واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: بدون شناسايي قاتل
پرونده قتل پيرزن مختومه شد
جام جم آنلاين: پرونده قتل پيرزني كه در مزرعه كشاورزي به قتل رسيده بود ، 5 سال بعد از قتل با برگزاري مراسم قسامه و بدون شناسايي قاتل به پايان رسيد.
به گزارش فارس، عصر 20 مهر 85، فرزندان پيرزني به دادسراي جنايي تهران مراجعه و مدعي شدند كه مادرشان مفقود شده است.
بعد از گذشت 2 روز از اعلام مفقودي پيرزن ، جسد زن مسني در مزارع حاشيه اسلامشهر در حالي كه خفه شده بود، كشف شد كه در نهايت مشخص شد جسد با مشخصات فردي كه گزارش مفقودي وي در دادسرا وجود دارد ، مطابقت دارد.
خانواده مقتول به نام فاطمه ، ضمن شناسايي جسد مادر خود، مدعي شدند كه مادرشان از 4 سال قبل براي خود راننده در اختيار گرفته كه بعد از مدتي به عقد موقت هم درآمدهاند و محل كشف جسد، مزرعه خانوادگي آن مرد است.
15 روز بعد ، راننده شخصي مقتول به نام احمد، شناسايي و دستگير شد. او در ابتدا منكر هرگونه رابطه با مقتول بود اما در نهايت به ارتكاب قتل پيرزن اعتراف كرد و مدعي شد كه به علت بدهي 2 ميليون توماني پيرزن را كشته است.
با اعتراف متهم به ارتكاب قتل ، پرونده وي از سوي دادسراي جنايي تهران ، به دادگاه كيفري استان تهران ارجاع داده شد كه در تاريخ 27 اسفند 87، در شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران به آن رسيدگي شد.
متهم در آن جلسه ، همه اعترافات خود را پس گرفت و مدعي شد كه زمان وقوع قتل در شهرستان ساوه بوده و براي اين ادعايش شاهد به دادگاه معرفي كرد.
سرانجام قضات شعبه 71 با توجه به مدارك موجود از جمله شهادت اقوام متهم مبني بر عدم حضور وي در تهران ، رأي به تبرئه متهم دادند كه با شكايت اوليايدم ، پرونده به ديوان عالي كشور ارجاع شد. ديوان عالي كشور نيز با نقض رأي دادگاه بدوي ، پرونده را براي رسيدگي مجدد به شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران ارجاع كرد.
صبح امروز ، جلسه رسيدگي مجدد به اين پرونده، در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران و به رياست قاضي حسن تردست برگزار شد؛ سيدرضايي، نماينده دادستان ، با اشاره به مدارك موجود در پرونده خواستار مجازات متهم شد.
در ابتداي جلسه فرزندان مقتول در جايگاه قرار گرفتند و درخواست مجازات متهم را كردند. پسر مقتول مدعي شد كه مطمئن نيست كه متهم قاتل مادرش باشد و فقط بر اساس مدارك پليس از متهم شكايت كرده است.
در ادامه جلسه متهم در جايگاه قرار گرفت و ضمن انكار اتهام قتل عمد ، گفت: 4 سال قبل با متهم در بهشتزهرا آشنا شدم. او به همراه يك راننده به آنجا آمده بود ولي به راننده گفت برو و از من خواست او را به شهرري برسانم. بعد از آن هم از من خواست هرجا خواست برود، من او را برسانم و در قبال آن، پول دريافت كنم.
وي با بيان اينكه هيچگاه او را به تنهايي جايي نبرده است، گفت: مدتي از اين موضوع گذشت و او از من خواست به عقد هم درآييم. من هم قبول كردم و اين موضوع را از ابتدا فرزندان مقتول ميدانستند و ادعاي دختر مقتول مبني بر اينكه يك ماه قبل از قتل موضوع را فهميده است، دروغ است. من آخرين بار، 25 روز قبل از قتل، مقتول را ديدم.
قاضي از متهم سؤال كرد در تحقيقات مدعي شدي كه مزرعه محل كشف جسد متعلق به برادرت است، كه متهم از پاسخ دادن به اين سؤال قاضي طفره رفت.
قاضي از متهم سؤال كرد چطور ميشود جسد مقتول در مزرعه برادرت كشف شود و آيا مقتول به تنهايي ميتوانست به آنجا رفته باشد كه مقتول گفت: من نميدانم.
متهم تمام اعترافات قبلي خود مبني بر اينكه فاطمه را به خاطر طلب 2 ميليون توماني كشته است، منكر شد و گفت: اصلاً متوجه نشدم چگونه چنين ادعايي كردم.
بعداز اظهارات متهم، وكيل وي در جايگاه قرار گرفت و با تأكيد بر دلايلي از جمله اينكه 4 شاهد حضور متهم در شهرستان ساوه را تأييد كردند، خواستار تبرئه وي شد.
وكيل متهم با بيان اينكه موكلش تحت فشار اعتراف كرده است، اتهاماتي را متوجه افسر پرونده كرد كه نماينده دادستان با اعتراض به اين اظهارات وكيل مدعي شدكه متهم از افسر پرونده شكايت كرده بود و در نهايت دادگاه حكم به تبرئه افسر پرونده داد.
بعد از اظهارات وكيل متهم، قاضي تردست براي مشورت با مستشاران، 10 دقيقه تنفس اعلام كرد و بعد از شروع مجدد جلسه، با اشاره به عدم وجود دلايل كافي عليه متهم، به اولياي دم گفت ميتوانند در جلسه بعدي 50 نفر از بستگان ذكور نسبي خود را به دادگاه معرفي كنند تا به قاتل بودن متهم، قسم بخورند.
قاضي تردست گفت: بعد از قسم خوردن 50 نفر، حكم قصاص متهم صادر ميشود اما در غير اينصورت، اوليايدم ميتوانند مراسم قسامه را به متهم واگذار كنند، تا وي 50 بار قسم بخورد كه مرتكب قتل نشده است و ديه مقتول از بيتالمال به ورثه وي پرداخت شود.
خانواده مقتول با بيان اينكه قادر به معرفي 50 نفر فرد ذكور به دادگاه نيستند ، اجراي قسامه را به متهم واگذار كردند و خواستار درياف ديه شدند.
با درخواست اوليايدم ، متهم در مقابل قاضي قرار گرفت و قرآنكريم را روي دستان خود گرفت و 50 بار قسم ياد كرد كه مرتكب قتل نشده است و هيچ اطلاعي از نحوه قتل فاطمه ندارد.
با قسم خوردن متهم به عدم ارتكاب قتل، قاضي تردست ختم جلسه را اعلام كرد و در نهايت پرونده قتل پيرزن بدون شناسايي قاتل وي، مختومه شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]