محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830715916
اين پيراهن چند تومان؟!
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: اين پيراهن چند تومان؟!
اين معضل در فوتبال پايه بيداد ميكند، اما كمي جستجو و كنكاش نشان ميدهد اين آفت حتي در بالاترين سطح فوتبال كشور يعني ليگ برتر، نمونههاي مستندي دارد. به راستي فوتبال هم ميتواند براي پولدارها باشد؟ تجربه نشان داده است اين مبالغ هنگفت به هيچ عنوان ضامن بقاي بازيكن در يك تيم نيست و پول، ماندگاري در دنياي فوتبال را موجب نميشود.
فوتبال ايران در سايه پديده شومي كه روز بهروز در حال گسترش است، روزگار ميگذراند. رشد فزاينده واسطهها در فوتبال كه عامه مردم از آن به عنوان دلال ياد ميكنند، دست بسياري از افراد را خواسته يا ناخواسته به رشوه آلوده كرده است.
يكي از روزنامه هاي صبح امروز با اين مقدمه به سراغ بحث تلخ دلالي ها رفت؛ مافيايي كه به نظر مي رسد كسي علاقمند به برچيدنش از سطح ورزش و به طور خاص فوتبال نيست. اين روزنامه در ادامه ميافزايد: از فوتبال پايه تا ليگ برتر، گاه پيشنهادهاي غيرمتعارف مالي، پولهاي كلاني را جابهجا ميكند كه در تصور نميگنجد، بازيكن و مربي هم نميشناسد. انگار شمشير دولبه است؛ تيغ تيزي كه هر چقدر زورش برسد ميبرد.
بازيكني كه به لطف پدر پولدارش ميخواهد با زور به پيراهن يك تيم برسد و مربياي كه وقتي با يك بازيكن توانمند مواجه ميشود، ميخواهد مزد پوشيدن پيراهن تيمي را كه متعلق به خودش هم نيست، بگيرد. در فوتبال ايران، درهاي بسته يك تيم براي خيليها با اسكناس باز شده است و در مقابل، عده زيادي را هم به جرم نداشتن پول پشت همان درهاي بسته نگه داشتهاند.
گفته ميشد كه اين معضل در فوتبال پايه بيداد ميكند، اما كمي جستجو و كنكاش نشان ميدهد اين آفت حتي در بالاترين سطح فوتبال كشور يعني ليگ برتر، نمونههاي مستندي دارد. براستي فوتبال هم ميتواند براي پولدارها باشد؟ تجربه نشان داده است اين مبالغ هنگفت به هيچ عنوان ضامن بقاي بازيكن در يك تيم نيست و پول، ماندگاري در دنياي فوتبال را موجب نميشود.
فوتبال ميدان عمل است و دقايقي كه بسرعت دست يك فرد را رو ميكنند تا پيراهني كه با اسكناس خريده است به ناچار از تن درآورد و به كسي بدهد كه استعداد و توانايي و لياقتش را دارد.
آوازه بينالمللي ايران
در ادامه به گفته هاي دروازهبان آلماني اشاره ميشود كه چندي پيش از بخشي از اين دلالي ها پرده برداشته بود و تابناك نيز به تحليل گفتارهاي او پرداخته بود و بدين شكل به بازگو كردن اين مسائل پرداخته مي شود: تاسف خوردن وقتي بيشتر ميشود كه آوازه اين واسطهگريها و جابهجايي پولهاي پشت پرده، به فراتر از مرزها هم رسيده است تا چهره فوتبال ايران بخصوص براي ما كه ادعاي اخلاقمداري داريم خدشهدار شود.
روني كوكل، دروازهبان 32ساله آلماني كه فصل گذشته براي پيكان بازي ميكرد چندي پيش در گفتگو با شبكه تلويزيوني ARD از حقيقتي تلخ در فوتبال ايران پرده برداشته است. او گفته است يك بار مربي دروازهبانها در پيكان از من پول خواسته تا ترتيبي دهد كه در ميدان حضور پيدا كنم، البته كوكل تاكيد كرده كه اين پيشنهاد را نپذيرفته است.
براي بررسي اين موضوع و كشف حقايق تلخ احتياج نيست راه دور برويم. در همين دور و اطراف از فوتبال تهران گرفته تا شهرستانها، مواردي وجود دارد كه باورش چندان سخت نيست.
