محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846479656
؛ تبلور علم امامت در احتجاجات حضرت رضا عليه السلام
واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: ؛ تبلور علم امامت در احتجاجات حضرت رضا عليه السلام
؛احتجاج امام (ع) با دانشمندان پيش از قبول ولايت عهدي بوده است
؛اشاره: بدون ترديد يكي از مهم ترين و تاثيرگذارترين فرازهاي زندگي با بركت امام هشتم شيعيان، پاسخ گويي قاطع، علمي و مستدل ايشان به شبهاتي است كه در مناظرات با بزرگان اديان و فرق مطرح مي شد. دهه مبارك كرامت فرصت مناسبي است تا درباره ابعاد مختلف اين مناظرات و سوالاتي كه در اين مورد وجود دارد با يكي از استادان و محققان مطرح حوزه و دانشگاه هم كلام شويم. حجت الاسلام استاد دكتر محمود يزدي مطلق(فاضل) طبق معمول با تواضع و علمي كه در ايشان سراغ داريم و سال ها كلام اسلامي تدريس كرده، پاسخ گوي سوالات خراسان شد.
اي آفتاب خوبان، مي جوشد اندرونم
يك ساعتم بگنجان در سايه عنايت...
؛" اقبال ايرانيان در زمان ولايت عهدي امام علي بن موسي الرضا(ع) نقشي برجسته و تاثيرگذار داشت، اما آيا قبل از اين نيز ايرانيان در ادوار قبلي تاريخ اسلام، ارادت خود را به تشيع نشان داده بودند؟
؛همان طور كه مي دانيد، ٢٣ سال تلاش بي وقفه پيامبر اسلام(ص) در راه مبارزه با فساد، ظلم و تباهي و ابلاغ و اجراي فرامين آسماني و استقرار حكومت عدل الهي، هنگامي به ثمر نشست كه در صحراي سوزان غدير در برابر انبوه جمعيت، علي عليه السلام را به امامت و رهبري ملت مسلمان معرفي كرد كه در واقع پيروزي روح بر ماده بود. همان ماده پرستان كه ديروز در برابر رسول مكرم خدا ايستاده بودند، روز ديگر در مقابل مقام ولايت علي(ع) و اولادش صف آرايي كردند و در آن هنگام كه « ابناء»- ايرانيان مقيم يمن- به علي عليه السلام ابراز محبت و ارادت ورزيدند، به خوبي معلوم شد كه ايرانيان تا چه اندازه اهل معني هستند. البته در اين جا نمي خواهم بگويم كه تنها ايرانيان بودند كه به علي(ع) و خاندان گرامي اش پيوستند؛ چون اهل انصاف و معني و جويندگان حقيقت، همه جا و همه وقت بوده و هستند. اما براين مطلب اصرار دارم كه ايرانيان نيز به نوبه خود پيوسته رشته محبت و دوستي با مقام ولايت علوي و خاندان گرامي اش را داشته اند و مدافع حريم امامت بوده اند. «پير را بگزين واصل راه دان...»در مقابل، ماده پرستان در برابر دعوت پيامبر اسلام(ص) ايستادند و به مبارزه برخاستند و به تهديد و تطميع و انواع فشارهاي سياسي و نظامي و اقتصادي كه شيوه مستكبران جهان بوده و هست، توسل جستند و آنگاه كه خود را در برابر امواج خروشان ملت حق جو و حقيقت طلب، ضعيف و ناتوان دريافتند از راه تزوير و حيله و ريا وارد شدند. من نمي خواهم در اين جا از واقعه تاريخي و سرنوشت ساز غدير و صاحب آن و فرزندان گرامي اش تا امام هفتم سخن بگويم كه...«اين سخن بگذار تا وقت دگر». اما به مناسبت هفته كرامت و نزديك شدن زادروز سلطان سرير ارتضاء حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام در اين فرصت، نمونه اي از زندگي اين امام بزرگ و بزرگوار را براي اثبات مدعاي خويش بيان مي كنم.
