واضح آرشیو وب فارسی:قدس: تبلور استكبارستيزي در 13 آبان
*غلامرضا قلندريان
13 آبان، نماد افشاگري چهره خبيث و ضد بشري سردمداران كاخ سفيد مي باشد كه استمرار رفتارهاي متكبرانه آنها نه تنها ملت ايران، بلكه مردم جهان اسلام و مستضعفان را از انگاره هاي تعاملهاي جهاني نظام سياسي اين كشور متنفر نموده است.
واشنگتن با نگاه امردهي و امربري و تقسيم جهان به دو اردوگاه خير و شر، همواره پيشتاز عملكرد استكباري عليه ملل مستضعف بوده است. وجه تكبر براي اين كشور، انتخاب شايسته اي است كه مي تواند بخشي از ابعاد رفتاري و غيرانساني ديدگاه هاي سلطه طلبانه را توجيه نمايد. اگر امروز در ادبيات سياسي و بين المللي، اسم آمريكا مترادف با تجاوز و سلطه تبيين مي گردد، استنباطي قرين صحت و فارغ از هرگونه گزافه گويي است. رژيم حاكم بر ايالات متحده آمريكا در مناسبات جهاني در حوزه هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و نظامي بدون اهتمام به حقوق دولتها و ملتها، صرفاً با هدف دستيابي به انگيزه هاي افزون طلبي خود، الگويي را ترسيم نموده كه خروجي آن همواره آمريكا را فائق ارتباطات قرار داده است.
نظام سياسي مذكور در تبيين جايگاه ملتها، در روابط بين الملل با نگاهي تحقيرآميز، منافع ملي و امنيت ملي كشورها را به عنوان متغير تابعي از راهبردهاي كلان داخلي و فراملي خود، تعريف نموده است.
مردم ايران به رهبري امام خميني(ره) با تفسيري متفاوت از الگوها و متدهاي تعاملهاي معمول، بازي هرمي آمريكاييها را دچار تحول مفهومي نموده و سوژه ملتها را كه در ذيل ديدگاه هاي راهبردي مقامهاي كاخ سفيد قرار داشت، با تزريق ايده خودباوري، در صدر پروسه هاي تأثيرگذار جهاني قرار دادند.
13 آبان بيانگر دو نكته كليدي است: 1- جنايتهاي فراموش نشدني مقامهاي كاخ سفيد كه نماد روح استكباري آنهاست.
2- هوشياري و بيداري جوانان و فرزندان اين مرز و بوم كه با درك صحيح از شرايط و با جهت گيري بهنگام، دشمن را در پيگيري خواسته هاي افزون طلبانه شان، با ناكامي مواجه ساخته است.
دشمني ديرينه سران كاخ سفيد بويژه پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به دليل ماهيت ايدئولوژيك نظام اسلامي تشديد گرديد، به نحوي كه تاكنون اين رويه ادامه داشته و از اين پس نيز دچار تحولي در راستاي كاهش تنشها نخواهد شد. ايجاد چالشهاي غيرقانوني در مسير دستيابي به تفاهم با كشورهاي اروپايي در موضوع پرونده هسته اي ايران، با هدف ممانعت از دستيابي جمهوري اسلامي به حقوق هسته اي اش، برگ ديگري از دفتر كثيف اقدامهاي غيرعقلايي و خلاف رويه هاي موجود بين المللي است كه جهت گيريهاي كشورهاي مستقل در همسويي با ايران، اقدامهاي نامعقول آمريكاييها را غيرموجه جلوه مي دهد.
تعقيب پروژه ايران هراسي در منطقه و جهان اسلام، تلاش ديگري از سوي صاحبان قدرت در دهكده جهاني است كه كشورهاي منطقه با رد نظرهاي كشورهاي فرامنطقه اي، با ارسال سيگنالهاي مثبت به تهران، بر عزم خويش در جهت ارتقاي سطح روابط با ايران صحه گذاشتند. سفر آقاي «العطيه» دبير كل شوراي همكاري خليج فارس و وزير امور خارجه امارات به تهران در روزهاي اخير را مي توان نمونه اي از شكست تلاشهاي ماجراجويانه مستاجران كاخ سفيد عنوان نمود.