فوتبال مال پولدارها نيست
اين رسانه در ادامه سراغ پيشكسوتاني را مي گيرد كه تجربه برخورد با چنين مسائلي را دارند. روشن نخستين مربياي است كه حاضر به لب گشودن مي شود. او كه در تيمهاي پايه استقلال فعاليت داشته است، ميگويد: وضعيت واقعا روزبهروز بدترميشود، اما يك اصل را نبايد فراموش كرد كه فوتبال از اول هم ورزش پولدارها نبوده است. تمام بازيكناني كه به سراغ فوتبال ميآيند پول ندارند.
وي در ادامه در خصوص پيشنهادهاي غيراصولي و طمعبرانگيزي كه به مربيان ميشود، ميگويد: پدر بعضي از بازيكناني كه ميخواستند به هر قيمتي پيراهن استقلال را بپوشند حاضر بودند از 2 ميليون تا 20 ميليون تومان بپردازند، اما بالاترين رقم فصل قبل به خود من پيشنهاد شد. پدر يكي از بازيكنان در رده سني جوانان حاضر بود مبلغ 100 ميليون تومان بپردازد، آن هم در شرايطي كه وضعيت تيم ما خراب بود. ميگفت خرج تيم كنيد يا خودتان برداريد، اما من قبول نكردم.
روشن از حقيقتي ديگر پرده برميدارد كه نشان ميدهد بزرگترين باشگاههاي كشور نيز چندان بيميل نيستند كه بخشي از هزينههاي خود را به اين شيوه تامين كنند. وي در اين خصوص ادامه ميدهد خود باشگاه پيشنهاد ميكرد از 25 نفري كه در فهرست قرار ميدهيد 18 نفر اصلي را انتخاب كنيد و 7 نفر باقي را پول بگيريد و در فهرست بگذاريد، تا به اين ترتيب بخشي از مشكلات مالي حل شود. در واقع اين چيزي بود كه مورد تاييد مديرعامل و مسوولان باشگاه قرار داشت، اما من به عنوان مسوول تيمهاي پايه نتوانستم وجدانم را زير پا بگذارم و در اين فضا كار كنم. در استقلال و حتي بسياري تيمهاي ديگر، خيلي از بازيكنان پايه در ازاي پرداخت مبلغي به تركيب اصلي رسيدهاند، حتي اين موضوع در تيمهاي ليگ برتري هم رواج دارد.
حسن روشن ميافزايد: 4 - 3 مربي در ليگ برتر به صورت حرفهاي بازيكن جابهجا ميكنند يا در ازاي گرفتن مبلغي، آن بازيكن را به تركيب اصلي ميرسانند. وقتي مدير فني تيم ملي جوانان بودم مربيان التماس ميكردند يك كاري بكن قرارداد ما را تمديد كنند. ميگفتم من فقط يك راي دارم؛ اگر خوب باشيد ميمانيد، اما بعد متوجه شدم كه موضوع فقط ماندن روي نيمكت تيم نبوده است، بلكه از اين راه درآمدهاي ديگري هم داشتهاند.
اين پرده اي بود از گفتارهاي يك مربي خارج از گود كه با گفتن اين مسائل، چيزي از كيسهاش به رايگان نمي رود اما در كنار او، دهها مربي حضور دارند كه همچنان يك نيمكت در اختيار دارند و يا منتظر صاحب يك نميكت شوند و به دلايل متعدد ترجيح مي دهند سكوت پيشهكنند و شايد همين مسئله نويسنده اين مطلب را به سمت پيشكسوتي به نام روشن سوق داده است.
نيمكتنشيني به خاطر بيپولي
در ادامه به يكي از بازيكنان فوتبال اشاره مي شود كه به نظر مي رسد، با وجود آنكه اين شخص در مقام مظلوم بحث داوري قرار گرفته اما همچنان هويت مجهول يا نيمه مجهول برايش اهميت خاصي داشته است و بدين لحاظ برخي از مسائل اين بازيكن ذكر نشده تا ماهيتش براي عموم مشخص نشود. در اين ارتباط امده است: محسن - م، بازيكن 23 سالهاي كه اكنون در يكي از تيمهاي تهراني توپ ميزند، حدود 5 سال پيش براي بازي در تيمهاي پرسپوليس تست ميدهد، حتي از نظر فني تاييد ميشود، اما چون پول مورد نظر مربي را پرداخت نميكند به يك نيمكتنشين محض تبديل ميشود و عاقبت پرسپوليس را ترك ميكند. در آن زمان يكي از مربيان قديمي تيمهاي پايه كه خودش سابقه بازي در پرسپوليس را ندارد، هدايت سرخپوشان را به عهده داشته است.
