واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که فروشندگی در مترو نظام و قوانین حاکم بر روابط تجاری را در دنیای زنانه به تصویر می کشد که از خشونت های حاکم بر دنیای مردان در آن خبری نیست. اکثر کسانی که در مترو فروشندگی می کنند، همدیگر را می شناسند و برای هم تبلیغ هم می کنند .معمولا سعی می کنند جنس های مشابه نداشته باشند تا بازار هم را نشکنند و کسانی هم که جنس هایشان مشابه است با هم وارد یک قطار نمی شوند و به خاطر هم صبر می کنند . شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که فروشندگی در مترو نظام و قوانین حاکم بر روابط تجاری را در دنیای زنانه به تصویر می کشد که از خشونت های حاکم بر دنیای مردان در آن خبری نیست. روزانه چه قدر از مترو استفاده می کنید ؟ چند ساعت از زمان خود را در مترو می گذرانید ؟ تعجب نکنید! این تبلیغ بلیت اعتباری مترو نیست ! صرفاً یک گزارش درباره فروشندگان سیار مترو است. اگر مجبور باشید هر روز از بنا به دلایلی از مترو استفاده کنید حداقل به چند تا از این فروشندگان مترو بر خواهید خورد . آن اولها که مترو تازه افتتاح شده بود ،خیلی ها برای تفریح سوار مترو می شدند . برخی هم کلاً از مترو استفاده می کردند چون به نظرشان با کلاس می آمد .کم کم مترو هم مثل باقی چیز ها عادی شد و حالا فقط کسانی که مجبورند از آن استفاده می کنند. اما چند وقتی هم هست که استفاده کنندگان از مترو که کم هم نیستند راه تازه ای برای بهره بردن بیشتر از مترو ابداع کردند "فروشندگی در مترو". دست فروشی از قدیم تا امروز در شیوه ها و روش های مختلف وجود داشته است و برخی هم بیشتر به تکدی گری شبیه بوده تا به فروشندگی مثل فروختن فال که عموماً توسط کودکان انجام می شد و هنوز هم هست . یادش یه خیر! قدیم ها فقط لبو ، باقالی ، میوه های نوبری و کوپن! مد بود اما امروز هر چیزی که تصور کنید می توانید از دست فروش ها بخرید حتی ماهی و مرغ و لامپ کم مصرف و کارت شارژ انواع موبایل و خلاصه هر چیزی که بنا به ضرورت، مشتری داشته باشد . فروشندگی مترو ،فروشندگی از نوعی دیگر در بین فروشندگان سیار مترو همه تیب آدم می توانید ببینید . از پیر پیرگرفته تا جوان و حتی نوجوان . انگیزه های هر کدام هم متفاوت است. گویا امروز فقط نیاز مالی هم مطرح نیست و دلایل خاص دیگری هم مطرح است. دختران جوان،جویای سرگرمی و ماجراجویی تازه 17-18 سال بیشتر ندارد . خیلی خوش لباس و خوش صحبت است . چند ماهی بیشتر نیست که در مترو عروسک و مجسمه های فانتزی می فروشد . دائم می خندد و می گوید:" خوب نیست که چیز های بامزه و جالب آوردم که تکراری نیست" و انصافاً هم جنس های جالب و بامزه ای داشت. پرسیدم چرا این کار را می کنی؟ عروسکی که خودش می گوید ژست های لاتی نشانم می دهد و می گوید:" هم مردم را خوشحال می کنم و هم وقتم پر می شود. آخه تو خونه حوصله ام سر می رود. تازه چون چیز هایی که می فروشم تازه و نو است خیلی از جوانان می خرند ." زنان جوان و درآمد شخصی 31 ساله است و 7 سال است که ازدواج کرده است و یک دختر 5ساله دارد که صبح ها وقتی سر کار می آید مادرش از بچه نگهداری می کند. خودش می گوید :من و خواهرم دیپلمه هستیم و هر دو ازدواج کردیم و بچه داریم . خوشبختانه نیاز مالی هم نداریم ولی یک روز با هم تصمیم گرفتیم که کار کنیم و در آمدی برای خودمان داشته باشیم و به اصطلاح دستمان در جیب خودمان باشد .بچه هایمان هم پیش مادرم می گذاریم . خود او هم خیلی از ما حمایت می کند و معتقد است زنی که دستش در جیب خودش باشد تو سری خور نمی شود . پرسیدم : این کار را کسر شأن خود نمی دانی؟ بلافاصله جواب می دهد : نه چرا کسر شأن ، کار که عار نیست. تازه مترو با بقیه جاها فرق می کند و این احساس را به آدم دست نمی دهد .خیلی ها را می بینم که این کار را می کنند . قصه تکراری نیاز مالی پیرزن 65ساله ای است که به قول خودش از هفت صبح کارش را آغاز می کند . می گوید: شوهرم چند ساله که مرده است و خرج من را پسرم می دهد که او هم گاهی به سختی این کار را می کند . من هم دوست ندارم دستم جلوی پسرم دراز باشد و دوست دارم خودم خرجم را در بیاورم.این طوری منت کسی را هم نمی کشم . در آمدش هم بد نیست . خرج خودم را در می آورم ولی گاهی خیلی سخت است .چون دائم باید ایستاده باشیم و این خیلی سخت است . البته بعضی از خانم ها جایشان را به من می دهند ولی باز هم خدا را شکر. خدا روزی رسان است. قوانین حاکم بر روابط این شغل!! هم مثل همه شغل ها قوانین خاص خودش را دارد . اکثر کسانی که در مترو فروشندگی می کنند، همدیگر را می شناسند و برای هم تبلیغ هم می کنند .