واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > چهرهها - بانی فیلم نوشت: بهنوش بختیاری که طنز تلویزیونی را با کارگردانان مختلف این عرصه از جمله مهران مدیری، سروش صحت، داریوش کاردان، رضا عطاران، سعید آقاخانی و ... تجربه کرده و در سینما نیز در چند فیلم مختلف طنز و کمدی بازی داشته، اگر چه هماکنون سریال «چهارچرخ» را روی آنتن دارد، اما در سال جدید مصمم به ایجاد رنسانس در روند بازیگریاش است و میخواهد ژانرهای دیگر را نیز با کارگردانان دیگر تجربه کند.بختیاری این روزها مشغول بازی در فیلم سینمایی «ساعت شلوغی» آرش معیریان است. پس از آن هم برای بازی در فیلم جدید محمد بانکی قرارداد امضا کرده است.چه خبر خانم بختیاری، به غیر از سریال «چهارچرخ» که هم اکنون با بازی شما روی آنتن است برنامه جدیدی، پیشنهادی یا احیاناً قراردادی ندارید؟به غیر از «اخراجیها 3» که هم اکنون در حال اکران است، دو فیلم «قبرستان غیرانتفاعی» به کارگردانی آقای محسن دامادی و «بازگشت به آینده» را به کارگردانی علی عبدالعلیزاده در نوبت اکران دارم. در حال حاضر مشغول بازی در فیلم «ساعت شلوغی» به کارگردانی آقای آرش معیریان هستم. این کار یک ملودرام اجتماعی است که در آنجا نقشی کاملاً متفاوت با هرآنچه از قبل از من دیدهاید را ایفا میکنم. در واقع امسال تصمیم دارم خیلی کم کار طنز بازی کنم و در واقع در این ژانر خیلی گزیدهتر باشم. البته در یک طنز کاملاً موقعیت به کارگردانی آقای محمد بانکی حضور دارم که خردادماه آن کار کلید خواهد خورد. ضمن اینکه کتاب «کلاغ های قیطریه» هم امسال در غرفهای کوچک در نمایشگاه کتاب ارائه خواهد شد و بعد از آن به زودی کتاب بعدیام یعنی «یک دونده زن» هم به بازار خواهد آمد.این اواخر بیشتر سینمایی بودید تا تلویزیونی؟بله، اگر چه تفاوتی بین این دو مدیوم قائل نیستم و معتقد هستم کار باید خوب باشد. متأسفانه این روزها کار تأثیرگذار قوی، خیلی کم ساخته میشود.در یک یا دو سال اخیر پیشنهادهای سینماییتان بیش از تلویزیون بود؟خدا را شکر در هر دو رسانه پیشنهاد دارم، اما ترجیح میدهم تا سینما هست آنجا باشم. البته تلویزیون را هم خیلی دوست دارم، ولی اتفاقی که در تلویزیون به خصوص در مورد ما میافتد این است که اخیراً سه یا چهار قسمت فیلمنامه آماده را به ما تحویل میدهند و میگویند همین تعداد آماده است و ما براین باور که مابقی کار هم حتماً با شخصیتپردازی قصه خوب جلو میرود کار را میپذیریم، اما باور کنید ما اکثر مواقع گول میخوریم. یک فیلمنامه با شخصیتهایی که اصلاً جای کار ندارد و خودت باید تلاش مضاعف کنی تا یک شخصیت را بسازی، ضمن اینکه این کار ما گاهی از چهارچوب فیلمنامه بیرون میزند که این مسئله به اعتقاد من به هیچ وجه برای بازیگر خوب نیست. خلاصه بگویم ما با متنهایی که از تلویزیون داده میشود، مشکلات زیادی داریم و دائم درصدد هستیم این مسئله را به تعادل بکشانیم، اما شما میدانید این مسائل تنها توسط بازیگر حل نمیشود، عوامل مختلفی باید دست به دست هم بدهند، اما ... اما در طول این سالها آنقدر بازیگران ثابت آثار طنز روی شخصیت (که معمولاً کلیشهای است) و حتی قصه تأثیرگذار بودهاند که نویسنده و سازندگان نیز همه چیز را منوط به انتخاب بازیگرشان میدانند تا قصه؟قبول دارم، ولی من دیگر نمیخواهم از این دست کارها را بپذیرم. دوست ندارم وقتی سر یک کار به عنوان بازیگر میروم، خودم نقشی که قرار است بازی کنم بنویسم. اگر قرار باشد خودم بنویسم که مینویسم و میگویم این فیلمنامه را براساس شخصیت خودم کار کردم، ولی وقتی که به عنوان بازیگر سر یک کار میروم و برای من نوشتهاند، اگر بیشتر از یک حد معقولی بخواهی دست و پا بزنی غرق میشوی! من همیشه میگویم غرق شدن از تقلای بالا آمدن دردناکتر نیست! گاهی وقتی شما تلاش میکنی تا یک نقش را در بیاوری، بدتر میشود. نمیخواهم کلمه لودگی را به کار ببرم، چیزی که در این جنس کار همیشه از آن فراری بودهام لودگی است. دوست ندارم کارهای کمدی در اندازه شوخیهای سطحی همیشه باقی بماند. من برای کمدی حرف و ایده دارم. صحبت شما را قبول دارم و فکر میکنم نباید بازیگران ما هم با این شکل و شمایل زیر بار کار بروند!