مشايي در سومين كنگره عرس بيدل دهلوي: دست يافتن به خدا الزام جامعه جهاني است

واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: مشايي در سومين كنگره عرس بيدل دهلوي: دست يافتن به خدا الزام جامعه جهاني است

تهران- خبرگزاري ايسكانيوز: رئيس سازمان ميراث فرهنگي كشورمان گفت: امروزه حركت بشر رو به كمال است و كمال انسان نيز در طول تاريخ ميسر مي‌شود، جامعه جهاني در عين حال كه از منظر آزادي و انتخاب حركت مي‌كند و انسان را انتخاب‌گر قرار داده است، يك الزام بزرگ را طي مي‌كند و آن دست‌يافتن به خداوند است.

به گزارش روز چهارشنبه باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران "ايسكانيوز" رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري صبح امروز در سومين كنگره عرس بيدل دهلوي گفت: امروز بيدل دهلوي بهانه‌اي است بزرگ براي آنكه‌ نگاه‌، احساس و توان ما براي شناخت، جمع و متمركز شود و بار ديگر در جريان متمركز گذر زمان عميق‌تر نگاه كرده و فلسفه حيات و خلقت را جستجو كنيم تا به جايگاه رفيع انسان و به مرتبه الوهيت خداوند پي‌ ببريم.
اسفنديار رحيم مشايي در ادامه افزود: افراد بزرگي مثل بيدل در دنيا كم نيستند، اما به نسبت جمعيت انسان‌ها حتما كم شناخته شده‌اند. كساني هستند كه جلوه‌هاي بزرگي از ظرفيت‌ها و قابليت‌هاي انساني را به ظهور رسانده‌اند و سند روشني هستند كه نمي‌توان معدل حضور انسان در دنيا را معادل حضور آنان دانست.
وي اظهار كرد: امروز ميلياردها نفر در كره زمين زندگي مي‌كنند و در ساليان گذشته نيز ميلياردها نفر مي‌زيسته‌اند و پرسش مهم براي اين انسان‌ها كه امروز هم با آن مواجه هستيم، اين است كه واقعا حقيقت چيست؟ خدا كيست؟ انسان چيست؟ و جهان چيست؟
مشايي تصريح كرد: امروز پرسش بزرگي كه براي بشريت مطرح است موضوع حيات است. چرا كه زندگي همواره با پرسش همراه است، چه براي وضعيت امروز و چه براي آنچه كه در طول تاريخ اتفاق افتاده است.
معاون رئيس جمهور گفت: يك فرض موجود آن است كه همه آنچه كه از ابتداي تاريخ تا به امروز براي بشر روي داده هماني بوده است كه از ابتداي آفرينش منظور شده و اين همان معيشت الهي است و فرض دوم اين است كه ما حق داريم در معناي اول ترديد كرده و براي آن سوال طرح كنيم و ما حق داريم ماجراي تاريخ را اصيل ندانيم و براي آن اصالت قائل نباشيم و آنچه را كه اتفاق افتاده در چارچوب توحيد افعالي بدانيم، اما در قالب گزيده الهي ندانيم.
وي تصريح كرد: بر مبناي اين فرض رويدادهاي تاريخي را واقعي مي‌دانيم و بر مبناي توحيد افعالي آن را به خدا نسبت مي‌دهيم، از آن جهت كه مي‌توانند باشند به خدا مربوط مي‌دانيم و از آن جهت كه بايد باشند به خدا مربوط نمي‌دانيم.
مشايي ادامه داد: اگر فرض دوم را بپذيريم معنايش اين است كه سناريويي كه براي جهان نوشته شده است، مي‌توانست متعدد و متفاوت باشد زيرا آنچه كه اتفاق افتاده الزام و اجبار نداشته و عواملي كه در ظهور آن دخالت داشته‌اند مسئول تاريخ‌ هستند .
رئيس سازمان ميراث فرهنگي گفت: گزينه‌اي كه ما امروز از تاريخ محقق شده سراغ داريم، مي‌توانست محقق باشد. تاريخ‌هاي متفاوتي در گذشته شكل گرفته و از امروز هم با گزينه‌هاي متفاوتي مواجه‌ايم. سوال‌هاي بشر امروز اين است كه چرا و چگونه آمده‌اند؟ و به كجا مي‌روند؟
