واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: در حاشيه برگزاري دومين نمايشگاه و جشنواره ملي رسانه هاي ديجيتال جشنواره اي غير تخصصي براي خودي ها
دومين جشنواره و نمايشگاه ملي رسانه هاي ديجيتال در حالي به تازگي و با سخنان مديران تماما دولتي دولت نهم به كار خود پايان داده است كه اما و اگر ها و حواشي اين جشنواره همچنان و به تمامي رخ مي نمايد.
در ادوار گذشته و تا پيش از روي كار آمدن دولت نهم علي رغم به رسميت شناختن جشنواره رسانه هاي چند رسانه اي و رسانه هاي ديجيتالي در كنار اله سيت و اله كامپ از سوي شوراي عالي اطلاع رساني و تلاش هاي گسترده اي كه دبيرخانه جشنواره هاي اول و دوم جهت شناسايي و حمايت مولتي مديا انجام داد،متاسفانه تغيير دولت و روي كار آمدن دولتمردان جديد تمامي اين تلاش ها را نقش بر آب كرد به نحوي كه هم اينك شاهد تبليغات گسترده با بودجه عظيم دولتي و ارشادي جشنواره اي هستيم كه برخلاف اطلاع رساني قوي و برگزاري جلسات مطبوعاتي متعدد در ادوار گذشته، در سكوت جامعه خبري آي تي و تنها با تبليغات دولتي در صدا و سيما و برخي مطبوعات بازتاب داشته است. فارغ از اينكه با كدام توجيه و دليل منطقي، ادوار گذشته اين نمايشگاه تماما به فراموشي سپرده مي شود،در اين مقال بر آنيم تا از زاويه اي منتقدانه به آنچه در اين دوره از جشنواره بر مفهومي به نام رسانه ديجيتال رفت، بپردازيم.
شناخت ما از جهان اطراف، واقعيتي است كه در دنياي رسانه ها ساخته مي شود; در حقيقت ساختمان واقعيت در ذهن متاثر از واقعيتي است كه رسانه ها براي ما مي سازند.در اين وضعيت شناخت ساختار و نحوه اثر گذاري رسانه بر نظام شناختي ما و شكل گيري دانش ما ضروري است.رودي لارمانس در يكي از نقدهاي خود مي نويسد: «موفقيت و نفوذ كامپيوتر به عنوان ابر رسانه تازه اي كه متن،تصوير و صدا را باز رسانه اي مي كند،اخيرا منجر شده تا در حوزه علوم انساني، تغيير در حال پيشرفت آرامي از گفتمان ابتدايي و رويكرد متن مدار به مسائل گسترده تر نظري رسانه ها روي دهد».فضاي مجازي تقاطع مهمي بر سر راه تكنولوژي هاي رسانه اي بوده است.در اين تقاطع مهم و تاثيرگذار در روند ظهور رسانه هاي جديد،متن،تصوير و صدا در هم آميخته اند و نوع خاصي از رسانه را ايجاد كرده اند.اين نوع و اين تركيب عناصر رسانه اي منجر به بروز پديده اي خاص شده است كه متفكران را به تكاپو براي تبيين آن انداخته است.انقلاب فناوري كه در دهه 1970 در آمريكا پايه گذاري شد پارادايم تازه اي را با خود به همراه آورد; ايده اينترنت نخستين بار در برنامه دهه شصت وزارت دفاع آمريكا شكل گرفت كه به تاسيس شبكه آرپانت منتهي شد كه حاصل آن ورود به عصر جديدي است كه به نام عصر ارتباطات،جامعه اطلاعاتي و جامعه شبكه اي معرفي شده است. ويژگي بارز انقلاب تكنولوژيك كنوني نه محوريت دانش و اطلاعات بلكه كاربرد اين دانش و اطلاعات و انتقال آنها در يك چرخه بازخورد فزاينده ميان نوآوري است.در اينجا مي توان اساسي ترين ويژگي هاي رسانه هاي ديجيتال و به تبع آن دموكراسي ديجيتالي ناشي از يك فضاي دموكراتيك را دوسويه بودن، توليد و انتشار اطلاعات،به چالش كشيدن چشم اندازهاي حرفه اي و رسمي و... دانست. از اين منظر شايد جشنواره و نمايشگاه رسانه هاي ديجيتال سهم بسيار اندكي را به خود اختصاص بدهد زيرا آنچه بيش از هر عاملي در اين نمايشگاه خود نمايي مي كرد،رسانه هايي به شدت يك سويه و تبليغاتي بود;رسانه هايي كه بيش از آنكه مفهوم رسانه را به ذهن متبادر كنند مفهوم ابزارهايي تبليغاتي در جهت تقويت مباني و پايه هاي تفكرات حاكم بر انديشه هاي برگزار كنندگان اين جشنواره را به ذهن متبادر مي كردندوشايد از همين رو بود كه برگزار كنندگان اين جشنواره در ابتداي برگزاري آن به صراحت اعلام داشتند كه «ما رسانه ها و سايت هاي خودي را به اين نمايشگاه دعوت كرده ايم و از آن ها انتظار همكاري و انتقاد نكردن داريم». بنابر اطلاعات موثق براي برگزاري اين نمايشگاه كه حدود 8 ميليارد تومان براي آن هزينه شده است،از معدود رسانه هاي منتقد براي حضور دعوت به عمل آمده بود كه همين عامل منجر به اين شد كه منتقدان اين جشنواره را بيش از آنكه جشنواره اي براي رسانه هاي ديجيتال بدانند،نمايشگاهي براي حاميان دولت نهم برشمرند...
