واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: طاهره صفارزاده درگذشت؛ديدار در صبح
طاهره صفارزاده ديروز صبح درگذشت، روي تخت بيمارستان و در حالي كه چند سالي بود بيش از اينكه دلبسته شعر باشد، دلبسته كارهايي بود كه توشهاي براي راه آيندهاش باشد. او با اينكه يكي از چهرههاي درخشان شعر بيوزن در ايران است و بخشي از شعرهايي را كه شاعران در دو دهه اخير به عنوان شيوهاي نو سرودهاند، پيشتر تجربه كرده بود، چندان كه بايد در ميان نسل جوان شناختهشده نبود كه يكي از دلايل مهم آن به بيعلاقگياش به چنين اموري برميگشت.
بهخصوص در سالهاي اخير كه دل به ترجمه قرآن مجيد و نهجالبلاغه شريف به زبان انگليسي بسته بود كه ترجمه قرآنش منتشر و با استقبال روبهرو شد اما ترجمه نهجالبلاغهاش هنوز منتشر نشده و در آينده منتشر خواهد شد.
درباره آثار مذهبي سالهاي اخير او بايد كسان ديگري سخن بگويند اما درباره شعر او ميتوان به اين نكته مهم اشاره كرد كه از سوي منتقدان ناديده گرفته شده است. طاهره صفارزاده شاعري تنها بود، شاعري كه در ميانه شعر روشنفكري و شعر انقلابي پس از انقلاب ايستاد، جايي منحصر به فرد و يگانه و همين خصلت از او شاعري تنها ساخت. او با انقلاب همراه بود و نسل جوان شعر انقلاب و چهرههاي درخشانش همچون حسن حسيني و قيصر امينپور از شعر او تاثير ميگرفتند اما در محفلهاي رسمي شعر انقلاب حضوري نداشت، همچنان در محفلهاي روشنفكري نيز رفت و آمدي نداشت.
او شعر را با تاثير گرفتن از جريان شعر نو رمانتيك (ناتل خانلري و نادر نادرپور و...) شروع كرد و شعري از او با نام كه در آن به بيمسووليتي مادران در قبال كودكانشان ميپرداخت، مورد توجه قرار گرفت و با آن مشهور شد اما خيلي زود از اين حال و هوا فاصله گرفت و با سفر به آمريكا براي ادامه تحصيل به نوع تازهاي از شعر رسيد كه عليرغم تاثيرپذيري از شعر انگليسيزبان اروپا و آمريكا به خاطر ارجاعات تاريخي زياد از حوادث تاريخي ايران و جهان امضايي خاص داشت.
او در اين مرحله به زبان انگليسي نيز در آمريكا شعر ميگويد و شعرش مورد توجه قرار گرفته و جوايزي را از آن خود ميكند. اين حال و هوا در شعر فارسياش نيز تاثيرگذار است و شعرش در اين مرحله شعري است جهاني از نظر موضوع و نگاه، چيزي كه تا همين امروز شعر فارسي معاصر فاقد آن است.
صفارزاده پس از بازگشت به ايران و ارتباط دوباره با محافل شعر فارسي، خود نيز اين خط را ادامه نميدهد و كسي نيز به اهميت اين موضوع در شعرهاي او پي نميبرد تا راهش را دنبال كند، چراكه آن سالها سالهاي منتهي به انقلاب اسلامي است و حال و هواي انقلابي در ايران روي شعر نيز اثر گذاشته است و شاعران با هر ايدئولوژي، چه اسلامي چه چپ، بومي ميانديشند و اگر هم بحثي از جهان ميشود درباره صدور انقلاب يا ايدههايشان به جهان سخن ميگويند.
شعر معروف طاهره صفارزاده در اواخر دهه 40 منتشر ميشود اما حال و هواي او در دهه 50 چيز ديگري است. اين شعر او اگرچه توسط منتقداني چون محمد حقوقي مورد توجه قرار ميگيرد اما نكته مهم آن ديده نميشود؛ نكتهاي كه آن را امروز ميتوان با مفهوم توضيح داد.
