واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گفتگو با علي خدايي به انگيزه انتشار آلبوم صبح سحر آواز ايراني از سينه برميخيزد
جام جم آنلاين: علي خدايي سال 1360 خورشيدي، در حالي كه 10 ساله بود، از بخش تركمنچاي بين راه تبريز و ميانه، به تهران مهاجرت كرد. مثل خيليهاي ديگر كه در موسيقي و آواز ايراني چهره شدند، از كودكي با قرائت قرآن مانوس بود و صدايي دلنشين داشت.
خدايي از سال 1366 در مركز حفظ و اشاعه موسيقي وابسته به صداوسيما به يادگيري و آموختن هنر آواز پرداخت و تا امروز كه در كارگاه آموزشي استاد شجريان حاضر ميشود، پاي درس استادان مختلف موسيقي ايراني نشسته است.
چندي پيش، آلبوم صبح سحر در راست پنجگاه شور به آهنگسازي حميدرضا مرتضوي و نظارت هنري و فني استاد محمدرضا لطفي و صداي علي خدايي منتشر شد كه نشان از پختگي اين خواننده در آواز ايراني دارد.
پاي صحبت علي خدايي نشستيم و از او درباره ويژگيهاي آواز ايراني و شيوهها و روشهاي آموزشي هريك از استادان هنر موسيقي پرسيديم.
آموختن علمي و اصولي آواز ايراني را از كلاسهاي مركز حفظ و اشاعه موسيقي ايران شروع كردهايد. از حال و هواي اين مركز در ميانه دهه 60 خورشيدي بگوييد.
آن زمان به دليل آن كه مراكز و نهادهاي آموزش موسيقي بسيار كم بود و تعداد مشتاقان بسيار، هنرجويان مركز حفظ و اشاعه موسيقي ايران كه وابسته به صداوسيما بود، خيلي زياد بودند. كلاسها به اندازهاي شلوغ بود كه هنرجويان در اتاق درس به طور فشرده و متراكم مينشستند و البته بسياري به صورت ايستاده مطالب استاد را فرا ميگرفتند.
هنرجويان چگونه در اين مركز پذيرفته ميشدند؟
ابتدا از متقاضيان تست ميگرفتند و آنان را در سطوح مختلف كلاسبندي ميكردند. البته به دليل كمبود جا و امكانات، تعداد زيادي هم موفق به ثبتنام در اين مركز نميشدند.
اولين استاد آواز شما در اين مركز چه كسي بود؟
سال 1366 در كلاس درس استاد شاپور رحيمي حاضر شدم و يادگيري رديفهاي زندهياد محمود كريمي را شروع كردم.
در آن سالها مديريت مركز حفظ و اشاعه موسيقي را چه كسي به عهده داشت؟
اين مركز با مديريت استاد داوود گنجهاي اداره ميشد و در آن زمان، او و ديگر استادان آنجا از جان مايه ميگذاشتند تا ما را آموزش دهند.
بعد از مركز حفظ و اشاعه موسيقي، كجا و نزد چه استاداني آموختن آواز ايراني را ادامه داديد؟
ابتدا به طور خصوصي در محضر استاد شاپور رحيمي درس ياد گرفتم و نزد زندهياد دكتر عمومي با مكتب اصفهان آشنا شدم.
در ادامه هم نزد استادان گوناگوني به آموختن پرداختهايد كه بسياري از آنان خواننده نيستند. ميخواستم تا درباره شيوه آموزش و آنچه از آنان آموختهايد، به طور مفصلتر و با ذكر جزييات صحبت كنيد.
از استاد حسين عليزاده كه آهنگساز و نوازنده توانايي است و همه او را ميشناسند در مدت يكسال جملهبندي صحيح آوازي، سلفژ آواز، تحرير و تحريرسازي و همآوايي را ياد گرفتم. همان زمان در كاخ نياوران، كلاسهايي را استادي فرانسوي به نام ژاسمن مارترول برگزار ميكرد كه من نزد او صداسازي علمي، شناخت صوت و نحوه توليد و مهار آن، استفاده صحيح از اندامهاي گفتاري و نفسگيري و نحوه صحيح خواندن را آموختم.