البته در همان نگاه اول اگر نيم نگاهي به برگزار كنندگان اصلي اين جشنواره داشته باشيم و نام وزارت ارشاد، وزارت علوم،صدا و سيما، دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي و بنياد شهيد و امور ايثارگران را بر تارك آن ببينيم، ناخودآگاه به اين نتيجه ساده اما منطقي مي رسيم كه اين جشنواره نه نمايشگاهي تخصصي،كه محلي براي عرض اندام رسانه هاي خودي و ابزارهاي نوين تبليغاتي كه به سختي مي توان عنوان رسانه بر آن نهاد، بوده است و اينها همه در حالي است كه حال و آينده رسانه هاي ديجيتال در ايران، افق روشني دارد. از لحاظ اقتصادي، تحقيقاتي و فني و دخيل كردن منابع انساني در امر رسانه هاي ديجيتال، دكترين ممتازي است كه بايد در رفتار سازماني مطالعاتي كلان دولت در امر رسانه ها و ارتباطات جاي گيرد. بيش از 30 كارخانه بزرگ توليد تجهيزات ديجيتالي در كشور فعال هستند كه هزاران نفر را به صورت مستقيم و غيرمستقيم به كار گماشته اند و چرخ آرامICT كشور را به گونه اي به حركت درمي آورند. بيش از 500 شركت رسمي عضو شوراي عالي انفورماتيك ايران نيز موجود است كه توانايي حركت در جهت اجراي طرح هاي برنامه ريزي و اجراي صنعت رسانه هاي ديجيتال را در اختيار دارند. نسل دوم طرح توسعه و كاربرد فناوري اطلاعات ايران با وام هاي ميلياردي اش، قطعا بهترين فرصت براي كساني است كه مي خواهند به فعاليت ديجيتالي بپردازند.
اما در مورد مزاياي روزنامه نگاري سايبر بايد گفت اين نوع روزنامه نگاري مزاياي فراواني دارد كه از جمله آنها مي توان به آزادي از زمان و مكان در اين روزنامه نگاري اشاره كرد كه اين بسيار مهم است. شما به محض ورود به جهان سايبر در موقعيت بيزماني و بيمكاني قرار مي گيريد. به قول مارك فدرمن، انديشمند برجسته عرصه تكنولوژيهاي بسيار پيشرفته; در اين جهان، امكان اتصال و ارتباط بي نهايت، باعث وارونگي تصور ما از ارتباطات فرهنگي و شهروندي مي شود. وقتي مرزها و منطقه بنديهاي مبتني بر زمان حذف شود، به معناي واقعي كلمه ما به شهروندان جهان تبديل مي شويم و همانطور كه توزيع انبوه كتاب هاي چاپي باعث شد تا ايده ها و نظرات; بدون نياز به حركت خود فرد، در جهات مختلف حركت كنند ومسافتهاي طولاني را بپيمايد و ظرفيت توليد مطالب چاپي بلافاصله از قدرت نويسندگان براي توليد محتوا پيشي بگيرد، حالا ديجيتاليسم هم باعث دور بعدي تسريع در توليد محتوا شده است. بي واسطه گي هم از مزاياي ديگر روزنامه نگاري سايبر است.
در يك نتيجه گيري كلي به نظر مي رسد كه سياستگزاران و مديران تصميم ساز فضاي رسانه اي ايران مي بايست از هم اينك عزم خود را جزم كنند تا با توجه به پتانسيل هاي بالقوه و بي شمار رسانه هاي ديجيتال در ايران،ضمن فاصله گيري از يك نگاه قشري و جزم انديشانه و امكان حضور براي تمامي سليقه ها و گرايش هاي فكري،بيش از پيش بر وجهه آكادميك و تخصصي يك چنين جشنواره ها و نمايشگاه هايي تاكيد ورزند...
شنبه 11 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]