؛" مناظرات امام رضا(ع) چه تاثيري در گسترش تشيع داشت؟
؛- به نقل عموم نويسندگان اسلامي، حضرت علي بن موسي الرضا(ع) هشتمين امام و جانشين علي(ع) بهترين مردم عصر خود بود و بزرگ ترين منزلت را در نزد خدا و مردم به ويژه ايرانيان داشت. مورخان نوشته اند: هنگامي كه حضرت رضا(ع) به هر يك از شهرهاي ايران وارد مي شد، جمعيت فراواني سر راه آن حضرت مي ايستادند. دانشمندان ركاب و دهنه اسب حضرت را مي گرفتند و از آن حضرت درخواست مي كردند كه از علم خودش آنان را مستفيض فرمايد و سخني از پدران خود نقل فرمايد، چنان كه در نيشابور اين عمل اتفاق افتاد.مامون عباسي وقتي كثرت شيعه را ديد و درك كرد كه حضرت رضا(ع) مورد توجه است و مردم از او و پدرش هارون ناراضي هستند و نسبت به حكومت عباسيان اظهار دشمني و نفرت مي كنند، تصميم گرفت تا از در تزوير و ريا وارد شود و تظاهر به اسلام و محبت اهل بيت نمايد و اين هم فقط به خاطر حفظ قدرت خود بود، نه چيز ديگر.او فكر مي كرد كه مي تواند مقام حضرت رضا(ع) را در انظار مردم، مخصوصا ايرانيان كه زياد به اهل بيت عصمت و طهارت علاقه دارند، پايين بياورد.مامون گمان مي كرد حضرت رضا(ع) فقط به مسائل ساده از قرآن و حديث آشناست و از ديگر فنون بي بهره است، لذا به تشكيل مجالس مناظره بين آن حضرت و علماي برجسته زمان مبادرت جست. براي اثبات اين مدعا تنها شاهدي از كتاب عيون اخبارالرضا(ع) مي آورم: در باب سيزده اين كتاب آمده است: في ذكر مجلس الرضا عليه السلام مع سليمان المروزي متكلم خراسان عندالمامون في التوحيد. «سليمان مروزي» متكلم خراسان بر مامون وارد شد. مامون او را احترام بسيار كرد و به او هدايايي داد و گفت: پسر عمويم علي بن موسي الرضا(ع) از حجاز نزد من آمده است و علم كلام و متكلمين را دوست دارد؛ لذا مانعي ندارد كه روز «ترويه» (يعني روز هشتم ماه ذيحجه) براي مناظره با او نزد ما بيايي. سليمان از روي غرور و تكبر گفت: يا اميرالمومنين؛ دوست ندارم در مجلس شما و در حضور بني هاشم از چنين كسي سوالاتي كنم. چون در مقابل ديگران در بحث با من شكست مي خورد و صحيح نيست كه با او زياد بحث و جدل كنم.
مامون گفت: من فقط به اين دليل كه قدرت تو را در بحث و مناظره مي دانم، دنبالت فرستادم و مي خواهم كه فقط او را حتي در يك مورد مجاب كني و ادله او را رد كني. در روز موعود سليمان مروزي از حضور حضرت رضا(ع) درباره «بداء» اسماء و صفات الهي، اراده، حيات، سمع، بصر، قدرت و علم سوالاتي كرد و امام هشتم نيز به صورتي علمي و مستدل پاسخ او را داد چنان كه سليمان مروزي به ضعف خويش و عظمت علمي آن بزرگوار اعتراف كرد كه تفصيل اين مباحثه را شيخ صدوق(متوفي ٣٨١ ه.ق) در كتاب عيون اخبار الرضا(باب سيزدهم) آورده است.البته گفت وگو و مناظره حضرت رضا(ع) منحصر به همين يك مناظره نبوده است، بلكه مناظرات متعددي با گروه هاي مختلف مذهبي و ديگر اديان داشته كه در اين كتاب آمده است. در مجموع هدفي كه مامون از تشكيل اين جلسات داشته، ناكام ماند و در مقابل، براي اسلام و نيز تشيع بركات زيادي همراه داشته است. در اين مناظرات نشان داده شد كه مقام ولايت بر تمام تهاجمات فرهنگي و افكار انحرافي روز آگاه و بر پاسخ آن ها توانا و نيرومند است.بدون ترديد تشكيل اين جلسات مناظره آن هم در كاخ خلافت و پيروزي امام(ع) بدون شك تاثير به سزايي در گسترش تشيع در جهان اسلام داشته است. تنها شيخ توسي(متوفي ٤٦٠ ه.ق) نام يك هزار و ٢٢٢ تن از شاگردان و اصحاب حضرت رضا(ع) فرزندش حضرت جواد تا حضرت عسگري(ع) را براي ما حفظ و ضبط كرده است كه از نقاط مختلف عالم اسلام از مصر، سودان، همدان، واسط، بصره، جبل و هرات، قزوين، نيشابور، ري، كرمان، طبرستان، بخارا، سمرقند، بغداد، كوفه، طوس، قم، نهاوند، موصل، حلب، حران، نينوا، اصفهان، سند و ديگر شهرها و كشورها به محضرشان مي آمدند و با كوله باري از دانش و معرفت شيعي به ديارشان باز مي گشتند و تشيع را در اقصي نقاط جهان اسلام توسعه مي دادند. از آن چه گفته شد به راحتي معلوم مي شود كه در سده سوم هجري تشيع در بيشتر شهرهاي اسلامي نفوذ قابل توجهي داشته است.