در ايران، محمدعلي كيانينژاد هم همين مباحث را تدريس ميكند، آيا در محضر اين استاد هم حاضر شديد؟
بله. از آنجا كه استاد كيانينژاد از استادان مسلم ني محسوب ميشود، روش نفسگيري و نگه داشتن صوت را پيش ايشان آموختم؛ البته مبحث درك مفاهيم شعري و گرم و با حس خواندن را نيز در كلاس درس اين استاد فرا گرفتم.
در حال حاضر هم پيش محمدرضا لطفي و محمدرضا شجريان آموزش ميبينيد. درباره روش اين دو استاد توضيح دهيد.
كلاس استاد محمدرضا لطفي، لطفي وصفنشدني دارد. من نزد ايشان در حال يادگيري حس و حال آوازي، جملهبندي صحيح، كرسيبندي آواز، ريتم آواز، زيباشناسي، ادوات تحرير و غلتهاي آوازي، درك گوشهها و دقايق و ظرايف آن و لحن، شكل و شفافيت تحرير هستم. اينها نكاتي است كه باعث زيبايي آواز ميشود.
از سوي ديگر ما در اين كلاس در حال الگوبرداري آوازي از پنجههاي گرم و نرم استاد در حال نواختن ساز تار هستيم. ما نواهايي را كه از پنجه او بلند ميشود، به حنجره خودمان منتقل ميكنيم.
اين روزها سومين كارگاه آموزشي آواز ايران با حضور استاد شجريان در حال برگزاري است. بسياري از علاقهمندان موسيقي و آواز سنتي دوست دارند از چند و چون آنچه در اين كلاسها تدريس ميشود، آگاهي يابند.
در اين كارگاه آواز، مطالب و نكات زيادي مورد بحث و گفتگو قرار ميگيرد، اما مهمترين مباحثي كه استاد به آن توجه دارد، لحن، فرم، حجم و شدت صدا و نحوه مخروطي خواندن است. همچنين نحوه استفاده از صدا و شيوه تمرين، حالات نتها، زمانبندي آواز و جملههاي رديف و چگونگي به كارگيري تحريرها از موضوعاتي است كه آموزش داده ميشود.
در عرصه آواز ايراني، آنچه اين سالها بسيار به چشم ميآيد، تقليد جوانترها از صداي استاد شجريان است. آيا برنامه اين كارگاه به گونهاي تنظيم شده است تا چنين پديدهاي تشديد نشود.
آنچه استاد شجريان در اين كارگاه آموزشي بسيار بر آن تاكيد ميكند، اين است كه تقليد هنگام ارائه كار حرفهاي، بسيار ناپسند است. در اين كلاس اگرچه ما صحيح خواندن شيوه آوازي استاد را تمرين ميكنيم، اما اين در همان مرحله هنرجويي تمام ميشود. استاد شجريان بر صداسازي توسط آوازخوانان تاكيد ويژه دارد و اگر هنرجويان در اين مسير گام بردارند، به هيچوجه شاهد تقليد در اين عرصه نخواهيم بود.
آواز ايراني داراي ويژگيهاي منحصر به فردي است. از اين ميان ميتوان به مخروطي خواندن اشاره كرد. در اين باره توضيح دهيد.
ما در تصنيف و آواز ايراني، صداها و هجاهايي مثل «اَ»، «اِ»، «اُ»، «آ» و «اي» را مستقيم بيان نميكنيم. در واقع آنها را به صورت مخروطي در فضاي دهان ميچرخانيم، به آنها موج ميدهيم و ادا ميكنيم.
يعني صدا از حنجره بر نميآيد؟
دقيقا، چرا كه صدا وقتي از حنجره بلند شود، بدشكل است. خواننده زماني موفق است كه بتواند صدا را از سينه به سر دهد. صدا در آواز ايراني يا در سينه است يا در سر.
پس اگرچه صداي خوب ذاتي است، اما مهمتر از آن پرورش و تربيت صداست.
بله. تربيت و پرورش صدا كاملا اكتسابي است و بايد در محضر استادان آن را فرا گرفت. اگر خوانندهاي بخواهد موفق شود، بايد رديف لحن، گرم خواندن، شناخت شعر، تلفيق شعر و آواز، مناسبخواني، صداسازي، شناخت ريتم و... را فرا بگيرد.
آموختن رديف موسيقي در اين ميان چه جايي دارد؟
رديف در واقع الفباي موسيقي ايراني و سنتي است. آواز تنها در دانستن رديف خلاصه نميشود. اين پله اول است و هر هنرجو بايد آن را آموزش ببيند و از اين مرز بگذرد تا به خلاقيت برسد.