از نویسندههای طنز هم اینجا باید دفاع کرد. آنان اعتقاد دارند فیلمنامه تصویب شده ما که برمبنای یک داستان و پر از موقعیت کمدی نوشته شده، سرصحنه با حضور چند بازیگر طنز چهره تحت تأثیر قرار میگیرد و از بین میرود، چرا که سازندگان دست آنان را باز میگذارند و ... آخر باید یک چیز خوب و درست نوشته بشود! بازیگر بیش از هر کس خودش را دوست دارد، مگر میشود ما بیخود در فیلمنامهای که خوب است و پر از موقعیتهای کمدی دست ببریم. حالا شما ضعف امروز کارهای ما را بیشتر در بازیگری میدانید یا فیلمنامه؟ قطعاً فیلمنامه! اما نویسنده در دفاع از خود میگوید این سریال نوشته من نبود، دچار تغییرات زیادی شد و ... باور کنید اینطور نیست و حداقل اگر هم باشد، تا این حد نیست! ببینید! دست بازیگر ما تا حدی باز است، اما نقش باید طوری نوشته شده باشد که جای کار داشته باشد یا خیر! باور کنید گاهی وقتها ما باید از هیچی یک کار خارقالعاده در بیاوریم! من اعتقاد دارم بازیگران طنز در کشور ما خیلی هنرمند و خلاق هستند، ولی با هیچ چیزی اجازه نداریم شوخی کنیم. معمولیترین شوخیهای ما حذف میشود و تنها کاری که میتوانیم انجام بدهیم این است که قبول نکنیم! چون واقعاً همه چیز در ساخت یک اثر از بیخ و بن خراب است، ولی من تنها به عنوان بازیگر دیده میشوم و بنابراین همه نیزهها به سمت من است! امروز تصمیم گرفتهام کار نکنم، حتی اگر به لحاظ اقتصادی در زندگیام دچار مشکل شوم. من از سال 1377 پلان به پلان شروع کردم، کلاس تئاتر رفتم، پشت صحنه فعالیت کردم، با کارگردانهایی چون آقای مهرجویی، آقای عیاری و ... کار کردم، من آدمی نیستم که زحمت نکشیده وارد این حرفه شده باشم، برای کارم دلسوزی میکنم. با این وضعیت دلیل شما برای تغییر ژانر منطقی به نظر میرسد.چون برای ما بازیگران طنز که این همه زحمت میکشیم ارزشی قائل نمیشوند. فقط ما هستیم.البته حضور شما در ژانر جدی با توجه به ذهنیت مخاطب در طول این سالها از بهنوش بختیاری، کار شما را به مراتب سختتر میکند قبول دارید؟بله، تلاش میکنم که بشود! من یک بازیگر هستم و باید بتوانم از پس هر نقشی بربیایم، اگر اینگونه نشود، من بازیگر نیستم! ولی شما میدانید که خیلی از بازیگران نقشهای متفاوت بازی میکنند. خوب هم بازی نمیکنند، باورپذیر هم نیستند، ولی چون چند نقش متفاوت کار میکنند از ما که تنها کمدی کار کردهایم جدا میشوند! به نظر من این مرزبندی بین بازیگران که فلانی بازیگر طنز است و فلان بازیگر برای کار جدی مناسب است را به هیچ وجه قبول ندارم!قبول دارید خوب بودن در یک ژانر به مراتب بهتر از متوسط و ضعیف بودن در چند ژانر (تنها به استناد متفاوت بودن) است؟ بله، این مسئله تنها برای خود بازیگر رضایتبخش است، چون حس میکند در ژانرهای مختلف فعالیت کرده، اما نظر مردم چیز دیگری است، چون لذتی از کار آن بازیگر نمیبرد، چرا که باورش نکرده است. جالب است بدانید که این دوستان «از ما بهترون» هستند، حتی مطبوعاتیها نیز راجع به آنان نظر مساعدتری دارند، من میبینم که متأسفانه هیچ کس راجع به نوع کار ما با صداقت حرف نمیزند. هیچ کس درک نمیکند که یک کار نود شبی چقدر سختی و مشکلات برای یک بازیگر دارد. واقعاً تو باید مثل یک کماندو در جبهه جنگ باشی! باور کنید سختیهای این کار از تصور مردم عادی هم خارج است. اینکه تو بتوانی از دیالوگهایی چون چی شده؟ آخ وای برمن! و ... یک شخصیتی بسازی که تماشاگران آن را باور کنند و دوست داشته باشند کار مشکل و پر دغدغهای است. مطبوعاتی هم در این خطکشی خیلی مؤثر هستند و اندازه بازیگران و جایگاهشان را در نظر نمیگیرند. ایکاش بدانند بازیگر تلاش خودش را میکند، ایکاش نویسندگان ما هم تلاش کنند، اگر چه آنها هم دستشان آن طور که باید باز نیست و با محدودیتهایی مواجه هستند. یک عالم خطوط قرمز که در نهایت به کار کارگردان و من بازیگر لطمه میزند! من تنها به این نتیجه رسیدم که در این شرایط یا تغییر ژانر بدهم یا اصلاً کار نکنم! سریال «چهار چرخ» را بر چه مبنایی قبول کردید، چه خصوصیات بارزی شما را به سمت این سریال کشاند؟ من قطعاً بر مبنای اسامی آدمهایی که در این کار حضور دارند قبول کردم. آقای محمدرضا فاضلی نویسنده بسیار خوبی هستند، آقای سعید نعمتا... که طرح این کار را دادند خودش نویسنده قدری است و من تمام کارهایش را دوست داشتم. از آقای جواد مزدآبادی هم چند کار موفق دیده بودم 58301
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 310]