واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
روانپژوهی در ایران:
ساختار انسان
فرزانگان روان پژوه ایرانی بر این باور بودند که انسان دارای پنج بخش است.تن و جان و روان و فروهر و ایینه.
1: تن: بخش مادی انسان است که از گوشت و استخوان و رگ و پی ساخته شده و میتوان به گل و سنگ و چوب یک خانه ان را همانند کرد.
2: جان: که به تن زندگی میبخشد و از سرشت باد است.دم نگه داشتن و دم فرو بردن نگاه دارنده ی جان در بدن است.جان جای در دل و بسان اتشی که به خانه گرما و روشنایی میبخشد چرا که خون را در رگ ها میگدازد و همه ی تن را گرم میدارد و نیز پرتو و فروغ را از چشمان باز میتاباند.
3 روان : دارای بوی (درک و دریافت) میباشد.میشنود میبیند و میگوید و میداند.روان همچو خداوند خانه است که اتش جان را برمیافروزد و تن سامان میدهد.روان در سر جای دارد.و به دور و نزدیک میرود و در زمان بیداری دگر بار به سوی تن بازمیگردد.
روان های روشن ببیند به خواب همه بودنی ها چو اتش در اب
هنگامی که انسان میمیرد تن به زمین و جان به یاد میپیوندد که با نگرش به گوهر های چهارگانه به این برایند میتوان رسید:
تن = اب + خاک
جان = باد + اتش
تا سه شبانه روز پس از مرگ روان در کنار تن و در نزدیک سر میماند و امید دارد که دیگر بار خون در رگ ها بتازد و باد (جان) به تن شود تا او توان بازگشت به تن را بیابد (شاید یادبود شب سوم مرده را از همین بینش گرفته باشند) باور به نامیرایی روان این بازماندگان در ایران باستان از سوگواری و مویه برای درگذشته نهی میشدند.در ارداویراف نامک به گونه ای نمادین اشاره شده به برخی از روان های مردگان که با دشواری از رود بزرگی میگذشتند که از اشک ها و زاری های بازمانگان جاری شده است.
روان با فروهر پیوند بسیار نزدیکی دارد و گاه با ان یکی دانسته میشود به ویژ] که بر پایه و روایات . روان پس از مرگ تن به فروهر میپیوندد تا نامیرا بماند.
4: فروهر: نیروی پروراننده ی انسان از هنگامی است که به گونه ی جنین درامده است.
دست و پای را میرویند و نری و مادگی را پدید میاورد.استخوان ها را به هم میپیوندد و در یک کلام مانند مهندسی است که ساختن خانه با اوست.فروهر در اغاز افرینش یا روز ازل پیش از تن افریده شده است و در سرودهای حافظ به نام (جام جهان بین) امده است.
سال ها دل طلب جام جم از ما میکرد انچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش کو به تایید نظر حل معما میکرد
دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست و اند ایینه صدگونه تماشا نیکرد
گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم گفت ان روز که این گنبد مینا میکرد
فروهر انسان به زادگاه زمینی اش دل بستگی و وابستگی دارد.زمانی که فروهر ها به وسیله ی نیایش و پیشکش ها فراخوانده میشوند با شتتاب همانند شاهین تیز پرواز فرود میایند و به نیکو کاران یاری میرسانند.اهورامزدا به زرتشت گفته بود که در هنگام دشواری و جنگ واج یا نیایش ویژ] ای بخواند تا فروهر ها امداد غیبی برسانند.
5:ایینه: در زبان پهلوی (اونگ) و به چم شکل و قالب و جوهر نوشته اند.
سرچشمه ی ایینه از خورشید میباشد و بسان پوشش درخشانی نموده شده است که پیری و مرگ را بدان راهی نیست.ایینه را میتوان همان روان پوش یا کالبدی دانست که روان به وسیله ی ان نمایان میگردد( امروزه ان را جسم اسیری میخوانند و از مسایل ثابت شده ی جسم روحی میباشد.توضیح-سرپرست تارنمای)
این کالبد ویژه درخشان است اما مادی نیست و به ابر یا بخار میماند.
توضیح عکس: نمای یک روح تجسد یافته به وسیله ی اکتوپلاسم مدیوم برای خود جسد اثیری یا «پیکیر اسمانی» ساخته است.این کارها در قرن ما زیاد انجام میگیرد و ثابت شده است و نمونه ی این کارها در ایران باستان نیز انجام میگرفته.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 296]