به نظر ميآيد ميخواهيد بين آموزش و پرورش آواز ايراني مرز قائل شويد.
آموزش با پرورش در آواز ايراني تفاوت دارد. آموزش يادگيري آن چيزهايي است كه استاد ميگويد و شما مانند فرمول رياضي ياد ميگيريد. اين در واقع مقدمات كار است، اما پرورش بخشي از مهارتها، فنون و ظرايف است كه اگرچه زير نظر استاد صورت ميگيرد، اما خودتان بايد آن را كامل كنيد. با پرورش و تمرين است كه صدا پخته ميشود و ناممكن، ممكن.
و اين پرورش به كار هر كسي تشخص ميدهد؟
بايد به اينجا برسد كه ميگوييد؛ چراكه صداهاي متنوع و متفاوت به موسيقي و آواز ايراني غنا ميبخشد.
اما در عمل خيلي اين طور نشده است.
چرا، تا حدي اين تنوع صدا به وجود آمده، اما شنيده نشده است.
يعني چه؟ توضيح دهيد.
جامعه موسيقي بايد فضا را براي طرح صداهاي جديد و تازه آماده كند تا گوش مردم با آن صداها آشنا شود. خانه موسيقي، انجمن موسيقي، وزارت ارشاد، مديران، راديو و تلويزيون، رسانهها و البته استادان موسيقي بايد به گونهاي برنامهريزي كنند كه صداهاي جديد و متفاوت فرصت شنيده شدن از سوي مخاطبان را به دست آورند.
شما خودتان تاكنون كارهاي زيادي داشتهايد كه ضبط يا روي صحنه اجرا نشده است. پس فرصت به دست آوردهايد.
من براي راديو و تلويزيون تعداد زيادي كار خواندهام كه هم در قالب سنتي است و هم اركسترال، ولي متاسفانه اين آثار خوب پخش نشدهاند. خيلي آثار به دليل پخش بيبرنامه و نامناسب از راديو و تلويزيون گم ميشوند.
در اجراهاي صحنهاي چطور؟
اينجا هم محدوديتهاي خودش را دارد. براي مثال ما در كشور 70 ميليون نفري خودمان، تنها يك اركستر ملي داريم كه در سال اجراهاي آن بين 10 تا 20 شب است. پس افراد اندكي ميتوانند با اين اركستر كار كنند. هم تعداد اين اركسترها بايد افزايش يابد و هم آنها به سمت شاخههاي مختلف موسيقي و صداهاي متنوع حركت كنند.
پارسال اجراي بسيار موفقي به مناسبت سال جهاني مولانا در پاريس داشتيد. درباره آن كنسرت بگوييد.
سال گذشته من همراه گروه خورشيد به سرپرستي مجيد درخشاني در سالن اصلي يونسكو در پاريس خواندم كه موفقيتآميز بود. آنجا 8 گروه موسيقي از كشورهاي خاورميانه و اروپا برنامه اجرا كردند كه ما در پايان به عنوان گروه برتر شناخته شديم. آنجا ميتوانستيد ببينيد كه ذات و هويت موسيقي ايراني چقدر غني و مستحكم است كه مخاطب خارجي با اين كه آن را نميشناسد، مسحور آن ميشود.
برنامههاي آينده شما چيست؟
تا چندي ديگر، آلبوم كمند عشق با آهنگسازي مجيد درخشاني و صداي من از سوي شركت فرهنگي هنري سروش منتشر خواهد شد. همچنين برنامههايي براي همكاري با اركستر ملي پيشبيني شده است.
در پايان گفتگو، بد نيست به فعاليت شما در عرصه ورزشهاي رزمي بپردازيم. با توجه به ظاهر و چهره خشن ورزش كونگفو، چگونه ميتوانيد بين پرداختن به اين ورزش و كار در عرصه هنر موسيقي جمع بزنيد؟
من اين ورزش را خشن نميدانم. در كونگفو از بعد بدني و فيزيكي، در ظاهر سختي و خشونت ديده ميشود، ولي در بعد رواني، تنها نرمي است. من لطافت را هم در آواز و هم در كونگفو پيدا كرده و توانستهام ملكه هنر را با رستم ورزش همراه كنم.
شنبه 11 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2650]