براي مثال دوم نيز از يكي از مربيان پرسابقه تيمهاي پايه كه علاقه ندارد نامي از او برده شود، جملاتي كوتاه آمده و اينچنين در تلاش براي واضح جلوه دادن اين اتفاق نقل قول شده است: از اين موارد خيلي زياد است. در واقع به امري عادي تبديل شده است. چندين سال پيش كه 16 ميليون تومان خيلي پول بود يك شركت بزرگ فرش در ايران اين مبلغ را به مربي يكي از تيمهاي تهران داد تا پسرش را بازي دهند كه آخرسر هم فوتباليست نشد.
مورد ديگر، پدر يكي از بازيكنان در شهرستان كه كارخانه توليد مصالح ساختماني داشت، پسرش را در تركيب اصلي يك تيم تهراني گذاشتند و او مصالح ساخت و ساز يكي از اماكن مورد نظر مديرعامل آن تيم را تامين كرد.
ارتباط مديران با دلالان
اين روزنامه در ادامه به خطوط قرمز بيشتر نزديك ميشود و سراغ مديراني را مي گيرد كه در اين زمينه ذينفع هستند. البته براي اين رهگيري نيز چاره اي جز تكيه بر مسئوليني كه در صحنه نيستند، ندارد. به هر حال سايه برخي مديران ميتواند منجر به بركناري يك مربي يا يك مدير شود و اين روحيه محافظهكاري را پيرامون اظهار نظر در ارتباط با دلال ها مي افزايد: محمد احمدپور، مدير فني و سرمربي سابق تيم پايه پاس تصريح ميكند، موضوع فراتر از تيمهاي پايه است. حكايت اين است كه وقتي پدر خانواده خراب است بچهها هم مثل او خراب ميشوند. اكنون در فوتبال ما هم وقتي در ليگ برتر مربيان دلالي ميكنند و واسطهها هر كاري ميخواهند انجام ميدهند، از تيمهاي پايه نبايد انتظار زيادي داشت. حتي مديران هم گاهي با دلالان در ارتباط هستند، بازيكنان بااستعداد پشت خط ميمانند و آنها كه يكصدم توانايي يك بازيكن بااستعداد را ندارند در تركيب قرار ميگيرند تا اين وسط عدهاي سود خودشان را ببرند.
وي ادامه ميدهد: وقتي در پاس بودم پدر يكي از همين بازيكنان چند بار به باشگاه آمد و گفت من خيلي از نظر مالي تامين هستم، اما اهل زيرميزي دادن نيستم. اگر ميخواستم با اين پولها پسرم را بازيكن كنم چند سال پيش كه پرسپوليس از من 2 ميليون خواست ميدادم، اما اين كار را نكردم. كسي كه فوتبال بلد باشد پول ندارد، اما متاسفانه الان هم به دنبال مسائل مادي هستند. فوتبال به سوءاستفاده و كاسبي يك عده تبديل شده و تعدادي از خانوادهها كه فكر ميكنند ميتوانند استعداد را هم با پول بخرند، سرمايه خود را هدر ميدهند.
وي با اشاره به علتهاي اين موضوع خاطرنشان ميكند: وقتي منشا مشكل دارد اعضا هم دچار مشكل ميشوند. شما اگر دقيق شويد مشابه اين اتفاقات را حتي در فدراسيون فوتبال ميبينيد. معلوم است كه هيچ كس درصدد اصلاح برنميآيد، چون ممكن است حتي منافع خودش به خطر بيفتد.
گفته هاي احمدپور البته جاي تامل دارد؛ وقتي منشا مشكل دارد، سايرين نيز يا مبتلا مي شوند يا از بازي خارج شده و جاي خود را به اشخاصي مي دهند كه علاقمند به ابتلاء به اين درد پردرآمد هستند.
به حقكشي عادت كردهاند
حسن ختام اين مطلب نيز حرف هاي محمد پنجعلي است كه تا چندي پيش مسووليت تيمهاي پايه پرسپوليس را به عهده داشت و همچون ساير مصاحبهشوندگان خارج از گود به سر ميبرد و گزندي متوجهاش نمي شود.
او در مورد اين موضوع تصريح ميكند: من بارها و بارها با اين موضوع برخورد كردم. خيلي هم اپيدمي شده است. به مربي پول ميدهند. شبانه با مربي در ارتباط هستند و براي قرار گرفتن در تركيب مشورت و معامله ميكنند كه واقعا جاي تاسف دارد.
وي ادامه ميدهد: متاسفانه بعضيها عادت كردند كه حقكشي كنند و زور بگويند. اين پيشنهادها هم از سوي مربيان و هم از طرف بازيكنان مطرح ميشود و فقط مختص تيمهاي پايه نيست و حتي در ليگ برتر ديده ميشود كه من از كار كردن در چنين فضاهاي مسمومي واقعا بيزارم.
