واضح آرشیو وب فارسی:مهر: گفتگوي مهر با چكناوريان -2/مدال و جايزه را بايد نسل هاي آينده به هنرمندان بدهند
خبرگزاري مهر - گروه موسيقي : لوريس چكناوريان معتقد است كه در يكي دو دهه اخيرشرايط رهبري اركستر با تغيير و نحولاتي مواجه شده است ؛ نحوه تعامل اركستر ها و نوازندگان نيز با رهبر اركستر چون گذشته نيست و ... ؛ اين آهنگساز كه اخيرا نشان طلايي فرهنگ و هنر اتريش را دريافت كرده است ضمن حضور در محل خبرگزاري مهر در باره رهبري اركستر،فعاليت هاي گذشته و برنامه هاي آتي خود سخن گفت.
*گفته مي شود اجراي آثار آهنگسازان كلاسيك دنيا توسط اركستر سمفونيك كشورهاي شرقي مثل ايران هر اندازه هم كه خوب بنوازند باز كيفيت اركستر هاي غربي را به لحاظ لحن و لهجه موسيقي غرب ندارد نظر شما چيست؟
لوريس چكناوريان : اگر منظور و هدف اين باشد كه اجراي آثار مثلا بتهوون دقيقا مثل اجراي آلماني ها يا اتريشي ها باشد بايد يك رهبر آلماني براي اركسترآورده شود و يا موزيسين ها و نوازندگان در آن محيط تربيت شوند ؛ اما در كل بايد گفت كه دليلي ندارد كه اجراي آثار بتهوون يا موزارت توسط اركسترحتما مثل آلماني ها اجرا شود؛ ضمن اينكه ممكن است خود آلماني ها هم خيلي خوب آثار بتهوون را اجرا نكنند ؛اما بايد توجه داشت كه اساسا اجراي آثارآهنگسازاني مانند موزارت سخت است و اجراي آنها مهارت خاصي مي خواهد.
*در صحبت هاي قبلي خود اشاره كرديد كه رهبر اركستربيشتر نقش نمايشي به خود گرفته است با اين اوصاف آينده رهبران اركستر چه خواهد شد؟
- ببنيد امروزه رهبران اركستر از جنس خود نوازنده ها هستند؛ نوازنده ها هم به طور خيلي تخصصي به كارشان مي پردازند و در بسياري مواقع بدون نياز به رهبري آثار جا افتاده را مي نوازند؛ رهبران اركستر هم فقط درس رهبري اركستر مي خوانند؛برخي ازآنها شايد پارتيتور را هم نتوانند به سرعت بخوانند ؛آنها بيشترسعي دارند تا پارتيتور را با صدا مطابقت دهندامارهبران قديمي با ديدن پارتيتور آن را همزمان به صورت صوتي در ذهنشان مي شنيدند؛ اما به هرحال اين تغييرات حاصل شده است و به نظرمي رسد كه به خاطر ساده تر كردن فكر كردند كه نيازي به اين ها نيست؛ شايد اين روش بهترباشد چراكه درسايه همين سادگي ها است كه دنيا تكان مي خورد.
*جدا از رهبري اركستر مقوله آهنگسازي با چه تغييراتي مواجه شده است؟
-آهنگسازان دو نوع هستند آهنگسازاني كه غذاي روز را توليد و عرضه مي كنند و عموما آثاري مصرفي جهت كسب درآمد را روانه بازار مي كنند و برخي ديگر كه بيشتر متعلق به نسل قديم آهنگسازان هستند با نگاه به آينده آثار خود را مي نويسند و من هم يكي از آن آهنگسازان قديم هستم كه سعي كردم كارهاي بزرگ و ماندگار بنويسم چون معتقد بودم اين كارها را هم بايد براي امروز و هم براي ماندگاري براي نسل آينده نوشت؛ به عنوان مثال آثار آهنگسازاني مانند موزارت، باخ و بتهوون، چندين سال پس از مرگ آنها آنچنان كه بايد شناخته شد و مي بينيم كه اين آثار زنده و پويا هستند بنابراين اثر يك آهنگساز با مدال و مدرك مطرح نمي شود اين مدال را بايد نسل هاي آينده به آهنگساز بدهند به همين دليل من هميشه به اين فكر مي كنم كه بايد با آثارم درآينده زنده بمانم.
* به عنوان يك آهنگساز اپراهاي بسياري از داستان هاي كهن ايراني نوشته ايد كه غير از اپراي "رستم وسهراب" تقريبا هيچ يك از آنها اجرا نشده است. چرا؟
- قبل از اپراي رستم و سهراب ، اپراي پرديس و پريسا را نوشته بودم كه اين اپرا قبل از انقلاب اجرا شد و پس از آن اپراي رستم و اسفندياراما به غير از اپراي رستم و سهراب هيچ يك از آنها تا اين لحظه در ايران اجرا نشد؛ براي اجراي اين اپراها اركستر بزرگ و گروه كر لازم است ضمن اينكه ما خواننده اپرا نداريم و جداي اين كمبودها اجراي هريك از آنها نياز به سرمايه و يا حمايت دولتي دارد كه هيچ يك از آنها تا كنون فراهم نشده است.
* جداي اين آثار آثار تازه اي هم در اين قالب نوشته ايد؟
- اوراتورياي آخر زمان و كوروش كبير را نوشته ام كه هنوز فرصت اجرا پيدا نكرده است.
*در باره اوراتورياي كوروش و انگيزه انتخاب اين موضوع بگوييد.
-كوروش كبير انسان بزرگي بوده است كه همواره در جهت دوستي، صميميت و ايجاد صلح و عدالت در ميان مردم حركت كرده است مقولاتي كه همه ما انسان ها به نوعي به دنبال آن هستيم البته ناگفته نماند كه اين مفاهيم در طول زمان مفاهيم خودش را از دست داده است.
* برنامه هاي آتي شما چيست ؟
- 75 اثر از آثار خودم كه بيش از 8هزارصفحه است وحدودا 20 جلد كتاب مي شود را به صورتي مكتوب و صوتي آماده انتشار دارم كه اگر تهيه كننده و اسپانسري پيدا كنم آنها را منتشر خواهم كرد.
* و حرف آخر ....
- دلم مي خواهد زمان اجازه دهد تا بتوانم همه آثارم را رهبري كنم البته فكر مي كنم كه همه اين خواستن و نخواستن ها بستگي به نسل آينده دارد اما معتقدم تمام اين آثار درآينده اجرا مي شود ؛ وقتي اپراي "رستم و سهراب" را مي نوشتم هيچ گاه فكر نمي كردم كه روزي اجرا شود اين اپرا 16 سال در كشوي خانه من خاك مي خورد تا اينكه بالاخره اجرا شد و خلاصه اينكه آرزو دارم در خاطر مردم زنده بمانم.
شنبه 11 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]