معمولاً سعی می کنند جنس های مشابه نداشته باشند تا بازار هم را نشکنند و کسانی هم که جنس هایشان مشابه است با هم وارد یک قطار نمی شوند و به خاطر هم صبر می کنند . شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که فروشندگی در مترو نظام و قوانین حاکم بر روابط تجاری را در دنیای زنانهای به تصویر می کشد که از خشونت های حاکم بر دنیای مردان در آن خبری نیست . زنان همدیگر را دور نمی زنند . از پشت به همکارشان خنجر نمی زنند. به بازار و مشتری های هم احترام می گذارند . برای هم دلسوزی می کنند و خلاصه نظام حاکم بر روابط کاریشان با دنیای مردان بسیار متفاوت است. فقط واگن ویژه بانوان ! هر چند که در واگن های مختلط هم تک و توک پسر بچه های فال و آدامس فروش دیده می شوند و حتی گاهی هم پیرمردهایی که دستمال و سیگار می فروشند ، اما ورژن های جدید پسرک های فال فروش با سر و وضع مرتب و تیپ های متعارف و تمیز!! واگن ویژه بانوان را برای فروش ترجیح می دهند . پویا 13 ساله است و ساندیس و کیک می فروشد . کوله پشتی و سر و وضع درست و حسابی و قیافه بچه های پولدار را دارد . می پرسم :چرا این کار را انتخاب کردی ؟ با غرور مردانه ای جواب می دهد : قدیم ها بچه ها تابستان ها در مکانیکی و این جور جاها کار می کردند که پولی به دست بیاورند . من هم این کار را می کنم چون به ساعت درسم می خورد . چند ساعت بعد از ظهر می آیم و در آمدش هم بد نیست ." پویا درباره انتخاب واگن بانوان می گوید:" مرد ها خسیس ترند و زیاد نمی خرند . فقط نگاه می کنند ولی زن ها نه . معمولا می خرند . شاید هم نخورند ولی برای بچه هایشان می خرند. شرایط یک فروشنده خوب یا چگونه یک فروشنده خوب مترو باشیم ! فروشندگی مترو بر عکس بقیه دست فروش ها باید سر و وضع مرتبی داشته باشند پس تیپ بزنید و اصرار کنید این که پوشیده اید از همین اجناس خودتان است حتی اگر ربطی نداشته باشد. روابط عمومی هم حرف اول را می زند .هر چه بهتر و با ادب تر جنس خود را عرضه کنید و از کلمات عزیزم !و جانم !زیاد استفاده کنید فروش بیشتری خواهید داشت. سعی کنید از دیگران اعتراف نگیرید و کلا به دنبال کسانی بگردید که یک بار از جنس شما . یا اجناس مشابه آنها خرید کرده باشند . مهم نیست که راضی باشند یا نه . شما او را در عمل انجام شده قرار دهید . چون افراد کمی هسنتد که قدرت نه گفتن داشته باشند . پس با بدجنسی هر چه تمام تر !بگویید که فلان خانم هم خرید کرده و راضی است مگه نه خانم ؟ اجناس را از بسته خارج کنید و مشتری را مجبور کنید که چون باز شده باید حتما بخرد. به مشتری های خود این امکان را بدهید که همه چیز را تست کنند .بگذارید عقده خود را خالی کنند و آن چه را در مغازه ها نمی توانند امتحان کنند ،تست کنند . گور بابای بیماری های واگیر دار و این حرف ها! نکات دیگری هم هست ولی به علت ضیق وقت از گفتن آن خودداری می کنیم و آن را به عهده خلاقیت خود فروشنده ها می گذاریم .بد نیست شما هم کمی از مغزتان استفاده کنید. همه قلم جنس در بازار مترو از شیر مرغ تا جون آدمیزاد را در مترو می توانید پیدا کنید . مسافران مترو هم با رویی باز از این فروشندگان استقبال می کنند. زهرا نعیمی دانشجویی است که تقریبا هر روز از مترو استفاده می کند . خودش می گوید که بعضی اوقات از آنها خرید می کند و معتقد است گاهی اجناس خوبی در بین آنها پیدا می شود . طوبی محبی خریدش را در کیفش می گذارد ومی گوید:" من این فروشندگان را دوست دارم . وقتی مسیر طولانی باشد این فروشنده ها باعث می شوند که حوصله ات سر نرود . گاهی هم از آنها خرید می کنم . اجناسی که لازم دارم ولی وقت خریدشان را ندارم." قریب به اتفاق مسافران مترو مشکلی با این فروشنده ها نداشتند و حتی بیشترشان این کار را از دست فروشان خیابانی با کلاس تر می دانستند . شاید به همین دلیل است که تصمیم شهرداری درمقابله با این فروشندگان زیاد هم جدی نیست . البته خود فروشنده ها می گویند که گاهی مامورین مترو به آنها تذکر داده اند و اگر آنها را حین فروش ببینند با آنها برخورد می کنند و به نوعی دست به عصا از کنار مامورین می گذرند . اما به طور کلی شواهد نشان می دهد که عزم شهرداری و مامورین مترو در برخورد با این فروشندگان زیاد جدی نیست و شاید بتوان گفت که عدم شکایت مردم دلیل این مسئله است . به هر حال دلیل هر چه که هست ،مسافران مترو در چند دقیقه ای که خسته از محیط کار و دانشگاه و مدرسه بر می گردند لحظاتی را سرگرم می شوند و به نوعی گذر زمان و طولانی بودن مسیر را کمتر حس می کنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1665]