پنجعلي ادامه ميدهد: وضعيت براي بازيكنان شهرستاني بدتر است. آنها با هزار اميد و آرزو از شهرستان به تهران ميآمدند تا موقعيت پيدا كنند، بعد هم پيشنهاد ميكنند كه اگر ميخواهي در فهرست باشي بايد اين مبلغ را بپردازي. بازيكني كه با سختي مشكلات بيشمار خوابگاهها در تهران را تحمل ميكند كه اگر پول داشت به تهران نميآمد و سراغ فوتبال نميرفت كه هم دوري از خانواده را تحمل كند و هم پول بپردازد.
وي با اشاره به مشكلات عديدهاي كه براي حل اين معضل وجود دارد، خاطرنشان ميكند: به اين راحتيها نميتوان با اين معضلات مقابله كرد، چون دلالها واقعا در فوتبال ايران جاي خود را باز كردهاند و متاسفانه از اين بابت به سودهاي زيادي رسيدهاند. اگر بخواهيم با اين پديده مبارزه كنيم بايد از مديران و مسوولان آغاز كنيم چون اگر آنها به اين واسطهها بها ندهند هيچ كاري نميتوانند انجام دهند.
آنچه مغفول ماند
در اين ميان اين گزارش فاقد حتي مخفف نام عواملي است كه در فوتبال شهره شهرند و شايد نگارنده نيز قصد نداشته خود را با برخي از ايشان كه عناصري خطرناك تلقي ميشوند، درگير سازد كه باعث شده بود، اين بخش كه نقطه محذوف گزارشهاي اينچنيني است، در اين گزارش نيز مورد توجه قرار نگرفته باشد. بر اين اساس براي تكميل اين گزارش به اسامي تعداد معدودي از واسطه هاي فوتبال اشاره ميشود.
در بخش مسئولين فدراسيون فوتبال از م.ن به عنوان فعال در اين مباحث ياد ميشود كه البته وي در يك مرحله، طي گفتگويي ارتبا طش را با يكي از اين شركتها كه او را منتصب به آن مي كردند رد كرده بود و پيش از طرح مسئله دلالي، عنوان كرده بود، اين شركت را نميشناسد.
از مديران عامل سابق و فعلي باشگاه هاي فوتبال نيز از م.س و د.م به عنوان چهرههاي شاخص ياد ميشود. مديراني كه بعضاً بازيكنان را به مربيان تحميل مي كنند تا در اواسط فصل كه يك تيم نتيجه نمي گيرد، مربي مربوطه اين حكايت را مطرح سازد كه جذب فلان بازيكنان علي رغم ميل باطنياش بوده و به او تحميل شده و در همان پست نيز ضعف وجود دارد.
در درجه بعدي اين سرپرستان هستند كه گاهي هم نقش مربي و هم نقش مديرعامل را در واسطه گري برعهده ميگيرند و به مهرهاي كليدي تر از يك سرپرست مبدل ميشوند كه حاضرند براي همراهي تيم هاي بزرگ،نه تنها دستمزدي دريافت نكنند، بلكه رقمي را نيز به عنوان كمك پرداخت كنند كه بازگشت چند ده برابري در نقل و انتقالات خواهد داشت. از اين دسته مي توان به ع.ر ، ع.ن و ع.ج اشاره كرد.
در بخش مربيان كاركشته، متاسفانه چهرههاي متعدد و نام آشنايي به شنيده مي خورند كه از ف.ك، ف.ك، ا.ق، غ.پ، ن.د ياد ميشود كه نقش پررنگ تري در نقل و انتقلالات هر فصل بر عهده دارند. برخي از مربيان در فصل نقل و انتقالات، بار خري چند بازيكن را حتي بيش از قيمت واقعي آن بر روي دوش باشگاه مي گذارند و تاكيد مي كنند در صورتي كه اين بازيكنان جذب نشوند، قول قهرماني يا قرار گرفتن در جمع برترينهاي ليگ را نميدهند.
در اين شرايط در صورتي كه مديران باشگاه مقاومت كنند، راه گريزي براي مربي در زمان كسب نتايج ضعيف باقي گذاشته اند و در صورت پذيرش خواست مربي، خودآگاه يا ناخودآگاه درگير واسطه گيري ميشوند و بعضاً مجبور ميشوند براي جذب اين بازيكنان با واسطهها پاي ميز مذاكره بنشينند. در اين ميان واسطه و بازيكن نيز كه مي دانند مديران باشگاه چاره جز خريد آنها ندارند، بر روي ارقام نجوميشان پافشاري ميكنند و متاسفانه اين رقمها را نهايتاً دريافت ميكنند.