امسال در حالي شهروندان ايران اسلامي، دانش آموزان و دانشجويان، مراسم 13 آبان را برگزار مي كنند كه شيطنتهاي گسترده رژيم حاكم بر واشنگتن در كشورهاي منطقه، ملموس و مشهود مي باشد، چنانكه با نقض حقوق بين المللي و به بهانه تعقيب تروريسم، شهروندان و غيرنظاميان سوريه و پاكستان را به خاك و خون كشيده است.
اگر امروز فرياد مرگ و نيستي براي آمريكا در آسمان ايران طنين انداز مي شود و دامنه عمق نفرت از اين كشور به بيرون از مرزهاي جمهوري اسلامي و گستره جغرافياي جهان اسلام كشيده شده است، به دليل رفتار غيرانساني نظاميان آمريكايي در برخي از كشورها، از جمله در افغانستان است. اخيراً در خبرها از وجود 650 زن بي گناه در زندانهاي آمريكا در افغانستان، به عنوان زنجيره ديگري از زندانهاي مخوف آنها در افغانستان پرده برداشته شد كه به طور قطع مي توان اين بازداشتگاه ها را نسخه مشابه زندان ابوغريب در عراق و زندان گوانتانامو در آمريكا، قلمداد نمود.
اصرار مقامهاي واشنگتن بر امضاي توافقنامه امنيتي بغداد- واشنگتن، با وجود مخالفتهاي گسترده مردم و نمايندگان پارلمان همراه با مراجع و نخبگان اين كشور، وجه ديگري از ابعاد شخصيتي زورمدارانه آمريكا را به تصوير مي كشد، به نحوي كه برخورد گزينشي با سوژه تروريسم با هدف كسب مشروعيت حضور در منطقه را مي توان تأييدي بر مدعاي مذكور قلمداد نمود.
افزون بر مطالب فوق، اعتراضها و تظاهرات ضد آمريكايي در سراسر جهان، حتي در شهرهاي بزرگ آمريكا و كانادا بيش از پيش اوج گرفته و فراگير شده است و جملگي خواستار محاكمه جرج بوش به عنوان جنايتكار جنگي مي باشند.
نكته ديگر كه در ارتباط با يوم ا... سيزدهم آبان جاي تأمل و مداقه بيشتري دارد، در صحنه بودن جوانان ايران است كه از بدو پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون، با روحيه ولايت محوري و ايثارگري، بحرانهاي داخلي و منطقه اي عليه ايران از سوي كاخ سفيد را با هوشياري مديريت نموده اند.
همان گونه كه مقام معظم رهبري در سخنان اخير در اجتماع دانش آموزان و دانشجويان فرمودند: «پيروزي انقلاب اسلامي، پايگاه اصلي آمريكا را در قلب خاورميانه كه منطقه نفت خيز دنياست، از سيطره آن خارج كرد و ايران، با شعار مبارزه با ظلم و استكبار و دفاع از حقوق ملتها، به مهمترين پايگاه مقابله با سلطه گري آمريكا تبديل شد.»
حضور دانش آموزان در مقابله با رژيم منحوس پهلوي در سال 57 و قتل عام آنها از سوي دولت نامشروع وقت، بيانگر درك درست از رخدادها و راه هاي مقابله با آنهاست.
دانشجويان با تحليل شرايط و اطمينان از وقوع توطئه عليه انقلاب نوپاي اسلامي در پوشش ديپلماتيك، وارد صحنه شدند و نيت شوم مستكبران را در نطفه خفه كردند. اهميت اين موضوع به گونه اي بود كه امام راحل از آن با عنوان «انقلاب دوم» ياد نمودند.
بنابراين، آنچه اكنون سبب گرديده همواره رأس هرم نظام سياسي ايالات متحده آمريكا در عرصه روابط بين الملل حامي و سردمدار الگوي زياده خواهي باشد، علت العلل آن را بايد قبل از روحيه افراد، در يك سيستم سياسي جستجو نمود كه مباني نظري آن مختصات اين نظام را بر اساس ديدگاه امپرياليستي، تبيين نموده است.
اكنون اين سيستم كه در حوزه اقتصادي الگوي آن نسخه سرمايه داري انحصارطلب و استثمارگر بوده است، تاريخ مصرف آن به پايان رسيده و استراتژيستهايي كه پارادايم «پايان تاريخ» را پس از افول مكاتب رقيب به عنوان آلترناتيو معرفي نمودند، تجديدنظر در ايده هايشان را اجتناب ناپذير مي دانند.
دوشنبه 13 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 133]