؛" آيا امام رضا(ع) نيز از اين جلسات مناظره استقبال مي كردند يا اين كه فقط مامون صحنه گردان آن ها بود؟
؛- قطعا كسي كه تا اين حد مسلط بر مباني علمي و عقلي باشد و اطلاعات وسيعي از اديان و مذاهب و فرقه ها و نحله هاي كلامي و اعتقادي دارد، نمي تواند مناظراتش را منحصر به كاخ مامون بداند. ايشان از هر فرصتي كه پيش آمد براي دفاع از عقيده حق اهل بيت سود جست، چنان كه مثلا به جز اين مناظرات ما مشاهده مي كنيم كه در شهر زيباي بصره كه در جنوب شرقي عراق در كنار شط العرب واقع بود و در سده دوم و سوم هجري از جمله مراكز فرهنگي عمده اسلامي به شمار مي رفت و نخستين كتابخانه تاريخ اسلام هم در اين شهر تاسيس شد، بسياري از مكتب هاي فكري و مذاهب مختلف وجود داشت كه همين امر هم زمينه را براي شعله ور شدن آتش فتنه فراهم كرد. لذا حضرت رضا(ع) در فرصتي مناسب به بصره رفتند و از همه مذاهب و اديان و فرق دعوت كردند و با آن ها به مناظره نشستند و به بيان مواضع حق خويش پرداختند كه شرح اين مناظره را قطب راوندي در كتاب خود به نام « الخرائج» ذكر كرده است.
؛"سوالي كه مطرح مي شود اين است كه آيا تشكيل چنين جلسات گفت وگو و مناظره ها و رد ايرادها از سوي مامون را مي توان نشانه آزادي علم و بيان در اين محدوده زماني دانست يا خير؟
؛- چنان كه مي دانيم، مامون فردي زيرك و باهوش بود و براي حفظ مقام و موقعيت خود به هر وسيله اي متوسل مي شد و در برابر موانع موجود نيز سخت مي ايستاد و يكي از اين موانع بزرگ در آن زمان، شورش علويان بود. وي چون مي ديد سرزميني نيست كه در آن يكي از علويان به تدبير خويش يا بنا به درخواست مردم قيام نكند، به فكر چاره افتاد به خصوص آن كه در تمام قلمرو اسلام و به ويژه در ايران و خراسان، اعتقادات مردم به خاندان علي(ع) رو به ازدياد بود.مامون متوجه شد كه اين نزاع و درگيري مي تواند يك نزاع و درگيري معمولي نباشد تا او بتواند با قوه قهريه مردم را وادار به پذيرش دستورهاي خود كند، بلكه يك فرهنگ است كه بايد با حيله و تزوير آن را چاره كند. بنابراين براي آرام نگه داشتن مردم، شعار آزادي علم و بيان داد. اما به صورت دقيق همه چيز را زير ذره بين مراقبت مي كرد و البته در موضوع مناظرات نيز بيشتر در مورد توحيد ذات و صفات و... بحث مي شود. در مسئله امامت گفت وگوي جدي روي نمي دهد زيرا كه او(مامون) خود مي داند كه غاصب است و محكوم. از سوي ديگر مامون اميد بسته بود كه در يكي از مباحث امام هشتم شكست بخورد كه البته در پايان مامون به هيچ يك از اهدافش نرسيد و غلبه حضرت رضا(ع) بر صاحبان اديان و فرق، نتيجه اي جز تثبيت امامت و گسترش تشيع نداشت. «والله متم نوره و لوكره الكافرون...»