اما مربيان آخرين قشري نيستند كه سهيم ميشوند و در كنار آنها مي توان به تداركات برخي تيمها اشاره كرد كه در اين زمينه نقش و سهم خاص خودشان را دارند و از آن جمله به خ- م و ح- م مي توان اشاره داشت.
حسن ختم اين دلاليها نيز به رسانه هايي ختم ميشود، كه نقش پررنگي در اين مسائل دارند وحتي توانمندي بركناري مديران عامل باشگاههاي بزرگ را دارند. از اين دست اشخاص ميتوان به ن.ا و ا.ل از چهرههاي شاخص كه چندين رسانه نيز از آنها تبعيت مي كنند، اشاره كرد.
دلالها كجا رفتند
اما در كنار تمام اين گروهها، همواره يك دسته ناديده گرفته شده اند و آن دلالاني هستند كه مستقيماً در اين زمينه فعاليت مي كنند و هيچ شغل ديگري در كنار واسطه گري ندارند. اشخاصي كه تاكنون نامشان مطرح نشده است و رسانه هاي حتي جرات بيان عنوان مخففشان را نيز نداشته اند.
اين گروه با تكيه بر ابزارهاي خد همچون مديران، سرپرستان مربيان، ورزشكاران و حتي رسانه هاي وابستهشان به راحتي مي توانند هرشخصي را تحت فشار بگذارند و حتي سوابقي از برخوردهاي فيزيكي برخي از ايشان بيان مي شود اما در ميان اين تحليلها مشخص نيست كجا رفتند. از آن دست اشخاص مي توان به ح.م ، ا.گ ، ا.ج اشاره كرد كه با مختصاتي نزديك به هم به بحث واسطه گري ميپردازند و به عنوان دانهدرشت هاي اين بخش در كنار اقشار مورد اشاره در بخش پيشين مورد بازخواست قرار نمي گيرند.
البته شايد اين مسئله كاملاً طبيعي باشد؛ چرا كه وقتي فردي مي تواند، معامله هاي ميلياردي را در چند فقره بر سر چند بازيكن با باشگاهي در پس پرده و برخي اوقات به صورت علني انجام دهد، قطعاً راهكار خروج از شرايط بحراني پيش رو را نيز در نظر دارد و به خوبي مي داند، نظارت ها را به سويي ديگر هدايت كند.
اينجا آخر خط نيست
نكته جالبي كه نبايد از آن غافل شد، اين است كه با افزايش رقم قراردادهاي بازيكنان در ليگ هاي كشتي، واليبال و حتي بسكتبال، اين معضل به صورت زيرپوستي ريشه مي دواند.
بر اين اساس اين خطر وجود دارد كه با بيتوجهي به واسطهگري در فوتبال كه رقمي ميلياردي را نصيب دلالان اين بخش ميكند، دامنه اين واسطه گريها به ساير رشتهها نيز كشيده شود و پس از آن بهبود اين اوضاع، هزينه هاي گزافي براي همه به همراه خواهد داشت.
با اين تفاسير اين پرسش مطرح ميشود كه چرا هيچ برخوردي با اين مسئله صورت نميپذيرد؟ نبايد از نظر دور داشت، اين واسطهگريها با اعتبارات دولتي اختصاص يافته به باشگاه ها صورت مي پذيرد و اين آفتي است كه روز به روز باشگاهها را به دولتي شدن سوق مي دهد.
قطعاً افزايش رقم بازيكنان براي باشگاه هايي كه خصوصي ميشوند دردسرساز خواهد شد، چرا كه باشگاههاي خصوصي ديگر از اعتبارات دولتي تامين نمي شوند و به دليل تامين از درآمدهاي خود، ديگر دلالي براي مسئولين آن چندان خوشايند نخواهد بود اما بازيكني كه به لطف واسطهها قيمتش به 400 ميليون تومان رسيده است، هيچ گاه كمتر از اين درسفات نخواهد كرد و حداقل بار دلالي هاي گذشته بر روي دوش ورزش باقي مي ماند كه مي تواند كمر خصوصيسازي در ورزش حرفه اي را در همان بدو ورود بشكند. با اين تفاسير از چه تاريخي دستگاه هاي نظاراتي سراغ رانت خواريهاي ورزشي را خواهند گرفت و آيا اصولاً چنين اتفاقي خواهد افتاد.
يکشنبه 12 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]
-
گوناگون
پربازدیدترینها