مشايي افزود: ما امروز در مبدا و مسير و مقصد اختلاف نظر داريم. حداقل اگر در گذشته تلاش‌هايي صورت گرفته كه برداشت‌هاي مختلفي براي تاريخ وجود داشته باشد، اما آينده از آن جهت كه روي نداده است و اينكه به كدام سوي روان و گريزان است، جاي ترديد دارد.
وي خاطر نشان كرد: بي‌ترديد همه ما در جريان انديشه و فكر بارها و بارها به سراغ پاسخ اين پرسش‌ها رفته‌ايم كه كيستيم، چيستيم و چرا هستيم؟
معاون رئيس جمهور افزود: دشواري يافتن پاسخ و بدتر و سخت‌تر پذيرش برخي پاسخ‌ها كه بنيان‌هاي ايمان را به هم مي‌ريزد، بعضا ما را از ادامه مسير باز مي‌دارد. نبود جسارت براي ترديد، نبود شجاعت براي يك مقابله بزرگ و اجازه استفاده از ظرفيت‌هاي بلند و بزرگ را از جامعه مي‌گيرد .
وي يادآور شد: در اين هيچ ترديدي نيست كه همه موجودات عالم ترجمان خدايند و تصوير او در افق مرتبه وجودي كه در آن زندگي مي‌كنند و همگان چنينند. اما باز ترديدي نيست كه در ميان همه موجودات آن موجودي كه خداي را بيشتر، بهتر، شفاف‌تر و زيباتر باز مي‌تاباند انسان است و خدا به عشق چنين بازتابشي است كه دست به آفرينش زده است و با حذف چنين بازتابي از سيماي خدا آفرينش عبث و بيهوده مي‌شود.
مشايي اظهار كرد: انسان كامل اقيانوس بي‌كرانه‌اي است از جلوه وجودي خدا و اگر بخواهي او را جستجو كني بايد به خدا مراجعه كني چون كرانه او خداست. خدا محور و حقيقت آفرينش است و اگر همه به خدا نگاه كرده باشند به خود مي‌رسند و خود را در مي‌يابند. حال اين سوال باقي است كه آيا الوهيت در تاريخ توانسته است عامل وحدت انسان‌ها باشد؟
وي گفت: پاسخ روشن است، كدام وحدت و هماهنگي؟ چالش‌هاي بشري، بحران‌ها، نفرت‌ها، خشم‌ها، كينه‌ها و جنگ‌ها بيانگر وحدت نيست. امروز در هزاره 3 بعد از ميلاد بزرگ‌ترين چالش‌ها در پيش‌روي بشر قرار دارد و با وجود اين بحران‌ها ثمره مديريت خدا در تاريخ زير سوال مي‌رود .
مشايي خاطر نشان كرد: اما خداي واحد زير سوال نيست بلكه خدايي كه ما براي خود ساخته‌ايم زير سوال است. بت فقط سنگ و چوب نيست، بلكه منيات و خواسته‌ها و توقعات ما بت مي‌سازد.
معاون رئيس جمهور افزود: انسان‌ها نمي‌توانند خدايي داشته باشند كه از درونيات آن‌ها جدا باشد بلكه خداي ما انسان‌ها محصول دنيا و قدرت انديشه ما است. ما به دلايلي وحدت بر نمي‌تابانيم و خدايان ما هم به همان دلايل وحدت بر نمي‌تابانند.
وي تصريح كرد: براي حل اين مشكل بايد به انسان پرداخت زيرا بحث توحيد نمي‌تواند مستقل از بحث انسان باشد. انسان اگر شناخته نشود خدا نيز شناخته نمي‌شود و خدا اگر شناخته نشود وجوديت انسان نيز شناخته نمي‌شود.
مشايي خاطر نشان كرد: حقيقت انسان و خدا و جهان بي‌ارتباط با هم قابل درك و فهم نيست و درك انسان از خدا بدون درك انسان از انسان دست‌يافتني نخواهد بود و لذا بايد انسان‌شناسي و خودشناسي كنيم و خودشناسي هم بدون ديگرشناسي ميسر نيست.
مشايي در پايان خاطر نشان كرد: انسان در تاريخ گم‌شده است و در آينده پيدا مي‌شود. تاريخ جريان همايش انسان است و جرياني براي رسيدن به دنياي واحد انساني است و در عين واحد بودن بزرگ و فراگير است و بيدل و بيدل‌ها روح معاني را كه به او تدبير و تمركز كرده‌است، تجلي مي‌دهند./د/207
چهارشنبه 15 آبان 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسکانیوز]

[مشاهده در: www.iscanews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]