من در يك فيلم بازي ميكنم كه قرار است فروش خوبي در گيشه نمايش داشته باشد و خوشحالم كه اين اتفاق ميافتد، زيرا عده زيادي به تماشاي فيلمي ميروند كه دوست دارند آن را ببينند، اما وقتي موضوع بحث به رسانههاي گروهي ميرسد، آن وقت با موضوع كاملا متفاوتي روبهرو ميشويم. خيلي دوست ندارم به واسطه اين نقش مورد توجه رسانههاي گروهي قرار بگيرم.
* آيا روزنامهنگاران شما را دنبال ميكنند؟
بعضي وقتها و اين موضوع را خيلي دوست ندارم. برايم حفظ حريم خصوصي زندگيام خيلي مهمتر از آن است كه بخواهم درباره فيلم جيمزبانديام براي آنها صحبت كنم. به همين دليل سعي ميكنم تا حد امكان از آن محافظت كنم.
* انجام اين كار برايتان آسان است؟
اصلا! بهاي گزافي بايد برايش پرداخت كرد.
* آيا محافظي براي خودتان انتخاب خواهيد كرد؟
خير. بايد كمتر در انظار عمومي ظاهر شوم و هميشه و در همه جا سر و كلهام پيدا نشود. به اين ترتيب نيازي ندارم كه خيلي نگران حفظ حريم خصوصيام باشم. من ميخواهم تنها باشم ولي هميشه نميتوان به اين خواسته دست پيدا كرد. اين در حالي است كه شغلم را خيلي دوست دارم و به همه جنبههاي آن علاقهمندم. خيلي جذاب است كه تو بتواني چيزي را توليد كني. ولي خب،اين كار دردسرهاي خاص خودش را هم دارد.
* از قرار معلوم رسانههاي گروهي انگلستان و خبرنگاران آنها خيلي بيرحم هستند؟!
همينطوري است ديگر. من منكر حق آنها براي كسب خبر و انتشار آن براي عموم نيستم. اين حرفه آنهاست و بايد كارشان را بكنند، اما واقعيت امر اين است كه بعضي چيزها در زندگي آدم خصوصي هستند و هر كسي حق دارد آنها رابراي خودش حفظ كند. ميدانيد، چيزهايي مثل خانواده و دوستان صميمي از جمله چيزهايي هستند كه هيچ ارتباطي به رسانههاي گروهي ندارند و نبايد درباره آنها كنجكاوي يا سؤال كنند.
* خب، خيليها مايلند كه چيزهاي زيادي درباره بازيگر نقش جيمزباند بدانند.
مطمئن هستيد؟! اما من اينطور فكر نميكنم.
* به نظر ميرسد در جيمزباند جديد چيزهايي را خواهيم ديد كه در فيلمهاي قبلي آن نديدهايم؟
هر فيلم جيمزباندي براي خودش يك اثر مستقل است. با آنكه گفته ميشود «ميزان آرامش» دنبالهايبر «كازينو رويال» است اما اين دوفيلم دو كار متفاوت هستند. در حقيقت، اين سبك آنهاست كه آنها را از هم جدا ميكند. در همين حال همه اين فيلمها يك جورهايي وابسته به هم هستند و يكديگر را تكميل ميكنند. با اين قصه و كاراكتر هر كاري را ميتوان انجام داد.
* آيا در طول كار، خبري از بداههسازي هم بود، يا اينكه بخواهيد ديالوگي را خودتان داوطلبانه به زبان بياوريد؟
خير. اما اين نقش را از صميم قلب بازي كردم و همه توان و احساسم را برايش گذاشتم. فكر ميكنم اين مسئله باعث شد تا حاصل كار به صورت چيزي درآيد كه قبل از اين مشابه آن را در ديگر فيلمهاي جيمزباندي نديدهايم. اين يك فيلم جيمزباندي است، پس تمام پيرنگهاي فرعي اين مجموعه فيلم را در خودش دارد؛ موسيقي، حال و هوا، سبك و هرچيز ديگري كه بخواهيد سراغش را بگيريد. اما اين به مفهوم آن نيست كه ما تلاش نكرديم تا چند قدم به جلو برداريم. احساس ميكنم به جايي رسيدهايم كه ميتوانيم در جيمزباند بعدي باز هم جلوتر برويم و كارهاي تازهتري انجام دهيم. اين شيوه كار كردن را دوست دارم.
* براي مثال دوست داريد در قسمت بعدي يك سكانس تعقيب و گريز با اسكي در يك كوه پربرف داشته باشيد؟
حقيقتش را بخواهيد اسكي باز خيلي خوبي نيستم. كاراكتر باند را بيشتر به صورت آدمي ميبينيم كه پتو پيچيده در يك تپه رها شده است!
* بازي در صحنههاي خطرناك و انجام بدلكاريهاي اين صحنهها چگونه بود؟
راحت نبود ولي كمك كرد تا صحنهها طبيعيتر به نظر برسد. در عين حال، فراموش نكنيد كه هنر جلوههاي ويژه هر روز پيشرفت بهتر و بيشتري ميكند. البته نميخواستيم فيلم مثل يك بازي كامپيوتري و پر از جلوههاي ويژه ديجيتالي باشد، ولي صحنهاي مثل آن سكانس هواپيما را مجبور بوديم با كمك كامپيوتر و تكنيك CGI بگيريم. اما بازي در صحنههاي تعقيبو گريز و سقوط آزاد از بلندي خيلي خوب بود. هميشه ميخواستم در يكي از اين صحنهها بازي كنم و ببينم نوع ساخت آنها چگونه است. به فورستر گفتم تا به حال يكي از اين صحنههاي سقوط آزاد خيلي خوب را نديدهام و دلم ميخواهد فيلم ما در اين رابطه بهترين صحنه را ارائه كند. خوشبختانه او هم هميننظر را داشت.
movieonline.com
يکشنبه 19 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]