در اين شعر كه روايتي است از سوزاندن مردهاي در هند، با تداعي روايتهايي از كشورهاي ديگر در ذهن شاعر همراه است و هر حسي تداعي حسي ديگر در سرزميني ديگر است. او از بوي دود و سوختن شروع ميكند و ميرسد به اعتراف آن مرده در نزد برهمنان و همين او را به خاطرات قديمي خودش ميكشاند:
اعتراف آن مرده نزد برهمنان چه بود
در قبرستان پاهايم از شانههاي عمويم آويزان بود
ميان چادريهاي سياهپوش گردش كرديم
تشنه بودم كوليان آب را دريغ ميكردند
بوي قهوه ميآمد بوي قليان به من قاقا دادند
مادر مسيزهارمز كه مرد مسيزهارمز گفت
آدم در مرگ مادرش
هي بايد كارت بنويسد هي بايد تلفن جواب بدهد
من قاقا را روي قالي پرتاب كردم
***
در شعر او اگرچه فرم نيز مهم است اما درنهايت شعر او شعري مفهومي است و در بستري جهاني به مسائل و مفاهيمي ميپردازد كه خودش با آن درگير است:
امروز در سرسراي موزه ايستادم
و طرح بيژامه بهادرشاه را به عنوان سوغات
براي سوسياليستهاي سابق محلهمان از بر كردم
باشد كه از من خشنود شوند
باشد كه اين طرح طرحي جهاني گردد
پس از بازگشت به ايران با توجه به دانشي كه در زمينه ترجمه كسب كرده بود، عليرغم مسائلي كه با او داشتند وي را در دانشگاه ملي (شهيدبهشتي كنوني) استخدام كردند. صفارزاده پس از انقلاب با راي همكارانش در دانشگاه به رياست آن دانشگاه انتخاب شد و همچنين با حكم آيتالله خميني به همكاري با ستاد انقلاب فرهنگي پرداخت. او در زمينه تدريس و تاليف و نظريهپردازي ترجمه در ايران فعاليت زيادي داشت و بيش از 30 كتاب تخصصي در اين زمينه منتشر كرد.
در زمينه شعر نيز ميتوان به كتابهاي شعر ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، و اشاره كرد.
صفارزاده اگرچه بعد از انقلاب اسلامي نيز شعر گفت و تا چندي پيش نيز شعرهايي از او منتشر شد اما بهترين شعرهاي او در دهههاي منتهي به انقلاب سروده شدهاند، هرچند پيش از انقلاب نيز در شعرهاي او رگههاي درخشاني از ارجاعات مذهبي ديده ميشود كه بعد از انقلاب اين تجربه از سوي شاعران نسل جوان تكرار شد. او بعد از انقلاب اگرچه به انقلاب پيوست اما در برخي از شعرهايش رويكردي انتقادي به برخي از رفتارها نيز ديده ميشود، رويكردي انتقادي كه با ارجاعات مذهبي سنجيده ميشود.
صفارزاده در سالهاي اخير پس از ترجمه قرآن بيشتر مورد توجه قرار گرفته بود و برايش بزرگداشتهايي برگزار ميكردند كه چندان روي خوش به آنها نشان نميداد.
وي در پاسخ به دعوت به يكي از اين بزرگداشتها، خلاصه كردن نظريهها و خدمات علمي و فرهنگي و شعرهاي مقاومت دينياش را تنها در نوشتن شعر ديني متعارف و معمول، بهجاي تجليل، ضدتجليل ارزيابي كرده بود و درباره انتخابش به عنوان برترين زن مسلمان از سوي اتحاديه نويسندگان آفريقايي - آسيايي گفته بود كه من ازسوي سازمان نويسندگان آسيايي- آفريقايي به دريافت عنوان نائل نشدهام، زيرا تنها خداوند متعال ميداند كه برترين زن مسلمان كيست.
پيكر طاهره صفارزاده روز دوشنبه صبح از مقابل مسجد دانشگاه تهران تشييع خواهد شد اما هنوز بستگان او تصميم نگرفتهاند كه پيكرش را كجا به خاك بسپارند.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
شنبه 4 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]