؛" محتواي مناظرات حضرت رضا(ع) حاوي دفاع محكم از اسلام بود يا تشيع؟
؛ عرض كنم كه يك طرف اين مباحثات، كسي است كه خود امام و پيشواي مسلمين است و موضوع اين مباحثات نيز توحيد است كه اصل دين و اشرف علوم به شمار مي رود. ضمن آن كه به شبهات تشبيه و تجسيم و تاويل آياتي كه ظاهر آن ها مفيد اين معاني است، پرداخته اند كه شاهد صادقي است بر قدرت علمي آن بزرگوار و ايشان كوشيده اند تا اصالت جامعه اسلامي را حفظ كنند و از افتادن در ورطه انحراف و التقاط مومنين را حفظ كنند.
در عين حال حضرت رضا(ع) در نامه اي كه راجع به اسلام خالص و احكام آن براي مامون نوشت به تفصيل از امامت سخن گفته اند و نام يك يك ١٢ امام را از حضرت علي ابن ابي طالب تا حضرت مهدي منتظر(ع) بيان فرموده اند و شيخ صدوق نيز عين اين نامه را در باب ٣٥ كتاب عيون اخبار الرضا(ع) نقل كرده است. در باب بيستم همين كتاب نيز درباره صفت امام و امامت و فضل و رتبه امام به روايت از حضرت رضا(ع) مطالبي آمده است.
؛" آيا مناظرات حضرت رضا(ع) در دوره ولايت عهدي امام رخ داده است؟
؛- ظاهرا مناظرات حضرت رضا(ع) قبل از ولايت عهدي ايشان بوده است و همين امر مي تواند شاهدي بر اهداف و اغراض نادرست مامون باشد كه پيشتر به آن اشاره شد.
؛همان طور كه مطلع هستيد بحث روز اين دوره، بحث حدوث و قدم قرآن كريم بوده است اما كمتر از اين موضوع در مناظرات ياد مي شود، آيا تعهدي در كار بوده است؟
؛- يكي از مسائل عمده اي كه در عصر حضرت رضا(ع) ميان متكلمان رايج بود، مسئله حدوث و قدم قرآن است. خليفه عباسي، فقها و محدثان را وادار به اعتراف به خلق قرآن كرد و در طول دوره خلافت مامون، معتصم و واثق، افكار عمومي متوجه اين مسئله بوده است. اولا بايد دانست كه مسئله مخلوق بودن كلام الهي از جمله مباحثي نيست كه تنها در اسلام مطرح شود، زيرا يهود در مورد تورات نيز نظير همين سخن را داشته است و معتقد به خلق تورات بوده و مسيحيان نيز در باب «كلمه» شبيه همين نظريه را ارائه مي كردند و «كلمه» را قديم مي پنداشتند.
بعيد نيست كه پيدايش و رواج اين بحث در ميان مسلمانان از طريق كليساي يونان شرقي توسط يحيي دمشقي شايع شده باشد. متكلمان اسلامي به نوبه خود در مورد آن آراي مختلفي بيان كرده اند و عوامل سياسي هم البته موجب شد تا حادثه تاريخي مهمي در اسلام پديد آيد به نام «محنه احمد حنبل» كه ذكر آن از حوصله اين مطلب بيرون است. ثانيا حضرت علي بن موسي الرضا(ع) در سخنان گهربارش اشاراتي دراين باره دارد. از جمله احتجاج آن بزرگوار با «عمران صابي» بود. صابي متكلم مشهور سده دوم هجري آن چنان در بحث و جدل مهارت داشت كه هيچ كس نمي توانست در مقام احتجاج و محاجه با وي مقابله كند. در جلسه اي پس از آن كه عالم آل محمد(ص) از مناظره با علماي مذاهب غيرمسلمان در مجلس مامون فارغ شد و پاسخ اشكالات جاثليق يعني كاتوليكوس (رئيس كليساي شرقي كاتوليك) و قسطاس رومي (عالي رتبه دادگاه ها) و رأس الجالوت (پيشواي مذهب يهوديان) و هيربد بزرگ (بزرگ ترين پيشواي مذهبي ساسانيان) را داد به طوري كه آن ها از جواب عاجز ماندند و در احتجاج با حضرت رضا(ع) شكست خوردند، عمران صابي به پاخاست و حدود ١٣ مسئله از مسائل مهم كلامي و فلسفي را مطرح كرد و هر يك از سوالاتش را امام هشتم به شيوه اي منطقي و عقلي و مستدل پاسخ فرمود. ديگر متكلمان چون ديدند كه عمران صابي با آن همه قدرت زبان آوري خاموش شد، آن ها نيز ساكت شدند و بحثي را مطرح نكردند. در هرحال يكي از سوالات ١٣گانه عمران صابي هم اين بود كه عمران پرسيد: «آقاي من! مگر اين چنين نيست كه حق تعالي پيش از ايجاد مخلوقات ساكت بود و سخني نمي گفت و سپس سخن گفت؟ حضرت رضا(ع) پاسخ داد: سكوت، ممكن نيست مگر اين كه پيش از آن نطقي و سخني صورت گرفته باشد. مثلا در مورد چراغ گفته نمي شود كه چراغ ساكت است و سخن نمي گويد و نيز گفته نمي شود كه چراغ در آن روشنايي كه به ما مي دهد با اراده اش اين كار را مي كند. چون روشنايي و كار وجودي از چراغ، صادر نيست. زيرا چراغ جز موجوديت خود چيز ديگري نيست. وقتي چراغ براي ما روشن شد، مي گوييم: چراغ براي ما روشن شد و ما از نور و روشنايي اش بهره مند گشتيم. اي عمران! با اين مطلب كه گفتم، حقيقت مطلوبت را درمي يابي...»چنان كه ديديم پاسخ امام به عمران صابي بسيار واضح و قاطع است. در واقع حضرت رضا(ع) مي فرمايد: هنگامي سكوت و سكون و سخن نگفتن بر چيزي درست است كه ملكه و استعداد سخن گفتن در آن چيز وجود داشته باشد. مثل انسان كه با وسايل و ابزار مادي از قبيل دهان و زبان و تارهاي صوتي و غيره... استعداد سخن گفتن دارد ولي نسبت دادن سكوت و سكون بر ذات باري تعالي غيرممكن است. به اصطلاح اهل منطق، تقابل سكوت و نطق، تقابل عدم و ملكه است. مثل: بينايي و نابينايي كه به سنگ نمي توان گفت كه نابيناست و نمي بيند. براي آن كه سنگ، استعداد و آلات و ابزار بينايي و ديدن را ندارد. امام رضا(ع)براي روشن كردن مطلب براي عمران صابي، چراغ را شاهد آورده و فرموده است كه ما نمي توانيم بگوييم چراغ،ساكت است و حرف نمي زند.براي آن كه چراغ، استعداد حرف زدن ندارد و در مورد حق تعالي نيز اين چنين است.اصولا استعداد حرف زدن از خواص جسم مادي است،آن هم مثل انسان كه شرايط تكلم در او هست و حق تعالي كه جسم نيست.آياتي كه در قرآن مجيد آمده است كه درآن ها اشارت رفته است كه حق تعالي مثلا با حضرت موسي سخن گفت (مثل آيه ١٢سوره مباركه طه)مراد اين است كه پروردگار عالم ايجاد الفاظ در فضا يا جبرئيل يا شجره مخصوص كرده است و به اصطلاح برخي از متكلمان،كلام الهي قائم به ذات الهي نيست بلكه حق تعالي فاعل كلام است...
سه شنبه 14 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[مشاهده در: www.khorasannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 358]
-
گوناگون
پربازدیدترینها